مردم از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشوند(یادداشت روز)
دادن وعدههای «آنچنانی» و «نشدنی» برای جمعآوری آراء، همواره یکی از روشهای«آفتزای» مبارزات انتخاباتی، چه در کشور ما و چه در انتخابات سایر کشورها بوده است. «شاید» این روش، با سوءاستفاده از شرایط خاص حاکم بر آن کشور در کنار تاکتیکهای خاص رسانهای و کلامی، «جواب» داده و آراء عدهای را هم به سبد فرد ریخته باشد اما، به دلیل غیرمنطقی و غیرعقلانی بودن بسیاری از اینگونه وعدهها که به اصطلاح وعده «سرخرمن» نامیده میشود در نهایت، آتش آن دامن وعدهدهنده و مردم را، با هم خواهد گرفت. چنین وعدههایی نیز معمولا اقشار خاصی از جامعه را هدف میگیرند که بعضا فریب چنین حرکتهای عوامفریبانه و پوپولیستی را به راحتی میخورند. وعده معروف 100 روزه، فقط یک نمونه از این وعدههای آنچنانی است که دود آن سرانجام، به چشم صاحبان آن رفت طوری که در ماههای آخر ریاست جمهوری مجبور شدند، دادن چنین وعدهای را مانند بسیاری از وعدههای دیگر از اساس تکذیب کنند! اما این وعده شاید، به دلیل همان«جواب دادن»، شاید هم به دلیل خالی بودن کارنامه وعده دهنده، مجددا و برای دور بعدی انتخابات تکرار شده است!
اما در همین چند روزی که فضا رسما انتخاباتی شده و مناظرهها تنور انتخابات را گرمتر کردهاند، برخی نامزدها به همراه جریانهای نزدیک به آنها به طور مرتب، دم از پوپولیستی بودن وعدههای رقبا زده و عملی شدن آنها را غیر ممکن اعلام میکنند.
تا اینجای کار مشکلی وجود ندارد؛ اما نکته اینجاست که، چنین برچسبهایی دقیقا از سوی همان کسانی به رقبا زده میشود که با وعدههای پوپولیستی و خلاف واقع، عوام را فریفتند، به قدرت رسیدند، به داشتههای ارزشمندی مثل هستهای و مسکن مهر و... چوب حراج زدند و در نهایت چوب آن را هم خود خوردند و هم مردم. این عده حتی پس از برگزاری انتخابات نیز دست از دادن چنین وعدههایی برنداشتهاند و مثلا در مقطعي که مجلس در حال بررسي برجام بود ادعا کردند: «روزي 100 تا 150 ميليون دلار هزينه تاخير در اجراي برجام خواهد بود.»(!) تا بدین ترتیب افکار عمومی را با این وعده که در صورت اجرای برجام روزانه 150 میلیون دلار به جیب ملت خواهد رفت، بفریبند. با این حساب امروز با گذشت حدود یک سال و 4 ماه از اجرایی شدن برجام میبایست چیزی نزدیک 73 میلیارد دلار از اجرای برجام به جیب ملت واریز شده باشد!
از این حرفها و شعارهای پوپولیستی در 4 سال گذشته بسیار زیاد مطرح شده و هنوز هم مطرح میشوند. در اینجا فقط به گوشه کوچکی از آنها اشاره میشود:
- دولت تدبیر و امید نخواهد گذاشت این همه جوان بیکار در مقابل خانواده و فرزندان شرمنده باشند.
- در ماههای ابتدای آغاز به کار دولت «تدبیر و امید» موانع از سر راه تولید برداشته میشود.
- در کنار هدایت نقدینگی به سمت تولید باید با فساد و رانتخواری مبارزه کنیم چرا که بدون آن تولید رونق نخواهد یافت.
- شعار من «نجات اقتصاد ایران» است. برنامه اقتصادی من حل معضل اشتغال به خصوص برای تحصیلکردههاست.
- روی آوردن به مسیر واردات بزرگترین بیعدالتی است. یعنی عدالت این است که در شرایط فشار دشمن ما بتوانیم در داخل به تولید کمک کنیم، فضا را بهبود ببخشیم، تولید داخل را افزایش دهیم و از مقدار واردات بکاهیم.
