kayhan.ir

کد خبر: ۲۶۷۶۶۲
تاریخ انتشار : ۰۳ تير ۱۴۰۲ - ۱۹:۳۰

راه‌های نجـات از کمیـن شـیاطین

 
 
علی پوریا
از نظر آموزه‌های قرآن، شیاطین جنی و انسی در کمین انسان‌ها به‌ویژه مومنان هستند. بسیاری از مومنان با آنکه به آفریده‌هایی چون جنیان باور دارند، ولی به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی اصلا آنان وجود ندارند. با آنکه خدا از نامرئی بودن و شیطنت برخی از جنیان در زندگی انسان‌ها تا سقوط در دوزخ سخن به میان آورده، اما عده‌ای این سخنان را توهم دانسته‌اند.
شیطان سوگند خورده تا برای گمراهی فرزندان آدم(ع) از همه ابزارها و شیوه‌ها بهره گیرد و نگذارد تا آنان به مقام خلافت الهی دست یابند که اسباب آن برای آنان در کرامت ذاتی فراهم آمده است. بنابراین، ابلیس شیطانی و دیگر شیاطین جنی در کمین انسان‌ها و مومنان می‌نشینند تا آنان را از عبودیت خدا به عبادت و عبودیت هواهای نفسانی و شیاطین درآورند و در دوزخ ‌اندازند.
در نوشتار حاضر موضوع کمین شیاطین جنی علیه انسان به هدف گمراه‌سازی او و راه‌های رهایی از آن تبیین شده است.
***
حملات غافلگیرانه شیطان
کمین از ریشه «کمن»، به معنای پنهان و نهان است. وقتی از کمین کردن سخن به میان می‌آید، مراد مخفی و نهان شدن در مکانی برای حمله کردن ناگهانی و سریع است تا طرف مقابل فرصت واکنشی نداشته باشد.
در فرهنگ فارسی وقتی از کمین سخن به میان می‌آید، منظور به انتظار نشستن برای به دست آوردن فرصت مناسب برای حمله ناگهانی و غافلگیرانه است. محل کمین را کمینگاه می‌گویند.(فرهنگ بزرگ سخن، ج 6، ص 5943)
در فرهنگ قرآنی، از واژه «رصد» به معنای کمین‌کننده(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 355؛ جن، آیه 9) و مشتقات آن چون «مرصاد»(نباء، آیه 21؛ فجر، آیه 14) و «مرصد»(توبه، آیه 5) برای بیان همین معنا استفاده شده است. البته برخی از جملات در آیات قرآن بیانگر همین مفهوم است که می‌توان به آیات 16 و 17 سوره اعراف درباره کمین ابلیس برای گمراهی انسان ‌اشاره کرد.
براساس تعالیم قرآن، دشمنان انسان و مومنان همواره در کمین هستند تا فرصتی برای ضربه پیدا کنند. خدا بصراحت بیان می‌کند که کمین کردن شیوه‌ای جنگی است که همگان از مسلمان و غیر مسلمان از آن بهره می‌گیرند. مومنان باید نه تنها آمادگی برای دفاع داشته باشند، بلکه با کمین نشستن و ضربه زدن ناگهانی و غافلگیرانه اجازه ندهند تا دشمن جنگ‌افروز به مقاصد خویش برسد. از این رو خدا برای ایجاد فشار و ضربه زدن به دشمن جنگ‌افروز می‌فرماید: اقعدوا لهم کل مرصد؛ برای آن در هر کمینگاهی به کمین بنشینید.(توبه، آیه 5)
شیطان به عنوان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دشمن انسان پس از هواهای نفسانی که «اعدی عدوک» (دشمن‌ترین دشمنان) است(تنبیه الخواطر، ورام بن ابى فراس‏، ج‏ ۱، ص ۵۹؛ بحار‌الأنوار، علامه مجلسی، ج ‏۶۷، ص ۶۴)، همواره در کمین انسان نشسته تا فرصتی برای گمراهی او بیابد و او را از صراط مستقیم الهی دور سازد.
