kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۸۱۸۲
تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۲:۲۵
در گزارش مستند کیهان بررسی شد

افراطیون مدعی اصلاحات از پادویی آمریکا به مزدوری اسرائیل رسیدند

افراطیون مدعی اصلاحات که در پادویی آمریکا به تله‌گذاری و شیرین‌‌سازی برجام (به اعتراف مدیرمسئول روزنامه شرق برای جا‌انداختن برجام مبالغه کردند) و بزک سازش با آمریکا ‌پرداختند، با رسانه‌های معاند و اجیرشده توسط رژیم صهیونیستی نیز همکاری و هم‌پوشانی رسانه‌ای دارند و به مزدوری اسرائیل رسیده‌اند.
 
 
 
سرویس سیاسی ـ
 
افراطیون مدعی اصلاحات در رسانه‌های زنجیره‌ای، مهمات عملیات روانی رسانه‌های معاند را تهیه‌ می‌کنند. برخی از سوژه‌ها، مطالب و دست پخت‌های مسموم و آمیخته با دروغ آنها، مستقیما به این شبکه‌ها از جمله بی‌بی سی، سعودی اینترنشنال، صدای آمریکا، رادیو فردا و... ارسال می‌شود، برخی دیگر، ابتدا در رسانه‌هایی همچون روزنامه‌های شرق، اعتماد، جمهوری اسلامی، سازندگی، هم‌میهن، دیده‌بان ایران، امتداد، انصاف نیوز و... منتشر و سپس در دیگر رسانه‌های وابسته به سیا، موساد و ام آی 6 پژواک داده می‌شود.
استقبال رسانه‌های بیگانه از گزارش‌ها و یادداشت‌های منتشر شده در رسانه‌های زنجیره‌‎ای مدعی اصلاحات این شائبه را به وجود می‌آورد که میان رسانه‌های معاند و افراطیون مدعی اصلاحات ارتباط مالی و ارتباط اطلاعاتی وجود دارد.
حتی در سال‌های گذشته اسنادی منتشر شد که نشان می‌داد برخی از خبرنگاران فعال در رسانه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب با نام مستعار در رسانه‌های معاند فعالیت می‌کنند! برخی خبرنگاران رسانه‌های مدعی اصلاحات این رسانه‌ها را «دوره کارآموزی برای حضور در رسانه‌های ضدانقلاب در خارج از کشور» تلقی می‌کنند.
به همین دلیل و از همین زاویه، ده‌ها خبرنگار و مدیر نشریات زنجیره‌ای مدعی اصلاحات پس از فرار از کشور در خدمت رسانه‌های ضدانقلاب مانند VOA، BBC، رادیو فردا، ایران اینترنشنال و... درآمد‌ه‌اند. از جمله «علی‌اصغر رمضان‌پور» معاون فراری وزیر ارشاد در دولت خاتمی ‌و سردبیر روزنامه زنجیره‌ای آفتاب امروز که سردبیر وطن‌فروش تلویزیون انگلیسی- سعودی حامی تروریست‌ها (ایران اینترنشنال) است. او پس از فرار از کشور، به استخدام BBC درآمد و مدتی بعد به ایران اینترنشنال منتقل شد؛ مجتبی واحدی، مسعود بهنود، حسین باستانی، رجبعلی مزروعی، حنیف مزروعی، ابراهیم نبوی نیز این همین تیره‌اند که روزگاری در رسانه‌های مدعی اصلاحات پادوی دشمن بودند و اکنون از کشور‌گریخته و برده رسانه‌ای امپراتوری دروغ شده‌اند.
باستانی ایران که بود، با حزب منحله مشارکت همکاری می‌کرد و بولتن نویس ریاست جمهوری در دوره خاتمی بود. او اکنون با شبکه دولتی انگلیس کار می‌کند که هر جا پای آشوب‌طلبی و براندازی در میان است، همین شبکه در صف اول آن است. مسعود بهنود نیز در نشریات قبل از انقلاب کار می‌کرد، سپس در نشریات زنجیره‌ای مدعی اصلاحات مشغول شد و بعد در شبکه دولتی بی‌بی‌سی.
