تبیین یک گزاره کلیدی در بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای
مکتب امام، نرمافزارِ تحوّلآفرینی در گام دوم انقلاب
رهبر انقلاب اسلامی در سخنرانی سیوسومین سالگرد رحلت امام خمینی رحمتالله علیه تأکید کردند: «نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیّت ملی و انقلابی گام دوّم این انقلاب را بر عهده بگیرد و آینده این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرمافزار واقعی... این نرمافزار که میتواند شتابدهنده باشد، کمککننده باشد و حتّی در مواقعی تحوّلآفرین باشد، عبارت است از درسهای امام؛ درسهایی که هم در گفتار امام، هم در رفتار امام میتوان آنها را جستوجو کرد و یافت.» 1401/03/14
رسانه KHAMENEI.IR این بخش از بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را در این مطلب براساس سایر بیانات ایشان مورد بحث و بررسی قرار میدهد. مروری بر چشمانداز حرکت تحولی جوانان در گام دوم انقلاب و تبیین شاخصهای اصلیِ مکتب امام خمینی رحمتالله علیه از جمله موضوعات مطرح شده در این یادداشت است.
جوانان، موتور پیشرانِ گام دوّم انقلاب
بیانیهگام دوم انقلاب که یک «ترسیم کلّی از گذشته و حال و آینده انقلاب» است، نقطه عطفی در امتداد تأکیدات رهبر انقلاب بر نقش جوانان در بنای تمدن نوین اسلامی به شمار میآید. در بخش عمدهای از آن، این نسل به مخاطب انحصاری پیام ایشان تبدیل میشوند. قشری که بار اصلی گام دوم انقلاب بر دوش ایشان نهاده شده است.
حقیقت این است که «انقلاب اسلامی حرکتی بود که با اهداف مشخصی به وجود آمد؛ هدف اسلامخواهی، استکبارستیزی، حفظ استقلال کشور، کرامتبخشی به انسان، دفاع از مظلوم و پیشرفت و اعتلای علمی و فنی و اقتصادی کشور؛ اینها اهداف انقلاب بوده. این خط ادامه پیدا کرده و انحراف پیدا نکرده.» 1390/5/19بنابراین، تاکنون انقلاب مسیر خود را بهسوی تحقّق آرمانها بهدرستی طی کرده است، امّا «راه طیشده فقط قطعهای از مسیر افتخارآمیز بهسوی آرمانهای بلند نظام جمهوری اسلامی است. دنباله این مسیر که به گمان زیاد، به دشواریِ گذشتهها نیست، باید با همّت و هشیاری و سرعت عمل و ابتکار شما جوانان طی شود. مدیران جوان، کارگزاران جوان، اندیشمندان جوان، فعّالان جوان، در همه میدانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و بینالمللی و نیز در عرصههای دین و اخلاق و معنویّت و عدالت، باید شانههای خود را به زیر بار مسئولیّت دهند، از تجربهها و عبرتهای گذشته بهره گیرند، نگاه انقلابی و روحیه انقلابی و عمل جهادی را به کار بندند و ایران عزیز را الگوی کامل نظام پیشرفته اسلامی بسازند.» 1397/11/29
از این رو، در گام دوّم انقلاب نیازمند یک حرکت عمومی منضبط، پرسرعت و همراه با پیشرفت محسوس و با محوریت جوان متعهد و حزباللهی، به سمت چشمانداز و اهداف بلند انقلاب اسلامی هستیم: «حرکت عمومی کشور بهسوی تحقق آرمانها وجود دارد، منتها بایستی انضباط و سرعت پیدا کند و پیشرفت به سمت آن چشمانداز محسوس باشد.» 1398/03/01و نیروی جوان متعهّد در این حرکت نقش ایفا میکند: «جوانهای متعهد، محور این حرکتاند.» 1398/03/01 چراکه «جوان پیشران و موتور حرکت است. اگر نسل جوان نمیبود و نمیخواست و اقدام نمیکرد، حرکت متوقّف میشد؛ اندیشه پیران و فکر و تجربه آنها آن وقتی به کار میآید که حرکت جوانانه جوانان وجود داشته باشد؛ پیشران این حرکت، جوانها هستند.» 1395/09/03 و پیشران بودن جوان به دلیلِ خصوصیات جوان است: «طبیعتِ جوان، با امید، ابتکار، صراحت، خطرپذیری و خستگیناپذیر همراه است و اینها برای اداره جامعه عناصر با ارزشی هستند، بهطوریکه بخشی از مشکلات ما ناشی از خطرپذیر نبودن، خسته شدن، عدم وجود ابتکار، عدم صراحت، یا ناامید بودن است که این ویژگیها در جوانها وجود ندارد.» 