از آنجا که جنیان و شیاطین جنی اصولا غیر قابل رویت با چشم سر هستند، انسان‌ها آنان را نمی‌بینند(اعراف، آیه 27) در حالی که آنان در میان انسان‌ها هستند و آنها را می‌بینند. آنان اطراف ما طواف می‌کنند و با توجه به شرایط از جهات چهارگانه پیش و پس و راست و چپ حمله می‌کنند. در تفسیر تبیینی از معصومان(ع) چهار جهت بیان شده است.
در حدیث آمده است: شیطان که سوگند خورد از چهار طرف در کمین انسان باشد تا او را منحرف یا متوقّف کند، فرشتگان از روى دلسوزى گفتند: پروردگارا! این انسان چگونه رها خواهد شد؟ خداوند فرمود: دو راه از بالاى سر و پایین باز است و هرگاه انسان دستى به دعا بردارد، یا صورت بر خاک نهد، گناهان هفتاد ساله‌اش را مى‌بخشایم.!
همین‌که حضرت آدم از تسلّط شیطان بر انسان آگاه شد، روبه درگاه خدا آورده و ناله زد. خطاب رسید: ناراحت نباش، زیرا من گناه را یکى و ثواب را ده برابر حساب مى‌کنم و راه توبه هم باز است.
امام باقر(ع) فرمود: ورود ابلیس بر انسان از پیشِ رو بدین شکل است که امر آخرت را براى او ساده و سبک جلوه مى‌دهد و از پشت سر به این است که ثروت‌اندوزى و بخل و توجّه به اولاد و وارث را تلقین مى‌کند و از طرف راست با ایجاد شبهه، دین را متزلزل و تباه مى‌سازد و از طرف چپ، لذّات و شهوات و منکرات را غالب مى‌کند.(كنزالدقائق، ج 3‌، ص 32؛ مجمع‌البیان؛ طبرسی، ج4،  623؛ بحارالانوار، مجلسی، ج60، ص 152)
ابلیس و شیاطین در اطراف انسان در حالت طواف هستند تا فرصت مناسب بیابند و ضربه کاری به انسان بزنند.(اعراف، آیه 201) بنابراین انسان باید هوشیار باشد و بداند که دشمنی نادیدنی و نهان در پیرامون ما پرسه می‌زند و در کمین ما است تا در فرصت مناسب ضربه بزند و بر گرده ما نشنید و هر چه می‌خواهد بکند.
از نظر قرآن، هدف اصلی شیطان از کمین نشستن این است که انسان از مسیر «شکر» خارج شود و شاکر خدا نباشد؛ زیرا شکر مهم‌ترین اثر ایمان است و کسی که مومن است، انسانی شاکر است و شکر در قلب و قالب و علم و عمل و زبان و گفتار و رفتار به این است که انسان خدا را به عنوان انعام‌کننده بشناسد و از نعمت‌ها در مسیری استفاده کند که خدا برای آن تعریف و تبیین و تقدیر کرده است. استفاده درست و مناسب از هر نعمتی، شکر عملی نعمت است. انسان مومن چون خداشناس و آخرت‌شناس است می‌داند که چگونه برای دستیابی به کمال و بهره‌مندی از سعادت ابدی از نعمت‌ها به ویژه نعمت اسلام و قرآن و ولایت بهره برد. اما شیطان با وسوسه‌گری اجازه نمی‌دهد تا انسان، شاکر نعمت‌های الهی باشد و با کفران نعمت در نهایت نسبت به خدا کفر عملی داشته باشد. از همین‌رو خدا در قرآن هشدار می‌دهد که هدف اصلی ابلیس و شیاطین این است که انسان شکرگزار به انسانی ناسپاس تبدیل شود.(اعراف، آیات 16 و 17)
انسان‌ها تا زمانی که به یقین مرگ(حجر، آیه 77) نرسیده‌اند همواره در معرض خطر سقوط به دام هواهای نفسانی به ویژه کبر و تکبر و استکبار و وسوسه‌های شیطانی عدم شکرگزاری هستند و از صراط مستقیم هدایت دور و گمراه می‌شوند؛ نمونه بارز آن افرادی چون بلعم باعورا و سامری هستند که با همه بصیرت و مقامات عرفانی عالی به دام ابلیس و شیاطین افتاده و سقوط کردند.(اعراف، آیه 175؛ طه، آیات 95 و 96)
خدا و مومنان در کمین شیاطین
همان‌گونه که شیاطین جنی در کمین انسان هستند تا او را گمراه کرده و از صراط مستقیم عبودیت دور کرده و به ضلالت ‌اندازند، خدا نیز در کمین شیاطین جنی است و اجازه نمی‌دهد تا به مومنان ضربه بزنند. از نظر قرآن، فرشتگان در آسمان در کمینگاه نشسته‌اند تا اگر شیاطین جنی برای استراق سمع و کسب اخبار غیب به آسمان بروند، آنان را با شهاب سنگ دور سازند یا نابود کنند. 
