مبارزه با مافیای زباله و کمک به حفظ سلامت شهروندان- بخش پایانی
مسئولیتپذیری تفکیک پسماند با اجرای طرحهای تشویقی
امیرحسین بسطامی
نباید فراموش کنیم که بازیافت زباله از خانههای ما شروع میشود و این ما هستیم که با کاهش مصرفگرایی و تفکیک صحیح زباله میتوانیم به فرآیند بازیافت زباله در ایران کمک کنیم.
پس ما بهعنوان شهروندان مسئول باید ابتدا بازیافت زباله خانگی خود را در اولویت برنامههای فرهنگسازی برای تفکیک زباله در خانه شروع کنیم و به دیگران هم یاد بدهیم تا دست مافیای زباله کوتاه شود.
رضا محمدی، مدیرعامل سازمان مدیریت پسماند شهرداری تهران در رویداد طرح ساماندهی آسیبهای اجتماعی میگوید: «پنج برنامه تحولی در سازمان مدیریت پسماند داریم که هدف نهائیمان کاهش زبالهگردی است. امروز هم طرح نوماند بهعنوان یک اولویت دنبال میکنیم.»
این اظهارات در حالی مطرح میشود که هنوز زورِ مافیا بر شهر سایه انداخته و اجازه کاهش زبالهگردیها را نداده است.
محمدی در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره اجرای طرح نوماند اینگونه توضیح داد: «این مسیر قانونی است که بتوان زباله را درست از مبادی تولید و با ظرفیت قانونی جمعآوری کرده تا بتوانیم شهری تمیز داشته باشیم. بدون شک جمعآوری زباله از مبدأ اتفاق خیلی خوبی است، اما اگر قرار باشد این جمعآوری با نازلترین قیمت و عملکردی ضعیف انجام شود، نهتنها آن تأثیری را که باید نمیگذارد، بلکه کاراییاش را از دست میدهد .»
نقد و نظر شهروندان به طرح نوماند
هنوز بسیاری از شهروندان اطلاعی از طرح نوماند و فعالیت آن ندارند، اما برخی از کسانی که با این طرح آشنا هستند یا از آن استفاده کردهاند نیز از ارائه خدمات نوماند گلایه دارند. یکی از شهروندان که اسفندماه سال گذشته پسماندهای خشک را به نوماند داده است، میگوید: «اولین ضعف نوماند این است که همه پسماندها را تحویل نمیگیرد، به همین دلیل ناچار میشویم که بخشی از آنها را داخل سطل زباله بریزیم و این یعنی تفکیک زباله تر و خشک از مبدأ انجام نمیشود. مسئله بعدی این است که برخی از مأموران نوماند، پسماند خشک را بدون اینکه وزن کنند، تحویل میگیرند و میبرند، برای همین اصلاً نمیدانیم که چه پسماندی را با چه وزنی و چه قیمتی در نظر گرفتهاند؟ مثلاً بار اول که تنها دو کیسه پلاستیک به آنها تحویل دادم کیف شهروندیام را ۳۰ هزار تومان شارژ کردند و دفعه بعدی که نزدیک به ۲۰ کیلو پسماند تحویلشان دادم ۱۷ هزار تومان! حتی برای شکایت با پشتیبانی نوماند هم تماس گرفتم که آنها گفتند اگر پسماند وزن نشود، تخلف انجام شده و حساب شهروندیام را برای بار بعدی بیشتر شارژ میکنند تا جبران شود، اما این کار را نکردند، بدتر اینکه شکایت من به سامانه ۱۳۷ هم تاکنون بینتیجه مانده است.»
این اتفاقات پیشآمده باعث میشود تا شهروندان تمایلی به جمع کردن پسماندهای خشک و تحویل آن به نوماند نداشته باشند، چراکه آنها ترجیح میدهند همانند سابق هر زبالهای را که به دستشان میرسد، جلوی در بگذارند و زحمت نگهداری پسماند خشک تا رسیدن مأمور نوماند را به خود ندهند.
ابراهیم کریمزادگان صاحب 3 فرزند و کارمند پتروشیمی نیز در این رابطه میگوید: «یاد دوران بچگیمان بخیر که منتظر میماندیم «نانخشکی» با وانت از راه برسد و در ازای گرفتن نان خشک به ما اسباببازیهای پلاستیکی بدهد. هر چند آن اسباب بازیها ارزش مادی زیادی نداشت، اما ما را برای تحویل نان خشکها سر ذوق میآورد و تشویقمان میکرد تا به این کار ادامه دهیم، اما حالا که همه چیز به روزتر و جدیدتر شده و مسئولان میتوانند خلاقیت بیشتری به خرج دهند، شاهد آن هستیم در ازای گرفتن پلاستیکها و بطریهای شیشهای و قوطیهای فلزی، مبلغ خیلی کمی به کیف شهروندی واریز میشود، البته آن هم با تأخیر! اینها باعث میشود که اصلاً میلی به تفکیک زباله و تحویل آن به نوماند نداشته باشیم.»
