چرایی و چگونگی انتشار کتاب موهن سلمان رشدی-بخش پایانی.
نامه یک شهروند یونانی:
آیتالله خمینی رهبری پر ارزش برای کشور و مذهبش است
مصطفی میرزایی
گرچه در فیلمهایی که غرب بر اساس زندگی پیامبران تولید کرده، ماده اصلی، تحریفات اولیه انجیل و تورات است اما تحریفات جدید و آگاهانهی جهان سیاست امروز بسیار موثر بوده است. به طوری که به عنوان مثال با اکران فیلم وسوسه های مسیح، این فیلم با اعتراضات مردمی و نهادهای مسیحی مثل کلیسا و... همراه بود و حتی سینماهایی که به نمایش این فیلم مبادرت ورزیده بودند نیز طعمهی آتش خشم دین داران مسیحی قرار گرفتند. به هر حال لازم است توجه شود، نوع پرداخت و ورود هالیودی به مسئلهی زندگی پیامبران الهی، نوعی حریمشکنی و قداستزدایی در راستای سکولاریسم حداکثری مورد خواست صهیونیست ها است و این گونه اقدامات برای عرفی کردن همهی شئون زندگی بشر انجام می شود. جریان نویسندگان الحادی غرب نیز در همین راستا نوعی «وحی ستیزی» را دنبال می کنند. امروزه اصل باورمندی و باورپذیری انسان به مفهوم «وحی» و ارتباط آن با مقام ربوبی پیامبران الهی موضوعی است که با شکاکیت هتاکانه و لاادری گری افسارگسیخته زیر سؤال میرود. در حقیقت از همین رو است که جریان الحاد جدید در غرب با محور «وحی ستیزی» به «اسلام هراسی» می پردازد. بیجهت نیست که سهم اسلام ستیزی و اسلامهراسی در موضوعات متافیزیکی مورد توجه هالیود حجم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است. نقش اسلام و به خصوص جمهوری اسلامی در این میان علاوه بر حراست از قداست ارزش های اسلامی ، حمایت از «موحدین» است. در حقیقت همانطوری که امروزه جریان الحاد جدید، خود را با اسلام هراسی و اسلام ستیزی تعریف می کند، توحید و موحدین نیز امروز با اسلام و مسلمانان حقیقی شناخته می شوند. مبارزه با جریان اسلام هراسی، برای حفاظت از ارزش های الهی و سرمایه های معنوی صورت می گیرد. متفکر اندیشمند، شهید مطهری در این زمینه می گوید:
«اسلام دین شمشیر است اما شمشیرش همیشه آماده دفاع است یا از جان مسلمین یا از مال مسلمین یا از سرزمین مسلمین و یا از توحید اگر به خطر افتاده باشد. بله اسلام یک مطلب را از آنِ بشریت میداند، اسلام هر جا که توحید به خطر بیافتد برای نجات توحید میکوشد. چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است. این آقایانی که راجع به آزادی بحث می کنند نمی دانند که توحید لااقل در حد آزادی است، اگر بالاتر نباشد و قطعا بالاتر است ....اگر کسی از جان خودش دفاع بکند، آیا این دفاع را صحیح میدانید یا غلط؟ همچنین اگر ناموس کسی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع بکند، اگر مال و ثروت کسی مورد تجاوز قرار گرفت، باید دفاع بکند. اگر سرزمین مردمی مورد تجاوز واقع شد باید دفاع بکنند. تا این جا کسی بحث ندارد، اگر کسی برای دفاع از علم بجنگد چطور؟ همینطور است. برای نجات صلح بجنگد چطور؟ همینطور است .توحید حقیقتی است که مال من و شما نیست، مال بشریت است. ولی این معنایش این نیست که میخواهد به زور، توحید را وارد قلب مردم کند. بلکه عواملی را که سبب شده است توحید از بین برود، از بین میبرد؛ آن عوامل که از بین رفت فطرت انسانی به سوی توحید گرایش پیدا میکند. مثلاً وقتی تقالید، تلقینات، بت خانهها و بتکدهها و چیزهایی را که وجود آنها سبب میشود که انسان اصلاً در توحید فکر نکند، از بین رود فکر مردم آزاد میشود. همانکاری که حضرت ابراهیم علیه السلام انجام داد.»۱
نقش ابراهیم گونه و بت شکنانه امام خمینی در موضوع سلمان رشدی، با توجه به احساسات مسیحیان معتقد قابل درک تر می شود. در این رابطه تحلیل یک یونانی از حکم اعدام سلمان رشدی بسیار خواندنی است. این فرد یونانی با ارسال نامه ای به نشریه «انئی انتروپی» نوشته است:
«آقای سردبیر؛ همان طور که می دانیم، آیت الله خمینی، «رشدی» را به مرگ محکوم کرده بود چون که کتاب «آیات شیطانی» وی توهین به مذهب ایران تشخیص داده شد و کشورهای دیگری که «کشور متمدن» بودند، علیه این تصمیم موضع گرفتند چون آنها ملیت و مذهب خود را نابود کرده و فکر می کنند که کشورهای دیگر نیز باید از آنها تقلید کنند. خوشبختانه آیت الله خمینی، یک رهبر پر ارزش برای کشورش و مذهبش می باشد و به این ترتیب زمانی که تشخیص دهند عملی لازم است و باید انجام دهد، آن را انجام می دهد. در حال حاضر در همه جای دنیا همه دینداران برخاسته اند و سرکرده صهیونیست ها یعنی رشدی را می خواهند. اضافه می کنم: ای کاش که رهبری نیز برای کشور ما پیدا شود که احترام و مقام عالی ملت و مذهب را حفظ کند که هر صهیونیست مانند اسکور جزه، کارگردان فیلم «آخرین وسوسه های مسیح» نتواند آن را خوار کند. در پایان می خواهم به ملت ایران برای رهبرشان تبریک بگویم و همچنین برای عشق شان به او، چون که آیتالله خمینی از رهبران نادری است که در سال های اخیر در دنیا بوده اند. با احترام؛ فویتس کاتسیس.»۲
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱ - مطهری، مرتضی، (1379)، سیری در سیره نبوی، انتشارات صدرا، صص249-251.
۲ - به نقل از:
زاغیان، مریم، (1388)، «هجمه سلمان رشدی و ادامه استراتژی اسلام ستیزی در غرب»، فصل نامه پانزده خرداد، دوره سوم، سال پنجم، شماره 19، صص110-109.