فیلمسازان جوان از سید شهیدان اهل قلم میگویند- بخش دوم
آوینی، راه فیلمسازی عاشقانه را نشان داد
آرش فهیم
24 سال از شهادت سید مرتضی آوینی میگذرد اما او زندهتر از همیشه در فضای فرهنگ و هنر ایران حضور دارد. این واقعیت در گفت وگو با فیلمسازهای جوان آشکارتر میشود.، آنها موقع شهادت آوینی، کودک یا نوجوان بودند، اما بعدها در برخورد با آثار و نظرات آوینی، راه خود را بهتر یافتند و پایدارتر ادامه دادند. در قسمت قبلی این گزارش، سیدجلال دهقانی اشکذری و مهدی نقویان، دو کارگردان جوان و موفق این روزهای سینمای ایران در دو حوزه داستانی و مستند از آوینی گفتند. در قسمت دوم و پایانی این گزارش هم با دیدگاههای «احسان عبدیپور» و «محمدحسین مهدویان» دو فیلمساز جوان پر کار و موفق دیگر درباره شهید آوینی آشنا میشوید.
عبدیپور: آوینی با جان من درگیر شد
احسان عبدی پور، کارگردان فیلم «تنهای تنهای تنها» و یکی از کارگردانهای سریال «چرخ فلک» به گفته خودش حدود 10 بار کتاب «آینه جادو» شامل مجموعه گفتارها و نوشتارهای سینمایی شهید آوینی را مطالعه کرده است. با عبدیپور که هم اکنون به کارگردانی سریال «آرمان 2» مشغول است، درباره شهید آوینی گفت وگو کردیم.
- اولین بار کی و چگونه با شهید آوینی آشنا شدید؟
اولين بار بر ميگردد به سالهايي كه من در دانشكده فني دانشگاه خليج فارس درس ميخواندم. منظور سالهاي اواخر دهه 70 است. همه يادشان هست كه سالهاي ايدئولوژيك و محفل دار و پرمناقشهاي بود به لحاظ فكري. مثل الان جدلها روزنامهاي و روزانه و سر مفاهيم موردي سياسي نبود. سالهايي بود كه انجمن اسلامي ما از كوبا سخنران دعوت ميكرد درباره شريعتي و فیدل كاسترو يا تحليل انقلابهاي دهه هفتاد ميلادي آسيا حرف بزند. به هر حال همه يادمان هست آن سالها را. مرتضي آويني نوبرانه آن سالها بود. تازه وارد فهرست شده بود و سر تصاحبش دعوا بود! اين مواجهه كلي و جنگ و جدلي من با اين اسم بود. بماند كه «روايت فتح» و «خان گزيده ها» را قبل از اينها ديده بودم و ارتباط تصويری ام با او كامل بود. مرتضي آويني به مثابه سينماگر را ولي در سال هاي دانشكده سينما تئاتر شناختمش. در بین بحث و جدلهاي شبانه خوابگاه در يك بن بست در كوچه بالاور سر چهار راه وليعصر.
- چه تحلیل و برداشتی از شخصیت یا اندیشه شهید آوینی دارید و به نظر شما چه چیزی او را با دیگر هنرمندان متمایز کرده است؟
تا قبل از آوینی، يك نگاه شعورمند كه ماهيت سينما را به گونهاي غير از روال رايج ترجمهها بررسي كند نبود يا حداقل من مواجه نشده بودم. البته مي توانم بگويم نبود و هنوز هم به آن حجم و مداقه نيست. آوینی اما سينما را برداشته بود و با يك شعور ادبي فلسفي ديگرگونه اي نگاه كرده بود و اين چيزي بود كه با جان من درگير شد. من خب، كم يا زياد يك موجود مسلم بودم كه هميشه بين دلشوره لذت يا عبرت، داشتم پاندولوار ميرفتم و ميآمدم و سرگيجه داشت كارم را مي ساخت. البته هنوز هم درگيريم تمام نشده. مرتضي آويني با آينه جادو، خيلي شبها در خوابگاه با من تا صبح بيدار ماند، حرف زد و حرف شنيد از من. نگاه او چشم شد براي من. به درستي يا خرابي نگاهش از ديد يك ثالث كار ندارم، اين اشراف و اصولبندي كردن يا تحليلش از ذات سينما با مصالح فلسفي و اشراقي ايراني اسلامي يك كاري ست به نظر من كه ميشود بخاطرش مدال را انداخت گِل گردنش.
- شما گفته بودید که۱۰ بار تا به حال مجموعه کتاب «آینه جادو» را خواندهاید. چه جذابیت یا اهمیتی باعث شد تا این همه وقت برای خواندن این کتابها بگذارید؟
همين بود كه «آينه جادو» را دست گرفتم و مصر شدم كه همه دوروبريهایم هم بخوانندش. چه موافق از آب درمي آمدند چه مخالف. خوبياش اين بود كه مغزشان الگوريتموار با سينما برخورد مي كرد و مجبور بودند با خودشان خلوت كنند و ذات سينما را بررسي كنند. و اين در دوره اي كه يك دانشجوي خوب در دانشكده ما كسي بود كه فيلم بین قهاري باشد يا نقد فيلمها را به زبان اصلي از جايي خوانده باشد يا سوزان سانتاگ را بهتر از بقيه بفهمد، يك حركت متفاوتي بود. يك مدل تازه و بعضا به نظرشان غريب بود.
