نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
شورشیانِِ دیروز علیه آرای ملت امروز پیگیری قانونی تخلفات را برنمیتابند!
سرویس سیاسی-
روزنامه شرق در یادداشتی به پیروزی حسن روحانی در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری پرداخت و نوشت: «نتیجه انتخابات ۱۳۹۶ ایجاب میکند که از جدالهای فرسایشی و مباحث تکراری درباره «برجام» عبور کنیم و با نمایش همدلی و همسویی داخلی، فضا را برای حفظ این توافق و بهرهبرداری حداکثری از این سند ملی مستعد كنيم. به بیان دیگر، قبول کنیم که رأی مجدد به حسن روحانی به مثابه رد سه سال اتهامات سنگین به کارگزاران توافق هستهای و رویکرد آنها بوده و تیم او اینک مزین به مهر تأیید، مشروعیت و اعتماد از جانب مردم ایران شده است».
گفتنی است در انتخابات اخیر با وجود تخلفات فراوان عوامل اجرایی انتخابات نزدیک 16 میلیون نفر به سیاست های اقتصادی و خارجی دولت یازدهم رای منفی داده اند و انتظار از این 16 میلیون نفر که سکوت کرده و حرفی نزنند از مدعیان آزادی بیان عجیب به نظر میرسد.
نکته دیگر آن که تفسیر همه آرای روحانی در انتخابات به پذیرش برجام از سوی مردم نیز منطبق با واقع نیست، بخشی از آرای روحانی به وعده های بی شمار رئیس جمهور مستقر مربوط می شود که وی در تبلیغات و مناظرههای انتخاباتی از آنها سخن گفت.
دولت بلندگو نمیخواهد، کابینه کارآمد و پرتلاش میخواهد
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی با عنوان «این دولت بلندگو میخواهد» نوشت:«متاسفانه به دلیل ضعف تیم رسانهای آقای روحانی، برخی تصور میکنند که دولت تدبیر و امید در طول 3 سال گذشته هیچ دستاوردی نداشته است».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:«تیم اطلاعرسانی آقای روحانی نه تنها ضعیف عمل کرده که در واقع هیچ کاری انجام نداده است. این اتفاق باعث شد تا جریان رقیب آقای روحانی یک رای دور از انتظار به دست بیاورد. اگر تیم اطلاعرسانی دولت خوب عمل میکرد و تمام بار آن بر دوش آقای دکتر روحانی نبود، تیم رقیب که دارای امکانات گسترده بود همین 40 درصد آرا را هم نمیتوانست به دست آورد».
کارنامه پر از خالی دولت یازدهم و وعدههای بر زمین مانده موجب شد تا افکار عمومی نگاه مثبتی به ادامه روند فعلی نداشته باشد. اما دولت با استفاده از رسانه های متعدد- بیش از 40 روزنامه و هفته نامه و تعداد زیادی سایت و کانال تلگرامی- با رقیب هراسی و تهدید و ترساندن و تطمیع مردم و وعده درمانی توانست راهی پاستور شود.
کارشناسان بر این باورند که واقعیت های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی به سرعت، تصویر القایی دولت را به چالش خواهد کشید. از سوی دیگر رای جبهه مقابل، رای ریشه دار است و احتمالا افزایش مییابد؛ به ویژه اینکه در موقعیت انتقادی و مطالبهگری است.
بنابراین مسئله اصلی نه تیم اطلاعرسانی بلکه عملکرد دولت است. دولت در حال حاضر به اندازه کافی بلندگو دارد، آنچه نیاز است تشکیل کابینه کارآمد و پرتلاش است.
قطع یارانه مردم برای جبران ریخت و پاش دولت!
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: «مردم ميدانند افزايش يارانهها نه تنها دردي از آنها درمان نميكند بلكه بر مشكلات معيشت ميافزايد. تجربه شش سال يارانهداري اين واقعيت را اثبات كرده است. بر همين اساس به جاي راي به افزايش يارانهها تا ٢٥٠ هزار تومان پاي صندوقها به يارانه نقدي «نه» گفتند. با اين حال دولت دوازدهم بر اساس تكليف برنامه ششم خيال افزايش يارانه نيازمندان را دارد».
در بخش دیگری از این گزارش آمده است:«نتايج اجراي قانون در اين سالها نشان ميدهد آثاري كه پرداخت يارانهها بر افزايش رفاه اجتماعي و قدرت خريد مردم داشته بسيار اندك بوده است. بنابراين اگرچه دولت همه ساله مبالغ زيادي از بودجه عمومي را صرف پرداخت يارانه نقدي و همچنين يارانه كالاهاي اساسي كرده اما به دليل فراگير بودن اينگونه پرداختها تاثير قابل توجهي در بهبود وضع معيشتي اقشار كمدرآمد جامعه نداشته است».
