همسفر باد سحر
علیرضا چخماقی
من همسفر باد سحر خواهم شد
خاك گذر اهل نظر خواهم شد
در آتش عاشقي به سر خواهم شد
پولادم و آبديدهتر خواهم شد
سید حسن حسینی
نمیشود که بهار بیاید و نسیم روح نواز فروردین را بر گونههایت حس کنی و اگر سرسوزن ذوقی در زمینه سرودن شعر داری و یا بنا به علاقه و همخوانی و سلیقهات، دل بسته عالم شعر و ادبیاتی، آن وقت دلت نگیرد برای بهاری مردی که در بهار آمد و در بهار رفت و اکنون انگاری بهار طبیعت و بهار شعر و ادبیات، بیحضور، او چیزی کم دارد...
سخن از شاعر و نویسنده توانا و پژوهشگر پر تلاش، زندهیاد دکتر سید حسن حسینی است؛ همو که در سفری غیر منتظره و زود هنگام، داغی گران بر دل دوستدارانش نهاد و حسرتی ماندگار را برای حامیان و علاقهمندان ادبیات متعهد و شعر برخاسته از شور و شعور به جای گذاشت؛ حسرت سالهایی که بهار با بودن او، سبزتر مینمود و باغ و بوستان شعر و ادب از عطر اخلاص، صفا و سادگیاش، خوشبو و خواستنیتر به نظر میرسید ....
شاعری که فراتر از احاطه بر کلام و معنا و تسلط بر ظرایف شعری و سخنسرایی، انسانی والا بود و سرودن برایش نه هدف، که وسیلهای به شمار میرفت برای بیان مقاصد اخلاقی و ارزشی و اشاعه مفاهیم انسانی و انقلابی؛ و اهل نظر نیک میدانند که طی کردن چنین گذرگاهی، با توجه به ناهمواریهای راه و وجود بیراههها، چه سان دشوار و طاقت فرساست و طی طریق آن ممکن نیست مگر به پشتوانه ایمان و ثبات قدم.
ذوق و قریحه سرشار، سواد و دانش فنی بالا، اعتقاد متفکرانه و دلبستگی عاشقانه به مکتب اسلام و آیین تشیع، پای بندی به آرمانهای انقلاب و تعلق خاطر به هر آن چه که استقلال ملی و هویت فرهنگی را حفاظت و ضمانت میکند، همه و همه در کنارهم جمع شده بودند تا روح بیقرار و تعالی طلب سید ، به فراتر از محدوده امکانات نظر داشته باشد و چنان که گویی کوتاهی عمر و شتابندگی زمان را، در برابر دیدگان خود دارد، فارغ از رنج خستگی و سختی روزگار، بدون وقفه بنویسد و بسراید و در جستوجوی حقیقت، به مطالعه و تحقیق و تالیف بپردازد و در جهانی که فریاد مظلومان را فریادرسی نیست، سفارش کند بر سنگ مزارش این بیت آخر از یک غزلش را، بنگارند:
هیچ كس داد من از فریاد
جان فرسا نداد
عاقبت خاموشی مطلق به فریادم رسید
سوای شخصیت والا و خصلتهای انسانی زندهیاد دکتر سید حسن حسینی که پرداختن به آنها نیز در جای خود سودمند و ضروری مینماید، سرودهها، نوشتهها و تالیفات و تحقیقات ادبی ایشان هم، آن چنان از نظر کمی متعدد و متنوع و از لحاظ کیفی و محتوایی قابل بحث و بهرهگیریاند که این سطور، حتی در حد معرفی و یادآوری آنها نیز، نمیتواند ایفای نقش کند و این اندک، تنها ذکر خیری است از آن پهلوان عرصه ادب و انسانیت که با پیام تسلیت امام خامنهای مد ظلهالعالی به مناسبت درگذشت وی، این نوشته را ارزش و اعتبار و کمال میبخشیم:
بسم الله الرحمن الرحیم.
با اندوه و تأسف بسیار، خبر درگذشت شاعر و هنرمند عزیزمان آقای سید حسن حسینی را شنیدم.
این داغ بزرگی بر دل جامعه هنری و ادبی انقلاب است. این انسان فرزانه و آزاداندیش، و این مؤمن پارسا و با فضیلت، یکی از نمونههای برجسته امروز و یکی از امیدهای آینده بود. در شعر و ادب و نیز در پژوهش و تأمّلات محقّقانه، خرد و ذوق و ابتکار، شاخصه کار او بود. مشاهده فرآوردههای ذهن خلاق او همواره برای اینجانب اعجاب آور و تحسین انگیز بود. درگذشت او خسارت بزرگی برای اصحاب هنر و ادب است. این حادثه تلخ را به بازماندگان آن عزیز و نیز دوستان و همکارانش و به همه دلبستگان به زبان و ادب و شعر فارسی تسلیت میگویم و از خداوند متعال فیض و رحمت و مغفرتش را برای آن فقید سعید مسئلت میکنم.
سید علی خامنهای
1383/1/9