فرق بزرگ کشتی با فوتبال (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
کشتی از دیرباز و والیبال در دو سه دهه اخیر سند بیتردید «توانستن» در ورزش ما بودهاند و آنچه این دو را از سایر رشتهها- از جمله رشته پرسروصدا و پرطرفدار فوتبال- متمایز میکند، بیش از هر چیز بحث «مدیریت» است. جوانان برومند این آب وخاک بارها در اکثر رشتههای ورزشی ثابت کردهاند که استعداد و توان درخشیدن و بزرگی کردن و افتخار آفریدن و شاد کردن دل مردم را دارند اما فرق مثلا فوتبال با کشتی این است که کشتی صاحب دارد، بزرگتر دارد، مدیر دارد و کاروبار آن بیشتر جاها دست آدمهای اصیل و گوش شکسته و خاک خورده است و دلالها و شارلاتانهای کارشناس یا مشاورنما جرات ندارند از هزار متری آن رد شوند اما فوتبال ما صاحب ندارد و فاقد مدیریتی است که تواناییاش در سطح اداره چنین رشتهای بوده و صلابت و شجاعت کافی در برابر زیادهخواهان و سهمطلبان- که بعضا در مراکز حساسی مثل مجلس و فلان نهاد و بنیاد و... نشسته اند- داشته باشد و مجبور است برای بقا به آنها باج دهد و برای کسب رای در برابر تخلفات فلان رئیس هیئت ناکارآمد سکوت و غمض عین کند و...
برای همین است که مشتی آدمهای فاقد صلاحیتهای فنی و اخلاقی و فرصتطلب و منفعتجو از سر و کول فوتبال بالا میروند و بعضی از افراد مجهولالهویه و فاقد صلاحیت زدوبندچی که به ناحق و نادرست صاحب پست و منصب رسمی شدهاند، به خاطر تخلفات مختلف سر از بازداشتگاه و دادگاه و زندان و... درمیآورند. کشتی در اکثر جاها دست «اهلش» است ولی در فوتبال گویی قحطالرجال است که مسئولان ارشد آن اصرار عجیب و مخربی برای سپردن کار به نابلدان و نااهلان دارند!
و باز برای همین است که درست در فردای شبی که کشتی ایران به قهرمانی جهان رسید و دل ملت را شاد کرد و با اهتزاز پرچم مقدس و طنین سرود ملی خار چشم دشمنان خبیث و بدخواهان شرور و حاسدان بیماردل این ملک و ملت شد، فوتبال شاهکار تازهای! رو کرد تا با چهره بستن شکستی تحقیرآمیز حال همه را بگیرد و بار دیگر با صدای بلندی که گوش فلک را کر کرده- اما ظاهرا این بار هم به گوش هیچیک از مسئولان ورزش و فوتبال این کشور نرسیده!- اعلام کند که این فوتبال «بیمار» است و نیاز به جراحی دارد.
عنان واختیار فوتبال را جریانات طماع و دلالی و فرصتطلب در دست گرفته است. زمین این فوتبال را باید تا بیشتر از این دیر نشده، شخم زد و
زیر ورو کرد. فوتبال خیلی وقتها و خیلی جاها با روح و روان مردم بازی میکند، احساسات و عواطف جوانان را به ریشخند میگیرد و به غرور ملی و انتظارات به حق علاقهمندان توجه نمیکند و «دشمن شاد» میشود و گزک و بهانه به دست بدخواهان و معاندان میدهد تا عقدههای دلشان را فرو بنشانند و انتقام خشمی را که از افتخارآفرینی و قهرمانی کشتی ایران متحمل میشوند، از طریق شکست 1-7 نماینده فوتبال کشورمان بگیرند!
تاکید میکنیم فوتبال ایران بیمار است و در واقع آن را بیمار کردهاند. فوتبال ما به دست جریانات فرصتطلب و باندهای دلالی افتاده است. اکثر قریب به اتفاق کارشناسان و اهل فن و صاحبان صلاحیت و کسوت در این مورد متفقالقول هستند و سخت بر این باورند که باید فکری اساسی برای فوتبال کرد و آن را از چنگال شوم طمعکاران و رخنه کردههای بعضا ظاهرالصلاح نجات داد.
این کار ممکن نیست، مگر آنکه در درجه اول فوتبال را مثل کشتی به دست کسانی داد که بدهی به کسی نداشته و نقطه ضعف و گزکی نداده باشند تا بتوانند در برابر زیادهخواهان، قلمهای اجیر شده و زبانهای فاسد و
باج خواهی فلان مقام و نماینده و... به راحتی«نه» بگویند و اگر لازم بود، آنها را افشا کرده و توی دهانشان بزنند.
سخن را جمع کنیم با تاکید بر این نکته که همه- علیالخصوص مسئولان و مدیران ریز و درشت ورزش- باید بدانند هیچ کسی در هیچ رشته ورزشی حق ندارد خواسته و ناخواسته و بدتر از همه برای کسب منافع نامشروع و پرکردن
جیب خود و باند و خانوادهاش، با سرنوشت و آبروی ورزش ایران بازی کند و اسباب شکست و ناکامی آن را فراهم آورد و به ویژه در شرایط حساس و حیاتی فعلی «دشمن شاد» شود. همه رشتههای ورزشی باید فقط در مسیر پیشرفت و افتخارآفرینی و شاد کردن دل مردم و ارتقای غرور و همبستگی ملی و کورکردن چشم بدخواهان خبیث و حاسدان این مرز وبوم باشد و لاغیر!