فرانکلین، انجمن ایران و آمریکا و دیگران
کودکان و نوجوانان؛ جامعه هدف موسسه فرانکلین
گرایش به باستان گرایی که از دستورالعملهای موسساتی مانند فرانکلین برای اسلام زدایی و طرح تاریخی موهوم دربرابر تاریخ تمدن اسلامی بود، حتی در سالهای به اصطلاح عزلت و دوری از نشر صنعتی زاده وجود داشت.
«محمد جواد حجتی کرمانی» در مطلبی که به مناسبت درگذشت صنعتیزاده در فصلنامه بخارا نوشته، از زاویه نگاهی دیگر به خوبی این جنبه را در وی مشاهده کرده است. حجتی کرمانی مینویسد:
... نخستین بار در سال 1371 بود که مرحوم صنعتی زاده پس از تماس تلفنی به اطاق من در دائره المعارف بزرگ اسلامی آمد و یکی از آثار خود را برای من آورد. او به ایران باستان و آیین زرتشتی علاقه وافری داشت...او چندین و چند بار و هربار با کتابی جدید که عموما ترجمه انگلیسی بوده به دیدن من میآمد و این دیدارها در تهران و کرمان مکرر اتفاق میافتاد...
برخی کتابهایی که «همایون صنعتی زاده» به صورت ترجمه و تالیف در موسسه آمریکایی فرانکلین به چاپ رساند، به شرح زیر است:
تاریخ کیش زرتشت، «مری بویس»
چکیده تاریخ کیش زرتشت، «مری بویس»
پس از اسکندر گجسته، «مری بویس»
جغرافیای تاریخی ایران، «ویلهلم باتولد»
جغرافیای استرابو، سرزمین زیر فرمان هخامنشیان
تاریخ سومر، «اوارد وولی»
ایران در شرق باستان، «ارنست هرتسفلد»
علم در ایران باستان
تاریخ هند، دو جلد «رومیلا تاپار» و «پرسیوال اسپیر»
تاثیر علم بر اندیشه، «ریچارد فاینمن»
جغرافیای اداری هخامنشی، «آرنولد توین بی»
جغرافیای تاریخی ایران پیش از اسلام
گاه شماری زرتشتی و ...
موسسه فرانکلین همچنین تهیه و چاپ و نشر 48 عنوان کتاب تمرین برای تکمیل کتابهای درسی، 80 عنوان کتاب درسی برای دانشسراهای مقدماتی و موسسات تربیت معلم، نخستین دائره المعارف 18 جلدی برای کودکان و نوجوانان، تمامی کتابهای مبارزه با بیسوادی در سه ساله اول، تمامی کتابهای سپاهیان دانش در 5 ساله اول را نیز در کنار انتشار کتابهای درسی مدارس برعهده داشت.
هدف ؛کودکان و نوجوانان
تاکید موسسه فرانکلین بر تولید کتابهایی که مخاطب آنها کودک و نوجوانان باشد، بسیار قابل تامل است. یعنی با توجه به چاپ و نشر کتابهای درسی - به عنوان یکی از ماموریتهای اصلی فرانکلین- و همچنین نشر مجلات و کتابهای مختلف برای این گروه سنی، به سهولت میتوان متوجه شد که جامعه هدف این موسسه آمریکایی کدام قشر بوده است. براساس آمار منتشره، از 64 عنوان کتاب چاپ شده در برنامه مستمر موسسه در سال 1970-1971، 24 عنوان کتاب مخصوص نوجوانان بود. کتابهایی مانند «جادوگر شهر زمرد»، «خرگوش تپه»، «کارتنک شارلوت»، «تام سایر»، «جزیره دلفینهای آبی رنگ» و «چیتی چیتی بنگ بنگ» که از آثار کلاسیک آمریکایی به شمار رفته و به طرز محسوسی سبک زندگی آمریکایی و همچنین برخی از جذابیتهای کاذب این سبک زندگی را با زرق و برق فراوان و در قالب فریبندهای به نوجوانان و جوانان القاء میکنند.
