چرایی و چگونگی انتشار کتاب موهن سلمان رشدی-18
دو پیام عمده جریان الحادگرایی
مصطفی میرزایی
مسئله حمایت از سلمان رشدی و سایر مسلمان تبارهایی که از دین اسلام برگشته اند نیز مشابه همین تهاجم فرهنگی قدیمی یهود است که ذکر شد. در حقیقت حمایت از مرتدها و ملحدین ضد اسلام برای سیاستمداران غربی، نوعی اسلام هراسی است که در درجه اول برای شهروندان غربی تدارک دیده شده است.
از لحاظ محتوایی جریان الحاد گرایی جدید غربی، به ترویج دو پیام عمده گرایش دارد: 1ـ ایمان به خداوند در عصر علم غیر عقلانی است. 2ـ مذهب خطرناک، سمی و بد است. به طور کلی نویسندگان الحاد گرایی جدید در نوشته های خود کشف جدیدی از لحاظ نظری و فلسفی انجام نداده اند و شبه استدلال های ملحدان قدیمی را مطرح می کنند. تنها پرخاشگری لفظی و قلدر مآبی از خصوصیت نوشته های جدید است. الحاد گرایان اصلا سعی نمی کنند نشان دهند ناظران بی طرفی هستند بلکه علاوه بر این که به خوانندگان خود القاء می کنند که ادعاهای اصلی دین غلط است حتی مدعی می شوند احترامی که امروز در فرهنگ غربی برای دین و دین داری وجود دارد غیرضروری و حتی ناپسند است. رویکرد سیاستمداران غربی در برابر شبکه نویسندگان ملحد، نه تایید آن ها است و نه تکذیب مطالب آن ها. در حقیقت جو عمومی احترام به دین و دین داری در غرب و در میان سیاستمداران وجود دارد و از طرف دیگر با مطلق انگاشتن آزادی بیان، از نوشته های سخیف و توهین آمیز نویسندگان ملحد، جلوگیری نمی شود. در حقیقت سیاست حمایت از الحاد از سوی سیاستمداران غربی جایگزینی اخلاقی برای فقر معنوی غرب است. گستراندن مطلق چتر «آزادی بیان» ـ حتی جواز توهین و تمسخر پیامبران الهی ـ از آن رو است که برای سیاستمداران غربی یک ماهیت اخلاقی و آزاد منشانه به وجود آید. در حقیقت غیردینی کردن ساختارهای قدرت، حاوی نوعی پیام اخلاقی غربی است. « الحاد یا دست کم بی تفاوتی دینی معاصر به این معنا است که غرب را دیگر اساسا نمی توان مسیحی شمرد. با این حال می توان گفت که همین غیر دینی کردن دین، غرب را تدریجا به ناحیه انتزاعی تری که حامل یک پیام اخلاقی است، تبدیل کرده است. از این زاویه، غرب به مجموعه ای از ارزش های مختلف که خصلت فائقه آن جهان شمولیت است، بدل می شود.»۱ جهان شمولی ارزش های غربی وقتی حفظ می شود که سکولاریسم غربی جهان شمول باشد. از همین جهت با ژستی اخلاق گرایانه، از یک طرف، رمان های نویسنده های ملحد ناپسند شمرده می شود و از طرف دیگر، هر گونه اقدامی بر علیه آنان نفی می شود.از این رو اسلام هراسی در قالب تخریب چهره پیامبر اعظم (ص) در غرب نمادی از قداست زدایی و وفاداری تام به سکولاریسم تلقی می شود. غرب به واسطهی نوع نگاه فرهنگی سکولار و قداست زدایش، که لازمهی یک رویکرد تهاجمی و استیلا جویانه است، پرنده «آزادی» را به پای جریان پیامبرستیزی و الحادگرایی، ذبح می کند. «پیامبرآزاری» یکی از برنامههای یهود در طول تاریخ بوده است و بسیاری از پیامبران به وسیلهی این قوم، به شهادت رسیدهاند و یا ترور شخصیتی شدهاند. از همین رو سیاستمداران غربی ـ صهیونیستی نیز برای قداست زدایی از چهره قدسی پیامبران برنامه ویژه ای دارد. جریان الحادی فقط به دنبال تخریب چهره پیامبر اعظم(ص) نیستند؛ بلکه تا آنجا پیش رفته اند که حتی به حریم مقدس همه انبیای الهی ورود پیدا کرده و بیشرمانه به هتک حرمت می پردازند. در غرب فیلمهای بسیاری با هدف شکستن حریم انبیای عظام الهی و قداستزدایی از این چهره های نورانی، با سوء استفاده از ابزار شریف هنر، تولید شده است. آخرین وسوسه مسیح، عیسی به روایت ده فرمان، کتاب آفرینش و دهها فیلم بزرگ و کوچک سندی بر این ادعاست. در فیلم ده فرمان، که بر اساس زندگی حضرت موسی (ع) ساخته شده است، ایشان را در حد و اندازهی یک انسان معمولی نشان میدهد. رابطهی عشق و عاشقی بین نبی خدا، موسی (ع) و خواهرزادهی فرعون نیز از مصادیق توهین به انبیای الهی محسوب میشود. در فیلم آخرین وسوسه مسیح ساختهی مارتین اسکورسیزی، از بزرگترین کارگردانان آمریکا، بار دیگر شاهد حریمشکنی و قداستزدایی از چهرهی پیامبر خدا هستیم. داستان این فیلم، که بر اساس رمان مشهور نویسندهای یونانی به نام نیکوس کازانتزاکیس ساخته شده بود، داستان زندگی حضرت عیسی (ع) بود که برشهایی از زندگی ایشان مثل زندگی با خویشاوندان، معجزات، الهامات وحیانی به وی، ارتبط با مریم مجدلیه فاسدالاخلاق و در نهایت تصلیب وی را در معرض دید عموم قرار میداد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱ - لاتوشه، سرژ،(1379)، غربی سازی جهانی، ترجمه فرهاد مشتاق صفت، انتشارات سمت، صص53 ـ 4.