کد خبر: ۱۰۳۷۲۷
تاریخ انتشار : ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۸:۲۶
معرفی و نقد رمان «بود و نابود»

همانند خود زندگی


 ناهید زندی‌پژوه

 رمان «بود و نابود» از زمره کتاب‌های رئالیستی- انقلابی است که رویکردی سیاسی دارد. فضای این رمان سال‌های اولیه انقلاب اسلامی را تداعی می‌کند. جذابیت این رمان بار موفقیت به همراه داشته؛ چنانچه توانسته در جشنواره داستان انقلاب - در سال 1391 - مفتخر به دریافت رتبه دوم جشنواره مذکور گردد.
سیدهاشم حسینی خالق اثر «بود و نابود» بیشتر برای نسل جوان می‌نویسد و معتقد است که نسل جوان تمایل و علاقه‌ای به مطالعه کتاب‌های تاریخی ندارد؛ از این رو می‌توان از طریق رمان‌های تاریخی آنها را با فضا و حال و هوای آن دوران آشنا کرد.
با نگاهی به کارنامه‌ ادبی درخشان ایشان می‌توان به کتاب‌هایی همچون: «دختر کوهستان»، «گربه پایتخت» و «مراجعه به چراغ قرمز» اشاره نمود.
آقای حسینی‌قلمی رسا و دین‌مدار دارد و در آفرینش «بود و نابود»، به مقوله نقش مذهب در دفاع از وطن و بیگانه‌ستیزی اهتمام ورزیده است. او درک عمیق از روحیات انسانی دارد و از این رو به خوبی در صفحات محدود کتابش به مدد قوه تخیل قوی موفق به بازآفرینی روایتی شده که صحنه‌های آن در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود.
 از سویی دیگر خواننده را با خود به میان سیل حوادث می‌برد. آنچه در این رمان نمودی کاملا محسوس دارد این است که سازمان مخوف ساواک چگونه طعمه‌های انسانی خود را گزینش کرده و با بذر افشانی مواهب زندگی بهتر در برابر افراد محروم و محتاج، در مواقع لزوم و به مقتضای منافع خود، آنها را غرق در باتلاق دسیسه‌های غیرانسانی خویش کرده است.
آری حکایت «بود و نابود»، شرح نامردیها، ستم‌ها و داستان سقوط زندگی یک مرد است، به قول مولانا:
زان حدیث تلخ می‌گویم تو را
تا ز تلخی‌ها فرو شویم تو را
تو ز تلخی چون که پر خون شدی
پس ز تلخی‌ها همه بیرون شوی
حسینی در این رمان از هر فرصت استفاده کرده و هر جا لازم بوده نقبی به اوضاع انقلاب و مواضع گروهکها و همچنین ایادی وابسته به رژیم زده است و به خوبی ذهنیات و اهداف آنها را بازگو کرده است. در این رمان شخصیت‌های مطرح شده واقعی و غیرواقعی هستند ولی با شگردی عجیب حتی شخصیت‌های غیرواقعی منجمله ایفا‌کننده نقش اصلی - شکور وفایی- در نظر خواننده باورپذیر به نظر می‌آیند. پاتک خوب و موثری که نویسنده با معرفی چهره‌های مسلمان ومعتقد انقلابی به کار برده، توانسته نیاز روز مخاطبان به خصوص نسل جوان را برطرف کند. حسینی توانسته زندگی درون و برونی قهرمان داستانش را بشکافد و پیش روی خواننده قرار دهد. نثر رمان که از زاویه دید دانای کل نوشته شده به زبان ساده و عاری از توصیفات غیرلازم و خسته‌کننده است. رمان از ساختاری محکم برخوردار است و از حیث فرم و شیوه پرداخت قابل تقدیر است. نویسنده در نگارش اثر از حاشیه روی خودداری کرده و بیشتر توجه خود را معطوف درون مایه کرده است. وجود گره‌افکنی‌های متعدد موجب شده روایت رمان از روند یکنواختی دورگردد و قهرمان داستان در مسیری پرفراز و نشیب قرار گیرد. تقابل مرگ - زندگی در سراسر رمان به چشم می‌خورد. صحنه‌پردازیها به طور استادانه طراحی شده و این نشان از قابلیت و استعداد فطری خالق رمان است. در داستان «بود و نابود» شخصیت اصلی داستان - شکور وفایی - در مرحله‌ای فرو می‌ریزد و در مرحله‌ای دیگر سعی دارد خود را باز یابد و رو حیات جدیدی را تصویر سازد؛ به عبارتی رمان از فرمول نظم - بی‌نظمی پیروی می‌کند.
«بود و نابود» روایت زندگی تلخ شکور وفایی است که به خاطر زیاده‌طلبی یا بلندپروازی‌هایش راننده ساواک می‌شود. او که دارای زن و سه فرزند است در جریان انقلاب هویتش فاش می‌شود و تمام آرزوها و نقشه‌هایش بر باد می‌رود. شکور در مسیر داستان توسط - شیخ رحمان - دستگیر می‌شود ولی موفق به فرار می‌گردد و در ویلای دکتر یزدان که از سران حکومت پهلوی است پناه می‌گیرد؛ اما از همان نخست متوجه اشتباهش می‌گردد. شکور بار دیگر به اسارت شیخ رحمان می‌افتد و در جریان بازجویی مخفیگاه دکتر یزدان را افشاء می‌کند.
شیخ رحمان او را دستگیر می‌کند اما دکتر با ترفندی عجیب، شکور را متهم به قتل جلوه می‌دهد. در انتهای داستان معلوم می‌شود که شکور بی‌گناه است. شیخ رحمان، راننده ساواک را رها می‌کند؛ اما گویا مخاطرات زندگی دست از سر شکور بدبخت برنمی‌دارند و...
در واقع بود و نابود این کتاب 128 صفحه‌ای، عرصه وسیعی از نظر محتوا دارد همانند خود زندگی.
اگر می‌خواهید بدانید که سرنوشت شکور وفایی توسط نویسنده چگونه در انتهای داستان رقم می‌خورد، این رمان را که توسط انتشارات سوره مهر در سال 1395 به چاپ رسیده است تهیه و مطالعه کنید!