راهکارهای مدیریت اقتصادی در خانواده-بخش نخست
همراهی اعضای خانواده برای تدبیر در اقتصاد خانوار
امیرحسین بسطامی
کسب درآمد حلال و مدیریت هزینهها دو گزاره اساسی اقتصاد خانواده است. در متون اسلامی بهویژه در مباحث اخلاقی - عرفانی موضوعی به نام زُهد بیان شده است که متأسفانه تعبیر نادرست برخی از افراد آن را مترادف ترک دنیا و بسنده کردن به امور ناچیز مادّی تعریف کرده است، حال آنکه در احادیث و سیره معصومان زهد، به معنای عدم دلبستگی به دنیا و مظاهر مادی آن است یکی از مباحث کلیدی در زندگی، شناخت مبانی اقتصاد خانواده و پرهیز از افراط و تفریط در امور مالی و اقتصادی است. اقتصاد یعنی مخارج به اندازه و گاه بیش از درآمد اهمیت دارد.
اقتصاد خانواده نقش مهمی در اقتصاد ملل مختلف دارد. بخش قابلتوجهی از کسبوکارهای موجود بر پایه مدیریت یا مالکیت خانوادگی استوار است، بهطوریکه حدود نیمی از تولید ناخالص ملی از طریق این کسبوکارها تأمین میشود، اما تصور و باور اکثر ما از اقتصاد خانواده چیست؟ شیوه مدیریت اقتصادی خانوادهها امروزه بخش عمدهای از هویت آنان را تشکیل میدهد. رونق و شکوفایی اقتصادی، رشد و ترقی خانواده را در پی خواهد داشت. آنچه باعث حفظ و رونق اقتصاد خانوادهها و بهتبع آن اقتصاد کشورها میگردد، آموختن این مطلب است که چگونه با کسانی که به آنها علاقه و ارتباط عاطفی داریم، ارتباطات مالی سالم و مناسبی داشته باشیم. شاید این کار ساده به نظر برسد، اما درواقع چندان هم ساده نیست. شیوه مدیریت اقتصادی خانوادهها، امروزه بخش عمدهای از هویت آنان را تشکیل داده، رونق و شکوفایی اقتصادی، رشد و ترقی خانواده را در پی خواهد داشت؛ متأسفانه در شرایط فعلی جامعه و انصافِ کمرنگ برخی صاحبان کسبوکار، فشارهای اقتصادی را افزون کرده است. در این شرایط چه باید کرد؟ در وضعیت فعلی مدیریت هزینهها اجباری است. شاید در نگاه اول این موضوع بدیهی بوده و خیلیها بر این باور باشند که اصلاً چه نیازی هست درباره مدیریت هزینهها به گفته کارشناسان توجه شود؟ اما حقیقت این است با چند پیشنهاد افراد صاحبنظر میتوان اقتصاد خانواده را مدیریت و این مهم را به دیگر اعضای خانواده منتقل کرد و آموزش داد.
کلید سالمسازی اقتصاد خانواده
آنچه بهراستی اقتصاد خانواده را منحصربهفرد میکند، وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است، یعنی رابطهای که به طور معمول و در غیر از مباحث اقتصادی خانواده یافت نمیشود. درک این ارتباطات درونی را میتوان شاهکلید سالمسازی اقتصاد خانواده دانست. نگرش سیستمی درک روشنی از تأثیر متقابل دو سیستم فرعی خانواده و اقتصاد را بر یکدیگر و بر محیط ارائه میدهد. باید باور داشت که اقتصاد خانواده یک فعالیت جدی و رسمی است، نه تفنن و سرگرمی. این بدین معنا نیست که شما نمیتوانید یا نباید ارتباطی عاطفی با فعالیتهای مربوط اقتصاد برقرار کنید، بلکه موضوع اصلی این است که برای تأمین هزینهها، به اقتصادی حلال، سودآور و موفقیتآمیز نیاز است. مهمترین نکته در اقتصاد خانوار و مدیریت اقتصادی خانواده بیشک دستیابی به الگوی صحیح مصرف (برای مدیریت هزینهها) و برقراری سیستم درآمدی مناسب و حلال (برای مدیریت درآمد) است.
