گزارش خبری تحلیلی کیهان
ایران بدون برجام کانون دیپلماسی در منطقه شد
در شرایطی که دولت قبل به طمع سراب برجام، کشور را از بهرهگیری از ظرفیتهای کشورهای مستقل و همسایه محروم کرده بود، سیاست خارجی متوازن و هوشمندانه دولت آیتالله رئیسی تهران را به مقصد یا مبداء ترافیک تبادلهای دیپلماتیک منطقه تبدیل کرده است.
سرویس سیاسی-
در روزهای پایانی عمر دولت قبل که عنوان تدبیر و امید را یدک میکشید، وضعیت در حالت نیمه ورشکستگی قرار داشت و دولت در اجرای همه سیاستهایش شکست خورده بود. پروژه دولت روحانی در یک توافق خلاصه شده بود و آن هم برجام بود.
دولت قبل به واقع تمامی سرمایهگذاریهای خود را معطوف به این موضوع، با تمرکز بر مناسبات با غرب سامان داده بود و در عمل روابط خارجی ایران منحصر و متمرکز بر رایزنی با ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی شده بود. شیوهای که در تخالف با عقلانیت و منطق سیاسی بود.
در حالی که گزاره «همه تخم مرغهای خود را نباید در یک سبد گذاشت» ، ناظر به جهتگیری راهبردی سیاست خارجی، مورد اذعان تمامی تحلیلگران این حوزه قرار دارد، اما متأسفانه دولت قبل سیاست خارجی خود را با سرمایهگذاری انحصاری و مطلق بر روابط با دولتهای غربی اداره میکرد اما ماحصل این رویکرد که یک توافق ضعیف، نامتوازن و یک طرفهای به نام برجام بود، خیلی زود بر باد رفت و دست دولت روحانی را در پوست گردو گذاشت.
با وجود این شکست اما افراد نزدیک به آن دولت همواره برای فرار رو به جلو، دیپلماسی دولت روحانی را تکریم میکردند و آن را مصداق بلد بودن زبان دنیا میدانستند، ادعایی که این روزها بیشتر از هر زمان دیگری زیر سؤال رفته است.
چرا که روی کار آمدن دولت سیزدهم سطح تعامل ایران با کشورهای منطقه را چندبرابر افزایش داده که این رویکرد علاوهبر ارتقای جایگاه سیاسی، دستاوردهای اقتصادی زیادی را نیز داشته است.
دیپلماسی همسایگی، روابط با قدرتهای نوظهور
و چندجانبهگرایی بدون برجام
رئیسی با ملاحظه آثار و پیامدهای خسارتبار این رویه، اساس سیاست خارجی خود را بر مبنای دیپلماسی همسایگی، روابط با قدرتهای نوظهور جهانی، و حمایت از چندجانبهگرایی در فضای بینالمللی قرار داد.
تلاشهای دولت آیتالله رئیسی در دو سال گذشته برای ایجاد روابط گسترده با کشورهایی که ظرفیت برقراری ارتباط با آنها فراهم است دوران جدیدی در سیاست خارجی ایران را آغاز و شرایط عرصه بینالملل را برای آن به تغییر واداشته است.
در سال جدید رئیسجمهور کشورمان با سفر به کشورهای متعدد و تاثیرگذار در جهان سیاست و اقتصاد ضمن امضای اسناد همکاری با این کشورها راهکارهایی در جهت مقابله با سیاستهای تحریمی آمریکا و همپیمانانش در مناطق مختلف جهان و حتی زیر گوش استکبارگران غربی در قارههای آمریکا و اروپا بهوجود آورده است.
دولت سیزدهم با دیپلماسی حضور و همکاری با کشورهای مختلف نشان داده است که راه همکاری با دنیا و کشورهای تاثیرگذار در مجامع عمومی و گروهها و سازمانهای چندملیتی را به خوبی میداند و این نهادها نیز به خوبی مواضع ایران را درک کرده و در مقابل اقتدار دیپلماسی ایران دست دوستی دراز کردهاند.
توسعه روابط عزتمندانه
از سواحل مدیترانه تا سواحل کارائیب
آیتالله رئیسی و دولت سیزدهم با حضور در کشورهای نزدیک مانند سوریه در کنار دریای مدیترانه بهعنوان مدخل ورودی اروپا و دور دست مانند اندونزی در اقیانوس آرام و این سفر تازه هم به آمریکای لاتین در کنار دو اقیانوس اطلس و آرام در حوزه دریای کارائیب درست زیر گوش ایالات متحده آمریکا به خوبی سیاست خارجی فعال خود را در نقطه نقطه جهان به نمایش درآورده است.
در سفر اخیر رئیسجمهور کشورمان به سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا این واقعیت را نشان جهان داد که در آمریکای لاتین کشورهایی هستند که سالهاست با جمهوری اسلامی ایران ارتباط داشتند ولی در دهه گذشته به دلایلی این ارتباطات چندان فعال نبوده و در برخی مواقع با موانعی نیز مواجه و به کاهش همکاریها منجر شده است و از این روی روابط نیازمند بازنگری بودند تا موانع بررسی و ارتباط با آمریکای لاتین فعال شود. سفری که ۳۵ سند تفاهم و توافق در حوزههای مختلف اعم از انرژی صنعت و معدن و نیروگاه به همراه داشت.
ترافیک دیپلماتیک در تهران
بهدور از توهمات برجامی
از سوی دیگر ترافیک دیپلماتیک در تهران طی روزهای اخیر از حضور وزیر خارجه عربستان، سفر رهبران گروههای مقاومت و مقامات عالی کشورهای همسایه گرفته تا سفر رئیسجمهور ازبکستان پس از 20 سال به تهران و امضای 10 سند همکاری در حوزههای مختلف نشان از باز شدن گرههای سیاست خارجی با رویکرد عزتمندانه و به دور از توهمات برجامی است.