روزنامههای زنجیرهای و برخی دولتمردان پیش از این نیز بارها به پرداخت یارانه حمله کرده و آن را مصیبت عظمی دولت نامیدند. این در حالی است که هزینه های جاری ( نه عمرانی) دولت یازدهم ظرف 4 سال ، بیش از 3 برابر شد و با رشد بیش از 300 درصدی، از 104 هزار میلیارد به 340 هزار میلیارد تومان رسید. حجم نقدینگی نیز از 430 هزار میلیارد به 1270 هزار میلیارد تومان رسیده است. از سوی دیگر بدهیهای دولت از 200 هزار میلیارد به رقم سرسام آور 700 هزار میلیارد تومان رسیده است . دولت یکی از راه های جبران ریخت و پاش ها و ولخرجی های خود را افزایش مالیات از مردم عادی، گران کردن حامل های انرژی و قطع یارانه ها می بیند.
یارانه خانوار های بسیاری که ماه ها بلکه از 3 سال پیش قطع شده بود، در ماههای اخیر از صدقه سر انتخابات برقرار شد. اما با عنایت به پرخرجی دولت و تدارک نکردن درآمدهای جدید ، لاجرم یارانه این خانوادهها و حتی خانوارهای دیگری که تا امروز یارانه میگرفتند، قطع خواهد شد.
اعتراض نجیبانه، شورش وقیحانه!
روزنامه زنجیره ای بهار که در جریان فتنه 88 در کنار سایر روزنامه های زنجیره ای در آتش فتنه میدمید و از جریان فتنه و آشوبگران خیابانی به بهانه اعتراض به نتایج انتخابات سال 88 حمایت می کرد، در یادداشتی با عنوان «دمکراسی خوب، دمکراسی بد» در ادعای مضحک و البته وقیحانه، ویژگی انحصاری و مختص مدعیان اصلاحات در عدم پذیرش نتیجه انتخابات در صورت شکست را به جریان رقیب نسبت داده و نوشته است:«سالهاست که تندروها دموکراسی را بر نمیتابند، آنها ابایی ندارند که این تفکرشان را در عیان و نهان بر لب آورند، این جماعت تنها در صورتی دموکراسی را خوب میدانند که کسی از تبار یا جناح شان حائز اکثریت آراء شود. آن گاه از سرِ شور و شعف ثناگوی مردم میشوند و از ذوق زدگیِ این دموکراسیِ خوب، فرد برگزیده را «معجزه هزاره سوم» مینامند، ولی اگر فردی با رأی مردم انتخاب شود که همسو با تفکر این افراد نباشد، از دید تندروها این انتخاب ثمره دموکراسی بد است و این جماعت ابایی ندارند که اکثریت «نه» گفته به تفکرشان را مصداق: «اکثرهم لا یعقلون. . .» بدانند..».
ظاهرا رفتار متمدنانه و اخلاقمدارانه جریان مقابل در مواجه با نتیجه انتخابات برای این روزنامه ی زنجیرهای که سال 88 بر طبل آشوب، شورش، جنگ خیابانی و ابطال انتخابات می کوبید چنان گران و سنگین آمده که به هذیانگویی دچار شدهاند!
سرایت ناکارآمدی دولت در حل مشکلات کشور به برگزاری انتخابات
روزنامه ایران در گزارشی به موضوع عدم رأیگیری از تعداد زیادی از مردم در انتخابات اخیر پرداخت و نوشت: «رئیس جمهوری در نخستین نشست خبری پس از انتخابات به «4 میلیونی که در صف بودند و میتوانستند رأی بدهند» اشاره کرد، 4 میلیونی که اگر فرآیند طولانی اخذ رأی نبود، میتوانستند نتیجه دیگری را برای انتخابات رقم بزنند. اما دشواریهای فرآیند اخذ رأی سبب شد که تعدادی از ایرانیان نتوانند آرای خود را به صندوقهای رأی بیندازند».
در این گزارش از قول رحمانی فضلی، وزیر کشور خاطرنشان شده است: «برآورد و تخمین ما در کل کشور این است که حدود یک میلیون نفر نتوانستند رأی بدهند. ما از این بابت از مردم پوزش خواستیم چون از ساعت 12 شب به بعد نمیتوانستیم از مردم رأی بگیریم. قانون میگوید روز جمعه رأیگیری شود یعنی تا ساعت 12 شب».
در بخش دیگری از این گزارش یادشده آمده است: «حسینعلی امیری، عضو هیأت اجرایی مرکزی انتخابات ریاست جمهوری نیز حضور مردم در انتخابات را بسیار پرشور و پرشکوه دانست و تصریح کرد: مردم به فرمایش مقام معظم رهبری که فرموده بودند مشارکت حداکثری باشد، لبیک گفته بودند و کسانی بودند که در ۲۹ اردیبهشت ۶ تا ۷ ساعت برای رأی دادن در صف بودند.