ف.‌هاشمی: مسعود بهنود 
مشاور من در روزنامه زن بود 
در این زمینه، ف.‌هاشمی، عضو مرکزیت حزب کارگزاران در گفت‌وگو با انصاف‌نیوز، می‌گوید: اغلب همکاران وی در انتشار روزنامه‌اش در دوره موسوم به اصلاحات، جذب رسانه‌های بیگانه مانند بی‌بی‌سی و ایران اینترنشنال شده‌اند.
وی گفته بود: مسعود بهنود هم مشاور من در روزنامه زن بود. ایشان مدت‌ها قبل از انتشار زن، کلاس‌های آموزشی برای تحریریه گذاشت و اصول روزنامه‌نگاری را به آنها آموخت.
عضو مرکزیت حزب کارگزاران در پاسخ به این سؤال که «سرنوشت تیم روزنامه زن چه شد؟»، گفته بود: عده‌ای در جاهای دیگر مشغول شدند اما اغلب در خارج از کشور مشغول به کار شدند. فرناز قاضی‌زاده و فرج بال‌افکن برای بی‌بی‌سی کار می‌کنند و آقای بهنود و ابراهیم نبوی هم خارج از ایران کار می‌کنند. علی‌اصغر رمضان‌پور سردبیر ایران اینترنشنال و کاملیا انتخابی‌فرد سردبیر ایندیپندنت فارسی است.
ف.‌هاشمی چند سال قبل هم از دوستان خوب بهایی و سازمان مجاهدین (منافقین) خودش در زندان خبر داده بود.
وی پس از شکست ترامپ در انتخابات آمریکا، از تحریم حداکثری ترامپ دفاع کرده و به انصاف‌نیوز گفته بود: دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود به خاطر فشارهایی که بر ایران می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاسی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره مجبور می‌شویم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم.
تأمین آگهی نفتی برای رسانه‌های زنجیره‌ای! 
در همین شرایط، برخی ارگان‌ها به همین رسانه‌های همکار دشمن رپرتاژ آگهی می‌دهند و پول بیت‌المال را هدر می‌دهند، در حالی‌که ضمن توجه به مطالب پیش گفته، این نشریات، روزانه مطالب متعددی شامل تحریف و وارونه‌نمایی واقعیات، تبرئه و توجیه سیاست‌های ضدایرانی آمریکا و اروپا، تخطئه مواضع نظام در برابر زورگویی غرب، تشکیک در مبانی اسلام و انقلاب، دروغ پراکنی و تشویش اذهان و... منتشر می‌کنند، به نحوی که اغلب سوژه‌های اصلی مورد پردازش، با رسانه‌های بیگانه و ضد انقلاب، هم‌پوشانی دارد.
موساد از ایران‌اینترنشنال 
به‌عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده می‌کند
اخیرا باراک راوید، خبرنگار صهیونیست اذعان کرد: «موساد به‌طور منظم از شبکه ایران اینترنشنال، به‌عنوان بازوی جنگ اطلاعاتی علیه ایران استفاده می‌کند.»
افشاگری عضو سابق منافقین:
 اینترنشنال بازوی تبلیغاتی منافقین است
به تازگی هم مسعود خدابنده، عضو سابق گروهک تروریستی منافقین و مسئول سابق تیم حفاظتی مسعود رجوی در گفت‌وگویی به افشاگری علیه شبکه تلویزیونی ایران اینترنشنال و گروهک تروریستی منافقین پرداخته و گفته است: با تصمیم عربستان سعودی و مخصوصاً ترکی‌الفیصل مسئول سابق استخبارات سعودی، قرار شده است شبکه اینترنشنال بازوی تبلیغاتی و زبان سازمان مجاهدین شود.
به گزارش تسنیم، وی گفت: مجاهدین از 
2 ماه پیش مخارجی را که می‌پرداختند تا مطالبشان در جست‌وجوی گوگل بالا بیاید، حذف کرده‌اند. با تصمیم عربستان سعودی و مخصوصاً ترکی الفیصل مسئول سابق استخبارات سعودی قرار شده است شبکه اینترنشنال بازوی تبلیغاتی و زبان سازمان مجاهدین شود، دیگر نیازی نیست که سایت‌ها ایجاد شود و این سایت‌ها هزینه‌هایی داشته باشند، اولین باری که ایران اینترنشنال برنامه این‌ها را مستقیم پخش کرد، من لندن بودم، گفتند که آنجا بروم که رفتم و صحبت هم کردم. آنها هم برنامه را پخش کردند. همان موقع معلوم بود که این قضیه شروع یک ماجراست و این دستگاه‌ها نزدیکی‌شان را بیشتر خواهند کرد.
