kayhan.ir

کد خبر: ۱۰۱۱۵۶
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۳۹۶ - ۲۲:۳۳

اخبار ویژه



شرق: برجام از نظر مردم هیچ تاثیری بر زندگی آنها نداشت
روزنامه شرق نوشت: مردم احساس می‌کنند توافق برجام هیچ تاثیری بر زندگی آنها نداشته است.
این روزنامه می‌نویسد: نقد عملکرد دولت به ویژه در حوزه اقتصاد، مورد توجه رقبای روحانی در انتخابات خواهد بود. به نظر می‌رسد مهم‌ترین چالش دولت در این چند روز باقی مانده، نحوه برخورد با منتقدانش در حوزه اقتصاد است.
علی تاجرنیا از اعضای شورای مرکزی حزب اتحاد ملت می‌گوید: «موضوع عدالت اجتماعی بزرگ‌ترین چالشی است که همه دولت‌ها در عرصه بین‌الملل با آن مواجه هستند. این موضوع نمود خود را در عرصه اقتصادی بیشتر نشان می‌دهد. الان که در آستانه دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری قرار گرفته‌ایم با همه توفیقاتی که دولت داشته جمع زیادی از مردم ایران احساس می‌کنند منابع در کشور ما عادلانه توزیع نمی‌شود و مشکلاتی نظیر اختلاس و فیش‌های حقوقی باعث شده تا جامعه نسبت به عدم توزیع عادلانه ثروت مسئله‌دار شود».
تاجرنیا یکی دیگر از چالش‌های دولت در حوزه اقتصادی را چالش معیشتی و احساس تبعیض و عدم رعایت عدالت دانست و گفت: «در عرصه سیاست خارجی با وجود توفیق برجام، مردم احساس می‌کنند این موضوع تاثیری در زندگی آنها نداشته و علت آن هم نداشتن تیم رسانه‌ای برای تشریح اقدامات دولت است. دولت باید جدیت به خرج داده و مسائل را برای مردم شفاف کند.»
روحانی باید چه کند؟ آیا در زمان باقی مانده تا انتخابات فرصتی هست که روحانی بخواهد دست به تغییر رفتار بزند، آیا اساسا تغییر رفتار در این مقطع پاسخ‌گوی افکار عمومی خواهد بود یا خیر؟ عباس عبدی در این رابطه به «شرق» چنین پاسخ می‌دهد: «به نظرم دولت بهتر است کار خاصی نکند، چون هرگونه تغییر سیاست و رفتار مشهود و جدی در آستانه انتخابات معنای خوبی نخواهد داشت. ضمن اینکه اگر دولت به چنین رفتاری اعتقاد داشت، تاکنون باید آن را انجام می‌داد نه اینکه انجامش را برای روزهای آخر بگذارد».

تخم دو زرده کرده‌اند که باید حقوق نجومی بگیرند؟!
همکار سابق نشریات اصلاح‌طلب در پاسخ حامیان مدیران نجومی نوشت آنها کدام تخم دوزرده را کرده‌اند که باید حقوق‌‌های نجومی بگیرند.
داریوش سجادی در وبلاگ خود نوشت: فضاحت حقوق‌‌های نجومی طی سال 95 و نوع برخورد دولت با آن حکم سرکنگبینی را یافت که برخلاف انتظار صفرا فزود و نهایتا کار به جایی رسید که آن فضاحت مبدل به ضرورت شد و حامیانی یافت که در تعقیب و تبیین اضطرار «حقوق‌های نجومی» مرزهای فکاهی را نیز درنوردیده‌اند!
از جمله آنکه برخی از دولتیان و مجلسیان از موضع «توجیه آن ضرورت» بدین شکل ابراز لحیه فرمودند که؛ نجومی‌بگیران نخبگانی‌اند که اگر حقوق‌های کلان نگیرند به خارج از کشور رفته و مملکت از موهبت وجود آنان بی‌نصیب خواهد ماند! چنین اظهاراتی از جانب چنان‌ موجه‌سازانی را می‌توان آ‌ذین‌بندی آلاینده‌ها معنا کرد تا مدعی بدینوسیله بتواند تردامنی خود را استتار کند!