- کلید من، کلید تدبیر است و هر قفلی را باز میکند و تمام مشکلات قابل حل است و برای آنها برنامه دارم.
- در برنامه من علاوه بر برنامههای میانمدت برای حل مشکلات اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و امور فرهنگی، برنامه کوتاهمدت یک ماهه و 100 روزه وجود دارد. ما میتوانیم در یک زمان کوتاه تحول اقتصادی در کشور به وجود آوریم و در آن تحول اقتصادی با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی که مشکل دارند این معضلات را حل کنیم.
- چنان رونقی به اقتصاد بدهیم و آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنیم که نیازی به 45 هزار تومان پول یارانه نداشته باشند.
- همه تحریمهای مالی و بانکی و حتی نظامی و موشکی در روز اجرای توافق یکجا برداشته خواهد شد.
- اگر میخواهید ریال ایرانی به جای اول خود و گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، پای صندوق آراء بشتابید
-در سال 10 میلیون توریست میآورم و 4 میلیون شغل ایجاد میکنم.
زدن رقبا با چوب «پوپولیست» آن هم از سوی پوپولیست جماعت، میتواند دلایل مهمی داشته باشد. اعتقاد و ایمان به شعار «ما نمیتوانیم» یکی از این دلایل است. اگر دلیل بر زمین ماندن بخشی از این همه وعده «پوپولیستی بودن» آنها بدانیم، قطعا بخش عمدهای از این وعدهها به دلیل داشتن همین باور«ما نمیتوانیم» است. این که چرا به وعدههای رقبا حمله میکنند و وعدههای شدنی حریف را هم، «ناشدنی» جا میزنند هم، ریشه در باور همین عوامفریبانی دارد که در این دور از انتخابات با ژست مبارزه با پوپولیست به میدان آمدهاند.
ماجرا اما به همینجا ختم نمیشود. این عده در کنار وعدههای داده شده رقبا، وعدههای «عملی شده» آنها را نیز از حمله خود بینصیب نگذاشته و برخی از آنها مثل مسکن مهر را «ویران» کردهاند، بدون این که خود جایگزینی برای آن داشته باشند. مسکن مهر با تمام اشکالاتش، هزاران «مستاجر» را «صاحب خانه» کرد اما، این عده با «مزخرف» خواندن آن، از هیچ تلاشی برای «شکست خورده» جا زدن این طرح دریغ نکردند. «کلمه» مسکن اجتماعی را جایگزین «طرح عملیاتی شده» مسکن مهر کردند، بدون آن که حتی یک ماکت از «مسکن اجتماعی» که وعده آن را داده بودند، ارائه کنند، ساخت و ساز آن پیشکش!
در این بین اگر طرحی هم آنقدر بزرگ و موفق بود که نمیشد روی آن برچسب «مزخرف» زد، با گرفتن چند عکس یادگاری و افزودن کلمه «رسمی» به کلمه «افتتاح» سعی در مصادره آن کردند.
همانطور که اشاره شد، تبعات روی کار آمدن با وعدههای پوپولیستی و عوامفریبانه علاوه بر مردم در نهایت، دامن وعده دهنده را هم خواهد گرفت. «دستاوردسازی» هم دقیقا در چنین فضایی است که رونق میگیرد آن هم روی کاغذ و فضای مجازی. امروز روی کاغذ تحریمها لغو شده، رکود از بین رفته، میلیونها شغل ایجاد شده، تورم از کشور رخت بربسته، کارخانهها رونق گرفته، اموال بلوکه شده کشورمان آزاد شده و ...
کارنامه که خالی شد، وعدههایی که قبلا خود آن را «غیر عقلانی» خواندهایم را تکرار خواهیم کرد، حمله به وعدههای عملی شده و نشده رقبا را در دستور کار قرار خواهیم داد، همه غیر از خود را پوپولیست معرفی خواهیم کرد، با پروژههایی که دیگران ساختهاند، عکس یادگاری خواهیم گرفت و از همه مهمتر، با دستاوردسازی در شبکههای مجازی آن هم با پول بیتالمال، سعی در استفاده از روشهای پوپولیستی و عوامفریبی خواهیم داشت، غافل از این که مردم عاقلند و عاقل هم از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود.
جعفر بلوری