1399/02/28 بنابراین برای اینکه جوانان وارد میدان شوند به مولفههایی نیاز داریم، که عبارتند از «هدایت، تمرکز، پیگیری و فعّالیّتِ پیدرپی و لحظهبهلحظه» 1398/03/01 از سوی دیگر، عملیاتی شدن و تحقّق این حرکتِ جامعهساز، بر عهده نخبگان فکریِ جریان حلقههای میانی است، نه رهبری نظام و دولت: «این تمرکز، این ایجاد برنامه کار، پیدا کردن راهکار، ارائه راهکار، برنامهریزی، به عهده چه کسی است؟ این به عهده جریانهای حلقههای میانی است. این، نه به عهده رهبری است، نه به عهده دولت است، نه به عهده دستگاههای دیگر است؛ [بلکه] به عهده مجموعههایی از خود ملّت است که خوشبختانه امروز ما این را کم هم نداریم. ما نخبههای فکری در زمینههای گوناگونِ مورد نیاز در میان جوانان، در میان مسئولین خودمان داریم. اینها میتوانند بنشینند برنامهریزی کنند و هدایت کنند. تشکلهای دانشجویی از این قبیلند، مجموعههای باتجربه و فعّال در زمینههای فرهنگی و فکری و مانند اینها از این قبیلند.»1398/03/01
درسهای امام(ره)، نرمافزارِ گام دوّم انقلاب
نکته کلیدی اینکه نسل جوان و هوشمند کنونی برای اداره بهینه آینده کشور و رساندن ملّت به قلّهها و آرمانهای والا، به نرمافزاری مطمئن، جامع، شتابدهنده و تحولآفرین نیاز دارد. لذا: «شناسایی امام برای نسل جوان از این جهت اهمّیّت دارد که به آنها کمک میکند برای اداره بهینه آینده کشور؛ امام، فقط امامِ دیروز نیست؛ امامِ امروز هم هست، امامِ فردا هم هست. نسل جوان و هوشمند ما که قرار است مسئولیّت ملّی و انقلابی گام دوّم این انقلاب را بر عهده بگیرد و آینده این کشور را اداره بکند، احتیاج دارد به یک نرمافزار واقعی؛ برای اینکه بتواند راه انقلاب را درست طی کند که این راه انقلاب، ایران را و ملّت ایران را به منتهای قلّه خواهد رسانید، احتیاج دارد به یک نرمافزار مطمئن و جامع که بتواند به او کمک کند. این نرمافزار که میتواند شتابدهنده باشد، کمککننده باشد و حتّی در مواقعی تحوّلآفرین باشد، عبارت است از درسهای امام؛ درسهایی که هم در گفتار امام، هم در رفتار امام میتوان آنها را جستوجو کرد و یافت.»1401/03/14 در واقع «امام ما را به راهی هدایت کرد، هدفهایی را برای ما تعریف کرد، شاخصهایی را در میانه راه به ما معرفی کرد تا راه را گم نکنیم. فقط در صورت پیمودن این راه است که ما میتوانیم به حیات طیبه برسیم و طعم آن را بچشیم.» 1384/03/14 و برای رسیدن به این اهداف اصولی را بیان کرد که همچون نقشه راه، ملّت عقبافتاده و وابسته ایران را به ملّتی پیشرو و سرافراز و مستقل تبدیل کرد. و اکنون نیز ملّت ایران برای رسیدن به منتهای قلّه نیازمند آن است: «نقشه راه ما همان اصول امام بزرگوار ما است؛ آن اصولی که با تکیه بر آن توانست آن ملت عقبافتاده سرافکنده را تبدیل کند به این ملت پیشرو و سرافراز. این اصول، اصولی است که در ادامه راه هم به درد ما میخورد و نقشه راه ما را تشکیل میدهد.» 1392/03/14 به بیان دیگر، مکتب امام خمینی(ره) «یک راهنمای نظری و عملی است که کشور و ملّت را به عزت و پیشرفت و عدالت میرساند.» 1390/03/14
بنابراین «امام مظهر عینی حرکت عظیمی است که ملّت ایران آغاز کرد و تاریخ خود را متحوّل کرد؛ امام بنیانگذار یک مکتب فکری و سیاسی و اجتماعی است. ملّت ایران این مکتب را، این راه را، این نقشه را پذیرفت و در آن مشغول حرکت شد؛ ادامه این راه بستگی دارد به اینکه این نقشه راه، درست شناخته بشود؛ بدون اینکه امام را درست بشناسیم- به معنای شناخت اصول امام- این نقشه راه، شناخته نخواهد شد.»1394/03/14 از این رو جوانان برای پیمودن موفق گام دوّم انقلاب و دستیابی به اهداف آن محتاج شناخت اصول امام بهمثابه یک نرمافزار مطمئن و جامع و نقشه راه هستند.
