اخبار ویژه
اعتراف سیف به خالی نبودن خزانه در آغاز دولت
رئیسکل بانک مرکزی در اولین و آخرین نشست خبری خود که با فضایی کاملا تبلیغاتی برگزار شد، در کنار طفره رفتن از پاسخ به سؤالات منتقدان و سنگ تمام گذاشتن برای تخریب رقبای روحانی، ناخواسته به غلط بودن عبارت «خزانه خالی»اذعان کرد و آن را به گونهای تفسیر کرد که احتمالا خود روحانی هم هرگز چنین چیزی به ذهنش خطور نکرده بود!
یکی از خبرنگاران از سیف پرسید: روحانی در گزارش صد روزه گفت که وقتی دولت را تحویل گرفت خزانه خالی بود و حتی حقوق کارمندان هم به سختی پرداخت میشد. دولت یازدهم خزانه را با چه مبلغی به دولت دوازدهم تحویل خواهد داد؟
با این حال رئیسکل بانک مرکزی به راحتی از پاسخ به این پرسش طفره رفت و گفت که موجودی خزانه را از خزانهدار کل سؤال کنید! در ادامه هم جملاتی قابل تأمل درمورد تعبیر «خزانه خالی» بیان کرد.
سیف تأکید کرد اینکه رئیسجمهور گفت خزانه خالی است معنایش این بود که درآمدها به حداقل رسیده و دولت مواجه با هزینههای سنگینی بود. او در ادامه تأکید کرد که این عبارت اشاره به عدم تعادل دخل و خرج دولت داشت!
عجیب است که چهار سال بعد از آنکه روحانی با تعبیر ضد امنیت ملی و نادرست «خزانه خالی» در آستانه مذاکرات هستهای، کشور را در موضع ضعف و غربیها را در جایگاه مدعی قرار داد، سیف با دفاعیهای نامربوط سعی در توجیه خطای فاحش روحانی دارد. این درحالی است که بار معنایی این عبارت آن هم در آن برهه زمانی حساس، به هیچ وجه با توجیهات رئیسکل بانک مرکزی نسبتی ندارد.
البته این قبیل بیتدبیریها در دولت یازدهم کم نبوده است. از جمله آنکه بعد از برگشت بخشی از پولهای ایران، دولت در اقدامی ناشیانه به توزیع سبد کالا پرداخت که بعد از انتشار تصاویر تأسفبار آن، وندی شرمن، معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در اظهاراتی توهینآمیز گفت که «ایران اخیرا به طور قابل مشاهدهای غذا به مردم فقیر در جامعه داد که به نوعی نشاندهنده این است که کاهش هدفمند و محدود تحریمها تاثیر مستقیم بر مردم این کشور داشته است، همانطور که روحانی قول داده بود که این پول صرف اهداف دیگر نشود.»
همتایان شما استعفاء دادند شما به خاطر مدرک تحصیلی خود استعفاء نمیدهید؟!
بخشهای زیادی از رساله دکتری روحانی «کپی» شده است. روحانی در زمانی که نایب رئیس مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، همزمان در بریتانیا هم سر کلاس درس میرفته است!
به گزارش رجانیوز، حسن روحانی در سال 1995 (یعنی 1374 شمسی) مدرک کارشناسی ارشد و در سال 1999 (یعنی 1378) مدرک دکتری پژوهشی خود را از یک دانشگاه انگلیسی میگیرد؛ دانشگاهی به نام «گلاسکو کالیدونین.» کسب این مدارک دانشگاهی در حالی صورت گرفته که حسن روحانی نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دوره چهارم و دوره پنجم و دبیر شورای عالی امنیت ملی از سال 1368 تا 1384 بوده است. به عبارت بهتر، حسن روحانی از سال 1989 تا 2005، دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده است و از 1992 تا سال 2000، عضو ثابت هیئت رئیسه مجلس. به این ترتیب، او از سال 1371 تا 1379 به طور مرتب هم در مجلس حضور داشته و هم در شورای عالی امنیت ملی و همزمان در کلاسهای درس دانشگاهی در بریتانیا شرکت میکرده است.
این در حالی است که وی در لیست انتخاباتی 19، 21 و 22ام 1358 اسفند حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات مجلس اول، از «حسن فریدون (روحانی)» به «دکتر حسن فریدون (روحانی)» تغییر یافت. به علاوه براساس مدارک ثبت شده در معرفی نمایندگان مجلس اول، مندرج در سایت رسمی مجلس شورای اسلامی، روحانی دارای مدرک دکتری حقوق معرفی شده بود.