تبلیغ تفکرات شرک آمیز از دیگر دستمایههای کتابهای فوق محسوب میشود. فی المثل در کتابهایی همچون «جادوگر شهر زمرد» و «چیتی چیتی بنگ بنگ»، همواره پای یک پری یا جادوگر خوب و یا فرشته مهربان در میان است که جای خدا را در این دسته از قصهها و داستانها گرفته و در مقابل، هیچ نشانی از خدا و حضور اراده الهی به چشم نخورده و هیچگونه دعا و درخواست از درگاه حق حتی در سختترین شرایط بیان نمیشود. در حالی که شخصیتهای اصلی و قهرمانان این داستانها به همان جادوگران خوب و فرشتههای مهربان و پریهای آبی پناه میبرند. القای این گونه تفکرات شرک آمیز، همیشه در این قصهها (مشهور به قصههای پریانی یا Fairy Tales) و فیلمهایی که با اقتباس از آنان ساخته میشود، از اصلیترین محورهای محتوایی محسوب شده است. خصوصا که با توجه به نظر کارشناسان و متخصصان، 80درصد از شخصیت انسان تا 8 سالگی او شکل میگیرد و سرمایه گذاری و طرح و تولید و چاپ این دسته از داستانها و افسانههای شرک آمیز که خدا در آن راهی ندارد، میتواند از همان سالهای کودکی، ذهن فرد در مسیر رسیدن افکار و اندیشههای الهی، دچار تردید نماید.
برای دریافت بهتر اینکه کتب فوق براساس یک برنامهریزی استراتژیک سیاسی-امنیتی از سوی موسسات فرهنگی آمریکایی روانه کشورهای جهان سوم و به خصوص ایران میشد، بیمناسبت نیست که به یکی از طرحهای مشابه سینمایی در اوج جنگ سرد و در سالهای دهه 50 و 60 میلادی نگاهی داشته باشیم.
اساس جنگ نرم؛ ترویج سبک زندگی آمریکایی
همکاری نیروهای نظامی، سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی و استودیوهای فیلمسازی پس از جنگ جهانی دوم و مواجهه با خطر کمونیسم از یک سو و بسط ایدئولوژی آمریکایی در جهان از سوی دیگر باعث شد تا عبارتی تحت عنوان «جنگ صلیبی برای آزادی» یا Crusade for Freedom در محافل آمریکایی مطرح شود. عبارتی که پیش از هر موضوعی یک مبارزه فوق محرمانه از جانب پنتاگون، نیروی دریایی، شورای امنیت ملی و دفنر هماهنگی عملیاتی وابسته به سازمان CIA را طراحی مینمود تا به اصطلاح پیام آزادی را در بطن فیلمهای آمریکایی درج نماید.
روزجمعه 16 دسامبر 1955 یک مجمع سری توسط ستاد مشترک ارتش آمریکا برگزار شد تا در این زمینه بحث کند که چطور میتواند از ایده «جنگ صلیبی برای آزادی» بهرهبرداری کند.
در یک گزارش فوق محرمانه از ستاد مشترک ارتش آمریکا به فرماندهی عملیات دریایی در معرفی «آزاداندیشی نظامی» که در 16 دسامبر 1955 ارائه شده بود، «جنگ صلیبی برای آزادی» چنین تعریف شده بود:
... جنگ صلیبی برای آزادی برای این منظور طراحی شده بود تا اصولی را که روش زندگی آمریکایی براساس آن در مقابل سیستم ضدآمریکایی قرار میگیرد توضیح دهد و غربیها را برای فهم و درک مخاطرهای که دنیای آنان را تهدید میکند، بیدار نماید و انگیزه و محرکی برای مبارزه با این تهدید در آنها ایجاد نماید...
در ادامه این گزارش فوق محرمانه آمده بود که برای چنین ایدهای یک شعار طراحی کردند: «جنگ صلیبی برای آزادی». شعاری که از یک سو آمریکاییان را متوجه ایدئولوژی و آرمانهایی میکرد که اساسا ایالات متحده برمبنای آنها شکل گرفته بود.
سرانجام در سال 1956، برای اجرای شعار یاد شده، توسط کارشناسان پنتاگون فرمولی تدوین شد و در ژوئن و ژوییه 1956 نمایندگان ستاد مشترک ارتش آمریکا در کالیفرنیا با گروهی از شخصیتهای هالیوود، چندین نشست تحت عنوان «کنفرانس کالیفرنیا» برگزار کردند .
«فرانسیس استونر ساندرس»، روزنامه نگار و پژوهش گر معروف آمریکایی در کتاب «جنگ سرد فرهنگی: سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر» درباره نشستهای فوق مینویسد:
...«کورنلیوس وندربیلت ویتنی» که از تهیه کنندگان مشهور بود که در دهه 1930 با «دیوید سلزنیک» کارهای مشترک متعددی داشت از جمله فیلمهای «ستارهای متولد میشود»، «ربکا»و «برباد رفته» و در سال 1954 موسسه سینمایی ویتنی C.V. را دایر نمود و اظهار داشت برای آنچه که باید به عنوان یک سری فیلم آمریکایی با ایده «جنگ صلیبی برای آزادی» تهیه کنم ، قصد دارم ویژگیهای آمریکا را به مردم نشان دهم تا مخاطبان ما در سراسر جهان تحت تاثیر این ویژگیها قرار بگیرند و آن را تنها راه وصول به آزادی بینگارند...