تبیینگری جهاد کبیر علمی
علی شریفی
از نظر قرآن، تبیین حقیقت، رسالت پیامبری است که بر هر مسلمان و مومنی نیز تکلیف است؛ زیرا بدون تبیینگری نمیتوان حقیقت را به دیگران تذکر داد و باطل را هویدا و رسوا ساخت. از همین رو در آیات قرآن بهصراحت از تکلیف الهی تبیینگری سخن به میان آمده و از آن به عنوان «جهاد کبیر علمی» مبتنی بر آموزههای قرآن یاد شده است.
نویسنده در این مطلب با استناد به آیات قرآن، اهمیت و ارزش جهاد تبیین را به عنوان جهاد کبیر تشریح کرده است.
***
فرقان، فرقگذاری میان حق و باطل
یکی از نامهای قرآن، فرقان است؛ خدا در قرآن میفرماید: بزرگ و خجسته است كسى كه بر بنده خود فرقان- كتاب جداسازنده حق از باطل- را نازل فرمود تا براى جهانيان هشداردهندهاى باشد.(فرقان، آیه ۱) و نیز میفرماید: ماه رمضان همان ماه است كه در آن قرآن فرو فرستاده شده است، كتابى كه مردم را راهبر و متضمن دلايل آشكار هدايت و ميزان تشخيص حق از باطل است.(بقره، آیه 185) و نیز میفرماید: پيش از آن براى رهنمود مردم
فرو فرستاد و فرقان- جداكننده حق از باطل را نازل كرد.(آل عمران، آیه 4)
این نامگذاری به آن دلیل است که قرآن متضمن آیاتی است که حق و باطل را از هم جدا میکند؛ چنانکه همین قرآن شیوه جداسازی حق و باطل را نیز به مومنان و مسلمانان میآموزد، به طوری که میتوانند با نگاهی حتی به مصادیق عینی و ملموس و نیز تاریخی نه تنها روش جداسازی حق و باطل را بیاموزند، بلکه مصادیق عینی از حق و باطل را بشناسند و بتوانند به آسانی قضاوت در این ساحت داشته باشند.
این جداسازی و فرقان موجب میشود تا مومنان و مسلمانان در دام متشابهات و فتنهها نمانند، بلکه با شناخت دقیق و عبور از دام فتنه و متشابهات به محکمات بیاویزند و با عروهًْالوثقای حق به سوی کمالات صعود کنند و رفعت یابند. از همین رو مومنان بسادگی نه تنها نسبت به مفهوم حق و باطل شناخت مییابند، بلکه مصادیق عینی آن را درک میکنند؛ زیرا قرآن تنها کتاب علمی نیست، بلکه موجب تزکیه و پاکی همراه با نمو و رشد انسان میشود و تعلیمات آن به گونهای است که موجب بصیرتآفرینی میکند. پس کسی که تحت چنین تعلیماتی قرار گیرد از بصیرتی سود میبرد که او را توانا به جداسازی حق و باطل میکند. این توانایی از طریق وحی و الهامات به یاری انسان میشتابد.
برخی از زمانهای تاریخی چون زمان جنگ بدر و احد و مانند آنها زمان جداسازی حق و باطل است؛ زیرا دو جبهه به طور آشکار در برابر هم قرار میگیرند.(انفال، آیه 41) این امر در آخرت دائمی است؛ زیرا اصولا آخرت چیزی جز فرقان نیست؛ چرا که جبهه حق و باطل به طور کامل جدا میشود.
