چرا آمریکا روند مذاکرات را مختل و فضاسازی کرد؟!(یادداشت میهمان)
دکتر محمدحسین محترم
چرا ایران نمیتواند دوباره به برجام و آژانس اعتماد کند و چرا آژانس قطعنامه صادر نکرد اما سه کشور اروپایی بیانیه دادند و آمریکاییها فضاسازی کردند؟ در این خصوص:
1- شاید مهمترین هدف آمریکا و اروپاییها از صدور بیانیه و فضاسازیها و به هم زدن روند مذاکرات در مقطع کنونی تحتالشعاع قراردادن حضور رئیسجمهور در دو اجلاس مهم شانگهای و سازمان ملل و دستاوردهای این دو سفر است. چراکه حضور ایران در اجلاسی با اهداف بزرگ اقتصادی بهعنوان بزرگترین تولیدکننده و مصرفکننده انرژی در جهان که ۱۸ کشور مهم دنیا با بیش از ۴۰ درصد جمعیت جهان و تجارت ۶.۶ تریلیون دلاری را بهعنوان عضو و ناظر و طرف گفتوگو شامل میشود و براساس گزارش صندوق جهانی پول تا پایان سال ۲۰۲۳ ظرفیت اقتصادی کشورهای عضوش از اقتصادهای گروه G7 پیشی خواهد گرفت، نمیتواند برای آمریکا قابل تحمل باشد. لذا دستاوردهای این سفرها پس از احیای روابط سیاسی- اقتصادی جمهوری اسلامی با همسایگان و کشورهای منطقه در یک سال گذشته، میتواند دست ایران را در مقابل آمریکا پُرتر کند. شکست پروژه القای انزوای ایران، امضای ۱۷ سند همکاری، قطعی شدن و رسمیت عضویت ایران در شانگهای که در اجلاس قبلی تایید شده بود، دیدارهای دوجانبه آقای رئیسی با رؤسای کشورهای مختلف از جمله چین و روسیه و هند و... و تاکید آنها بر ایستادگی در مقابل زورگوییها و تحریمهای یکجانبه آمریکا، برگزاری نمایشگاه ایران اگزیسکو در پاییز امسال در تهران با حضور سرمایهگذاران حوزه شانگهای و اوراسیا و مقامات عالی رتبه کشورهای عضو این دو حوزه و همچنین بیان صریح مواضع شفاف و بحق مردم ایران در سازمان ملل و.... مهمترین دستاوردهایی است که آمریکا را به این نتیجه رساند تا روند مذاکرات را بهطور ناگهانی مختل و اقدام به فضاسازی علیه ایران کند. چون همه این دستاوردها میتواند موجب گسترش تبادلات تجاری و روابط سیاسی کشورهای منطقه با حضور ایران و بدون حضور آمریکا و تقویت صلح و ثبات و گشایشهای فراوانی در حوزههای امنیتی و اقتصادی و زندگی مردم منطقه شود.
۲- آژانس بینالمللی اتمی با توجه به منطق و دیپلماسی قوی جمهوری اسلامی و فضای حاکم بر جهان بهدلیل دست پر جمهوری اسلامی در افکارعمومی، در این دوره نتوانست قطعنامهای سیاسی صادر کند، تا جایی که مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی مجبور شد اذعان کند «در تاریخ اخیر شاهد بودیم ایران تمایل خود را برای حفظ تعهدات در چارچوب NPT کاملاً واضح اعلام کرده است.» اما نکتهای که بسیار نمود پیدا کرد وقاحت آمریکاییها و اروپاییها و آژانس بود که تلاش کردند از این جلسه برای فضاسازی سیاسی- رسانهای علیه ایران حداکثر استفاده را بکنند تا جایی که گروسی با اهداف سیاسی در تناقضی آشکار با اذعان قبلی خود و در پازل آمریکا ادعا کرد
«از عدم همکاری ایران متاسفم و هیچ کدام از مسائل پادمانی با ایران حل نشده است»!، ولی پاسخ نداد اگر «ایران به تعهدات خود
در ان پی تی متعهد بوده»، «تاسف از عدم همکاری» به چه معنا است و چرا مسائل حل نشده؟! لذا این ادعای متناقض نشان داد که مشکل حل نشدن مسائل پادمانی کجاست و چه اهداف سیاسی پشت آن قرار دارد!