- کدام فیلم یا فیلمهای مستند شهید آوینی را بیشتر دوست دارید؟
«روايت فتح» برای من هم مثل باقي جامعه ايران، لهجه و روايت منحصر بهفرد و اشراقي خاصي بود. «خان گزيده ها» را هم می پسندم.
- فکر میکنید در شرایط امروز، نظرات و نوشتههای سینمایی آوینی چطور میتواند برای بهبود وضعیت سینمای ایران کمک کند؟
نوشته هاي مرتضي آويني همانقدر ميتواند به سينما کمک كند كه نوشته هاي هزارتا مصلح و فيلسوف اجتماعي و يا.... منتهي سينما، منتج از نظرات نيست. سينما خودش دارد منبع نظرات مي شود. خودش دارد فلسفه مي تراشد. شما ببينيد «فيلموسوفي» از كجا شكل گرفته. حقيقتش خوب يا بد، سينما ديگر پشت ايدهها و نتيجهها راه نميرود... جلو افتاده و من آن قدر اشراف ندارم كه از بالا ببينم به كجا دارد ميرود. سينما و جهانپرسها و اقتصاد و بازاريابي، سودها و ضررها جوري به هم بافته شده اند، كه ديگر نميشود با قطعيت گفت افسار دست كدام طرف است. موجود رمندهاي است كه من بشخصه نميدانم كجا مي ايستد.
مهدویان: فیلمهای خود را مدیون آوینی هستم
محمدحسین مهدویان که با سریال «آخرین روزهای زمستان» و دو فیلم «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» به عنوان یکی از فیلمسازهای جوان خوش درخشیده است نیز بارها از تأثیرپذیری از مجموعه روایت فتح سخن گفته است. وی در گفت وگویی با کیهان که پیش از این منتشر شده بود، شیوه تصویربرداری مجموعه «آخرین روزهای زمستان» را متأثر از مستند «شب عاشورایی» شهید آوینی اعلام کرده و گفته بود: «سبک تصویربرداری ما دقیقا شبیه تصویربرداری زمان جنگ بود. در فضای جبهه و جنگ سه پایه وجود نداشت و سبک دوربین روی دست لازمه کار ما بود. در شیوه تصویربرداری یک مرز برای خودمان قائل بودیم، مرز بین واقعیت و خیال. یعنی اگر میخواستیم دوربین را کنترل کنیم میرفتیم به سمت همان فیلمهای داستانی تلویزیون و اگر حرکات دوربین شلخته بود نمیتوانستیم مفهوم را به درستی منتقل کنیم. بنابراین چیزی بین این دو تکنیک را پیش گرفتیم. خیلی از نوع تصویربرداری مستند «شب عاشورایی» ازمجموعه روایت فتح تأثیر گرفتیم. درواقع میتوان گفت که دوربین در این مستند نقش راوی را عهده دار بود.»
وی همچنین در نشستی که سال گذشته به مناسبت سالگرد شهادت شهید آوینی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران برگزار شد، گفته بود: وقتی من در دانشگاه نظریات آقای آوینی را خواندم با کسی مواجه شدم که احوال حاضر را نفی میکند و احساس مرا تایید میکند. واقعا از یک بندی رها شدم و سعی کردم مواجهه واقعی خود را با عالم هر فیلم پیدا کنم. لذا به این صورت به یک آزادگی رسیدم و ترس من از سینما ریخت.
مهدویان گفته بود: فیلم نامهها و فیلمهای شهید آوینی در کار من خیلی موثر بود. من در دوره دانشجوییام فیلم نامههای شهید آوینی را مطالعه میکردم و فیلمهای روایت فتح را هم میدیدم و آنها من را از سردرگمی در فیلم سازی نجات داد.مهدویان در ادامه بیان کرده بود: اگر با تفکرات شهید آوینی آشنا نمیشدم، فیلمهایی مثل «آخرین روز زمستان» و «ایستاده در غبار» را نمیساختم و اگر میساختم هم بدون شک این گونه نبود.
کارگردان «ماجرای نیمروز» در بخش دیگری از این نشست نیز گفته بود: شهید آوینی در مقاله تکنیک در سینما که آخرین مقاله او در حوزه سینماست تلاش کرده تمیز دادن گذشته خود در مورد فرم و محتوا را اصلاح کند. باید گفت به این صورت نیست که فرم و محتوا قابل تفکیک باشد و سید مرتضی آوینی هم در نهایت در آخرین مقاله خود مسئله تفکیک فرم و محتوا را رد میکند.وی ابراز داشت: اگر متون و نوشتههای آوینی را هم نداشتیم او همین جایگاه را داشت. چون چند سال از طریق روایت فتح با مردم سخن گفت و دامنه گستردهای از مردم با او ارتباط برقرار کردند. رسالت ارزشمند آوینی برای فیلم سازی بود و به نظر من مهمترین ویژگی آوینی متونی است که برای روایت فتح گفته است. این متون منبع جوششی دارد و به نظر من مهمترین وجه آوینی است.