اما در دنیا شرایط همواره اینگونه نیست؛ زیرا در عصر فتنه همواره امور چنان آمیخته به هم است که بسیاری قدرت تشخیص را ندارند، حتی اگر میزان و ملاکهای تشخیص را دارا باشند؛ زیرا در تحقق فرقان تنها دانستن ودانایی مهم نیست، دانایی هر چند که مهم و لازم است، ولی کافی نیست، بلکه افزون بر دانایی شخص باید توانایی جداسازی را داشته باشد که این جز به کسب تقوای الهی و بصیرت یابی به ولایت الهی نیست؛ خدا میفرماید: در حقيقت كسانى كه از خدا تقوا و واهمه قدسی دارند چون وسوسهاى از جانب شيطان بديشان رسد خدا را به ياد آورند و بناگاه بصیر و بينا شوند.(اعراف، آیه ۲۰۱)
اصولا آموزههای قرآن، به سبب نزول دائمی از سوی خدا به قلب مومنان و همچنین به عنوان بصائر الهی، چنان بصیرتی به آنان میدهد که هرگز در دام فتنه نمیافتند و تحت ولایت الهی به سادگی از آن عبور میکنند و در صورت وجود مشکلی به نصرت الهی و رحمت خاص از آن بیرون میآیند.(اعراف، آیه 203)
چنانکه گفته شد، این تقوای الهی است که به مومنان چنان قدرت تشخیص و توانایی عبور میدهد تا جایی که هیچ مکر و حیلهای نسبت کارساز نخواهد بود، بلکه آنان با ثبات قدمی که خدا عنایت میکند از آن به سلامت در میگذرند؛ چنانکه خدا در جایی دیگر بهصراحت میفرماید:... اى كسانى كه ايمان آوردهايد اگر از خدا تقوا و پروا داريد براى شما نيروى تشخيص حق از باطل قرار مىدهد... هنگامى كه كافران درباره تو نيرنگ میکردند تا تو را به بند كشند يا بكشند يا از مكه اخراج كنند و نيرنگ مىزدند و خدا نیز مکر و تدبير میکرد و خدا بهترين تدبيركنندگان است.(انفال، آیات 29 و 30)
البته باید توجه داشت که از نظر قرآن، همه کتابهای آسمانی از ویژگی«فرقان» برخوردار هستند؛ زیرا این کتب برای بیان اصول و معیار جداسازی حق و باطل و روشنگری میان امور به هم آمیخته و نیز ارائه مصادیق عینی از حق وباطل از سوی خدا نازل شده است.(آل عمران، آیات 3 و4؛ انبیاء، آیه 48؛ مجمعالبيان، ج 7- 8، ص 81؛ جامعالبيان، ج 7، ص 254؛ الكشاف، زمخشری،
ج 1، ص 336)
جهاد تبیین، جهاد کبیر علمی
جهاد تبیین وظیفه و تکلیف الهی پیامبر(ص) است؛ زیرا خدا «بیان» را به پیامبر(ص) داده که موجب «بینونت» و جداسازی است. این جداسازی در حرف و کلمه وجمله و نیز محتوا و اسمگذاری و مانند آنها بروز میکند تا به شکلی رسا و شیوا حق بیان شود و مفاهیم به دیگران
منتقل یابد.
خود کتاب آسمانی قرآن، از ویژگی «بیان» برخوردار است؛ از همین رو از آن به عنوان «تبیان» یاد شده و خدا میفرماید: وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَهًّْ وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ؛ و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است. بر تو نازل كرديم.(نحل، آیه ۸۹)
تبیینگری پیامبر(ص) موجب میشود تا اختلاف از میان برود وحقیقت بر مردم آشکار شود: و ما اين كتاب را بر تو نازل نكرديم، مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كردهاند براى آنان تبیین کنی و توضيح دهى و آن براى مردمى كه ايمان مى آورند رهنمود و رحمتى است.(نحل، آیه ۶۴)