رجانیوز در ادامه با اشاره به موضوع سرقت و تقلب علمی مینویسد: اگرچه تا همین جا هم مشخص شده که بخش زیادی از رساله آقای روحانی «کپی» شده و حکم سرقت و تقلب علمی را دارد اما تحقیقات هنوز تکمیل نشده و در روزهای آینده، نتیجه نهایی این بررسیها به صورت رسمی اعلام خواهد شد.
رجانیوز در ادامه به موارد مشابه در دولتهای اروپایی اشاره کرد و نوشت: پس از آنکه برخی اسناد درباره کپی بودن بخشی از رساله دکتری وزیر آموزش دولت آنگلا مرکل در سال 2013 منتشر شد، دانشگاه دوسلدورف ضمن پس گرفتن مدرک دکترای او، خواستار استعفا و برکناری «آنت شاوان» شد. نهایتاً خانم شاوان مجبور به کنارهگیری از کابینه دولت شد.
همچنین کپی کردن چند عبارت در متن رساله دکتری «پال اشمیت» رئیسجمهور مجارستان که توسط رسانهها گزارش شد، نهایتاً منجر به پس گرفتن این مدرک از سوی دانشگاه بوداپست و استعفای آقای رئیسجمهور شد.
سال 2011 نیز «تئودور گوتنبرگ»، وزیر دفاع وقت آلمان مجبور شد تا استعفای خود را تقدیم آنگلا مرکل، صدراعظم این کشور بکند. دانشگاه بایروس چندی پیش از این استعفا اعلام کرده بود که رساله دکتری آقای گوتنبرگ ایرادات جدی دارد که شائبه تقلب علمی را تقویت و اثبات میکند.
به جز این موارد، سیاستمداران و افراد مشهور دیگری هم دارای سابقه تقلب علمی در رساله دکتری خود بودهاند که فهرست برخی از این افراد را میتوانید در اینجا و آنجا ببینید.
حالا باید منتظر ماند و دید که پس از انتظار گزارش نهایی بررسی صحت رساله دکتری حسن روحانی، چه آیندهای در انتظار او خواهد بود.
شعور مردم بالا رفته است آقای روحانی
همکار پیشین نشریات اصلاحطلب نوشت: روحانی بوی شکست شنیده که ادبیاتش تند و رادیکال شده است.
داریوش سجادی در یادداشتی نوشت: اظهارات نامتعارف حسن روحانی در همدان به شکل محسوسی نشان از شدت یافتن نگرانی ایشان از احتمال شکست در انتخابات دارد و به همین منظور ظاهراً ایشان عزم خود را جزم کرده تا روزهای آخر تبلیغات انتخابات را با شاذگوئی و از طریق دامن زدن به دوگانه «دیو و دلبر» تا حد امکان اقبال عمومی را تغییر دهد.
این که مشارالیه در بخشی از سخنانش در همدان میگوید «اگر شما جوانان در خانه بنشینید، بدانید که در پیادهروهای ما هم دیوار خواهد بود(!) آنها میخواستند پیادهرو زنانه و مردانه ایجاد کنند»!، چنین شاذیاتی مصداق قابل وثوقی از اهتمام روحانی برای کوبیدن بر طبل دیو و دلبر محسوب میگردد. اتصاف هیولاوشی به رقیب، رویکرد آشنایی است که در دوم خرداد 76 نیز به قوت اعمال شد و در آن تاریخ نیز کمپین انتخاباتی محمد خاتمی مطابق و مشابه اظهارات امروزه روحانی، رقیب خاتمی را (ناطق نوری) متهم میکردند که در صورت پیروزی پیادهروها را از طریق دیوارکشی زنانه- مردانه خواهند کرد! شگردی که اتفاقاً در آن مقطع مؤثر افتاد.
تنها نکته مغفول در این میان آن است که جناب روحانی فرزند زمانه خود نیستند و التفاتی به این ندارند که اینک نه معدل شعور سیاسی جامعه ایران همتراز 76 است و نه ایشان استعداد این همانیسازی از دوگانه «خاتمی- ناطق» با دوگانه «رئیسی-روحانی) را در بشره خود مشهود دارند.
روحانی توجه به این واقعیت ندارد که «منقار مرغ انجیرخوار کج است»! لذا رویکرد غیراخلاقی ایشان در هیولاسازی از چهره رقیب فاقد ضمانت اجرا است خصوصاً آنکه دوسیه و سابقه امنیتی ایشان طی تمام سالهای بعد از انقلاب سازگار با کسانی است که امروز روحانی میکوشد ایشان را هیولا القا کند.