اشاره خدابنده به پوشش زنده نشست مجازی منافقین در شبکه تلویزیونی ایران‌ اینترنشنال سعودی در سال 1399 است که این نشست در کشور آلبانی را (مقر گروهک تروریستی منافقین در سال‌های اخیر) با عنوان نشست سالانه شورای ملی مقاومت پخش کرد و از مریم رجوی با عنوان رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت یاد کرد.
مزدورانی که نان خود را 
در خون ملت‌های منطقه می‌زنند و می‌خورند
شبکه تلویزیونی ایران‌ اینترنشنال در لندن مستقر است و اردیبهشت ۱۳۹۶ آغاز به‌کار کرد. این شبکه سعودی، حامی گروه‌های تروریست و تجزیه‌طلب است، بودجه آن را رژیم سعودی تامین می‌کند و تحت مدیریت سرویس ام‌آی6 انگلیس راه‌اندازی شده، تا شبکه دولتی BBC مجبور نباشد جور ماموریت‌های زرد مانند پوشش زنده میتینگ سازمان تروریستی منافقین، یا مصاحبه با سرکرده گروهک الاحوازیه بلافاصله پس از جنایت تروریستی در اهواز را بکشد. گردانندگان این شبکه نان خود را در خون ملت‌های منطقه می‌زنند و می‌خورند و اجیران رژیمی هستند که مخالفان خود را اره می‌کنند!
اکنون، این سه گزاره را کنار هم و مورد توجه قرار دهید؛
1ـ «خبرنگار صهیونیست: موساد از «ایران اینترنشنال» برای جنگ اطلاعاتی استفاده می‌کند.»
2ـ «عضو سابق گروهک تروریستی منافقین: با تصمیم عربستان سعودی و مخصوصاً ترکی‌الفیصل مسئول سابق استخبارات سعودی، قرار شده است شبکه اینترنشنال بازوی تبلیغاتی و زبان سازمان مجاهدین شود.»
3ـ پناه دادن اروپا به گروهک تروریستی منافقین که دست سران آن به خون 17 هزار شهروند ایرانی، و کرد‌ها و شیعیان عراق آغشته است.
تهیه مهمات عملیات روانی شبکه‌های معاند توسط رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات
نتیجه از این قرار است؛ همپالگی و همدستی رژیم صهیونیستی، دولت‌‎های اروپایی، رسانه‌های معاند و سازمان منحوس و مفلوک منافقین علیه ایران و پشتیبانی همه‌جانبه آمریکا از آنها. حال به موارد پیش گفته، این واقعیت تلخ را اضافه کنید که در داخل کشور، افراطیون مدعی اصلاحات و رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی اصلاحات عناصر و شبکه نیابتی دشمن در ایران را تشکیل می‌دهند و برای بنگاه‌های دروغ‌پراکنی مانند سعودی اینترنشنال، من‌وتو، بی‌بی سی، صدای آمریکا و رادیو فردا خوراک تهیه می‌کنند.
برای نمونه، روزنامه شرق چندی پیش در گزارشی مدعی مدفون شدن 200 نفر در سیل امامزاده داوود(ع) شد، سپس آن را به 20 نفر کاهش داد، بعدا هم مشخص شد که 2 نفر در سیل مدفون شده بودند. این در حالی است که رسانه‌های معاند با گزارش دروغ شرق به طرز گسترده علیه نظام فضا‌سازی و خباثت کردند.
رفع و رجوع عجز آمریکا
 توسط پادوی این رژیم
عباس. ع ستون نویس نشریات زنجیره‌ای که در دولت اصلاحات به اتهام فروش اطلاعات به بیگانگان به ۸ سال زندان محکوم شد، نیز به فیلمی جعلی که خبرنگار بی‌بی سی فارسی از غرق شدن یک موتور سوار در کشوری دیگر منتشر کرده و آن را به حادثه سیل در ایران نسبت داده‌، استناد کرد و به تحقیر مردم ایران پرداخت. وی این فیلم جعلی را نماد فقدان آموزشی مردم ایران و ضعف حاکمیت عنوان کرد.