روحالله محمودی، مهندس سازه به گزارشگر کیهان میگوید: «شاید برخی مدیرانی که در ادوار مختلف به سازمان پسماند شهرداری آمدهاند، دلسوز نبودند شاید هم علاقهای به تلاش برای بهترشدن وضعیت نداشتهاند. باید این ناکارآمدی و ناتوانی مورد بررسی قرار گیرد و با تقویت نقاط قوت و حذف نقاط ضعف در جهت محقق شدن وعده حذف زبالهگردی گامهای مؤثری برداشته شود. شاید یکی از کارهای سادهای که شهرداری تهران میتوانست انجام دهد، این بود که هنگام صدور مجوز پایان کار از هر ساختمان میخواست که حتماً اتاقک پسماند داشته باشند تا آنها خودشان پسماندها را بهصورت تفکیکشده تحویل دهند یا اصلاً آنها را بفروشند؛ چه اشکالی دارد که برای فرهنگسازی تفکیک زباله و تحویل آن از مبدأ شهرداری تهران هزینه کند؟»
طرح نوماند موفق میشود؟
سوده نجفی، رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران با بیان اینکه متأسفانه وضعیت جمعآوری زباله در شهر تهران مطلوب نیست، متذکر میشود: «اگر در اجرای طرح نوماند مشارکت مردم جلب نشود، این طرح هم بهمانند سایر طرحها ابتر میماند و اعتماد مردم به وعدههای ما نیز خدشهدار میشود.» او با بیان اینکه طرح MRF با اینکه در دو پهنه در حال اجرا است، ولی متأسفانه نتایج ملموس و شفافی تا به امروز نداشته است، اظهار میدارد: «آیا قرار است در سایر مناطق و پهنهها نیز این طرح اجرا شود؟ در جمعآوری تفکیک از مبدأ چه اقداماتی صورتگرفته و آیا سیاست شهرداری تهران بر این موضوع است؟ طرح نوماند، تفکیک از مبدأ نیست و این موضوع متفاوت است و باید با معاونت شهرسازی این مورد را پیگیری کنید تا صدور پروانههای ساختمانی در مجتمعهای بزرگ منوط باشد به اجرای این طرح که ضرورت دارد این موضوع را از معاونت شهرسازی پیگیری کنید.»
رئیس کمیته سلامت شورای اسلامی شهر تهران با اشاره به زبالهگردهای سطح شهر اظهار میدارد: «هنوز هم در سیمای شهر تهران زباله گردها دیده میشوند و چهره شهر را نازیبا کردهاند. برای این موضوع استفاده از مخازن مناسب که این معایب را نداشته باشد، ضروری است و باید در این زمینه مطالعات و تحقیقات لازم انجام شود.»
او بیان میدارد: «استفاده از پسماند امروز در انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا مورد استفاده قرار میگیرد و آیا شهرداری تهران در این خصوص طرحی را انجام داده یا سیاستی در این باره داشته است؟ و در خصوص احداث مجتمع صنفی (شهرک بازیافت) در زمین ۶۰ هکتاری در مجتمع آرادکوه چه اقدامی صورت گرفته است؟»
نجفی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «در دنیا از زباله بهعنوان طلای کثیف نامبرده میشود، اما متأسفانه همه زبالههای ما تفکیک نمیشوند و به آرادکوه منتقل و در آنجا دفن میشود. سازمان پسماند اگر تا به امروز اقدامی در این زمینه انجام نداده، حتماً باید در جهت مسئله اقتصادی این موضوع را پیگیری کند.»
زبالهگردی حاصل اجرا نشدن قانون مدیریت پسماند
عسکر جلالیان، معاون وزیر دادگستری با اشاره با اینکه زبالهگردی ناقض کرامت انسانی است، میگوید: «قانون مدیریت پسماند سالهاست عملیاتی نشده، بنابراین تلاش داریم با استفاده از اهرم مدعیالعموم، دستگاههای مسئول را به اجرای این قانون ملزم کنیم.»