واقعیت آن است بیوقعی به واقعیتهای میدانی و تأسی به رویکردهای غیراخلاقی در رقابتهای انتخاباتی آن هم توسط یک ملبس به لباس روحانیت توهین به شعور اجتماعی جامعه و نوعی عوامفریبی مدرن است.
جنگ و مجادله افراطیون بر سر سهمیه فهرست انتخابات شورای شهر
تهیه سهمخواهانه فهرست اصلاحطلبان برای انتخابات شورای شهر، موجب اعتراضات گسترده در محافل مختلف این جریان شده است.
جواد امام از اعضای حزب منحله مشارکت در اعتراض به این ماجرا نوشت: در صورتی که نسبت به اصلاح لیست اقدامی صورت نگیرد موارد را به صورت مشروح و مستند به اطلاع عموم خواهم رساند.
ظرف دو روز گذشته به امید ترمیم و اصلاح لیست مذکور سکوت کردم اما اکنون که به نظر میرسد هیچ اقدام جدی برای ترمیم لیست و تامین نظر منتقدان صورت نمیگیرد وظیفه خود دانستم توضیحاتی را در خصوص لیست نامزدهای اصلاحطلبان در انتخابات شورای شهر به استحضار دوستان گروه برسانم.
وی میافزاید: متاسفانه عدم رعایت ضوابط و ملاکهای مصوب از سوی بعضی از اعضای هیئت رئیسه شورا و عدم توجه به فرآیند طی شده توسط کمیته بررسی و ارزیابی(گروه 14 نفره کارشناسان) نهایتا به لیستی انجامیده است که اعتراضات بسیاری را برانگیخته است.
کمیته بررسی و ارزیابی بر اساس ضوابط مصوب از میان کاندیداهای موجود فهرستی را تهیه کرد و قرار بر این بود لیست نهایی بر اساس سهمیه گروههای تخصصی و ضوابط مذکور از میان نامزدهایی تهیه شود که امتیازات لازم را کسب کرده و نامشان در این فهرست اولیه آمده است.
اما متاسفانه نه تنها سهمیهبندی تخصصها در لیست نهایی رعایت نشده بلکه افرادی به این لیست راه یافتهاند که به دلیل فقدان تخصص لازم و عدم احراز امتیازات لازم نامشان اساسا در لیست اولیه وجود ندارد.
در فرآیند فوق همچنین در شرایط مساوی حق تقدم با افراد باسابقه تشکیلاتی و ایثارگر بود اما متاسفانه این افراد کاملا مورد بیمهری قرار گرفته و حقشان حتی در یک مورد هم رعایت نشده است!؟
به استثناء حزب اتحاد، کارگزاران، کار، ندا، همبستگی، معلمان و اعتماد ملی هیچیک از احزاب دیگر نظیر حزب توسعه ملی، مجمع فرهنگیان، ایثارگران، تحکیم، مجاهدین انقلاب اسلامی سابق و... علیرغم دارا بودن کاندیداهای شناخته شده با دانش، تخصص و تجربه مرتبط و کسب امتیاز لازم در این مهندسی حذف شدهاند.
متاسفانه بعضی از دوستان هیئت رئیسه نه رعایت حیثیت خودشان را کردند و نه اصلاحات و نه توجهی به افکار عمومی!!
زوریخر سایتونگ: ابراهیم رئیسی به یک نامزد پرطرفدار تبدیل شده است
«سیدابراهیم رئیسی یک نامزد تندروی معمولی در انتخابات ریاستجمهوری ایران نیست. او ظرف چند ماه تبدیل به یک نامزد پرطرفدار شده است».
روزنامه آلمانی زوریخر سایتونگ در گزارشی مبسوط به انتخابات ریاستجمهوری ایران پرداخت و نوشت: یک تندروی منصف به نام سیدابراهیم رئیسی نامزد انتخابات ایران شده است. او در آخر ماه آوریل با آغاز مبارزه انتخاباتی خود در جمع بانوانی که فریادزنان عکس او را در دست داشته و پرچم ایران را تکان میدادند همانند یک تندروی معمولی به نظر نمیآمد. او در سمت قبلی خود به عنوان مقام قضایی و حقوقی، خود را شخصی سرسخت نشان داده است.
این گزارش میافزاید: سیدابراهیم رئیسی در آغاز سال گذشته چندان شناخته شده نبود اما امروزه به عنوان یک کاندیدای تقریبا پرطرفدار محسوب میشود.