برخلاف ادعای مشعر به «فرار بودن» و «نازک‌طبعی» نخبگان مزبور واقعیت آن است که کف ماجرا اساسا نخبه‌ای موجود نیست تا مواجبی نجومی را ضرورت بخشد!
مزید اطلاع موجه‌سازان مزبور باید اذعان داشت: خیر آقایان! مطمئن باشید «نجومی‌بگیران نخبه مفروض انگاشته» اگر مالی بودند پیش‌تر رفته بودند.
توجیه‌گران حقوق‌‌های نجومی بی‌جهت فخر این «خود نخبه مفروض انگاشتگان» را به ملت نفروشند.
مطمئن باشید ایشان اگر مالی بودند جلوتر رفته بودند. اگر می‌بینید نرفته‌اند چون آش دهان‌سوزی نیستند تا دول راقیه آغوش‌گشایانه به استقبال‌شان بروند.
توجیه‌گران و موجه‌سازان حقوق‌‌های نجومی برای این «از خود متشکران» از کدام نخبگی حرف می‌زنند؟ کدام تخم دو زرده‌ای را از جوار نخبگی ادعایی آن متوهمین به «از ما بهترانی» در کارنامه ایشان می‌توانند افتخار فرمایی کنند تا آنک بتوان برای آن «خبرویت مفروض» دست‌افشانی و آغوش‌گشایی کرد؟
یکی از زیباترین دروغ‌های همین جماعت متوهم و توجیه‌گر، توسل همیشگی‌شان به افسانه ده‌ها هزار ایرانی موفق و نخبه در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری و سرمایه‌داری در ایالات متحده آمریکا است!
خیر مردم شریف ایران!
هزاران ایرانی نخبه و صاحب مسند در مصادر بالای مدیریتی و علمی و تجاری در آمریکا افسانه‌ای بیش نیست!
یعنی افسانه‌ای است که خودشان ساخته‌اند و خودشان نیز باور داشته‌اند تا از جوار آن بتوانند از خود «خودساخته‌شان» حظ ذهنی و لذت تخیلی ببرند!
سال‌هاست از وجود هزاران ایرانی موفق در مصادر و مناصب بالای تحصیل‌کردگی و مدیریتی و علمی و تجاری و صنعتی در آمریکا دم می‌زنند اما شما از ایشان بخواهید آن هزاران ایرانی موفق را به خود واگذارند و تنها 100 نفر را از میانه آن هزاران نفر نام ببرند؟! تنها صد نفر کفایت می‌کند!

بازار داغ آمارسازی!
بازار آمارسازی و ارائه آمارهای نادرست در روزهای نزدیک انتخابات هر روز داغ و داغ‌تر می‌شود و مسئولان دولتی می‌کوشند کارنامه خالی خود را با آمارسازی پرکنند!
در مقابل حقایق از دید تیزبین نخبگان و مردم دور نیست و هر از گاهی بخشی از آن افشاء می‌شود. در همین رابطه روزنامه جوان با بررسی کارنامه خالی دولت نوشت: در چهار سال اخیر، مرتباً گزارش‌هایی از کاهش سرعت رشد قیمت‌ها داده می‌شود و دولت معتقد است به دنبال بهبود سطح کیفیت زندگی مردم و کاهش هزینه‌های خانوار است؛ اما در مقابل این کارگران و عامه جامعه هستند که با برآورد هزینه‌ها و مخارج مصرفی خود نسبت به این آمار و ارقام ابراز تردید کرده و معتقد هستند قیمت اقلام مصرفی همچنان در حال افزایش بوده و باعث تضعیف قدرت معیشتی آنها شده است.