او زبالهگردی را فارغ از اینکه توسط اتباع ایرانی یا غیرایرانی انجام شود، نقض صریح حق بر سلامت شهر و کرامت انسانی برشمرده و میافزاید: «وزارت دادگستری با توجه به وظایف و مأموریتهای ذاتی در حوزه حقوق بشر و حقوق شهروندی از سال ۱۴۰۲ به صورت جدی به موضوع زبالهگردی ورود کرده تا راهکارها و مسیرهای مناسب برای اجرای قانون مدیریت پسماند را مشخص و ارائه کند.»
جلالیان ادامه میدهد: «با توجه به اینکه قانون مدیریت پسماند سالهاست بهطور جدی و کامل عملیاتی نشده، دستگاهها و نهادهای متولی و ذیربط موضوع را مشخص کردیم و تلاش داریم با استفاده از اهرم مدعیالعموم، دستگاههای مسئول را به اجرای این قانون ملزم کنیم. در این رابطه با رئیس سازمان حفاظت محیطزیست به عنوان متولی قانون مدیریت پسماند، فرماندهی فراجا به عنوان ضابط دستگاه قضائی، معاون دادستان کل کشور، دادستان تهران و معاون حقوق عامه دادستان تهران، شهردار تهران همچنین شهرداران مناطق بیست و دوگانه تهران جلسات و نشستهای تخصصی و متعددی انجام شد تا قانون مدیریت پسماند از طریقی که کمترین تبعات اجتماعی را بهوجود آورد، اجرا کنیم.»
حلقه مفقوده فرهنگسازی
حمیدرضا پناهنده، فعال محیطزیست در حوزه پسماند میگوید: «مسئولان باید بگویند که نگاهشان برای نوماند نگاه درآمدزایی است یا محیطزیستی یا تلفیقی از این دو؟ من گمان میکنم هیچکدام از اینها، چراکه نوماند، همه پسماندهای خشک را جمع نمیکند پس یعنی نگاه محیطزیستی ندارد و از آنجایی که سازمان پسماند به بخش خصوصی اجازه رقابت در این بازار را نمیدهد پس نگاه درآمدزایی هم ندارد.»
وی به جذاب نبودن قیمت پسماند در نوماند اشاره میکند و اظهار میدارد: «قیمتهای تعیینشده پسماندهای خشک در نوماند یکچهارم قیمت واقعی است، این قیمت نمیتواند مخاطب زیادی را به خود جذب کند. پس مسئولان باید برای این کار مزیت ایجاد کنند.»
پناهنده در پاسخ به این سؤال که چهکار باید کرد تا نوماند موفق عمل کند؟ میگوید: «از آنجایی که این طرح توسط مدیریت پسماند انجام میشود پس باید به جای اینکه اشخاص درگیر شوند، مدیر ساختمان با سازمان پسماند سروکار داشته باشد، تا او پسماندها را جمع کند و یکباره تحویل دهد. الان در بسیاری از مجتمع و برجهای مسکونی، زبالههای خشک توسط سرایدار آنجا جمع میشود و در ازای آن درآمدی کسب میکند. حال یا این پول به سرایدار میرسد یا آن را صرف مخارج ساختمان میکنند و ساکنان پول شارژ کمتری را میپردازند. چنین کارهایی موفقتر خواهد بود، اما مسئولان آن را نادیده گرفتهاند.»
این فعال محیطزیست میافزاید: «حلقه مفقوده در فرهنگسازی و جمعآوری پسماندهای خشک که نادیده گرفته شده، سرای محلههاست. آنها نیز میتوانند پای کار بیایند و بهتر از نوماند عمل کنند، اما متأسفانه تعدادی از مدیران و مسئولان ما عادت دارند که کارهایشان را با آزمونوخطا پیش ببرند و شکست کارها را با چشم خودشان ببینند و آن وقت بساط کار را جمع کنند و بروند! این چرخه ادامه خواهد داشت تا روزی که یک مدیر کاربلد و دلسوز، پای کار بیاید و بداند اصلاً پسماند چیست؟ آن وقت برای حذف مافیای زباله برنامهریزی کند.» این فعال محیطزیستی در پایان تأکید میکند: «توصیه من به مدیران سازمان پسماند این است که از افراد کارشناس و کاربلد کمک بگیرند. از طرفی باید قوانینی تعیین شود تا هر کسی که پسماند تولید میکند، مسئولیت کارش را بپذیرد و در عین بازدارندگی، مشوقهایی را هم برای جمعآوری پسماند خشک قرار دهند. همه اینها یک همت جمعی میخواهد که امیدواریم یک روز شاهدش باشیم.»