۳- دست تروئیکای اروپایی با انتشار بیانیه گستاخانهشان بیشتر رو شد و نشان دادند که بهدنبال همان فریبکاری آمریکا هستند که میخواهند در برجام بار دیگر رقم بزنند. به قسمتی از این بیانیه فریبکارانه که اسمی از تعهدات خود و آمریکا نیاوردهاند و اشارهای به اراده خود برای اجرای تعهداتشان نکرده اند، توجه کنید: «بعد از یک سال و نیم مذاکره، هماهنگکننده برجام (مسئول سیاست خارجی اروپا) متنهای نهایی را که اجازه میداد ایران به اجرای کامل تعهداتش در برجام بازگردد و ایالات متحده به این توافق برگردد، ارائه داد»! توجه کنید: «ایران به اجرای کامل تعهداتش»! و «آمریکا فقط به توافق»! برگردند و این یعنی همان آش و همان کاسه!!! به فرمایش رهبری «اصلاً مسئله ما این نیست که آمریکا به برجام برگردد یا برنگردد. برجام اصلاً برای برداشتن تحریمها بود؛ و تحریمها باید برداشته شود. اگر برداشته نشد، برگشت آمریکا به برجام ممکن است حتی به ضرر ما تمام بشود.» لذا در حالی که ایران به تمام تعهداتش عمل کرده و اکنون فقط مذاکره بر سر چگونگی اجرای تعهدات آمریکاییها و اروپاییهاست، نه ایران، حالا طلبکارانه و مزورانه ادعا میکنند «موضع ایران با تعهدات قانونیاش متناقض است»!
۴- مهمتر اینکه مگر همین کشورهای اروپایی و رئیس سیاست خارجی آنها چند هفته قبل پاسخهای جمهوری اسلامی به آمریکا را «معقول و منطقی» نخوانده بودند و رسانههای آنها از جمله
سی ان ان فضاسازی نمیکردند که ایران از خطوط قرمز خود عقبنشینی کرده است؟! حال چه شده که گزافهگویی کردند که «ایران این فرصت مهم دیپلماتیک را نپذیرفت»! اگر صداقت دارند همین پاسخهای
«معقول و منطقی» جمهوری اسلامی را اعلام و ملاک قرار دهند و در بیانیه خود به جای ایران، آمریکا (و البته خودشان) را که این پاسخهای «معقول و منطقی» را نپذیرفتهاند، محکوم کنند!
۵- اصل داستان مذاکرات هفتههای اخیر به صورت رد و بدل کردن پیامهای متقابل این بوده که آمریکاییها و اروپاییها پاسخهایی با کلمات مبهم و قابل تفسیر و فاقد ویژگی پایدار بودن ارائه میکردند و ایران آن عبارات مبهم را با عبارات روشن، غیرقابل تفسیر و قابل اتکا و پایداری جایگزین و ارائه میکرده است. بسیاری نااگاهانه فکر میکنند و برخی هم آگاهانه و فریبکارانه القا میکنند که آمریکا بهدنبال توافق سریع برای حل بحرانهایش است و ادعا میکنند هیچکس نمیداند که ایران چه میکند! درحالی که صحنه مذاکرات هستهای حتی برای یک دانشآموز هم کاملا روشن است که رویکرد واشنگتن همان روش برخورد با دولت روحانی است و همانگونه که سر روحانی و ظریف کلاه گشادی گذاشتند، میخواهند سر دولت سیزدهم هم همان کلاه را بگذارند.آمریکاییها تلاش دارند مثل برجام، توافقی به روز شده با خلل و فرج فراوان و کلمات و عبارات مبهم را که تعهدات غرب قابل تفسیر و فریبکاری است، به ایران تحمیل کنند تا همیشه توپ را در زمین ایران بیندازند. در یکی از این موارد ادعا میکنند «اسنپبک در صورتی فعال میشود که آژانس گزارش تخطی بدهد»! این یعنی این که همچنان اهرم فشار دست آمریکاییها و غربیها بماند و آژانس همانگونه که تاکنون سیاسیکاری کرده، دستش باز باشد تا هر وقت دلش خواست براساس اهداف آمریکا گزارش دهد و ایران را تحت فشار قرار دهند و با فعال کردن اسنپ بک (مکانیسم ماشه) تحریمها را دوباره بازگردانند و قس علی هذا!