وی همچنین در واکنش به گزارش مستند کیهان با عنوان «رسانه داخلی یا شبکه نیابتی دشمن؟!» به کیهان اتهام‌زنی کرد.
همچنین چند ماه قبل، وقتی که رویترز از قول یک مقام ارشد آمریکایی نوشت «واشنگتن صریحا اعلام کرده که نمی‌تواند به #ایران تضمین حقوقی بدهد که دولت آینده آمریکا به توافق پایبند باشد. این اظهار عجز درباره ارائه تضمین، در واقع اعترافی صریح نسبت به ناتوانی دولت بایدن برای تأمین یکی از ضرورت‌های توافق است»؛ عباس. ع احساس مسئولیت کرد تا به رفع و رجوع ماجرا بپردازد و بنویسد: «این مورد از ابتدا گفته شده بود و چیز جدیدی نیست، و ربطی هم به عجز بایدن ندارد، بلکه ناشی از ماهیت برجام است که نوعی توافق است و نه قرارداد. قدرت ایران، تضمین اجرای برجام مطابق منافع ماست و نه تضمین آمریکا. ایران هم می‌تواند توافق را اجرا نکند. آنان از ما تضمین نمی‌خواهند.»
افراطیون مدعی اصلاحات برجام فاقد ضمانت، نامتوازن، نامعتبر و قابل زیر پا گذاشته شدن را بزک کردند و اکنون که عبرت‌های آن برملا شده، باز هم به احیای همان توافق بدون تعیین تکلیف لغو تحریم‌ها و راستی‌آزمایی و تضمین معتبر اصرار می‌ورزند. با این رویه، آنها طرفدار حقوق ملت ایران نیستند بلکه ماموریت دارند ماجرا را به نفع آمریکا تمام کنند.
روزنامه اعتماد نیز اخیرا در گزارشی عجیب و قابل تامل با عنوان «مرگ در شعله‌هاي اعتراض» مدعی خودکشی و مرگ 8 کارگر به‌دلیل مشکلات معیشتی شده تا نسبت به بهبود اوضاع، به‌خصوص اوضاع اقتصادی و معیشتی القای نا‌امیدی کرده و ایجاد نفرت نسبت به کشور و اضطراب و فشار روانی در جامعه را دنبال کند.
روزنامه شرق اخیرا مصاحبه‌ای با «کاوه مدنی» جاسوس فراری دوتابعیتی ترتیب داده و در ابتدای این مصاحبه با تعریف و تمجید از این جاسوس فراری می‌نویسد: «می‌گوید «امیدوار» است، به همان‌اندازه هم «نگران». می‌گوید اگر روزی امیدش را از دست دهد، دیگر درباره ایران حرفی نخواهد زد. درباره محیط زیست ایران؛ اما هنوز به جنگل‌ها و تالاب‌ها، به درختان بلوط و هیرکانی، به خرس‌ها و یوزها و گورخرهای ایرانی امید دارد. حتی به دریاچه ارومیه هم امید دارد. دریاچه ارومیه‌ای که این روزها حالش نزار شده و درمانده. کاوه مدنی، پژوهشگر و فعال محیط‌زیستی ایرانی و معاون سابق سازمان حفاظت محیط زیست ایران در گفت‌وگو با «شرق» از این امروز و فردای دریاچه ارومیه گفت.»
چندی پیش هم روزنامه‌ جمهوری اسلامی یادداشتی از کاوه مدنی با عنوان «تکرار دروغ خشکسالی سی ساله» منتشر کرده بود. 
کاوه مدنی بعد از مفتوح شدن پرونده قضائی او در پیوند با جاسوسی از مراکز نظامی و اخلال در برنامه‌های محیط زیستی در ایران در حالی که ممنوع الخروج بود، در قالب مأموریت از ایران فرار کرد (و به عبارتی فراری داده شد) و مستقیم به لندن رفت و در بخش مطالعات ایران در مرکز مک‌میلان دانشکده علوم سیاسی دانشگاه ییل مشغول به کار شد. نکته قابل تأمل این‌جاست که چند تن از یهودیان صهیونیست از قبیل «دیوید بریون دیویس»، «ریچارد گیلدر» و «لوئیس لرمن» این مرکز ضدایرانی را راه‌اندازی کرده و در حقیقت این مرکز با مدیریت صهیونیست‌ها علیه ایران فعالیت می‌کند.
