اخبار ویژه
دیروز آدرس دروغ به مردم دادندامروز طلبکاری میکنند
عضو ستاد تبلیغاتی مدعیان اصلاحات در انتخابات سال 1392 و 1396 میگوید: دولت رئیسی موفق نشده رضایت اقتصادی ایجاد کند.
مرتضی افقه در گفتوگو با روزنامه آرمان گفت: از همان ابتدا مشخص بود که بسیاری از شعارهایی که آقای رئیسی و دیگر اعضای کابینه مطرح میکنند، قابل تحقق نیست. توان و ظرفیت ساختار حاکم بر اقتصاد کشور چنین اجازهای به دولت نمیداد و این نکته به خوبی مشهود بود که این وعدهها بیشتر جنبه تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. این نکته را نیز باید در نظر بگیریم که شرایط انتخابات نیز به شکلی بود که آقای رئیسی رقیب جدی در مقابل خود نمیدید و به همین دلیل نیاز به دادن وعدههای بزرگ و آرمانی برای پیروزی در انتخابات نداشت. با این وجود این اتفاق رخ داد و آقای رئیسی وعدههایی در انتخابات دادند که تا به امروز قابل تحقق نبوده است. پس از ایشان مدیرانی در دولت بهکار گرفته شدهاند که شعارهایی میدادند که یا از روی ناآگاهی و عدم شناخت وضعیت اقتصادی کشور داشت یا اینکه بیشتر جنبه تبلیغی به خود گرفته بود. به هر حال آقای رئیسی سابقه اجرائی در سطح کلان را نداشت و به همین دلیل از ناکارآمدیهای ساختاری اجرائی کشور اطلاع نداشت. به همین دلیل وعدههایی که در انتخابات دادند بدون توجه به این موضوع بود که ابزاری که قرار است این وعدهها را عملی کند با چالشهایی جدی ساختاری و ناکارآمدی مواجه خواهد بود.
افقه در پاسخ این سؤال که مهمترین دلیل عملینشدن چنین وعدههایی چه بود؟ آقای رئیسی در ابتدائی که مدیریت اجرائی کشور را به دست گرفتند عنوان کردند که وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم را به برجام گره نخواهند زد. این در حالی بود که دولت تلاش زیادی کرد که برجام در نهایت به نتیجه برسد که تاکنون این اتفاق رخ نداده است. نکته مهم در این زمینه این است که اگر تحریمها نیز برداشته شود تیم اقتصادی موجود در دولت از توانایی کافی برای مدیریت وضعیت اقتصادی برخوردار نیست و نمیتواند شرایط اقتصادی را بهبود ببخشد.
نکته دیگر اینکه ریشه مشکلات اقتصادی فراتر از دستگاه اجرائی است و به همین دلیل سایر نهادها نیز باید برای ساماندهی به وضعیت اقتصادی کشور به دولت کمک کنند. اقدامی که رئیسجمهور میتواند برای بهبود شرایط انجام بدهد این است که برخی مدیران ناکارآمد را از دولت کنار بگذارد و به جای آنها افراد توانمند بهکار بگیرد. از طرف دیگر تیم اقتصادی هنوز برخی واقعیتهای اجتماعی را به خوبی درک نکرده است. شناخت این واقعیتها و حرکت در مسیری که این واقعیتها نشان میدهد تا حدود زیادی میتواند شرایط را تغییر بدهد. وی گفت: تا به امروز نیز در سیاستهای اقتصادی دولت سردرگمی وجود داشت. به عنوان مثال در زمینه حذف ارز ترجیحی4200 تومانی بین اعضای تیم اقتصادی دولت اختلافنظر وجود داشت. از سوی دیگر بین دولت و مجلس نیز در این زمینه اختلافنظر وجود داشت و به همین دلیل این تصمیم با فراز و نشیبهای زیادی همراه شد تا در نهایت عملی شد. این اختلافنظرها نیز تا مدتها تولیدکننده و مصرفکننده را سردرگم کرد. یکی از اشتباهات بارز اقتصادی دولت، تبعیت از سیاستهای لیبرالی از جراحی یا اصلاحات اقتصادی بود که دولت آن را مطرح کرد. کسانی که امروز از سیاستهای لیبرالی در اقتصاد کشور استفاده کردند که در سه دهه گذشته همواره به آقای هاشمی و روحانی این انتقاد را وارد میکردند که چرا از سیاستهای لیبرالی استفاده میکنند. در نهایت نیز همان مشکلاتی برای مردم ایجاد شد که در دولتهای گذشته برای مردم ایجاد شده بود.