۶- سخنان پر تناقض و فریبکارانه برخی از مسئولان دولت سابق در کتاب به اصطلاح «بدون دود و آتش و خون» واقعیت موجودی است که براساس تاکید رهبر معظم انقلاب مایه عبرتآموزی و پندگیری رئیسی و تیم او شده است. فقط به یک نمونه آن اشاره میکنیم. روحانی در مجلس با بیان اینکه مذاکره با آمریکاییها دیوانگی است، اذعان کرده بود «تعهدی که قبلا با آنها بستیم(برجام)، محکم نبوده و دارای تزلزل است»! جهانگیری نیز در حالی که سال ۹۶ خطاب به منتقدان رجز میخواند که «ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم؛ دولت، کاری کرد کارستان و الان دنیا عاشق کار کردن با ماست»!، ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ اذعان کرده «ما مطمئن نبودیم که توافق برجام ماندگار است»! و ۲۰ تیر ۹٧ ادعا کرده بود «خروج آمریکا از برجام باعث غافلگیری ما شد»! حال رئیسی بدون رجزخوانی فریبکارانه با ترجیح منافع ملی بر منافع جناحی میخواهد «تعهدی محکم» ببندد که «دارای تزلزل نباشد» و «مطمئن باشد که توافق ماندگار است» و نمیخواهد «با خروج دوباره آمریکا، غافلگیر شوند»، همین و بس! آیا این از دید اصلاحطلبان و منتقدان دولت سیزدهم جرم و خلاف منافع و امنیت ملی کشور است؟! لذا دولت سیزدهم میخواهد به تذکرات رهبر معظم انقلاب که دولت قبلی توجه نکرد،عمل کند که فرمودند «زوایای پرابهام سند برجام زمینه سوءاستفاده طرفهای مقابل را فراهم کرده، در برجام خُلَل و فُرَجهایی وجود دارد که اگر بسته میشد، معایب، کمتر یا منتفی میشدند. مواردی است که ما همیشه از آن بیمناک بودیم و تکرار میکردیم که طرف مقابل، طرف بدعهد و بدذاتی است که دبّه درمیآورد و زیر قول خود میزند... لازم است تضمینهای قوی و کافی برای جلوگیری از تخلّف طرفهای مقابل، تدارک شود.»
۷- علت دیگری که دولت سیزدهم تفسیر آژانس را بهعنوان مبنای توافق نمیپذیرد و بر روشن شدن بار حقوقی عبارات مبهم و فریبکارانه آمریکاییها تاکید میکند، عبرتگرفتن از داستان «تهران دِکلرِیشن» است. آن زمان روحانی و تیمش علیرغم ادعای حقوقدان بودن و فهم زبان دنیا، «مفهوم حقوقی تعلیق» را نمیفهمیدند و از البرادعی مدیرکل وقت آژانس سؤال میکنند و او میگوید «منظور ما صرفاً عدم تزریق گاز به سانتریفیوژهاست»، و آنها همین وعده شفاهی را میپذیرند و پیشنهاد میدهند مبنای توافق «تفسیر آژانس از مفهوم تعلیق» باشد، اما چند روز پس از صدور بیانیه تهران، آژانس به ریاست البرادعی تفسیر گستردهای از مفهوم تعلیق را براساس زیادهخواهیهای آمریکاییها ارائه میدهد و تنها واکنشی که از دولت وقت بروز کرد، این بود که بعدها گفتند «این موضع البرادعی (بخوانید این کلاه گشاد البرادعی) اخلاقی نبود»! حال دولت سیزدهم با آگاهی از مفاهیم حقوقی نمیخواهد همان کلاه گشاد دوباره سر ملت ایران گذاشته شود. لذا در پاسخ این القای فریبکارانه و مزورانه آنها که ادعا کردند آقای رئیسی به امید «زمستان سرد» نشسته و اگر توافق نشد، باید مسئولیت خسارات آن را بپذیرید، باید پرسید شما که با «گلابی پوسیده برجام» به امید «تابستان داغ ترامپ» نشسته بودید، چرا مسئولیت این همه خسارات جنگ اقتصادی تحمیل کرده بر مردم و کشور را نمیپذیرید؟! و خود را مصداق این سخن خودتان نمیدانید که «هنوز هم شعار میدهید؟، شرمآور است!»