گاف مشترک خبرنگار روزنامه زنجیره‌ای
 و مسعود بهنود
در سال‌های گذشته «پ.ع» طنزنویس روزنامه شرق طبق روال و بنابر هماهنگی‌های صورت گرفته، مطلب تولیدی خود را در اختیار مسعود بهنود قرار می‌داد تا وی صبح روز بعد در ستون مرور روزنامه‌ها در بی‌بی سی فارسی به آن ضریب داده و با ذکر اسم نویسنده، آن را بازنشر دهد.
ظاهر قضیه این بود که مواجب بگیر ملکه انگلیس در بی‌بی‌سی فارسی، هر روز صبح خودش روزنامه‌های داخلی ایران را مرور و سوژه‌ها را انتخاب می‌کند و در این میان، روح خبرنگاران اصلاح‌طلب در داخل کشور اصلا از این ماجرا خبردار نیست. اما گاف بی‌بی سی،موجب شد که دم خروس بیرون بزند.
آن شب، وقتی طنزنویس روزنامه شرق مطلب خود را تحویل داد و رفت، ساعاتی بعد یکی از مدیران روزنامه، مطلب وی را به دلیل ملاحظاتی کنار گذاشت و مطلب مذکور اصلا چاپ نشد. با این‌حال مسعود بهنود صبح روز بعد با این خیال که مطلب ارسال شده توسط خبرنگار اصلاح‌طلب به وی، در روزنامه منتشر شده است، آن را بازنشر داده و با آب و تاب به شرح آن پرداخت.
حقوق ریالی از رسانه اصلاح‌طلب
حقوق دلاری از براندازها!
یکی از خبرنگارانی که پیش از آن در رسانه‌های مدعی اصلاحات در داخل کشور فعال بوده و مدتی بود که به رسانه‌های معاند پیوسته بود در یادداشتی در سایت ضدانقلاب «روزآنلاین» نوشته بود: «من در داخل ایران هم حقوق ریالی داشتم و هم حقوق دلاری، حقوق ریالی را از رسانه اصلاح‌طلب می‌گرفتم و حقوق دلاری را از فعالین جریان برانداز در خارج از کشور.»
رپرتاژ روزنامه زنجیره‌ای
 برای رسانه‌های ضدایرانی حامی تحریم
روزنامه شرق حتی اخیرا طی یک یادداشت رپرتاژی را برای رسانه‌های ضدایرانی منتشر کرد و نوشت: «اکنون در فضای خبری کشور، بخش فارسی بی‌بی‌سی، تلویزیون اینترنشنال، تلویزیون من‌وتو و صدای آمریکا، صاحب‌نقش شدند. شبکه ایران اینترنشنال گوی سبقت را ربوده و با به‌کارگیری روزنامه‌نگاران و مجریان مهاجر، بر شکل‌گیری افکار عمومی در داخل تأثیر می‌گذارد.» این رپرتاژ بسیار به مذاق رسانه‌های معاند خوش آمد و کانال مربوط به تلویزیون ایران اینترنشنال این تعریف و تمجید از رسانه‌های معاند را بازنشر کرد.
روزگار سیاه مزدوری!
رسوایی‌های ناشی از ائتلاف «فراریان اصلاح‌طلب» با «سلطنت‌طلبان و ‌تروریست‌ها» در این شبکه بدنام به حدی بود که روزنامه زنجیره‌ای اعتماد (یکی از تامین‌کنندگان کادر رسانه‌های ضدانقلاب در خارج) تیر 99 مجبور شد برای ردگم‌کنی، گزارشی را با عنوان «روزگار سیاه مزدوری» درباره ایران‌اینترنشنال منتشر کند. در حالی‌که اگر گردانندگان ایران اینترنشنال، روزگار سیاه مزدوری را سپری می‌کنند، خوراکشان را مدعیان اصلاحات تأمین می‌کنند.
