kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۳۱۲۱
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۲۱:۴۷

دهانی‌که باید خرد شود(نگاه)


علی اکبری
در جامعه‌ای که اسوه حسنه آن بوسه بر دست کارگر می‌زند و در مرقد آن امامی که یک موی کوخ‌نشینان را باشرف‌تر از تمامی زندگی کاخ‌نشینان می‌دانست و همواره حامی مستضعفان و محرومان بود و در روزی که به بزرگداشت مقام رفیع کارگر اختصاص داشت، کارگران این مرزوبوم به‌جای تکریم مورد اهانت قرار گرفتند و به‌جای تشویق، تهدید شدند. سخن از خرد کردن دهان کارگر جماعتی که به وضعیت موجود کار و اشتغال اعتراض دارد با کدام بخش از منشور حقوق شهروندی که رئیس‌جمهور محترم آن را یکی از دستاوردهای دولت خود می‌داند، همخوان است امری است نامعلوم و نامکشوف لیکن بار دیگر مشخص شد که بی‌حکمت نیست که گفته شده الناس علی دین ملوکهم. در دولتی که منتقدان به الفاظ متعدد بی‌ادبانه و بعضاً هتاکانه از سوی دولتمردان نواخته می‌شوند تهدید کارگرانی که جایی در ارکان ‌قدرت این آقایان ندارند، امر غریب و بعیدی نخواهد بود اما سؤال اینجا است که به‌واقع آن دهانی که باید خرد شود، کدام دهان است؟
در چند روزی که تبلیغات ریاست جمهوری دوره دوازدهم آغاز گردیده است شاهد حوادثی بودیم که نباید بی‌توجه از کنار آن گذر کرد. آن مجری خبیثی که در میتینگ و گردهمایی یکی از نامزدهای محترم انتخاباتی، به هشتمین خورشید تابناک آسمان امامت و ولی‌نعمت ما، امام رئوف و مهربان حضرت ثامن‌الحجج؛ علی ابن موسی‌الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا، جسارت و اهانت کرد و با الفاظ و چرندیات خود تلاش نمود که بر روی خورشید خاک بپاشد، سزاوار این بود که نه تهدید به خرد کردن دهان بلکه فی‌المجلس دهان وی توسط حضار خرد شود تا دیگر کسی جرئت نکند این‌گونه مقدسات ملت را دستاویز قدرت‌طلبی خود نماید اما هیهات! برای کسب قدرت ظاهراً مقدسات نیز قربانی باید شود حتی اگر امام رضا علیه‌السلام باشد. چرا آن افرادی که به‌عنوان حامیان آن نامزد محترم در آن نشست کذایی حضور داشتند با این فرد برخورد نکردند و متأسفانه برخی از ایشان با دست زدن و تشویق خود، او را در این جسارت و گستاخی، همراهی نمودند؟
حادثه دومی که باید به آن اشاره کرد گستاخی و جسارت یکی از محکومین فساد اقتصادی است به مدافعین حرم و شهدای مظلومی که به فرموده مقام معظم رهبری دارای دو اجر هستند. هم جهاد و هم هجرت در راه خدا در سرزمینی غریب و دور از وطن. رزمندگانی از جنس شهید همدانی و در اوج مظلومیت و گمنامی. فرد گستاخی که جرئت کرده چنین جسارتی به شهدای مدافع حرم بنماید همان آقایی است که به‌واسطه تخلفات گسترده به‌حکم قانون جمهوری اسلامی ایران، مجرم شناخته شده و مدتی نیز در زندان بوده است، همان آقایی که در ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای دوره‌های قبل ریاست جمهوری نقش منافقانه‌ای داشت و مرغ را در سفره دیگری خورد و زیر علم دیگری سینه چاک کرد، جناب آقایی که فیلم سیاه‌بازی و‌گریه وی در دلسوزی برای مستضعفان و محرومان مورد تمسخر عموم قرار گرفته بود. این فرد افاضه نموده و اظهار داشته که به‌جای کشتن در سوریه باید به دیپلماسی روی آورد. نگارنده اعتقاد دارد آن‌قدر این سخن سخیف و بی‌پایه است که به نظر حتی اگر آن آقای مجری که در مراسم حرم امام کارگران معترض را تهدید کرد در این جلسه حضور می‌داشت خودش شخصاً دهان گوینده این سخن را خرد می‌کرد اما برای اینکه نگویند که جواب سؤال را با مشت دادند توجه گوینده این سخنان را به این نکته جلب می‌نماید که اگر قرار بر این بود که بتوان با مذاکره و دیپلماسی با این حرامیان به تفاهم رسید، خوب است جناب ایشان پاسخ دهد نتیجه دیپلماسی و گفتمان وزیر محترم امور خارجه، وزیر محترم فرهنگ، وزیر محترم بهداشت و دیگر دولتمردان محترم کشور در موضوع حادثه منا در تعامل با شجره خبیثه آل‌سعود به‌عنوان نمونه‌ای از معتقدان به تفکر تکفیری و وهابی و به تعبیری پدرخوانده‌های داعش و دیگر جریانات تکفیری چه بوده است؟ در موضوعی که حقانیت کشورمان غیرقابل‌انکار بود و تمامی قوانین و موازین حقوقی و بین‌الملل، ایران را محق می‌دانست که پیکر مطهر شهدا و اتباع خود را از عربستان مطالبه و حقیقت رخداد و حادثه را پیگیری نماید، نوع گفتمان و دیپلماسی دولت محترم چه بود؟ از زانو زدن در مقابل امیر کویت برای واسطه‌گری این موضوع که بتوان با مسئولین عربستان صحبت کرد تا ندادن ویزا به وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت و بی‌توجهی به وزیر محترم بهداشت که در عربستان تنها به‌عنوان یک پزشک عادی با وی برخورد شد و اقدامات موذیانه عربستان در تحویل ندادن ابدان مطهر شهدای این حادثه، دیپلماسی که مدنظر سخنران این میتینگ بوده، چه دستاوردی داشته است که بخواهیم آن نمونه را در دیگر صحنه‌ها، تعمیم و گسترش دهیم؟ آن امری که باعث شد مقامات سعودی حساب کار خود را کرده و دست از این خباثت بردارند تهدید رهبر معظم انقلاب به برخورد محکم، سخت و خشن جمهوری اسلامی ایران در صورت عدم اصلاح رفتار عربستان بود و بس. تکفیر و جریان وهابی اگر چیزی به نام منطق و سخن به صلاح را به گوش می‌گرفت آیا توانمندتر از امیرالمؤمنین علی ابن ابی‌طالب علیه‌السلام در منطق وجود دارد که ایشان نیز در نهایت مجبور گردید برای کور کردن چشم فتنه و مقابله با این جریان فکری و سیاسی، دست به قبضه شمشیر ببرد و در نبرد نهروان با خوارج بجنگد. آن تفکری که در سوریه، عراق، لبنان، اردن، عربستان، سومالی، کشورهای اروپایی و... مورد حمایت مفتیان سعودی قرار دارد و بر خلاف تمام موازین اسلام و بر خلاف اعتقادات مسلّم برادران اهل سنت، خود را پیرو راستین دین معرفی و غیر از خود را با هر مذهب و مرامی اعم از مسلمان شیعه و سنی، مسیحی و ... را تکفیر می‌نماید، چیزی از منطق و مذاکره می‌فهمد که بخواهیم با او سخن بگوییم؟ مرتکبان جنایت کشتار کودکان فوعه و کفریا که حتی شنیدن آن واقعه نیز انسان را تا آستانه مرگ از غصه این داغ جانکاه پیش می‌برد، زبانی غیر از زبان‌ قدرت می‌فهمند؟ آنانی که زنان و کودکان را بعد از چند روز گرسنگی و تشنگی به بهانه پذیرایی در یک نقطه گردآورده و سپس با انفجاری مهیب، سیلاب خون راه انداختند تا بار دیگر جماعتی بی‌گناه بر زمین افتند و در یوم‌الحساب خطاب به این پست‌فطرتان خطاب کنند که «بای ذنب قتلت» چیزی از انسانیت در چنته دارد که قرار بر مذاکره با او داشته باشیم؟ آقایی که چشم می‌بندد و زبان می‌گشاید، شایسته‌تر است که دهان وی خرد شود تا آن کارگری که برای استقلال این مملکت تلاش می‌کند و اکنون ناامید از دولتمردی که بعد از چهار سال در اختیار داشتن دولت به‌جای ارائه کارنامه، شعار می‌دهد و همچنان به دولت پیشین بدوبیراه می‌گوید، فریاد تظلم خواهی سر می‌دهد.
دولتی که دیگران را به شعارهای پوپولیستی متهم می‌کند و در طول چهار سال گذشته،‌گریزان از پاسخگویی، منتقدان را به جهنم حواله می‌داد و نشست‌ها و محافل را به امنیتی‌ترین شکل برگزار می‌کرد و شعار آزادی می‌داد، اکنون در مواجهه با جمعیتی حقیقی و البته شفاف و زلال که چیزی جز پاسخگویی به وعده‌های داده‌شده نمی‌خواهند، چنین برخورد می‌کند همان دولتی است که به دشمن بزرگ این کشور مردم که تلاش داشت با تحریم‌های فلج‌کننده، کشور و نظام را براندازی نماید، لبخند می‌زند و بزرگ‌ترین فشارش به نقض عهدهای مکرر آمریکا، پرتاب خودکار در مذاکرات است و یا ارسال ایمیل و توئیت کردن در شبکه‌های مجازی. دولتی که با دشمن مهربان است و با دوست نامهربان و البته با تمام این مسائل، همچنان با وعده‌های خود امید دارد بتواند رأی این جماعت کارگر را در انتخابات پیش‌رو در سبد خود ببیند. امری که کارگران با شعار خود در مراسم حرم امام در آن تشکیک کرده‌اند.