به سخن دیگر، شیاطین جنی به سوی آسمان می‌روند و در آنجا کمین می‌کنند تا در کمینگاه خویش اخبار و اطلاعاتی را به دست آورند که فرشتگان به یکدیگر می‌دهند. آنان در «مقاعد للسمع» برای جاسوسی کمین می‌کنند، اما فرشتگان به کمینگاه آنان حمله کرده و به آنان ضربه می‌زنند.(جن، آیات 1 تا 9)
همین‌گونه مومنان نیز باید در کمین دشمنان خویش از جن و انس باشند و اجازه ندهند که دشمن به آنان کمین زند، بلکه خود باید کمین کنند و در فرصت مناسب به دشمن ضربه بزنند.
به سخن دیگر، همان‌گونه که دشمنان در کمین هستند تا به مومنان شبیخون بزنند، مومنان نیز باید در کمین دشمنان باشند و به آنان ضربه بزنند. این مقابله به مثل عقلی است.(نساء، آیات101 و 102) از نظر قرآن، هوشیاری، لازمه ایمان است؛ زیرا بدون هوشیاری ممکن است دشمن سوءاستفاده کند و در هنگام غفلت به مسلمانان ضربه بزند.(همان)
عوامل سقوط انسان در کمین شیطان
همه انسان‌ها تا دم مرگ ممکن است در دام شیطان بیفتند. بنابراین، هیچ‌کس نمی‌تواند خود را مصون از حملات شیطان بداند، بلکه همواره باید با خوف و رجا زندگی کند و هوشیاری خود را از دست ندهد. اصولا هر چه انسان بالاتر و برتر می‌رود، حملات شیطان از نظر کمیت و کیفیت بیشتر و برتر می‌شود.
افرادی که دارای آمال و آرزوهای باطل و بلند هستند(حدید، آیه 14)، و از یاد خدا و ذکر الله غفلت می‌ورزند(اعراف، آیه 201)، و از محبت خدا به سوی گناه گرایش می‌یابند(اعراف، آیه 175) و در فتنه و وسوسه‌های شیطان گرفتار می‌آیند(اعراف، آیه 27)، از کسانی هستند که در کمین شیطان افتاده و سقوط می‌کنند. بسیاری از افراد به سبب آنکه توانایی خدادادی را نعمت الهی نمی‌دانند یا فراموش می‌کنند که اینها آیات الهی است، چنان‌که باعورا و سامری چنین بودند، شرایط برای سقوطشان فراهم می‌آید و آنان ساقط می‌شوند و از انسانیت خارج می‌گردند.(اعراف، آیه 175)
عوامل رهایی از کمین شیطان
شیاطین جنی و انسی همواره در کمین انسان به‌ویژه مومنان هستند. هیچ‌کس تا زمان مرگ از کمین آنها در امان نیست. البته انسان‌های «مخلص» به فتح لام به معنای کسانی که خدا آنان را خالص گردانیده، هرگز در دام ابلیس و شیاطین نمی‌افتند؛ زیرا آنان به عصمت ذاتی و تفضل الهی و برهان خدایی از ساحت تصرفات ابلیس و شیاطین در امان هستند. پس این‌گونه نیست که ابلیس و شیاطین نمی‌خواهند به آنان اذیت و آزاری برسانند و گمراه سازند، بلکه به سبب آن است که آنان بیرون از دایره تصرفات ابلیس هستند.(حجر، آیات 39 و 40؛ ص‌، آیات 82 و 83)
