آمریکا میدان نبرد - 43
انحراف از مأموریت
نویسنده: دکتر جاندبلیو. وایتهد
مترجم: دکتر احمد دوستمحمدی
مأموران امنیت یا مأموران خودخوانده
به ندرت روزی را پشت سر میگذاریم که در آن گزارشهایی از زیر پا گذاشتن حد و مرزهای قانون اساسی و وحشیگری، وحشتآفرینی و کشتن شهروندان توسط مأموران پلیس آمریکا وجود نداشته باشد. در حقیقت فهرست حوادثی که در آن مأموران پلیس با دست باز، از قدرت خود سوءاستفاده کرده و مالیاتدهندگان را کبود، خردشده و یا کشته رها میکنند، هر روزه طولانیتر و فاجعهآمیزتر میشود؛ تا حدی که اکنون احتمال اینکه آمریکاییها در یک مواجهه با پلیس به قتل برسند هشت بار از احتمال کشته شدن توسط یک تروریست، بیشتر است. آنچه که موضوع را وخیمتر میکند این است که وقتی این مأموران با تهدید کردن، کتک زدن، شوک الکتریکی وارد کردن، شلیک کردن و کشتن کارفرمایان خود- «ما مردم»، مالیاتدهندگانی که با آنان بیعت کردهاند- سوگند وفاداری خود را نقض میکنند، به ندرت حتی گوشمالی داده میشوند و به کار خود ادامه میدهند. آنها از مدتها پیش، از مأموریت حفظ امنیت و آرامش دست کشیدهاند.
عجیب اینکه حتی وقتی برای جبران خساراتی که قربانیان به دست مأموران پلیس خارج از کنترل، هیجانزده و آماده استفاده از آرم و اسلحه، متحمل شدهاند، توافقات چند میلیون دلاری صورت میگیرد؛ این حکومتِ تأمینِ مالی شده توسط مالیاتدهندگان است که به خاطر تخلفهای آنان تاوان پس میدهد. در تمام مدت، این مأموران هرگز به خاطر اقداماتشان پاسخگو نبوده، به دریافت چکهای حقوق، مزایا و مستمریهای همیشگی ادامه میدهند.
به عنوان مثال، این داستان غمانگیزه را مورد ملاحظه قرار دهید که وقتی پلیس برای وارد شدن به خانه کاترین جانسون1، 92 ساله، که به اشتباه تصور میشد در آن مواد مخدر نگهداری میشود، از دژکوب استفاده میکرد. وقتی در به شدت و ناگهان باز شد، جانسون از ترس اینکه سارقین دارند وارد خانه او که در یک محله خطرناک واقع شده بود، میشوند؛ دست به شلیک اخطارآمیز زد. پلیس رگباری از آتش اسلحه را به روی وی گشود و با شش گلوله او را هدف قرار داد و به قتل رساند.اییوجین مالوری2 هشتاد ساله هم وقتی مأموران کلانتری لوسآنجلس، با ادعای شنیدن بوی مواد شیمیایی مربوط به تولید متامفتامین،3 به ملک چند واحدیای که او در آن زندگی میکرد یورش بردند، به سرنوشت مشابهی دچار شد. مالوری به تصور اینکه خانه او توسط سارقین مورد تجاوز قرار گرفته است، علیالظاهر اسلحهای را به روی آنها بلند کرد، که شش بار به او شلیک شد. مالوری کشته شد. سخنگوی کلانتری اظهار داشت که «در اینجا درس عبرت این است: به روی مأمور اسلحه نکشید.»
در فورت ورثِ4 تگزاس، دو مأمور پلیس تازهکار که به منظور بررسی یک سرقت احتمالی اعزام شده بودند، خانه جری والر5، 72 ساله را با چراغ قوههای پرنور محاصره کردند. والر نگران از اینکه خانه او برای سرقت شناسایی شده است به پارکینگ رفت و برای دفاع شخصی مسلح شد. این دو مأمور یواشکی به والر که اسلحه خود را به روی سارقین بلند کرده بود نزدیک شدند. وقتی والر در اطاعت از دستور پایین آوردن اسلحه کوتاهی کرد، مأموران به او شلیک کرده و او را کشتند. معلوم شد که این مأموران نشانی خانه را اشتباه گرفته بودند. آنها تقصیر این تیراندازی مرگبار را به گردن «نور ضعیف» انداختند.
در خلال یک حمله در اوگدنِ6 یوتا، نیروهای پلیس ملبس به لباس سیاه در حالی که سلاحهای تهاجمی با خود حمل میکردند به داخل یک خانه تاریک یورش بردند. به محض ورود به راهرو و مواجهه با مردی که شیئی براق در دست داشت که یکی از مأموران فکر کرد که شمشیر است، به روی او آتش گشودند. تاد بلیر7، 45 ساله با سه گلوله فرش زمین شد و مرد.
در دستهای او یک چوگان براق گلف بود.
در ساراسوتای8 فلوریدا، ترکیبی از پلیس فدرال و محلی، پس از دریافت خبری درباره یک مظنون به تجاوز به یک بچه، در یک مجتمع آپارتمانی که لوئیز گلدزبری9 در آنجا زندگی میکرد به هم پیوستند. لوئیز بیخبر از فعالیت پلیس در بیرون ساختمان، در آشپزخانهاش مشغول شستن ظرفها بود که مردی که به نظر میرسید جلیقه شکار به تن دارد از لای پنجره تفنگش را به سوی او نشانه رفت. لوئیز از ترس اینکه هر لحظه ممکن است مورد حمله قرار گیرد، هفت تیر خود را از اتاق خواب خود برداشت. در همین زمان، آن مرد با گفتن «ما مأموران پلیس هستیم؛ در را باز کنید»، شروع به کوبیدن به در حیاط خانه لوئیز کرد. این مرد تفنگ به دست سپس در حالی که خودش را مأمور پلیس معرفی میکرد، در را باز کرد و اسلحه خود را به سوی گلدزبری و دوست او که در آنجا حضور داشت و از ترس فریاد میزد، نشانه رفت و گفت: «اسلحهتان را بیندازید وگرنه شلیک میکنم». جالب است که این مأمور بعدها، با بیان اینکه دوست ندارد کسی به روی او اسلحه بکشد، رفتار خود را
توجیه کرد.
پانوشتها:
1- Kathryn Johnson
2- Eugene Mallory
3- Methamphetamine، یک داروی قوی تحریککننده سیستم عصب مرکزی که بیشتر به عنوان یک داروی تفریحی مورد استفاده قرار میگیرد.
4- Fort Worth
5- Jerry Waller
6- Ogden
7- Todd Blair
8- Sarasota
9- Louise Goldsberry