یادی از سردار شهید رضا عزیززادگان
اسلحهای که زمین نماند (حدیث دشت عشق)
سردار شهید رضا عزیززادگان، جانشین گردان، سوم مهر سال ۱۳۳۴ در محله مسجد جامع شهر مقدس قم به دنیا آمد. در عملیات رمضان، از ناحیه کمر دچار صدمه شد و بعد از سه ماه به مرخصی آمد اما پس از یک هفته دوباره به جبهه بازگشت و در عملیات محرم، شرکت کرد. در همین عملیات به دلیل عبور از رودخانهای پر آب، سرما خورده و پس از مدتی بیمار شد اما با مرخصی چند روزه، دوباره راه جبهه را در پیش گرفت. این خطشکن گردان سیدالشهدا(ع) ششم اسفند سال ۱۳۶۵ در ۳۱ سالگی در شلمچه به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم آرام گرفت. شهید رضا عزیززادگان در وصیتنامهاش نوشت: «خدایا ما با تو پیمان بستهایم که تا پایان راه برویم و شاهد باش که بر پیمان خویش با یاری خودت استوار ایستادهایم. خدایا! میدانی که چه میکشیم، ما از مردن نمیهراسیم، میترسیم که بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم هم که روشنایی میرود و جای خود را دوباره به شمع میدهد. پس چه کنیم؟ از یک سو باید بمانیم از سوی دیگر باید شهید شویم تا فردا و آینده بماند. خدایا! از تو میخواهم که از این امتحان که پیش رویم است، رو سفیدم کنی و مرا مسئول خون شهدا نکنی. ما را یاری نما و قلبهایمان را به نور ایمان روشن فرما. دست از امام امت برندارید و بیاناتشان را آویزه گوش قرار دهید تا خداوند از شما راضی باشد. برادرانم! اگر شهید شدم، اسلحهام را زمین نگذارید و بشتابید به جهاد فیسبیلالله که این فرصت خوبی است و زمان پاسخگویی به ندای هل من ناصر حسین(ع).»