خرداد 1401 قطعنامه ضدایرانی پیشنهادی از سوی سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلیس) به همراه آمریکا که به شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درخصوص برنامه هسته‌ای ایران ارائه شده بود با ۳۰ رای مثبت، دو رای منفی چین و روسیه و سه رای ممتنع لیبی، پاکستان و هند به تصویب رسید. نکته قابل تأمل این‌جاست که همزمان با صدور این قطعنامه ضدایرانی، جریان تندرو مدعی اصلاحات در داخل کشور همسو با آمریکا و اسرائیل، پازل این پروژه ضدایرانی را تکمیل کردند. در همین رابطه «سعید حجاریان» نایب‌رئیس شورای منحله اول تهران و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ و از حامیان دولت روحانی در توئیتی نوشت: «پروژه هسته‌ای هزینه‌زا و با دستاورد نزدیک به صفر بوده است؛ نه برقی ساخت و نه توان بازدارندگی به‌وجود آورد. این وضعیت ما را یاد خدمات حاجی میرزا آقاسی می‌اندازد: نگذاشت به مُلک، حاجی دِرَمی؛ شد خرج قنات و توپ هر بیش و کمی؛ نه مزرع دوست را از آن آب نَمی؛ نه لشکر خصم را از آن توپ غمی.»
همچنین «مصطفی تاجزاده» از حامیان دولت روحانی و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ که در انتخابات دوره دوم شورای شهر تهران- بدون نظارت استصوابی شورای نگهبان- سرلیست مدعیان اصلاحات بود اما علی‌رغم تبلیغات گسترده از راهیابی به شورای شهر بازماند، در توئیتی نوشت: «...گرانی و مشکلات گوناگون کمر مردم را خم کرده، تداوم تحریم‌ها یعنی فاجعه! نمی‌بینند؟»
چندی پیش هم مکاتبات یکی از افسران موساد (با اسم مستعار «لنی») با یکی از خبرنگاران رویترز(به نام «جان آیریش») فاش شد. در بخشی از توصیه‌های افسر موساد خطاب به خبرنگار این رسانه انگلیسی آمده بود: «جمهوری اسلامی ایران به مرحله‌ای رسیده که چه با برجام و چه بدون برجام، توانایی رسیدن به سوخت ۲۰ درصد و بالاتر از آن را هم دارد و این نشان می‌دهد تحریم‌ها و تأثیر آن بر اقتصاد ایران، کارایی قبلی خود را از دست داده‌ اما باید فضای رسانه‌های بین‌المللی به‌گونه‌ای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.» بیانیه‌ها و تحلیل‌ها و گزارش‌های متعدد احزاب و فعالین و رسانه‌های مدعی اصلاحات درباره برجام و شباهت این بیانیه‌ها و تحلیل‌ها و گزارش‌ها با توصیه افسر موساد جدیدترین سندی است که نشان می‌دهد متاسفانه بخشی از جریان مدعی اصلاحات و به عبارتی افراطیون مدعی اصلاحات همراستا با دشمنان ملت ایران عمل می‌کنند. این سند را بگذارید کنار اظهارنظر سران رژیم صهیونیستی در سال ۸۸ که افراطیون مدعی اصلاحات را «سرمایه‌های اسرائیل در ایران» و «نمایندگان اسرائیل در ایران» نامیده بودند.
اوصاف فوق همچنین نشان می‌دهد، افراطیون مدعی اصلاحات که در پادویی آمریکا به تله‌گذاری و شیرین‌‌سازی برجام ـ به اعتراف مدیرمسئول روزنامه شرق برای جا ‌انداختن برجام مبالغه کردند ـ و بزک‌سازش با آمریکا ‌پرداختند، با رسانه‌های معاند و اجیرشده توسط رژیم صهیونیستی نیز همکاری دارند و به مزدوری اسرائیل رسیده‌اند.
مدعیان اصلاحات همنوا و همصدا با رژیم صهیونیستی، در دولت قبل و نیز اکنون، جار می‌زنند که باید توانمندی موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران نیز در برجام گنجانده شود! و ایران از اینها دست بکشد! با این اوصاف، مضحک است این طیف که در برجام همواره ایران را تخطئه و دشمن را تبرئه کردند، شیپور همنوایی منتقدان خسارت محض برجام با اسرائیل را سر می‌دهند. براساس موارد پیش گفته، آنها خود همدست با رژیم صهیونیستی و نیز شبکه معارض انقلاب اسلامی در خارج هستند و برای آنها خوراک تهیه می‌کنند. چندی پیش‌اندیشکده آمریکائی کاتو در گزارشی مفصل تقویت این جریان در داخل ایران را شدیدا به دولت آمریکا توصیه کرده بود. لازم به ذکر است، ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اخیرا اعلام کرد که «هدف واشنگتن و تل‌آویو در قبال برنامه هسته‌ای ایران، یکی است.» 
