سید محمد امین‌آبادی
   
   آمریکا در سال گذشته از نژادپرستی پلیس و کشتار هدفمند سیاهان وارد چالش و بحران تازه‌ای شد که شاید در تاریخ آمریکا بی‌سابقه باشد. سال 1395 سال مهمی در تاریخ آمریکا بود؛ سالی که مردمش به قول رسانه‌ها و مقامات این کشور در «زشت‌ترین»، « بی‌شرمانه‌ترین» و «وحشیانه‌ترین» انتخابات تاریخ این کشور، عجیب‌ترین کاندیدای شاید تاریخ آمریکا را برگزیدند. پنجاه و هشتمین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ۸ نوامبر(سه شنبه 18 آبان 95) برگزار شد. با مشارکت 55/3 درصد آمریکایی‌ها در میان بهت همگان «دونالد ترامپ» با کسب ۳۰۶ رای الکترال در مقابل ۲۳۲ رای بر «هیلاری کلینتون» پیروز شد. اما ترامپ با کسب ۶۲ میلیون و ۹۷۹ هزار رای (۴۶درصد) رای مردمی کمتری در مقایسه با کلینتون با کسب ۶۵ میلیون و ۸۴۴ هزار رای (۴۸ درصد) به دست آورد.
خلاصه اینکه سال گذشته، سال «ترامپ» بود . تاجر میلیاردر نژادپرستی که بر اساس تحلیل دانشگاه آکسفورد به شدت جامعه ستیز، خودشیفته، عوام فریبِ خطرناک و دروغگو است و از لحاظ گرایشات روانی، اوضاع بدتری حتی در مقایسه با «آدولف هیتلر» دارد. وی اما بدون داشتن تجربه سیاسی توانست در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی دست پیدا کند.
«انتخاب ترامپ روح عریان جامعه آمریکا را نشان داد». «این انتخاب نتیجه مستقیم رسوایی و خواری آمریکا در دوره اوباما بود»، «مردم از فساد دستگاه حاکم خسته شده بودند»، «ترامپ خود را نماینده تغییر وضعیت موجود نشان داد»، «ترامپ تلاش داشت خود را سخنگوی مشکلات مردم آمریکا معرفی کند »، «دموکرات‌ها اکثریت مردم آمریکا را نادیده گرفتند.» «خستگی مردم از وضعیت موجود و سیاست‌های حزب دموکرات باعث انتخاب ترامپ شد.» و.. اینها تنها بخشی از تحلیل‌هایی بودند که رسانه‌های بین‌المللی و منطقه‌ای پس از پیروزی غیرمنتظره ترامپ بدان پرداختند.
ترامپ وعده‌های زیادی هم داده بود. از پاره کردن برجام بگیر تا کشیدن سیفون در کاخ سفید، کشیدن دیواری بلندتر از دیوار چین در مرز مکزیک، از بین بردن ساختار فاسد سیاسی، ممنوعیت ورود تمام مسلمانان خارجی به آمریکا، دادگاهی کردن هیلاری کلینتون، لغو قانون سلامت اوباما معروف به اوباماکر، ایجاد قویترین ارتش دنیا و... اما به محض اینکه وارد کاخ سفید شد با مقاومت‌ها در مقابل فرامین و ایده‌هایش در تمامی سطوح رو به رو شد
تظاهرات گسترده خیابانی در شهرهای آمریکا، مخالفت گسترده نخبگان دانشگاهی، تلاش سناتورها برای برکناری وی و جمع‌آوری تومار برای استیضاح او، بخشی از این مخالفت‌ها بود. ترامپ با چالش‌های گسترده‌ای نیز طی همین دو ماه گذشته رو به رو بوده است؛ از چالش صدور فرمان مهاجرتی و مخالفت گسترده دادستان‌ها با آن تا رسوایی مقامات ارشد از جمله ارتباط مشاور ارشد و دادستان کل با مقامات روس، بخشی از این چالش‌ها بوده‌اند. اما آنچه که مسلم است ترامپ روح عریان جامعه بحران زده آمریکاست. او جامعه آمریکا را کاملا دو قطبی کرده و حد وسطی وجود ندارد. گروهی به شدت مخالف وی هستند و هر روز در خیابان‌ها از شهری به شهر دیگر بیرون می‌آیند و خواستار استیضاح و برکناری او می‌شوند و گروهی دیگر نیز به شدت حامی و پشتیبان وی هستند
جامعه آمریکا امروز کاملا دوقطبی است؛ براساس نظرسنجی‌ها 77 درصد مردم این کشور معتقدند که کشور دوپاره شده است. این میزان در سال 2012، در حدود 69 درصد بود. اکثریت مردم معتقدند که ترامپ به جای متحد کردن کشور، موجب ایجاد شکاف در بین مردم شده است. اما ماجرای ترامپ هنوز تمام نشده است و این تازه آغاز ماجراست. برخی از کارشناسان و تحلیلگران معتقدند وی با رویه‌ای که در پیش گرفته دوره چهار ساله‌اش را به پایان نخواهد رساند و ماجرایی شبیه نیکسون(استیضاح و استعفا پیش از عزل) یا کندی (ترور) در انتظارش خواهد بود. عده‌ای هم معتقدند وی سرنوشت آمریکا را به سرنوشت شوروی دچار خواهد کرد. به هر حال، باید منتظر بود و دید که چه می‌شود.