در استقبال از اکران نوروزی «اتاقک گلی»
جنگ عاشقانه کُردها علیه تروریستها
مرضیه کرماجانی
اتاقک گلی، فیلمی پرخون و دوستداشتنی است و اگر فقط تا وسط فیلم را در نظر بگیریم، بهترین فیلم چهل و یکمین جشنواره فجر میشد. چون علاوهبر اجرای درست و قدرتمند و سوژه و ماجرای ملتهب و انسانی و تاثیرگذار که فیلمی فاخر و حیرت انگیز و متناسب با پرده عریض سینما را موجب شده، فیلمنامه هم تا ۴۰، ۵۰ دقیقه اول، پر و پیمان و سنجیده است.
برخلاف اکثر آثار این دوره جشنواره که فیلمنامههایی نحیف و بیرمق دارند، این اثر تا اواسط، پرکشش و مملو از تحرک و ماجرا و قهرمانپردازی و فرازهای دراماتیک است. اما از میانه، فیلم از داستان خالی میشود و ماجراها تکراری میشوند.
کار بزرگ سازندگان «اتاقک گلی» نمایش حقیقت مغفول قهرمان بودن کردها در مرصاد و به طور کلی، در تقابل با گروهکهاست.
یکی از مظلومیتهای قوم بزرگ و فرهیخته کرد این است که بیشترین ظلم را از طرف گروهکها و تروریستها و تجزیهطلبها متحمل شدند و صف اول مقاومت در برابر ضدخلقها بودند. فیلم «اتاقک گلی» این حقیقت مهم تاریخی را که نیروهای مردمی در مناطق کردنشین، کنار سپاهیها و ارتشیها میجنگیدند در «اتاقک گلی» به درستی و به موقع نشان داده شده است.
اما مشکل بزرگ فیلم این است که آنچنانکه باید به منافقین نزدیک نشده و گویی، فیلمساز از رفتن به سمت این اهریمنها ترسیده است. در نتیجه، جانیان منافق در حد چند آدمآهنی قاتل، از دور به تصویر کشیده شدهاند و جسارت تعمیق و نمای نزدیک از آنها در فیلم دیده نمیشود.
این را هم باید گفت که «اتاقک گلی» اسم چندان جذابی برای این فیلم نیست و هم در فهرست آثار جشنواره و چه در آینده برای اکران عمومی، توجه را جلب نمیکند.