ضرورت فوری پیگرد امنیتی و قضایی
علیه وطن‌فروشان و مخلان امنیت روانی
گفتنی است، پیش‌بینی می‌شد افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی به دلیل همکاری رسانه‌ای با دشمن به‌عنوان شبکه نیابتی آنها، از سوی مراجع امنیتی احضار شوند. ارتکاب دو خیانت بزرگ آشوب‌های 78 و 88 و جانبداری از آشوب‌طلبی‌های آمریکا و همقطارانش در سال‌های 96 و 98 و نیز هم‌پوشانی رسانه‌ای با بدخواهان نظام، افراطیون مدعی اصلاحات را در مظان اتهام همکاری با سرویس‌های جاسوسی بیگانه قرار داده است. نیروهای امنیتی باید مزدوران دشمن را بتکانند و مراقب باشند که متواری نشوند.
چندی پیش یکی از افراطیون فراری مدعی اصلاحات مأموریت‌ بردگان رسانه‌ای دشمن را این‌گونه فاش کرد: «ما کارمندان پروپاگاندای غربی- عربی- عبری علیه مردم ایران هستیم. وظیفه ما وحشت‌افکنی است تا با فروپاشاندن سازمان اجتماعی، مردم را به خشونت جمعی بکشانیم... گمان باطل نکنید که ما «مخالف سیاسی»، «مدافع حقوق بشر»، «فمینیست» و... هستیم؛ نه، ما تشنه مرگ و خون مردم ایرانیم. کاری را که شدیدترین تحریم‌‌های تاریخ نتوانست با ایران انجام دهد، ما موظفیم انجام دهیم.»
شواهد بسیار که برخی از آنها در این گزارش آمد، نشان می‌دهد مدعیان اصلاحات به‌عنوان شبکه نیابتی دشمن در داخل با مأیوس ‌سازی، روایت‌‌‌سازی وارونه، انتشار اخبار دروغ و سانسور اخبار مثبت، کوچک‌نمایی نقاط پیشرفت و بزرگنمایی نقاط ضعف و القای بن بست، مهمات رسانه‌های معاند را تأمین می‌کنند.
ضرورت فوری است که مراکز امنیتی و قضایی، انبوه سرنخ‌های موجود درباره استخدام‌شدگی برخی عناصر برای تامین خوراک عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی دشمن را پیگیری و شبکه‌های وطن فروش را متلاشی کنند. احتمالا ضمن این پیگیری، سرنخ برخی خیانت‌های منتهی به اقدامات تروریستی و خرابکارانه هم به دست بیاید؛ سرنخ‌هایی که فراتر از چند نشریه و رسانه است.
رهبر معظم انقلاب تیرماه سال جاری در دیدار رئیس ‌و مسئولان قوه قضائیه تاکید فرمودند: «یکی از حقوق عمومی مردم همین است که امنیّت روانی داشته باشند. امنیّت روانی یعنی چه؟ یعنی هر روز یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرف هراس‌افکننده‌ای در ذهن‌ها پخش نشود. حالا تا دیروز فقط روزنامه‌ها بودند که این کارها را می‌کردند، حالا فضای مجازی هم اضافه شده. هر چند وقت یا چند روز یک‌بار، گاهی چند ساعت یک بار یک شایعه‌ای، یک دروغی، یک حرفی را یک آدم مشخّصی یا نامشخّصی در فضای مجازی منتشر می‌کند، مردم را نگران می‌کند، ذهن مردم را خراب می‌کند. یک دروغی را مطرح می‌کند، شایع می‌کند، خب، این امنیّت روانی مردم از بین می‌رود. یکی از وظایف قوّه‌قضائیّه برخورد با این مسئله است. البتّه این‌جا هم من شنیدم بعضی گفتند که قانون نداریم؛ اوّلاً می‌شود از همین قوانین موجود استفاده کرد و حکم این را فهمید؛ اگر قانون هم ندارید، سریع قانون تهیّه کنید؛ اینها چیزهای مهمّی است.»