روزنامه آلمانی با اشاره به سوابق مدیریتی رئیسی مینویسد: آیتالله خمینی او را مأمور کرد تا مشکلات استانها را حل کند و همین باعث ارتقای جایگاه رئیسی شد. او مدتی دادستان کل کشور شد و معاون اول قوه قضائیه بود. او با انتصاب به سرپرستی آستانقدس رضوی در سال 2016 بار دیگر در کانون توجه قرار گرفت.
رئیسی در یکی از گردهماییهای انتخاباتی خود در آخر ماه آوریل اعلام کرد که امروزه 30 درصد از جوانان ما بیکار هستند و میگویند نرخ بیکاری 12 درصد است؛ آیا ما باید صبر کنیم تا بیگانگان مشکلات ما را حل کنند؟ این سؤال رئیسی بود و در ادامه، قول یک مدیریت انقلابی را داد.
روزنامه آلمانی میافزاید: روحانی نتوانست رشد و رونق اقتصادی را که وعده داده بود محقق کند بسیاری از شرکتهای غربی هنوز هم از سرمایهگذاری در ایران گریزان هستند و با انتصاب دونالد ترامپ که خود منتقد ایران است موازنه با آمریکا دورتر از حد تصور است.
اغلب ایرانیان بهبودی در زندگی روزمره خود نمیبینند.
روزنامه آلمانی این را هم نوشته که «جمیله علمالهدی همسر رئیسی که استاد دانشگاه در رشته روانشناسی و علوم تربیتی است، میگوید وی حاضر نیست اصول اخلاقی را زیر پا بگذارد و لگدمال کند».
از فساد 8 هزار میلیاردی صندوق فرهنگیان تا اشتغال وزیر به واردات پوشاک!
در حالی که معلمان منتظر شنیدن خبر خوش وعده داده شده هستند اخبار وزارتخانه آموزش و پرورش، حول اختلاس صندوق، واردات دختر وزیر و سند 2030 میچرخد.
به گزارش جوان اردیبهشت هم از نیمه گذر کرد و نه خبر نهایی از گزارش تحقیق و تفحص در ماجرای صندوق ذخیره فرهنگیان شنیدیم و نه بالاخره معلوم شد، معوقات فرهنگیانی که قول آن را برای هفته معلم داده بودند، پرداخت شد یا نشد! در عوض خبر کشف محموله پوشاک خارجی در ویلای شخصی وزیر و قاچاق خانوادگی بیش از شعارهایی که دانشآشتیانی در زمان رأی اعتماد مجلس بیان کرده بود، به گوش رسید. در نهایت هم سرگرمیهای مادی و خانوادگی آقای وزیر، آن هم در سمت بسیار مهمی چون وزارت آموزش و پرورش تا جایی ادامه یافت که منتج به هشدار رهبر معظم انقلاب درباره سندی شد که به جای اسناد بالادستی در دستور کار دولت در آموزش و پرورش قرار گرفته است.
فخرالدین دانشآشتیانی که این روزها از هر جهت نقل محافل خبری شده است، در حالی از سوی رئیسجمهور مستحق جلوس بر مسند وزارت آموزش و پرورش شد که فانی به عنوان وزیر قبل از وی، به دلیل فساد میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان در معرض استیضاح نمایندگان قرار گرفته بود. فرار رو به جلوی دولت از پاسخگویی به اختلاسی که نام آن را معوقه گذاشته بودند، منتج به روی کارآمدن وزیری شد که مخالفان وی معتقد بودند وزیر پیشنهادی یعنی دانشآشتیانی، بازیگر نقش فتنه بوده و در مجلس قبل هم بیش از 70 رأی نیاورده است.
فساد مالی در بانک سرمایه، تأخیر در پرداخت حقوق فرهنگیان، عزل و نصبهای سیاسی در سطوح کلان و خرد در مدیریت مدارس، بیتوجهی به مسائل تربیتی و پرورشی و فرهنگی در سیاستهای آموزش و پرورش و مدارس و دهها چالش دیگر را در کنار تأخیر در پرداخت حقوق فرهنگیان و از بین رفتن آرامش خانوادهها به دلیل برنامهریزی مالی فرهنگیان با همین حقوق اندک بگذارید و در نهایت از آقای وزیر که به خبرنگاران خرده گرفته بود، بپرسیم چرا فقط راجع به پول نپرسیم، وقتی که برای خرید قنداق فرنگی ساده از فروشگاه خانوادگی شما باید 369 هزار تومان ناقابل پرداخت کرد و ژاکت ساده دخترانه را به ارزش 232 هزار تومان خریداری کرد؟!