بیش از 30 درصد هزینه‌های زندگی مربوط به مسکن است. براساس اعلام وزارت رفاه جدول حداقل هزینه غذای یک خانوار چهار نفره در ایران در سال 94، حدود 900 هزار تومان است. البته نباید این نکته را فراموش کرد که در مدت یکی دو سال گذشته نرخ اغلب اقلام غذایی تغییر و افزایش یافته است. وقتی می‌گوییم «هزینه غذای خانوار چهار نفره حدود 900 هزار تومان در ماه می‌شود» برآوردهای بانک مرکزی نیز نشان می‌دهد خانوار ایرانی همواره با کسری بودجه روبه‌روست. این بدان معناست که درآمدهای خانوار کفاف تأمین هزینه‌ها را نمی‌دهد.
نباید این نکته را نادیده گرفت که در حال حاضر حداقل دریافتی یک خانوار چهارنفره با هزینه‌های آن مطابقتی ندارد؛ چرا که دست‌کم یک سوم از کل مشمولان قانون کار کشور حداقل‌بگیر هستند که حداقل حقوق در سال گذشته 812 هزار تومان و برای سال 96، حدود 930 هزار تومان تعیین شده که با این رقم حداقلی یک کارگر حتی نمی‌تواند هزینه‌های 10 روز اول ماه خانواده خود را تأمین کند.
بخش عمده‌ای از درآمد خانوار ایرانی تنها صرف تأمین هزینه مسکن و خوراک می‌شود و هزینه سایر بخش‌ها مانند تفریح و آموزش فرهنگ جایگاه چندانی در میان خانوارهای ایرانی ندارد.
هر چند که مدیر گروه بهداشت دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان‌ عنوان دومین کشور جالب است بدانید یکی از عوامل مهم استرس در ایران افزایش قیمت‌ها بدون اطلاع به مردم است.
در همین راستا، مهرداد کاظم‌زاده، معاون دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی ایران نیز گفته است: ارائه آمارهای نادرست نیز جامعه را نگران می‌کند و سبب افزایش افسردگی می‌شود.
 ملکوتی دیگر عضو هیئت علمی دانشکده علوم رفتاری و سلامت است که می‌گوید: فقر و بیکاری را نمی‌توان با داروی روانپزشکی درمان کرد و این دو معضل از شاخص‌های مهم افسردگی هستند.
این‌چنین است در شرایطی که داراها و نجومی‌بگیران هر روز داراتر می‌شوند و ندارها در سایه تکذیب و سهم‌خواهی داراها از سفره انقلاب هر روز ندارتر (شما بخوانید افسرده‌تر) می‌شوند، مردم ایران نیز یک پله از کاهش امید به زندگی پایین‌تر می‌آیند.

دولت با وزیران هزار میلیاردی قادر به حل مشکلات اقتصادی مردم نیست
«وزرای هزار میلیاردی قادر به حل مشکلات اقتصادی مردم نیستند حتی اگر وعده‌های 100 روزه داده باشند».
شبکه اطلاع‌رسانی دانا در گزارشی نوشت: دولت روحانی از همان ابتدا با شعار تغییر در وضع اقتصادی به صحنه آمد و در سخنرانی انتخاباتی خود وعده‌های بسیاری داد که در حال حاضر هیچ کدام از آنها محقق نشده و وزرای دولت هم ظاهرا تمایلی برای تحقق آن وعده‌ها ندارند.
روحانی در روزهای تبلیغات انتخاباتی وعده داد که «راه‌حل‌های کوتاه‌مدت یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیش‌بینی شده است که با این برنامه ما می‌توانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم».