علی صدری، کارشناس ارشد اقتصاد برایمان توضیح میدهد: «مدیریت اقتصادی خانواده در شرایط عادی باید بر اساس میزان درآمدهای هر یک از اعضای خانواده و هزینهها تنظیم شود. همانطور که در خانواده، والدین باید مدیریت عاطفی، روانی و اجتماعی را اعمال کنند، در بحث هزینه کردن و ایجاد تعادل بین دخلوخرج نیز نیاز به مدیریت است. هر خانواده بنگاه اقتصادی کوچکی تلقی شده است که نیاز به مدیریت بر منابع دارد. صرفهجویی، قناعت و پرهیز از تجملگرایی و چشم و همچشمی از ملزومات اجرای مدیریت اقتصادی خانوادهها و تضمینکننده موفقیت آن است.»
تنظیم مدبرانه سبد کالای خانوار
خواهناخواه باید سبد کالایی و خرید خانواده را دقیق تنظیم کنیم تا ضرر نکنیم، مقروض نشویم و اگر ممکن بود حتی شده مقداری اندک اما حتماً پسانداز داشته باشیم. معمولاً در ذهن بیشتر ما اینطور جا افتاده که درآمد نقشی تعیینکننده در رفاه دارد، درست است اما لزوماً کامل و کافی نیست. بیشتر توضیح میدهیم؛ کارشناسان اقتصاد نقش مخارج را در مدیریت اقتصادی به همان اندازه مهم میدانند که درآمد را. اینکه هر فرد بنا به میزان درآمد خود بتواند مخارجش را مدیریت کند، مقروض نشود و پولی پسانداز کند، امتیاز اصلاً کم و کوچکی نیست. تجربههای شخصی شروع خوبی برای مدیریت هزینه خانوار بهخصوص در این روزهاست که در گپ و گفت با افراد به خصوص بانوان موفق در مدیریت اقتصاد خانواده میتوان به آن رسید.
مریم علمداری ۳۵ساله است، بانوی دهه شصتی و مادر دو فرزند دوقلو. علمداری میگوید که با استفاده از یک قانون ساده توانسته از مخارج نادرست جلوگیری کند و پسانداز مناسبی هم داشتهاند. اما شیوهاش چیست؟ او آن را به اشتراک میگذارد: «خرید اقلام با کیفیت پایین را ممنوع و خریدهای خُرد را به شدت کنترل میکنم.»
باید در این باره توضیحات بیشتری بدهد تا ماجرا بهتر روشن شود: «خوشبختانه مستأجر نیستیم، بچهها هم ۹ساله هستند. با کمک هم توانستهایم با 11 میلیون تومان حقوق همسرم مخارج زندگی را تا حدی مدیریت کنیم. موقع خرید خیلی دقت میکنم لوازم پرکاربرد را در حد استطاعت مالی باکیفیت انتخاب کنیم؛ برای مثال یک کیف دوشی و دستی خوب میخرم به جای چندتا و از همان، مادامی که سالم است استفاده میکنم، دخترها هم همین طور. سه سال قبل پوتینهای خوبی خریدیم که در نگهداری آنها هم دقت کردهایم و هنوز خوب و سالم هستند. مدلشان طوری است که همیشه مد میمانند. اگر نمونه بیکیفیت میخریدیم باید هر سال پوتین میخریدیم که نه ممکن بود نه برای محیط زیست، خوب.»
درباره مدیریت خریدهای خرد هم میگوید: «بچهها موقع خرید تنقلات دو حق انتخاب دارند: ژله، کیک و انواع بیسکویت و کوکی را خودم در خانه تهیه میکنیم. بهشدت بهصرفه و سالمتر است. اصلاً شما فکر کنید اوضاع مالی خوب باشد، اینکه بچهها هر وقت بروند مغازه انواع خوراکی را بردارند و مصرف کنند نه برای تربیت آنها خوب است نه سلامتیشان. بالاخره فردای روزگار باید خانه و زندگی خودشان را اداره کنند باید از حالا تمرین کنند و یاد بگیرند یا نه؟ عزتنفس و مناعت طبع با پول به دست نمیآید.»