معصومان‌(ع) به‌ویژه چهارده معصوم افزون بر اینکه از عصمت ذاتی تفضلی برخوردار هستند که آنان را در امنیت از تصرفات شیاطین قرار می‌دهد و کمین کردن آنان هیچ تاثیری ندارد، خدا فرشتگانی را نیز برای مراقبت از وحی قرار داده تا از هر گونه دسترسی نااهلان و دشمنان ممانعت کنند. از این رو خدا از «رصد» و کمین فرشتگان سخن گفته که از پیش و پس مراقب وحی هستند تا به درستی به پیامبران و معصومان(ع) برسد.(جن، آیات 26 و 27)
پس انسان باید پیوسته هوشیار و بیدار باشد و برای بیداری، ذکر الله داشته باشد؛ زیرا خدا می‌فرماید هرگاه گروهی شیطان، انسان مومن را «مس» کنند، با ذکر الله بصیرت می‌یابد و از شرور شیطان در امان می‌ماند.(اعراف، آیه 201) بنابراین، برترین و بهترین راهکار برای رهایی از تماس شیطان بهره‌گیری از یاد خدا و ذکر الله است.
اخلاص در گفتار و رفتار و کردار برای خدا، موجب نجات و رهایی انسان از کمینگاه شیطان می‌شود و خدا مومنان مخلص را نجات می‌دهد؛ این اخلاص را می‌توان با اعمالی چون سجده، تقوا و شکر عملی به نمایش گذاشت.
تقوای الهی همراه با ذکر الله(اعراف، آیه 201)، ذکر و دوری از غفلت(همان) سجده در برابر خدا (اعراف، آیات 11 و 16 و 17) و شکرگزاری نعمت‌های الهی به‌ویژه نعمت اسلام (همان) از مهم‌ترین عوامل رهایی از شیاطین است.
کسانی که تحت ولایت ابلیس و شیاطین هستند، همچون کافران و مشرکان و منافقین، درصدد هستند تا به مومنان ضربه بزنند. از همین رو همواره در کمینگاه هستند. آنان برای مقاصد خویش حتی از مقدسات همچون سوگند دروغ به خدا(اعراف، آیه 21) و مساجد (توبه، آیه 107) بهره می‌برند تا در کمین مسلمانان و مومنان بنشینند و در موقعیت مناسب ضربه کاری به آنان وارد سازند.(همان)
همچنین از نظر قرآن توبه و استغفار می‌تواند در زمینه خلاصی از کمین شیطان بسیار موثر باشد؛ زیرا انسان در زندگی، خواسته و ناخواسته ‌اشتباهات یا خطاهایی دارد که باید از آنها بازگردد؛ همچنین ممکن است اقدامی کند که دیگران برداشت ناروایی داشته باشند؛ بنابراین لازم است که همواره خود را تحت مغفرت الهی قرار دهد تا پیامدهای عمل‌،‌ گریبانگیر او نشود. انسانی که توبه و استغفار می‌کند، راه نفوذ شیطان را می‌بندد و اجازه نمی‌دهد تا دشمن به اقدامات خویش ادامه دهد و نفوذی پیدا کند.(بقره، آیه 37)
پناهجویی و استعاذه هم می‌تواند مفید و سازنده باشد؛ زیرا از آنجا که شیاطین از راه‌هایی نفوذ می‌کنند که انسان حتی از آن آگاه نیست، بهترین روش آن است که خود را در پناهگاه امن الهی قرار دهد. از همین رو، حتی گفتن معاذالله یا اعوذ بالله نقش مهمی در رهایی از نفوذ شیطان دارد. البته استعاذه واقعی با عمل به آموزه‌های دین اسلام انجام می‌شود که انسان را در پناهگاه امن الهی می‌برد؛ زیرا آنچه مهم است کسب تقوای الهی با انجام تکالیف الهی است.(فلق، آیات 1 تا 5؛ ناس، آیات 1 تا 6؛ مریم، آیه 18؛ یوسف، آیه 23؛ نحل، آیه 98)