اخبار ویژه
تحمیل هوو در روز آخر وضعیت روحانی را متزلزل کرد
آیا عضو مرکزیت کارگزاران، تبدیل به هووی تحمیلی برای روحانی میشود؟ در صورت عقبافتادن روحانی از جهانگیری در نظرسنجیها، کدام اتفاق رخ میدهد؟ آیا اصلاحطلبان، روحانی را وادار به کنارهگیری به نفع جهانگیری میکنند؟
این پرسشها از چند جهت جدی شده است. اولاً به این خاطر که اصلاحطلبان صریحاً میگویند روحانی اصلاحطلب نیست و باید نامزد اصلاحطلب مستقل در انتخابات داشته باشیم. ثانیاً آنها تصریح کردهاند دولت یازدهم را صرفاً در حد اجارهای میبینند و ثالثاً خبرها حاکی است که روحانی تا صبح آخرین روز ثبتنام، مخالف نامزدی جهانگیری بوده اما اصلاحطلبان وی را مجاب کردهاند نامزدی جهانگیری را بپذیرد.
اظهارات معاون وزیر کشور و ارشاد در دولت اصلاحات در این زمینه قابل تأمل است. محمد جواد حقشناس به روزنامه آرمان گفته است «بدون شک اگر آقای روحانی به حضور جهانگیری در انتخابات رضایت نمیداد، این اتفاق هرگز رخ نمیداد. البته روحانی تا روز آخر ثبتنامها نیز به حضور جهانگیری رضایت نداده بود. با این وجود به دلیل اتفاقاتی که در زمان ثبتنامها رخ داد و برخی افراد به صورت غیرقابل پیشبینی در انتخابات ثبتنام کردند، آقای روحانی در روز آخر رضایت دادند که آقای جهانگیری نیز در انتخابات ثبتنام کنند.»
عضو مرکزیت حزب اعتماد ملی در پاسخ این سؤال که «چرا اصلاحطلبان تصمیم گرفتند اسحاق جهانگیری در کنار حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کند؟» گفت: بنده این ایده را چند ماه پیش در شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات مطرح کرده بودم. به نظر من این جریان باید یک و یا چند نماینده برای تأثیرگذاری در فضای انتخابات و تشریح و تبیین گفتمان «اصلاحات» در انتخابات داشته باشد. این در حالی است که آقای روحانی دارای خاستگاه «اصولگرایی» است و هیچ گاه خود را «اصلاحطلب» معرفی نکرده است. به همین دلیل وجود یک شخصیت اصلاحطلب در کنار ایشان و برای تبیین و تشریح گفتمان اصلاحات برای افکار عمومی لازم و ضروری بود. در نتیجه اصلاحطلبان تصمیم گرفتند از پتانسیل آقای جهانگیری برای این مسئله استفاده کنند و از ایشان دعوت کردند در انتخابات ثبتنام کنند.
وی در پاسخ این سؤال که جزئیات مذاکرات اصلاحطلبان و آقای روحانی برای ورود آقای جهانگیری چیست؟ میگوید: هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری قبل از عید نوروز با آقای روحانی دیدار کردند و با تحلیل و تشریح فضای انتخاباتی به آقای روحانی توصیه کردند که بهتر است در کنار ایشان آقای جهانگیری نیز در انتخابات حضور داشته باشند. با این وجود صبح روز شنبه یعنی آخرین روز ثبتنام نیز بخشی از هیئت رئیسه شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات با آقای روحانی دیدار داشتند و برای حضور آقای جهانگیری در انتخابات با ایشان گفتوگو و مذاکره کردهاند. براساس شنیدهها گویا آقای روحانی در ابتدا با حضور آقای جهانگیری در انتخابات موافق نبودند اما پس از مشاهده شرایط انتخابات و گوش دادن به استدلال اصلاحطلبان در نهایت به این کار رضایت میدهند.
اکنون با این اظهارات و سخنان مشابه، سؤال مهم این است که آیا شوخی تبدیل به جدی شده و نامزد کمکی- تحمیلی- اصلاحطلبان به هوو تبدیل میشود؟ روحانی چند روز پیش گفت «هووهایی که قصد کشتن برجام را داشته باشند نمیتوانند سرپرست خوبی باشند.» اما هوو از میان اصلاحطلبان چه، که با اکراه توسط روحانی پذیرفته شد؟ اگر در نظرسنجیها، روحانی از جهانگیری عقب افتاد چه؟ آیا باز هم به روحانی وفادار میمانند یا او را وادار به کنارهگیری به نفع نامزد جدید خود میکنند؟ در چنین احتمالی روحانی ولو ناراحت شود، چه قدر میتواند مقاومت کند یا تمکین میکند؟ فراموش نکنیم پیش از این اصلاحطلبانی چون اصغرزاده و ناصری گفتند دولت روحانی، رحم اجارهای ماست.
اکنون به نظر میرسد شوخی روحانی درباره هوو، تبدیل به یک بازی جدی از سوی اصلاحطلبان شده است.