راهکارهای موفقیت در اقتصاد خانواده
علی ارادویی ۲۸ساله و کارمند پتروشیمی، ساکن شیراز در زمینه مدیریت اقتصادی در خانواده به گزارشگر کیهان میگوید: «در حال پسانداز پول برای رهن خانه هستم. مخارجم را کم کردهام تا بتوانم پول جمع کنم. از حقوقی که میگیرم مبلغ کمی خرج میکنم.»
اگر بخواهیم اقتصاد خانواده خود را بر مبنای اصول دینی و علمی دوام و قوام بخشیم باید به راهکارهای زیر توجه داشته باشیم:
برنامهریزی برای آینده اقتصاد خانواده: بیشک برنامهریزی برای آینده زندگی در تمامی خانوادهها مطرح است. در بطن یک مدل سیستمی اقتصاد خانواده، خانواده و اقتصاد آن را نمیتوان از هم مجزا کرد؛ بنابراین زمانی که برای هر یک از آنها برنامهریزی میکنیم، ناگزیریم دیگری را نیز مدنظر قرار دهیم. توجه به نیازهای آتی خانواده و همچنین شناخت فرصتها و تهدیدهای اقتصاد خانواده در این راستا اهمیت دارد. این کار برای تمام اعضای خانواده مفید خواهد بود. میتوان جلسات خانوادگی را روی این موارد متمرکز کرد.
انجام مشاورههای اقتصادی: بعضاً خانوادهها در مدیریت اقتصادی خود از توان لازم برخوردار نیستند و یا این که با مسائل و مشکلاتی مواجه میشوند که به تنهائی از عهده آنان برنمیآیند. امروزه منابع و مراجع بسیاری با موضوع اقتصاد خانواده وجود دارد. برگ برنده، شناخت مرجع شایسته و مراجعه به آن و کسب مشاوره صحیح است. از منابع بالقوه اطلاعات و مشاوره میتوان به موارد زیر اشاره کرد: دوستان و آشنایان، اقوام، اعضای خانواده، همکاران شغلی و...
افزایش سطح دانش اقتصادی خانواده: ابتدائیترین مرجع برای افزایش سطح دانش و آگاهی و بهروز ماندن، کتابها و نشریات است. ارائه آموزشهای لازم به فرزندان و ارتقا سطح عمومی دانش اقتصادی خانواده میتواند زمینه خوبی برای تصمیمگیریهای صحیح اقتصادی باشد.
روحیه همکاری بین اعضای خانواده: تعامل مناسب بین اعضای خانواده و همچنین اولویتبندی نیازهای اقتصادی سبب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده میگردد.
توجه به آموزههای دینی: ترویج مسائل اقتصاد اسلامی و دینی در خانواده و پرهیز از روحیه اسراف و تبذیر میتواند اقتصاد خانواده را قَوام ببخشد.
پرداخت خمس و زکات و وجوهات شرعی: یکی از مهمترین آسیبهای اقتصاد خانواده غافل شدن از این دو واجب دینی است. بیشک در دین مبین اسلام برکاتی در قالب رعایت این دو مهم برای خانوارها وجود دارد.
جایگاه فرزندان در اقتصاد خانواده
نقش کودکان و فرزندان به عنوان یکی از مصرفکنندگان عمده در خانودهها از یکسو و همچنین جایگاه آنان در آتیه اقتصاد خانوادهها از سوی دیگر لزوم توجه به آموزش صحیح و هدایت آنان را ایجاب مینماید. با رهبری صحیح و بجا در اقتصاد خانواده، خصوصیات جمعگرایی، صداقت، دلسوزی، صرفهجویی، مسئولیتپذیری و دیگر خصوصیات مثبت رشد و پرورش مییابد.
الهه مهری، مشاور نوجوانان میگوید: «شما میتوانید با راهنمایی فرزندان، استعداد فرزندان را به سمت کسب درآمد سوق دهید تا بتوانند با انجام فعالیتهای اقتصادی بخشی از بارِ اقتصادی خانواده را کاهش داده و نیازهای مالی خودشان را رفع نمایند. درصورتیکه مشکلات اقتصادی زیادی دارید نباید اجازه دهید فرزندان تا سن جوانی مصرفکننده باقی بمانند و با آموزش صحیح، مسیر حرکت آنها را به سمت کمک به اقتصاد خانواده و افزایش تجربه و کشف استعدادهای کاری هدایت کنید. آموزش جمعگرایی، صداقت، دلسوزی، صرفهجویی و مسئولیتپذیری باعث میشود که فرزندان شما مشکلات، کمبودها و محدودیتهای اقتصادی خانواده را بشناسند و با اصلاح رفتار خود با واقعیت توان مالی خانواده روبهرو شوند و به دنبال روشهایی برای افزایش منابع مالی خانواده بروند.»