۸- همین آخرین تحریمهای آمریکا دلیل منطقی، حقوقی و سیاسی کافی برای بیاعتمادی به برجام و آمریکاست. براساس برجام و قطعنامه ۲۲۳۱، ۲۷ مهر ۹۹ تحریم فروش تسلیحات نظامی به ایران به پایان رسید و مضاف بر آن قبل از این تاریخ نیز فقط فروش سلاح به ایران مشمول تحریمها میشد نه خرید از ایران. حال آمریکا گستاخانه چهار شرکت ایرانی را به اتهام فروش پهپاد به روسیه تحریم کرده است! لذا بدون تضمین و روشن شدن حقوقی عبارات مبهم در برجام، نه تنها نمیتوان اطمینان داشت که آمریکا باز از ابزار تحریم علیه ایران استفاده نخواهد کرد بلکه مطمئن هستیم که با تفسیر خود به هر بهانهای استفاده خواهد کرد.
۹- آمریکاییها و اروپاییها علیرغم گستاخی و فضاسازیهایشان با ادعای اینکه «به مذاکره با ایران پایان نخواهیم داد و از توافق با ایران دست نمیکشیم»، هم فریبکاری و تناقضات خود را آشکارتر کردند و هم اذعان کردند تنها گزینه آنها برجام است و نیازمند آن هستند! اما در حالی که آمریکا زیر وعده خود برای تامین گاز اروپا زده و گفته ذخایر انرژی خود ما هم برای زمستان کافی نیست و اروپاییها هم نسبت به بروز شورش و ناآرامی بهدلیل کمبود برق و انرژی هشدار میدهند، در این فضاسازیهای مزورانه از یکطرف قیافه دلسوزانه به خود میگیرند که «ایران زمستان امسال هم فرصت صادرات نفت به اروپا را از دست داد» و از طرف دیگر ادعا میکنند «اروپا به گاز نیاز دارد نه نفت و ایران از صدور گاز به اروپا ناتوان است»! جالب است که این تناقضگوییها هم اول از زبان مشاور رابرت مالی و نیویورکتایمز و بیبیسی و.... بیان و بلافاصله طوطیوار در رسانههای مدعی اصلاحطلبی منتشر میشود. این در حالی است که اولا شرکت انگلیسی بریتیش پترولیوم در گزارش جدید خود از افزایش بیش از شانزده درصدی تولید میعانات گازی و نفت(روزانه ۳.۱۷ میلیون بشکه) ایران در سال ۲۰۲۱ با وجود تداوم تحریمهای آمریکا خبر داده و گفته توقف روند نزولی تولید نفت ایران پس از ۳ سال در حالی است که دولت سیزدهم در این مدت روی کار آمده است. ثانیا بلومبرگ گزارش داده بیش از ۹۳ میلیون بشکه میعانات گازی و نفت ایران در حال حاضر در نفتکشهایی در خلیجفارس و آبهای سنگاپور و در نزدیکی چین ذخیره شدهاند که میتوانند بلافاصله بعد از امضای توافق برجام وارد بازار شوند. ثالثا کارشناسان اروپایی در رسانههای خودشان آشکارا تاکید میکنند «بازار انرژی ایران و تولیدات آن برای اروپا بسیار مهم است چون هیچکس نمیداند اگر در زمستان گاز اروپا قطع شود چه اتفاقی رخ خواهد داد...»، البته این کارشناسان این را هم میدانند که ملت ایران برای تقویت پول ملی خود این را هم به مطالباتش میافزاید که در صورت هرگونه توافقی و در هر زمانی، غربیها در صورت تمایل خرید نفت و گاز از ایران باید پول آن را به ریال و یا ارز دیگری پرداخت کنند نه دلار!
10- رفتار آمریکا یک بار دیگر نشان داد این سخن رهبر معظم انقلاب یک اصل لایتغیر است که «ذات آمریکای کنونی همان ذات آمریکای دوران ریگان است و هیچ تفاوتی هم میان دموکرات و جمهوریخواه وجود ندارد و تصور این که از طریق مذاکره و به شیوه «پنجاه-پنجاه» میتوان با آمریکاییها به مصالحه رسید، تصوری غیرواقعی و غلط و یک توهم است». لذا اگر توافق برجام امضا هم نشود، مسئولیت آن متوجه آمریکاییهاست نه ایران و دولت به این اصل قرآنی، آنگونه که رهبری فرمودند عمل میکند که «وَ اِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِیانَهًًْ فَانبِذ اِلَیهِم عَلی سَوآء- اگر آن طرف نقض کرد، نقض کن. «فَانبِذ» یعنی پرتاب کن طرف خودش، رد کن. ما تابع اصول قرآنی هستیم».