گزارش بلومبرگ و گاردین از وضعیت متزلزل روحانی در انتخابات
خبرگزاری بلومبرگ به استناد نظرسنجیها نسبت به ناکامی حسن روحانی در انتخابات اظهار نگرانی کرد.
این خبرگزاری با اشاره به نظرسنجی ایرانپل تصریح کرد 54 درصد مردم احتمال شکست روحانی در انتخابات را «تا اندازهای» و «بسیار محتمل» عنوان کرده و همین حدود نیز وی را در اقتصاد «خیلی ناموفق» و «نسبتاً ناموفق» ارزیابی کردهاند.
بلومبرگ مینویسد: هرچند بخشی از شرکتکنندگان در نظرسنجی نظر موافقی به روحانی داشتند، اما در عین حال گفتند که دور نخست ریاست جمهوری وی و توافق هستهای، اقتصاد کشور را رونق نداده و استانداردهای زندگی متوسط مردم ایران را بهبود نبخشیده است.
بیش از 40 درصد از پرسششوندگان گفتند که «تا اندازهای» احتمال دارد روحانی در انتخابات شکست بخورد و 14 درصد شکست وی را بسیار محتمل برشمردند.
این نظرسنجی از 11 تا 14 آوریل (22 تا 25 فروردین) از طریق تماس تلفنی با یکهزار و پنج نفر در ایران انجام و حاشیه خطای آن حدود 3 درصد عنوان شد.
بلومبرگ افزود: اگرچه تقریباً 40 درصد از شرکتکنندگان در نظرسنجی گفتند که روحانی به نوعی در حل مشکلات اقتصادی ایران موفق بوده، بیش از نیمی یادآور شدند که وی نسبتاً و یا خیلی ناموفق بوده است. این نظرسنجی وضعیت دشوار روحانی را نشان میدهد.
در همین حال روزنامه گاردین گزارش داد؛ حسن روحانی رقابت سختی را برای دوره دوم ریاست جمهوری خود در پیش دارد.
این روزنامه نوشت: پس از آنکه شخصیتهای منتقد، در مسیر چالش انتخاباتی وارد شدند، روحانی با یک رقابت پرتلاطم مواجه شده است.
«علی انصاری» استاد تاریخ ایران در دانشگاه اندروز معتقد است تصمیم شگفت ابراهیم رئیسی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری، اسباب زحمت برای روحانی در پیروزی در دور دوم است. فکر میکنم در نهایت کاندیداتوری رئیسی رقابت انتخاباتی را پیچیده کرده است. انصاری در ادامه تصریح کرد: روحانی در جایگاهی قوی که ما فکر میکنیم اکنون به دلیل حصول توافق هستهای در آن قرار دارد، نیست. از برجام به عنوان یک موفقیت چشمگیر در ایران یاد نمیشود. فکر میکنم وی اظهارات اغراقآمیز زیادی داشته و اکنون بهایش را میپردازد.
فایننشال تایمز: اصلاحطلبان نمیخواهند سرنوشت خود را به روحانی گره بزنند
«اصلاحطلبان نمیخواهند سرنوشت خود را به سرنوشت روحانی گره بزنند و بنابراین، جهانگیری را هم نامزد انتخابات کردهاند».
روزنامه فایننشال تایمز در گزارشی مربوط به انتخابات ایران نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری ایران تصمیم گرفت به عنوان دومین کاندیدای مهم گروههای حامی اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری نامنویسی کند. او در دقایق پایانی مهلت نامنویسی برای انتخابات ریاست جمهوری آتی این کشور ثبتنام کرد. این در حالی است که حسن روحانی نیز روز جمعه در این انتخابات به طور رسمی کاندیدا شد.
این روزنامه تأکید کرد: اصلاحطلبان نگرانند و میگوید سرنوشت این گروه را نمیتوان به وضعیت حسن روحانی یا هر فرد دیگری گره زد. به همین دلیل، باید طرح دومی هم برای انتخابات داشته باشند.
همزمان خبرگزاری بلومبرگ در تحلیلی نوشت: ابراهیم رئیسی رقیب جدی روحانی رئیسجمهور فعلی ایران است، روحانی هفتهها وقت صرف دفاع از عملکرد اقتصادی دولت خود در برابر منتقدانی کرده که میگویند مردم عادی هنوز هیچ سودی از توافق هستهای و لغو تحریمهای متعاقب آن، حس نکردهاند.
روحانی احتمالاً با چالش نیرومندی از سوی رئیسی 56 ساله روبرو خواهد شد که توانایی جذب رأی دهندگان محافظهکار سراسر کشور را دارد.
الی گرانمایه عضو ارشد برنامه خاورمیانه و شمال آفریقا در شورای روابط خارجی اروپا، پیش از ثبتنام روحانی برای نامزدی انتخابات ریاست جمهوری گفت: پیروزی اولیه روحانی در انتخابات پیشین نیز بر پایه وعده بالا بردن سطح اقتصادی ایرانیان بود. با وجود ورود بسیاری از هیئتهای خارجی از هنگام لغو تحریمها به ایران، مردم شاهد بالا رفتن قابل ملاحظه شرایط و وضع اقتصادی آن در صحنه بینالمللی نیستند.