بایدهای شناختی فرزندان از اقتصاد خانواده
همانطور که ذکر شد هدایت فرزندان در مسیر شناخت مسائل، مشکلات، کمبودها و محدودیتهای اقتصادی خانوادهها میتواند در اصلاح رفتار مالی و همچنین واقعیتنگری آنان نقش مهمی ایفا نماید. در این راستا مبانی شناختی زیر بهعنوان مسائل اساسی اقتصاد خانواده در ارتباط با فرزندان نقل میگردد:
محل کار والدین: بچهها باید از محل کار والدین، حرفه آنان و سختیهای شغلشان آگاهی داشته باشند.
همکاران: بهتر است والدین فرزندان خود را با برخی از همکارانشان آشنا کنند.
اهمیت خانهداری: بچهها باید اهمیت وظایف، کار و زحمات خانهداری را بدانند و به آن احترام بگذارند. بچهها باید بدانند که کارهای خانه بهزحمت و تلاش فراوان نیاز دارد.
احتیاجات عمومی و مشترک: فرزندان باید احتیاجات عمومی و مشترک خانواده مانند فرش، رادیو، تلویزیون، کتاب و را تشخیص داده و یاد بگیرند از بعضی نیازهای خود جهت رفع نیازهای دیگر اعضای خانواده صرفنظر نمایند.
بودجه خانواده: بهتر است بچهها با بودجه خانواده آشنا باشند و از مقدار حقوق و یا دستمزد والدین خودآگاهی یابند.
پرهیز از غرور در هنگام رفاه: نباید به بچهها اجازه داد که اگر وضع مالی خانواده رضایتبخش است خود ببالند. در خانوادههایی که از رفاه نسبی بیشتری برخوردارند، بهتر است پولها صرف نیازهای عمومی خانواده بشود. بهعنوان مثال خرید کتاب بهتر از خریدن لباس اضافی است.
روحیه تلاش و کوشش: فرزندان باید بدانند که انسانها در سایه تلاش و کوشش بیشتر برای معاش حلال و بهبود زندگی احساس غرور میکنند تا در پول اضافی و ثروتی که بدون دردسر بهدست آمده است.
صبر در تنگدستی: در هنگام تنگدستی خانواده باید روحیه صبر، بردباری و تلاش در راه آیندهای بهتر، گذشت و مساعدت را تبلیغ و پرورش داد. والدین هرگز نباید در مقابل بچهها از وضع زندگی خود بنالند و یا شکایت کنند. برعکس آنها باید خود را خوشبخت نشان بدهند و برای بهبود معیشت خانواده تلاش کنند و روزهای بهتری را برای خود و خانواده آرزو نمایند.
پسانداز کردن: لازم است از درآمد خانواده مبلغی برای روزهای مهم و حساس پسانداز شود.
مصرف عاقلانه: فرزندان باید بیاموزند که از وسایل زندگی به طور عاقلانهای استفاده نمایند و نسبت به وسایل مشترک و عمومی خانواده دلسوزی لازم را از خود نشان بدهند.
ملاحظهکاری در استفاده از وسایل: ملاحظهکاری جنبه خاص دلسوزی است. دلسوزی بیشتر در افکار و تصورات انسانها تجلی مییابد؛ اما ملاحظهکاری در عادات ظاهر میشود. بچهها باید قادر باشند و یاد بگیرند بدون اینکه لوازم و وسایل خانه را کثیف کنند یا بشکنند، از آنها استفاده نمایند.
افزایش حس مسئولیتپذیری کودکان: نباید بچهها را برای خراب کردن یا از بین بردن سهوی وسایل خود و خانواده، مجازات یا تهدید کرد. بچهها باید از بیاحتیاطیشان، خودشان شخصا احساس تأسف و مسئولیت کنند.