روایت صدثانیهای
کسب اجازه
ابوالقاسم محمدزاده
مهرداد 16 ساله بود که برای کسب اجازه به خانه آمد. دل ماندن نداشت. پاهایش او را به سمت جبهه میکشاند. مادرش گفت: «بمان» و ماند تا دل مادرش را بهدست آورد.
بیست و یکم اردیبهشت سال 1361مادرش اجازه داد و رفت. رفت که رفته باشد.
نگاهش بوی رفتن میداد و به دل مادر برات شده بود که آخرین دیدار اوست.
سالها گذشت. دلتنگیهای مادر تمام نشد. همه جا را برای پیدا کردن مهردادش گشت. اما نبود که نبود.
جمعی خود را کنار نهر خین رساندند. کانالها، معبرها، سیمهای خاردار، همه بوی روزهای وصل را میداد و با هم بودن و معبر پر از مین، شب و روز عملیات را از مقابل چشمشان رژه میبرد.
پیشانیبند یا زهرا (س) مهرداد که وسطش را نشانی رفته بودند خودنمایی میکرد. انتظار هشتساله مادر پایان یافت و حالا دیگر دلتنگیهایش را مادر به بهشت زهرا میبرد تا کنار قبر شهیدش آرام گیرد.
موضوع: شهید مهرداد سیستانی