این سخنان در اولین برنامه تبلیغاتی آقای روحانی در رسانه ملی 7 خرداد سال 92 مقابل دوربین برنامه‌ای با اسم «با دوربین» قرار گرفت و درباره برنامه‌هایش برای اداره کشور با مردم سخن گفت. آقای روحانی در زمانی از رفع مشکلات اقتصادی آن هم در بازه زمانی 100 روزه سخن به میان آورد که مردم با بسیاری از مشکلات اقتصادی در آن زمان دست و پنجه نرم می‌کردند و به نوعی منتظر سخنانی بودند که امیدی برای آنان در زمینه اقتصادی داشته باشد.
اما سخنان روحانی درباره وعده 100 روزه مسائل و مشکلات اقتصادی تنها به دوران نامزدی وی برای ریاست‌جمهوری ختم نشد و در اولین سخنرانی خود بعد از پیروزی در انتخابات سال 92 مجددا یادآور وعده‌ 100 روزه خود شد و گفت: «وعده می‌دهیم که طبق سخنان قبلی، حتما طی 100 روز اول و حتی کوتاه‌تر از آن اقدامات ضروری و فوری را برای رونق‌بخشی اقتصادی و حل مشکلات انجام دهیم و ماحصل آن نیز به اطلاع مردم خواهد رسید».
بعد از این اظهارات روحانی درباره حل مشکلات اقتصادی و گذشت 100 روز از عمر دولت یازدهم مردم و رسانه‌ها سخن از اعتراض به میان آوردند که چرا بعد از گذشت 100 روز هنوز که هنوز است مشکلات اقتصادی حل نشده است و حال اقتصادی مردم بدتر از گذشته شده است.
در این میان بود که دولتمردان روحانی و شخص رئیس‌جمهور گفتند منظور ما ارائه راه‌حل برای مشکلات اقتصادی بود و کسی صحبت از حل مشکلات در 100 روز به میان نیاورده است.
در این بازه زمانی کوتاه‌مدت که شاید دو ماه هم به طول نیانجامیده است دولت مردان دولت یازدهم چندین‌بار سخنان خود را تغییر دادند و بعد از آن هم به گفته بسیاری از نمایندگان و کارشناسان دولت یازدهم نتوانست وعده‌های خود را محقق نماید و امروز بعد از گذشت چهار سال از عمر این دولت مردم هنوز که هنوز است با بسیاری از مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند.
برخی معتقدند که شاید علت عدم تحقق وعده‌های دولت یازدهم به دلیل ضعف و بی‌توجهی مسئولان و وزرای کابینه این دولت به مشکلات اقتصادی مردم است، وزرای سرمایه‌دار دولت که رنگ و بویی از ضعف و فقر در زندگی خود ندیده‌اند و صاحبان سرمایه‌های کلان و چندصدمیلیاردی کشور هستند شاید به خوبی درد و ضعف قشر کم توان و فقیر جامعه را ندارند.
الیاس نادران نیز در برنامه ثریا اشاره‌ای به سرمایه میلیاردی وزرای دولت یازدهم کرد و گفت: چند وزیر دولت بین 800 میلیارد تا هزار میلیارد تومان ثروت دارند، آیا وزرا حاضر هستند دارایی‌های‌شان را اعلام کنند.
قدیری‌ابیانه سفیر اسبق ایران در مکزیک نیز طی سخنانی در جمع دانشجویان فنی و مهندسی دانشگاه باهنر شیراز درخصوص دارایی‌های مسئولان و رئیس‌جمهور گفته است که اگر مردم بدانند که رئیس‌جمهور در خانه 50 میلیارد تومانی زندگی می‌کند، دیگر به او رأی نخواهند داد.
با این اظهارنظرها و تفاسیر اینکه برخی از وزرای دولت سرمایه‌های کلان و چندصدمیلیاردی دارند و خود دولت هم هزینه‌های جاری زیادی را برای خود به وجود آورده است بر کسی پوشیده نیست، به گفته یکی از کارشناسان اقتصادی میزان هزینه‌های جاری دولت تا حدی زیاد است که برای تامین این هزینه‌ها حتی دست به منابع صندوق توسعه ملی زده‌اند تا بخشی از این هزینه‌ها را جبران کنند.