همچنین قرآن به عنوان تبیان هر چیزی، میتواند مایه تفکر شود تا انسان، حق را از باطل بازشناسد و در زندگی در مسیر درست قرار گیرد؛ زیرا خود قرآن همان بینات جداساز است: (ما پیامبران را) با بینات و دلايل آشكار و نوشتهها فرستاديم؛ و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است تبیین کرده و توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند.(نحل، آیه ۴۴)
وظیفه تبیینگری مختص پیامبر(ص) نیست، بلکه به عنوان یک جهاد کبیر علمی وظیفه همگانی است؛ البته این مسئولیت برای عالمان پیش از جاهلان خواهد بود؛ یعنی بر عالمان است تا جاهلان را نسبت به حقایق آگاه سازند و با جهاد تبیین آنان را در مسیر حق قرار دهند؛ زیرا جاهل نمیداند و نمیتواند حق و باطل را از هم جدا کند؛ از همین رو در امتهای پیشین این تبیینگری به عنوان یک مسئولیت و تکلیف الهی بر عهده اهل کتاب که توانایی درک و فهم آن را داشتند، گذاشته شده بود و خدا از عالمان اهل کتاب خواسته بود تا به عنوان یک میثاق و عهد الهی بدان عمل کرده و پایبند آن باشند، هر چند که عالمان اهل کتاب بر خلاف آن عمل کرده و برای کسب منافع دنیوی از تبیینگری و جهاد تبیین سرباز زدند تا در میان متشابهات بتوانند سود مادی خویش را برگیرند: و ياد كن هنگامى را كه خداوند از كسانى كه به آنان كتاب داده شده پيمان گرفت كه حتما بايد آن را به وضوح براى مردم بيان نماييد و كتمانش مكنيد. پس آن میثاق و عهد را پشت سر خودانداختند و در برابر آن بهايى ناچيز به دست آوردند و چه بد معامله اى كردند.(آل عمران، آیه ۱۸۷)
پس اگر امروز نیز عالمان اسلامی به عهد و میثاق الهی خویش عمل نکنند، بد معاملهای کردهاند؛ زیرا خشم و غضب الهی را به جان خریدهاند.
از نظر قرآن، گام نخست در هر مبارزه و مقابلهای با دشمن، جهاد تبیین بر اساس اصول و قواعد و روش و مبانی و مفاهیم قرآنی است. از همین رو خدا به پیامبر(ص) در راستای تکلیف الهی جهاد تبیین میفرماید: فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا؛ پس از كافران اطاعت مكن و با الهام گرفتن از قرآن با آنان به جهادى بزرگ بپرداز.(فرقان، آیه ۵۲)
اگر جهاد نظامی و مانند آنها جهاد صغیر و اصغر است؛ جهاد علمی بر اساس آموزههای قرآنی و روش و اصول آن، جهاد کبیر است؛ زیرا بدون تبیین حق وباطل اصولا جهادهای دیگر تاثیر انسان ساز نداشته و نمیتواند اهداف الهی را برآورده سازد؛ زیرا هدف الهی نابودی بشر نیست، بلکه هدف الهی رحمت بر خلق (هود، آیه 119) و نجات انسانها از سقوط در دوزخی است که چیزی جز فقدان صفات کمالی در نفس نیست.
جهاد کبیر علمی که در قالب تبیینگری و بصیرت افزایی انجام میشود، بر محور محکمات و بصائر خواهد بود که هیچگونه اما و اگر و شک و شبهه و تردیدی در آن راه ندارد. بیگمان چنین محکماتی همانطوری که از آیه 52 سوره فرقان و آیه 7 سوره آلعمران برمیآید، در خود آیات الهی قرآن وجود دارد؛ از همین رو خدا قرآن را فرقان نامیده است؛ زیرا حاوی محکماتی است که میتواند مفهومی و مصداقی انسان را یاری رساند تا حق را از باطل جدا کند.(بقره، آیه 185) از همین رو امام صادق(ع) درذیل آیه 185 سوره بقره، واژه فرقان را به آيات محكم قرآن تفسير كردهاند.(البرهان، ج 1، ص 310، ح 4)
به هرحال، جهاد تبیین که جهاد علمی- فرهنگی بر مدار آموزههای قرآن است، میتواند موجب شود تا در شرایط فتنه و وجود متشابهات و ایجاد شبهه یا تشکیک در امور، مردمان بتوانند راه خویش را به درستی بیابند و از فتنه دور شوند.
