نگاهی به فیلم «رد پای ببر»
رد پای دشمنی با اسلام در تولیدات مشترک غرب با شرق
فاطمه قاسمآبادی
تقریبا یک دهه میشود که شبکه نتفلیکس، ساخت محصولات مشترک تصویری را بین کشورهای غربی و شرقی جا انداخته است. تا پیش از آن، معمولا تنها فیلمهای هنری خاص، با سرمایهگذاری غربیها در کشورهای شرقی ساخته میشدند ولی بعد از ورود شبکه پرطرفدار نتفلیکس به این عرصه، انبوهی از ساختههای مشترک تولید شدند. در این ساختهها بازیگران و گروه تولید فیلم، مانند کارگردان، نویسندگان و... از کشور مورد نظر انتخاب میشدند ولی جهت داستان و تفکر قالب بر آن، از مفاهیم غربی الگو میگرفت و در عوض تهیهکنندگان غربی و متحدانشان، هزینه ساخت فیلم یا سریال مورد نظر را تامین میکردند. در حال حاضر، بدون پادرمیانی نتفلیکس هم شاهد ساخت چنین آثاری هستیم و ساخت این محصولات مشترک، مخصوصا در برخی کشورهای مسلمان شرقی، با تهیه کنندگان غربی، ادامه پیدا کرده است.
فیلم «رد پای ببر» به کارگردانی و نویسندگی «آماندا نل یو» محصول مشترک سال 2023 کشور مالزی، تایوان، آلمان و فرانسه است. این فیلم اولین بار در فستیوال کن به نمایش درآمد.
داستان دختر سرکش
داستان فیلم رد پای ببر، در مورد دختر نوجوان 11 ساله مالزیایی، به نام «زفان» است.
زفان در محیط یک شهر کوچک و مذهبی زندگی میکند ولی خودش اعتقادات مذهبی چندانی ندارد! او که به سن بلوغ رسیده است، کمکم علائمی در وجود خودش حس میکند که مثلا باید علائم بلوغ باشد ولی در واقع او در حال تبدیل شدن به یک ببر درنده است!
دوستان و همکلاسیهای او که از تغییر رفتار و ظاهر او تعجب کردهاند، بعد از مدتی از اطراف زفان پراکنده میشوند و زفان با وجود تغییرات عجیب و غریبش تنها میماند. او حالا باید راهی برای ادامه زندگیاش با این تفاوتی که با بقیه دختران هم سن و سالش دارد پیدا کند....
فرهنگستیزی برای نابودی پوشش اسلامی
در فیلم «رد پای ببر»، فیلم با سکانسی در توالت مدرسه دخترانه شروع میشود و در آن زفان شخصیت اصلی، با آهنگی تند و پر سر و صدا در حالی که دوستش دارد از او فیلم میگیرد، میرقصد و روسری و لباسش را در میآورد... این تیپ ورود به ماجرا از همان ابتدا نگاه سازنده را به دنیای یک دختر نوجوان مالزیایی نشان میدهد.
سازنده در ادامه، شخصیت زفان را دختری سرکش معرفی میکند که با وجود به دنیا آمدن در محیط و خانوادهای مذهبی، انگار از فضا و یک شبه، وارد این خانواده شده است، چرا که این دختر هیچ تاثیری از محیطی که در آن زندگی میکند، نگرفته است!
برای مثال زفان در مدرسهای مذهبی درس میخواند و دوستانش همه از خانوادههای محجبه و مذهبی هستند و خودش هم در خانهای زندگی میکند که مادر در آن حجاب دارد و به یکسری اعتقادات باور دارد ولی او با این وجود، به راحتی مسیر مدرسه تا خانه را با مینی ژوپ و بدون روسری طی میکند و اعتراض خاصی هم از کسی نمیبیند و تنها در یک سکانس مادر زفان با او درگیر میشود و بعد هم بحث کامل تمام میشود، گویی که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است!
سازنده در «رد پای ببر»، انگار خودش هم مانند شخصیت تخیلی که خلق کرده، از فضا آمده است چرا که طوری داستان را نوشته گویی نمیداند در محیطهای مذهبی که شامل محله و مدرسه و... میشود، به هیچ وجه با هنجارهای اینچنینی راحت برخورد نمیشود و از طرف دیگر، هرگز چنین دختری با چنین برخوردهایی، نمیتواند تنها حاصل زندگی و ارتباط با محیط کوچکی مثل محیط شهر موجود در این فیلم باشد.
اگر بخواهیم بهتر بگوییم، در صورتی شخصیت زفان میتواند برای مخاطبینش باورپذیر باشد که این دختر، جسارت چنین رفتارهایی را از محیط سومی گرفته باشد که این محیط سوم نمیتواند به فضای مجازی محدود شود و حتما باید در زندگی این دختر یا یک الگوی زنده یا محیط دیگری باشد که او از طریق ارتباط با آن، جسارت بروز این رفتارها را پیدا کرده باشد.