وی در حاشیه جلسه هیأت دولت یادآور شد: تعداد قابل توجهی هم ساعتها در صف منتظر بودند اما متأسفانه بعد از ۱۲ شب نشد که از آنان رأیگیری کنند. من همان موقع از بعضی کارشناسان وزارت کشور پرسیدم در عین حال از طریق فضای مجازی نیز صفهای جمعیت را در استانهای مختلف برای من میفرستادند که جمعیت قابل توجهی بود و طبق اعلام کارشناسان وزارت کشور در همان شب، ایشان عدد حدود ۳ ملیون نفر را به من گفتند ... من به عنوان یک عضو هیأت اجرایی انتخابات ریاست جمهوری از کسانی که ساعتها در صف منتظر شدند و نشد از آنها رأیگیری به عمل بیاید، عذرخواهی میکنم».
همانطور که در بالا آمده است، رئیسجمهور تعداد افرادی که از آنها رأی گیری نشده را 4 میلیون، وزیر کشور حدود یک میلیون و حسینعلی امیری معاون پارلمانی رئیسجمهور حدود ۳ ملیون نفر اعلام کردهاند. ضمن اینکه تناقض آشکار در اعلام این آمار، آن هم از سوی مقامات بلندپایه دولتی مایه تعجب و سؤال برانگیز است، عدم رأی گیری از این تعداد از مردم یک افتضاح اجرایی است و علاوه بر اینکه از ناتوانی دولت یازدهم در برگزاری کامل و جامع انتخابات حکایت میکند، نشان دهنده آن است که خستگی دولت در حل مشکلات کشور، به برگزاری انتخابات هم سرایت کرده است.
در این گزارش همچنین از قول محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت در حاشیه جلسه هیأت دولت آمده است: «در سالهای گذشته اگر کسانی تا ساعت 12 شب باقی میماندند درهای شعبه بسته میشد و از آنهایی که حضور داشتند رأیگیری به عمل میآمد اما در این انتخابات نظر شورای نگهبان این بود که اگر حتی به ساعت 12 و 1 دقیقه رسیدیم، رأیگیری انجام نشود».
گرچه بعد از ساعت 12 شب روند رأی گیری متوقف شد، اما نوبخت به این موضوع اشاره نمیکند که عدم ارسال تعرفه به شعب رأی، سپس تأخیر چند ساعته در ارسال تعرفه و عدم اخذ رأی از شمار زیادی از مردم نتیجه عملکرد خاص و شائبه برانگیز دولت در انتخابات بوده است.
خوزستان وضع مطلوبی ندارد دولت به فکر باشد
روزنامه شرق در یادداشتی به وضعیت نامطلوب خوزستان از نظر اقتصادی پرداخت و نوشت: «امروزه شاخصهای توسعه در استان خوزستان وضعیت مطلوبی را نمایش نمیدهند».
در این یادداشت آمده است: «خوزستان یکی از استانهای بااهمیت کشورمان است که در جنوب و جنوبغربی کشور قرار گرفته است. بخش بزرگی از مردم استان عرب و بخش بزرگ دیگری لر هستند. این مردمان صدها سال است که با همزیستی برادرانه و مسالمتآمیز با یکدیگر زندگی میکنند. بخش مهمی از ذخایر نفت و گاز کشور نیز در این استان مستقر شده و افزون بر آن، این استان از نظر منابع آبی و تولیدات کشاورزی جایگاهی شایسته در اقتصاد کشور دارد. ضمن آنکه مجاورت این استان با آبراه اروندرود و خلیجفارس نیز میتواند فرصتهای توسعهای شایان توجهی در اختیار استان قرار دهد؛ اما متأسفانه و با وجود تلاشهای فراوان صورتگرفته در سالهای گذشته، استان خوزستان هنوز نتوانسته نسبت به استعدادها و ظرفیتش به جایگاه شایسته خود در اقتصاد ملی دست یابد. امروزه شاخصهای توسعه در استان خوزستان وضعیت مطلوبی را نمایش نمیدهند و از نظر مسائل زیستمحیطی، بهویژه آلودگی هوای ناشی از ریزگردها، وضعیت استان در شرایط ناسالمی قرار دارد. شاخصهای اشتغال و... را هم باید بر سیاهه مشکلات این استان افزود».
نویسنده با استناد به رای مردم خوزستان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری افزوده است: «رأی بیش از ٥٥ درصد از مردم استان به آقای دکتر روحانی نیز نشانی از استقبال گسترده مردم استان از برنامههای آقای روحانی است. این آمار بیشازپیش بر مسئولیتهای دولت آقای روحانی در خوزستان میافزاید. امید است در دولت دوم جناب دکتر روحانی، توجه به استان خوزستان بیش از گذشته در اولویت قرار گیرد».
فارغ از این که بر اساس این نوشتار و آمار اعلام شده در آن 45 درصد رای دهندگان خوزستان به دولت یازدهم رای منفی داده اند سوال این جا است که آیا وظیفه دولت در رسیدگی به مناطق محروم باید منوط به رای بالای آنان به رئیسجمهور مستقر باشد؟!