درباره این اظهارات گفتنی است که اولا آقای افقه کارشناس بیطرفی نیست بلکه قبلا در دو سال 92 و سال 96، خود را خرج ستاد تبلیغاتی و انتخاباتی آقای روحانی کرده است. او از امضاکنندگان نامههای 163 نفره و 50 نفری در حمایت از روحانی بود و بنابراین، شریک فجایع اقتصادی بیسابقهای است که در دولت 8ساله روحانی از جمله ثبت رکوردهای 700 تا 1000درصدی تورم در برخی اقلام رقم خورد اما حامیانش با رندی و بیصداقتی، نتایج خسارتبار آن سیاستهای غلط را گردن دولت فعلی میاندازند و طلبکاری میکنند.
ثانیا دولت رئیسی بدون برجام و لغو تحریمها توانست 150میلیون دُز واکسن برای مهار قتلعام کرونا (روزانه 700 نفر) وارد کند و کشور را از این قتلعام دستهجمعی نجات دهد و همچنین صادرات زیر سیصدهزار بشکهای نفت را به بالای یکونیم میلیون بشکه برساند.
ثالثا سیاستهای غلطی مانند حراج رانتی ارز 4200 تومانی میراث دولت روحانی بود و عجیب این که برخی حامیان وی بعدها به طعنه نوشتند دو پوست موز زیر پای دولت رئیسی است، حذف یا ادامه ارز 4200 تومانی. به بیان دیگر، خود آنها میدانستند دولت روحانی چه تله دوگانهای برای دولت بعدی به ارث گذاشته و چگونه خزانه ارزی و ریالی را خالی کرده و در همان سال 1400، کسری بودجه 480هزار میلیارد تومانی را به یادگار گذاشته است. همان حامیان دولت روحانی پیشبینی و پیشگوییشان این بود که دولت رئیسی در آغاز سال 1401 با تورم سهرقمی (بالای صددرصد) دست به گریبان شود و هیچ احتمال نمیدادند که دولت رئیسی بتواند تورم 60درصدی را به 44درصد کاهش دهد. با وجود این واقعیتهای تلخ، همانها سیاستهای لیبرالی را به رخ میکشند که خود در دامن دولت و مردم گذاشتهاند.
رابعا آقای افقه در حالی سنگ روحانی را به سینه زده و رئیسی را فاقد سابقه اجرائی میداند که از برخی نتایج عملکرد دولت روحانی به عنوان ارثیه شوم دولت وی باخبر است؛ از جمله: 6 برابر شدن نقدینگی که از عوامل اصلی تورم است، شکستن رکورد تورم، 6 تا 9 برابر شدن قیمت مسکن و خودرو و سکه و ارز و بسیاری از اقلام دیگر، افزایش ضریبجینی (شکاف طبقاتی) از رقم کاهشیشده 365 در سال 92 به رقم 409 در سال 97، نابودی 18میلیارد دلار و 60 تن طلا از ذخایر استراتژیک، و واگذاری پرفساد بسیاری از شرکتها و کارخانههای دولتی، کسری بودجه 480هزار میلیارد تومانی، بدهی انباشته 1500هزار میلیارد تومانی، و سررسید اصل و سود اوراق به میزان 532هزار میلیارد تومان. در مقابل، دولت رئیسی موفق شد حجم بزرگی از بدهیها و تعهدات را تسویه کند، از جمله: تسویه 270هزار میلیارد تومان بدهی اصل و سود اوراق، تسویه 100هزار میلیارد تومان بدهی به صندوقهای بازنشستگی، اختصاص 40هزار میلیارد برای رتبهبندی معلمان و 54هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی.
روحانی شانس آورد رد صلاحیت شد هزینه رای نیاوردنش بیشتر بود
رد صلاحیت آقای روحانی در انتخابات مجلس خبرگان، موجب ضد و نقیضگویی حامیان سابق وی شده است. از جمله روزنامه آفتاب یزد دیروز در حالی مدعی 24میلیون رای داشتن روحانی شد که یک روز قبل تاکید کرده بود روحانی اگر تایید میشد رای نمیآورد و به نفعش شد که رد صلاحیت شد!
آفتاب یزد دیروز نوشت: «از رد صلاحیت روحانی عدهای خشنود شدند و عدهای ناراحت اما گروه سومی هستند که از رد صلاحیت رئیسجمهور سابق ناامید شدند. آنها که خشنود شدند کینه از او داشتند چون هشت سال خون به جگرشان کرده بود. آنها هم که ناراحت شدند بیشتر بابت منافع خودشان است زیرا روحانی را به سان پل و فرصتی میبینند که اگر به موقعیتی برسد آنان نیز ذینفع هستند ولی جنس ناامیدی اینگونه است که در عین بیتفاوتی نسبت به موضوع، دلتان به درد میآید که چرا و چطور ممکن است کسی در همین مجلس خبرگان کرسی دارد و 8 سال رئیسجمهور بوده و ایضا 32میلیون به وی رای دادهاند، صلاحیت حضور ندارد. اینها یأس و ناامیدی ایجاد میکند».