ولی زفان طبق فیلمنامه، تنها در همین محیط کوچک و با قوانین مشخص رفت و آمد دارد و همین مطلب شخصیت او را غیرقابل باور میکند.
از طرف دیگر چیزی به عنوان حجب و حیا که ریشه در فطرت انسان دارد، اصلا در وجود این شخصیت نیست و رفتارهای او حتی دست دختران نوجوان بیقید و بند فیلمهای آمریکایی را هم از پشت میبندد!
سازنده در «رد پای ببر»، در نماهای باز و بسته سعی کرده بیبند و باری این شخصیت را به نمایش بگذارد و شعارهای فمینیستی کلیشهای را با خط داستانی این فیلم در مورد شخصیت زفان تکمیل کند و در نهایت با تبدیل خیالی زفان به ببری غیر قابل کنترل! در دوران بلوغ، مثلا میخواهد اعتراض او را به قوانین دست و پاگیر اطرافش نشان بدهد.
بیخانواده، بیهویت
یکی از مسائلی که در فیلم «رد پای ببر» به شدت رویش مانور داده شده، نشان دادن خانواده مسلمان بیتفاوت است.
در این فیلم، شخصیت زفان پدری دارد که هیچ اهمیتی به رفتارها و کارهای نامتعارف زفان نمیدهد و وقتی میبیند که زفان با لباس نامناسب و بدون روسری به خانه برگشته، حتی سرش را هم از گوشیاش بالا نمیآورد تا حرفی بزند! این شکل شخصیتپردازی برای مرد مسلمان که در محیطی مذهبی زندگی میکند و فرزندش را برای درس خواندن به مدرسهای مذهبی برده است، به شدت عجیب و نچسب است.
در فیلم مخاطبین میبینند که هیچ کدام از همسایهها و حتی معلمان و مدیر زفان کاری به کار او ندارند و در نهایت اگر رفتارهای بیسر و ته او از حدش تجاوز کند، به او اعتراض کوچکی میکنند!
با توجه به این نوع داستانپردازی، کاملا مشخص است که آماندا نل یو به عنوان سازنده مالزیایی فیلم، یا هیچ وقت در یک محیط با مردم مذهبی و مسلمان نبوده است و یا از قصد و با نیت قبلی چنین تصویر بیسر و تهی از چنین محیطی را به مخاطبینش ارائه میدهد.
با کمک محصولات تولید مشترک
در فیلم «رد پای ببر»، مخاطبین میبینند که سازنده سعی کرده در این فیلم، مانند دیگر آثار درجه سه که تقلیدی از آثار هالیوودی در ژانر ترسناک و روانشناختی هستند،عمل کند ولی نتیجه خیلی بیسر و تهتر از آن است که بشود در موردش بحث و نقد کرد!
در «رد پای ببر»، مخاطبین به سبک فیلمهای نوجوان پسند آمریکایی، دخترانی را میبینند که در یک محیط کوچک و مدرسهای اسلامی، مانند دبیرستانهای آمریکایی، برای یکدیگر قلدری میکنند و مدیر و ناظم هم هیچ اطلاعی در مورد این میزان از بینظمی در مدرسه شان، که به گفته مدیر به قدری نمونه است که از کشور چین هم دانشآموز دارد، ندارند!
سازنده مثلا خواسته با نماد و المان، فضای خفقان آور اسلامی را برای یک دختر نوجوان به تصویر بکشد و ریشه تمام مشکلات این نوجوان را در اعتقادات محیط زندگیاش نشان بدهد.
سالهاست کههالیوود با نگاه منفی به مسلمانان فیلم و سریال ساخته است ولی حالا این سؤال پیش میآید که چرا باید کشورهای غربی، در ساخت فیلمی سرمایهگذاری کنند که در کشوری مانند مالزی که در آن حکومت اسلامی نیست، ضد اسلام و فرهنگ اسلامی باشد؟
پاسخ مشخص است، درست است که در بیشتر کشورهای اسلامی حکومتها با قوانین نصفه نیمه اسلامی و بعضا غربی اداره میشوند ولی تفکرات عام مردم در این کشورها به اسلام و دین وابسته است و غربگراها با وجود سیل تبلیغات در سالهای پشت سر هم، هنوز موفق نشدهاند این علاقه را در ذهن مردم کمرنگ کنند.
به خاطر همین دلایل هم ساخت فیلمهایی مانند «رد پای ببر»، با وجود کیفیت پایین ساخت، کارکرد دارد، چرا که مبارزه بین تفکرات استعمارگر غربی و تفکرات اسلامی، روز به روز جدیتر میشود و در حال حاضر هم وارد مرحله جدیدی شده است که طرف غربی در آن سعی دارد، با استفاده از نفوذ در نسل جوان، این میل و علاقه به دین را تا جایی که میتواند مضر و دست و پاگیر به تصویر بکشد.