فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران
انتشار کتابی که ایران و ایرانی را تحقیر کرد
در 23 آوریل 1953 «سیسیل ب دومیل»(فیلمساز مشهور و سازنده آثاری مانند»سامسون و دلیله»و دو نسخه»ده فرمان»در سالهای 1923و 1956) به عنوان مشاور مخصوص دولت در سینمای هالیوود منصوب شد و سازمانی به نام MPS را برای توزیع آثار مطلوب نظر پنتاگون و CIA به وجود آورد که با امکانات 135 پست خدماتی در 87 کشور جهان، شبکه توزیع عظیمی برای فیلم و سینمای آمریکا ایجاد کرد.
در گزارشهای «ترنر شلتون» به «سیسیل ب دومیل» در مورد MPS در تاریخ 11 ماه مه 1953 تحت عنوان «سرویس فیلمهای سینمایی» این گونه آمده است:
...این مرکز با بهره مندی از بودجههای بیدریغ دولتی به مرکز تولید فیلم موثری تبدیل شده که همه جور امکانات و تسهیلاتی را که یک کمپانی فیلمسازی باید داشته باشد، در خود دارد. کارگردان و تهیه کنندگانی را به استخدام در آورده و برای ساخت فیلمها تعیین نموده که اهداف مورد علاقه ایالات متحده را به بهترین نحو مطلوب محقق سازند.
مرکز MPS نمادهای مخفی مانند نشان«دفتر هماهنگسازی عملیاتی» را برروی فیلمها جهت توزیع جهانی پیشنهاد کرد و در ژوئن 1954 این مرکز 37 فیلم را برای نمایش در پشت به اصطلاح پرده آهنین لیست نمود از جمله :
«پیتر پن»، «داستان جولسن»، «داستان گلن میلر»، «پسری از اوکلاهما»، «تعطیلات در رم»، «زنان کوچک»، «قایق نمایشی»، «مرد»، «آلیس در سرزمین عجایب» و «هیات اجرایی» .
همین اتفاق در مورد چاپ و نشر کتاب افتاد (که در مقدمه همین سلسله مباحث نیز به آن اشاره شد) و کتابهایی همچون «جادوگر شهر زمرد»، «چیتی چیتی بنگ بنگ»، «تام سایر» و «کارتنک شارلوت» که به وضوح اصول روش زندگی آمریکایی را در مقابل روشهای متضاد و متقابل با آن، برتر و دارای ویژگیهای منحصر به فرد نشان میداد.
«سیروس علینژاد» در مورد موسسه فرانکلین در ایران مینویسد:
... بیتردید هیچ سازمان نشری در ایران به اندازه انتشارات فرانکلین موفق نبودهاست. ویراستاری کتاب، نخست در همین سازمان شکل گرفت. مهمترین کتابهای ادبی آن دوره مانند «از صبا تا نیما» در این سازمان آماده و منتشر شد. درمجموع ۱۵۰۰ عنوان از بهترین کتابهای ترجمه در همین سازمان به فارسیزبانان اهدا شد. شیوه کار «همایون صنعتی» در انتشارات فرانکلین جالب بود. حقالترجمۀ کتاب را یکجا میخرید؛ همه امور مربوط به چاپ، از ویرایش تا تصحیح و غلطگیری را انجام میداد. اجرت طرح جلد و هزینه تبلیغات را میپرداخت و برای چاپ و نشر به دست ناشر میسپرد و در ازای تمام این کارها ۱۵ درصد از بهای پشت جلد دریافت میکرد. در ابتدای کتاب هم عبارت «با همکاری مؤسسه انتشارات فرانکلین» ذکر میشد. کتاب در آن زمانها تیراژ چندانی نداشت، هر چند از تیراژ امروزی بیشتر بود. «صنعتیزاده» به فکر آن افتاد که از طریق ارزان کردن کتاب، تیراژش را در ایران بالا ببرد؛ از اینجا به انتشار کتابهای جیبی رسید...