رئیسی پس از ثبتنام در گفتوگو با خبرنگاران به لزوم ایجاد تغییرات، اشاره کرد و گفت: رویکردها باید تغییر کند. ما باید اقتصادی ایجاد کنیم که از تولید حمایت کند و به نقش مردم در اقتصاد احترام بگذارد. اقتصادی که در روزهایی که تکانههای اجتماعی و سیاسی ایجاد میشود، آسیب نبیند.
به گفته گرانمایه، رئیسی رقیبی جدی برای روحانی خواهد بود.
آخرین سال دولت به سر رسید اما خبری از وعدههای مسکن نشد
چهار سال از فعالیت دولت یازدهم گذشت، بیآنکه تدبیری برای صاحبخانه کردن مردم اندیشیده یا حداقل بذر امیدی در دل آنها کاشته شود. این در حالی است که طی این سالها همواره وزیر راه و شهرسازی بارها به طرح مسکن مهر حمله و آن را از سر خود باز کرد و حتی سیاست دولت قبل در خانهدار کردن اقشار کمدرآمد از پساندازهای آینده را به باد انتقاد گرفت. در نهایت نیز بالاخره کاشت این بذر ناامیدی در دل اقشار کمدرآمد در ماه پایانی فعالیت دولت به بار نشست و آخوندی نیز تیر خلاص را رها کرد.
روزنامه جوان در گزارشی خاطرنشان کرد: از جمله اوراق قطور وعدههای دولت در آغاز کار مربوط به خانهدار کردن اقشار کمدرآمد بود؛ اقشاری که صاحبخانه شدن را به عنوان یکی از حقوق اولیه خود، آرزویی دیرینه میدیدند و با هزاران امید و آرزو سرمایه و پسانداز اندک خود را در راه تکمیل پروژههای نیمهتمام مسکن مهر به دولت دادند و آنها نیز اتمام و تحویل پروژههای نیمهتمام مسکن مهر را موکول به سال 93 کردند.
بعد از این در آبان ماه سال 93 وزیر راه با تاکید بر اینکه تمام تعهدات دولت قبل درخصوص مسکن مهر با قوت پیگیری میشود، ابراز امیدواری کرد که پروژه مسکن مهر در سال 94 جمع شود، اما این وعده وزیر راه و شهرسازی در سال 94 هم رخ نداد و موکول به سال 95 شد.
هر چند که باید گفت از وزیری که یکبار این طرح را «مزخرف» خواند، بار دیگر «اقتصاد برانداز یا دردسرساز» نام نهاد و بارها همراهی نکردن خود را با این طرح نشان داده بود، انتظار بیشتری نمیرفت، اما بعد از این پای قول و قرار رئیس دولت به میان آمد؛ چرا که روحانی در نیمه دوم سال 95 خود گفته بود: «مسکن مهر یکی از مشکلات دولت بود. خانههایی ساخته شده بود بدون اینکه تسهیلات لازم را داشته باشد. مسجد و کلانتری و مدرسه و گاز و برق و آب و جاده در این مسکنها نبود، بر این اساس دولت به مشکل خورد، اما با همه اینها پرونده مسکن مهر تا پایان دولت یازدهم بسته میشود.»
اما چند روز پیش و در شرایطی که عمر دولت یازدهم رو به پایان است، وزیر راه و شهرسازی تأیید کرد که پرونده مسکن مهر در سال 96 بسته نمیشود. هر چند که وی گفته «واحدهای باقیمانده، واحدهایی هستند که یا متقاضی ندارند یا واحدهایی هستند که گرفتاریهای دادگاهی دارند.» اما ابراز گلایهمندی بسیاری از اقشار کمدرآمد نسبت به از دست رفتن سرمایه چندین سالهای که به امید خانهدار شدن در راه مسکن مهر هزینه کردند، کاملا خلاف گفتههای آقای وزیر را نشان میدهد.
شاهد دیگر این موضوع پیشرفت فیزیکی پروژههای مسکن مهر تا همین چندماه پیش است و با توجه به اینکه در سال 93، 87 درصد پیشرفت فیزیکی حاصل شده بود، نشان میدهد در سالهای سپری شده پیشرفت فیزیکی مسکن مهر، بسیار اندک بوده است و مطابق آمار پیشرفت پروژههای مسکن مهر در دولت به طور ماهانه نیمدرصد ارزیابی میشود.
مسکن اجتماعی با نام «تامین مسکن اقشار کمدرآمد» نیز از دیگر وعدههای دولت برای اقشار کمدرآمد بود که به عنوان جدیترین برنامهها معرفی شد تا با اشراف بر نواقص و کاستیهای مسکن مهر در دولت قبلی، اقشار کمدرآمد را خانهدار کند. قرار بر این بود بافتهای فرسوده درون شهرها انتخاب و زمین مورد نیاز از طریق ساماندهی بافتهای فرسوده شهری تامین شود.
اما همه اینها قرارهایی بود که معلوم نیست با که و چه گذاشته شد؛ چرا که به طور کلی در بودجه سال 96 هیچ ردیف مشخصی برای اجرای طرح مسکن اجتماعی دولت در نظر گرفته نشد.