اوس قربون نترس! (گفت و شنود)
گفت: آمریکا و متحدانش برای منصرف کردن ایران از پاسخ سنگین و پشیمانکننده به جنایت رژیم صهیونیستی، بدجوری به تقلا افتادهاند!
گفتم: خُب باید هم نگران باشند، چون میدانند بعد از حمله
رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در سوریه، مجازات سختی در انتظار آنها خواهد بود.
گفت: آمریکا و انگلیس ضمن آنکه برای انصراف ایران از حمله متقابل واسطه میتراشند و پیغام میفرستند، در مواردی هم اعلام میکنند که اسرائیل را در مقابل ایران تنها نخواهند گذاشت!
گفتم: اوس قربون، مامور قفس پلنگ باغ وحش ناصرالدین شاه، جیره حیوان را بالا کشیده و پلنگ مرده بود. روزی خبر دادند که شاه قصد بازدید از باغ وحش را دارد. اوس قربون که حسابی خودش را باخته بود، هنگام بازدید شاه درون پوست پلنگ رفته و جست و خیز میکرد و دُم تکان میداد که ناگاه شاه گفت قصد دارد جنگ پلنگ و شیر را مشاهده کند! ملازمان رکاب، شیر را وارد قفس پلنگ کردند و اوس قربون از وحشت خودش را خیس کرد! اما، در همان حال متوجه صدای ضعیفی شد که از دهان شیر خارج میشد و یواشکی
میگفت؛ اوس قربون! نترس، من هم اوس شعبونم!