پاسخ این پرسش، در گزارش روز قبل آفتاب یزد و اذعان به سقوط پایگاه اجتماعی او قید شده. این روزنامه در گزارش مفصلی با عنوان «شورای نگهبان به داد حسن روحانی رسید»، نوشته بود: «لابد تیتر انتخابی به مذاق خیلی از هواداران حسن روحانی چندان خوش نیاید اما بر این باوریم، رد صلاحیت حسن روحانی از سوی شورای نگهبان، لطفی بود که شامل حال حسن روحانی شد.
اولاً رد صلاحیت در انتخابات مجلس خبرگان با رد صلاحیت در انتخابات ریاستجمهوری و مجلس، تفاوتهایی دارد. ثانیاً بارها اعلام شده، تأیید
و رد صلاحیتهای قبلی در بررسیهای بعدی تأثیری ندارد. ثالثاً عضویت چندین دورهای در مجلس خبرگان نیز تضمینی برای تایید صلاحیت نیست. رابعاً کسی منکر جایگاه سیاسی- امنیتی روحانی و همچنین خدمات او به انقلاب نیست اما خدمات و رد صلاحیتها را در یک مجموعه قرار دادن به عنوان دلیلی برای تایید صلاحیت ضمن آن که رنگ و بوی گروکشی میدهد این موضوع که در کنار خدمات شاید خطاهایی نیز صورت پذیرفته را منتفی نمیکند (مرحوم هاشمی رفسنجانی در گفتوگویی صمیمانه با دانشجویان در زمان حیات خود در پاسخ به این پرسش که آیا خیانت کردهاید؟ گفت: «خیانت قطعاً نه اما حتماً خطاهایی داشتهام!)»
آفتاب یزد در ادامه افزوده بود: شورای نگهبان به داد حسن روحانی رسید! در فقره اخیر یعنی؛ رد صلاحیت روحانی از سوی شورای نگهبان، سخت معتقدیم این رد صلاحیت برای حسن روحانی، سراسر لطف بود. برخی، در نقد این رد صلاحیت نوشتهاند: «هزینه سنگینی برای نظام دارد» که در پاسخ باید گفت: اول این که؛ نظام (تقریباً هیچ نظامی در دنیا) قطعاً قائم به فرد نیست، دو دیگر این که؛ تایید صلاحیت میشد و رای لازم را کسب نمیکرد هزینهسازتر بود، یا رد صلاحیت شدن از سوی شورای نگهبان!؟
نظرات موافق و مخالف بسیاری را مطالعه کردیم. هشت سال حسن روحانی نیز پیش چشممان است. نه حسن روحانی آن رئیسجمهور خارقالعادهای بود که برخی تلاش میکنند به رخ بکشند و نه اساساً حسن روحانی در هشتساله ریاستجمهوری، مدیریت آنچنانی داشته که نبود او را یک خسران نگرانکننده به شمار آوریم هرچند معتقدیم او در چینش کابینه از نخبگانی کاربلد بهره برد که دولت سیزدهم در انتخاب کابینه به این مهم چندان توجهی نشان نداد.
در کنار برخی سوءتدبیرها، ناپاسخگوییها، عزل و نصبها، دخالتها و انتقادها را برنتافتنها و منهای برجام که عمری کوتاه داشت و عملاً به بار ننشسته، خشکید و همچنان معتقدیم اگر بسیاری از اتفاقات از جمله بدعهدی ترامپ نبود برجام میتوانست بسیاری از مشکلات قبلی و فعلی کشورمان را حل کند، با نیمنگاهی به کارنامه دولت حسن روحانی، باید دوران هشتساله او را من حیثالمجموع، ناموفق دانست، حال اینکه، چون دولت سیزدهم تا به اینجا کارنامه موفقی نداشته، دلیل بر قوت و قدرت دولت و رئیس دولت قبل نیست که برخی اینگونه بر سر و سینه میکوبند و یا بالا بودن تورم در دولت فعلی، پیچیده شدن معضلات معیشتی و اقتصادی در دولت سیزدهم، سختتر شدن مالیات ستانی در دولت سیدابراهیم رئیسی و... به منزله صفر بودن تورم یا گل و بلبل بودن وضعیت معیشتی و نیز معاف بودن همه از مالیاتدهی نیست. شاید بهتر باشد سادهتر به موضوع نگاه کنیم و آن اینکه؛ شخصی (که دست بر قضا هشتسال رئیسجمهور بوده و چندین دوره نیز عضو مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی) در انتخابات مجلس خبرگان رهبری ثبتنام کرده و موفق نشده تا از فیلترهای شورای نگهبان عبور کند دلیل را به قول حسین شریعتمداری، فرد ردصلاحیتشده میتواند از شورای نگهبان بپرسد و اعلان عمومی کند!