از نظر قرآن جهاد تبیین باید در همه عرصهها به کار گرفته شود تا مثلا به سبب وجود متشابهات یا فتنهگری یا مانند آنها کسی از مسیر حق دور نشود. از همین رو حقیقتیابی پس از شنیدن مطالب و اخبار بهویژه از رسانههای فاسق و معاند در دستور کار قرار داده شده و خدا بصراحت فرموده است: اى كسانى كه ايمان آورده ايد اگر فاسقى برايتان خبرى آورد نيك وارسى كنيد مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و بعد از آنچه كردهايد پشيمان شويد.(حجرات، آیه ۶)
همچنین در جایی دیگر ارجاع به رهبری و مراکز تحلیلی وتبیینی نسبت به هر خبر و شایعه در دستور کار قرار میگیرد تا تبیین بر اساس حقیقت انجام شود؛ بنابراین، نباید مانند منافقان عمل شود که بدون تبیین و روشنگری در راستای فتنهگری به خبر غیر موثق دامن میزنند؛ خدا دراین باره نیز میفرماید: و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانىاند كه
مى توانند درست و نادرست آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شماراندكى از شيطان پيروى میکرديد.(نساء، آیه ۸۳)
مراجعه به منابع و مراکز اصلی تصمیمگیری در هر امری نشانه ولایتپذیری است؛ همچنین بیانگر آن است که شخص دوست ندارد در دام فتنه گرفتار آید یا همراه با طاغوت و فتنهانگیزان باشد؛ در حالی که منافقان و امثال آنها ضد این رویه عمل میکنند؛ زیرا آنان دوستدار فتنهگری و متشابهات در هر چیزی هستند قرآن میفرماید: اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هرگاه در امر دينى اختلافنظر پیدا کردید اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد آن را به كتاب خدا و پيامبر او عرضه بداريد. اين بهتر و نيكفرجامتر است. آيا نديدهاى كسانى را كه مىپندارند به آنچه به سوى تو نازل شده و به آنچه پيش از تو نازل گرديده ايمان آوردهاند، با اين همه مى خواهند حکومت و داورى ميان خود را به سوى طاغوت ببرند با آنكه قطعا فرمان يافتهاند كه بدان كفر ورزند، ولى شيطان مىخواهد آنان را به گمراهى دورى دراندازد؛ و چون به ايشان گفته شود: به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر او بياييد، منافقان را مى بينى كه از تو سخت روى برمىتابند.(نساء، آیات 59 تا 61)
پس از نظر قرآن، دشمنان داخلی و خارجی میخواهند با تحلیلهای غلط، ناکارآمد جلوه دادن رهبری و دین اسلام، بزرگ کردن کاستیها، نادیده گرفتن دستاوردها و تزریق ناامیدی به مردم، به جامعه اینگونه القا کنند که دین نمیتواند حکومتداری کند.
خدا به مومنان هشدار میدهد تا براساس گمانهزنی هیچ اقدامی را انجام ندهند آنگونه که کافران و مشرکان انجام میدهند (حجرات، آیه 12؛ یونس، آیات 36 و 66؛ نجم، آیات 23 و 28) و همچنین در چیزی که علم ندارند، وارد نشوند، بلکه متوقف شوند: و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن زيرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد.(اسراء، آیه ۳۶)
انسان وقتی سخنی میگوید باید چنان استوار و محکم باشد که هیچ شک و تردیدی در آن راه نیابد و این جز با بهرهگیری از علم قطعی و یقینی امکانپذیر نیست: اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا پروا کنید و سخنى استوار گوييد.(احزاب، آیه ۷۰)
پس مومن همان طوری که سخن ظنی و
غیر علمی به زبان نمیآورد، در تبیینگری نیز میبایست چنان سخن محکم و استوار بگوید تا ریشه کذب و باطل خشکانده شود.
از نظر قرآن، هدف الهی پیامبر(ص) در جهاد تبیین، بصیرت بخشی و بصیرتافزایی است که در نهایت مردم در مسیر صراط مستقیم الهی قرار گرفته و با عبودیت و عبادت ارادی و اختیاری،خود را به کمالات بایسته و شایسته برسانند؛ از همین رو خدا میفرماید: بگو: اين است راه من كه من و هر كس پيروىام كرد با بصیرت به سوى خدا دعوت مى كنيم.(یوسف، آیه 108)