در هفتههای گذشته نیز سلطان عمان پس از سالها چندی پیش به ایران سفر کرد. سفری که در ادامه سیاست دیپلماسی همسایگی دولت سیزدهم، قابل تحلیل و درک بود و از سوی دیگر روابط و آشتی سیاسی جمهوریاسلامی ایران و عربستان شوک عظیمی به آمریکا و رژیم صهیونیستی وارد.
با توجه به از سرگیری روابط تهران و ریاض، همانطور که پیشبینی میشد شاهد تحولاتی در روابط ایران با تعدادی دیگر از کشورهای حاشیه خلیجفارس از جمله بحرین هستیم، بر اساس آنچه که تاکنون در رسانهها اعلام شده هیئتهایی از ایران و بحرین به تهران و منامه سفر کردهاند و مذاکرات بین دو کشور از طریق واسطهها برای از سرگیری روابط و بازگشت سفارتخانههای دو کشور در تهران و منامه ادامه دارد.
روابط ایران و مصر به عنوان دو کشور مهم جهان اسلام و منطقه نیز در سالهای اخیر با فراز و نشیبهایی مواجه بوده و گرچه در مقاطعی از جمله در دولت هشتم تلاشهایی برای گسترش این روابط صورت گرفت ولی تاکنون تحول عملی در این ارتباط رخ نداده است. در همین چارچوب طی چند ماه اخیر پس از کاهش تنش در روابط ایران و عربستان، بار دیگر شاهد افزایش فعالیتها و رایزنیهای دیپلماتیک جهت ارتقای این روابط هستیم و در این ارتباط برخی از واسطهها از جمله عراق، عمان و برخی از شخصیتهای سیاسی مانند عمار حکیم فعال شدهاند.
همچنین دولت سیزدهم تعهد وافری به روابط با قدرتهای مستقل و نوظهور جهانی داشته است. در این چارچوب مناسبات با کشورهایی نظیر چین، روسیه، هند، برزیل، اندونزی، و آفریقای جنوبی اهمیت مییابد.
مشارکت جمهوری اسلامی ایران در سازوکار بریکسپلاس مسئله مهم دیگری است که میتواند بر قدرت ملی ایران افزوده و کشورمان را در فضای خارج از بلوک کشورهای غربی، به بازیگری فعال و اثرگذار تبدیل نماید. متأسفانه فرصت پس از امضای توافق برجام برای توسعه روابط با این دست کشورها به سادگی نادیده گرفته شد و اکنون خسارتهای آن قابل ملاحظه است.
دولت سیزدهم و اتصال زیرساختهای کشور
به سازمانهای منطقهای و بینالمللی
دولت سیزدهم خود را هوادار جدی تغییر در سازوکارهای رایج و ناعادلانه نظام بینالمللی دانسته و گذار به نظمی چندجانبهگرایانه را دنبال میکند. این نظم در تضاد با هژمونی و استیلای زیان بار و تحمیلی ایالات متحده آمریکا قرار داشته و به اصول و اهداف انقلابی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نزدیک است.
روشن است که دولت سیزدهم به عنوان دولتی انقلابی خود را مایل به پیگیری این راهبرد دانسته و از هیچ تلاشی در حیطه روابط خارجی به این منظور دریغ نورزد. سازوکارهایی نظیر شانگهای، بریکس پلاس و... در این زمینه بسیار مؤثر و کارآمد است و فعالیت دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم در این حوزهها نشان از اهتمام جدی آن به تحقق اصل چندجانبهگرایی در نظام بینالمللی دارد.
نقد کردن اقتصادی راهبردهای دیپلماتیک
با فعالسازی کریدورها
همچنین یکی از مهمترین محورهای مهم و در دستور کار دولت سیزدهم، بهکارگیری ظرفیتهای بالقوه کشور برای پیوستن به کریدورهای بینالمللی است که ایران نیز موقعیت بسیار خوبی برای این امر دارد.
در همین راستا کریدور شمال و جنوب را باید به عنوان یکی از دستاوردهای دیپلماسی دولت سیزدهم دید که تاکید بسیاری بر منطقهگرایی و استفاده از ظرفیت کشورهای دوست و همسایه داشته و موفق شده که تا به امروز این ظرفیتها را هم فعال کند.
با این توضیحات به نظر میرسد دولت سیزدهم در عرصه روابط خارجی مسیر مطلوب و معقولی را در پیش گرفته و رویکرد و جهتگیری کلان سیاست خارجی دولت سیزدهم به صورتی موفقیتآمیز مسیر مورد نظر را پیموده و باید با عزمی انقلابی این روند را سرعت و شتابی مضاعف بخشید.
این دولت خود را معطل توافق با آمریکا برای احیای آن نکرد و بیشترین سرمایهگذاری را در ارتباط با همسایگان (با محوریت تأمین و تضمین امنیت، و تسهیل مبادلات تجاری و اقتصادی) قرار داد. باید به این حرکت امیدوار بود و به موفقیت آن ایمان داشت.
این وضعیت حاصل تغییر بنیادین سیاست خارجی ایران است، سیاست خارجهای که روزگاری تنها غایتش لبخند غربیها بود، اما امروز با استفاده از ظرفیتهای موجود بخش قابل توجهی از منافع ایران در صحنه جهانی را بازیابی کرده و ادامه این روند نیز میتواند نتیجههای دلچسب بیشتری نیز برای ایران داشته باشد.