ترویج فرهنگ الحادی و مادی گرایانه
از دیگر اهداف محتوایی موسسه فرانکلین علاوه بر ترویج فرهنگ و سبک زندگی آمریکایی، رواج تفکرات الحادی و مادی گرایانه بود که این موضوع به سهولت از سوی برخی مدیران داخلی و نویسندگان همکار فرانکلین که اغلب از گروههای چپ به خصوص حزب توده بودند، در محصولات و تولیدات جریان داشت.
«قاسم تبریزی»، پژوهشگر تاریخ درباره ماهیت عوامل موسسه فرانکلین میگوید:
... طبق اسناد بر جای مانده در ایران در این موسسه تمام کارمندان و کارکنان از اعضای حزب توده بودند که ویژگی اصلی آنان ضد دین بودن بود و بعد از آن اعتقاد به ایدئولوژی مارکسیستی. حتی در این موسسه تمام نویسندگان و مصححان نیز از تودهایها انتخاب شده بودند تا جایی که نجف دریابندری که به دلیل همکاری با حزب توده در آن زمان در زندان در انتظار اعدام بود به واسطه رایزنی موسسان فرانکلین آزاد و به استخدام این موسسه درآمد...
کتابهایی مانند «فلسفه هگل»، «از کهکشان تا انسان» جان ففر، «حیات، طبیعت و منشاء تکامل» از «اوپارین»، «آیا به راستی انسان زاده میمون است؟» و «قرن داروین، نظریه تکامل و مردی که به کشف آن توفیق یافت» از جمله کتب الحادی و مادی گرایانهای بودند که توسط فرانکلین منتشر شدند.
همچنین کتب ضد دینی و ضد اسلامی که صریحا هویت ایرانی را زیر علامت سوال میبردند، از دیگر محصولات موسسه فرانکلین بود، مانند کتابی تحت عنوان «حاجی بابای اصفهانی» نوشته فراماسونر معروف «جیمز موریه» که با زبان طنز، ایرانیان را مردمی کلاهبردار و فریبکار و شارلاتان جلوه داده بود که پایبند هیچ اصول اخلاقی نیستند.
توهین کتاب یاد شده به ایران و ایرانی، آنچنان تحقیر آمیز و خفت بار بود که حتی صدای ساواک را هم درآورد. گزارش ساواک درباره چاپ و انتشار کتاب حاجی بابای اصفهانی نوشته «جیمز موریه» و منجر به امریهای در آبان 1340 از سوی سرلشکر «پاکروان» رئیس این سازمان امنیتی و اطلاعاتی شد که طی آن، از انتشار کتاب به دلیل مبارزه با نفوذ و تمدن ایرانی در هند و توهین و بیآبرو کردن مردم ایران در انظار جهانیان جلوگیری میشد.
مقالهای هم درباره کتاب «حاجی بابای اصفهانی» در یکی از روزنامهها به چاپ رسید و آن را سراپا فحش به ایران و ایرانی دانست.
این هم برای ساواک و هم برای موسسه فرانکلین قابل قبول نبود که یک کتاب از سوی آنها منتشر شده و سپس توقیف شود. بنابراین قرار میشود که کتابهای فرانکلین، پیش از انتشار توسط ساواک بررسی شود. به همین منظور، «علی اصغر مهاجر» (معاون اداری مؤسسه انتشارات فرانکلین) طی نامهای به رئیس ساواک ضمن تشکر و ابراز ارادت، قبول میکند کتابها را برای اطلاع آن سازمان به ساواک ارسال کند.
در سال ۱۹۵۴ فیلمی با عنوان «ماجراهای حاجی بابا» توسط «دان ویز» در کمپانی فاکس قرن بیستم و متروگلدوین مه یر ساخته شد که به جز عنوان، بخشی از این فیلمنامه نیز از داستان «حاجی بابا» جیمز موریه اقتباس شده بود اما بقیه فیلم به ماجرای زندگی فوزیه (همسر اول محمدرضا پهلوی)، نصرالدین و خلیفه پرداخته بود که بطور کلی خارج از داستان کتاب است. در این فیلم «جان درک» در نقش حاجیبابا، «الین استوارت» در نقش فوزیه، «آماندا بلیک» در نقش سرکرده ترکمنها و «توماس گومز»در نقش عثمانآقا به ایفای نقش پرداخته بودند.