اثباتِ اسلام ناب محمدّی و نفی اسلام آمریکایی
«اثبات اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیهوآله» و «نفی اسلام آمریکایی»، یکی از اصول مکتب فکری امام بزرگوار است. اسلام ناب محمدی؛ یعنی «اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان.»1389/03/14 امام خمینی رحمتالله علیه همواره اسلام ناب را در مقابل اسلام آمریکایی قرار میدادند: «اسلام آمریکایی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همه اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکایی.»1389/03/14 و اسلام آمریکایی هم از دیدگاه ایشان دو شاخه دارد: «یکی اسلام سکولار، یکی اسلام متحجّر؛ لذا امام، آنکسانی را که تفکّر سکولاری داشتند... همواره در ردیف کسانی گذاشت که نگاه متحجّرانه به دین داشتند؛ یعنی نگاه عقبافتاده غیر قابل فهم برای انسانهای نواندیش و متعصّبانه بر روی مبانی غلط، تحجّر؛ هردوی اینها را امام در کنار هم همواره ذکر کرده است.» 1394/03/14
اعتماد به وعده الهی
و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر
یکی از اصول امام اتّکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی است: «امام به وعده الهی اطمینان داشت... ما برای تکلیف کار میکنیم؛ اما خدای متعال بر همین عمل برای تکلیف، بهترین نتیجه را به ما خواهد داد.»1389/03/14 بر این اساس بود که «امام در تصمیمگیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجه اول قرار میداد... یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجه اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد... بعد هم به وعده الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد... آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد.» 1389/11/19 روی دیگر این موضوع هم بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهانی است: «نقطه مقابل، به دلخوشکُنَکهای دشمنان، مستکبران، قدرتهای جهانی، مطلقاً نباید اعتماد کرد؛ این هم در عمل امام، در رفتار امام، در بیانات امام بهطور کامل مشهود است. این اتّکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد.»1394/03/14
اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم
اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم، و مخالفت با تمرکزهای دولتی؛ از جمله خطوط اصلیِ حرکت امام است؛ امام رحمتالله علیه «به مردم اعتماد داشت... امام از روز اوّل معتقد بود که اگر ما وارد میدان بشویم، مردم خواهند آمد.»1401/03/14 ایشان در عرصههای گوناگون مسائل کشور این رویکرد و روش اعتماد به مردم را نشان داد: «در مسائل اقتصادی، تکیه به مردم؛ در مسائل نظامی، تکیه به مردم؛ در مسائل سازندگیِ کشور، تکیه به مردم، که جهاد سازندگی را به راهانداخت؛ در مسائل تبلیغات، تکیه به مردم؛ و بالاتر از همه مسئله انتخابات کشور و آراء مردم در مدیریّت کشور و تشکیلات نظام سیاسی کشور.» 1394/03/14 «همیشه، مردم در چشم امام، اصل بودند.»1371/03/14و البته «امام در مورد مردم به اینها هم اکتفا نکرد، مردم را ولینعمت مسئولان معرّفی کرد... مردم هم پاسخ مناسب دادند؛ در صحنه حضور پیدا کردند؛ آنجایی که انگشت اشاره او بود، مردم با جان و دل در آنجا حاضر شدند. این متقابل بود.» 1394/03/14
طرفدار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان
در عرصه مسائل داخلی کشور، عدالت یکی از اصول برجسته مکتب امام رحمتالله علیه است: «امام طرفدار جدّی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدّت و حدّت رد میکرد؛ اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ به معنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود.» 1394/03/14 چنانکه «از اول پیروزی انقلاب، امام تکیه بر طبقات ضعفا را اصرار کردند، تکرار کردند، توصیه کردند. تعبیر «پابرهنگان» و «کوخنشینان» جزو تعبیراتی بود که در کلام امام بارها و بارها تکرار شد. به مسئولین اصرار داشتند که به طبقات محروم برسید. به مسئولین اصرار داشتند که از اشرافیگری پرهیز کنند.» 1390/03/14 چراکه حمایت از محرومان و مقابله با ظالم و مستکبر تنها یک مقوله انسانی نیست بلکه «اینها همه مطالبات اسلامی است، اسلام اینها را از ما خواسته است؛ اینجور نیست که فقط یک محاسبه عقلائی و انسانی باشد؛ تکلیف دینی است.» 1395/03/14
دفاع از مظلومان عالم و مقابله با مستکبران
در عرصه سیاست خارجی: «امام صریحاً در جبهه مخالف قلدر آن بینالمللی و مستکبران قرار داشت، هیچ ملاحظهای نمیکرد. این است که امام در مقابله میان قلدران و مستکبران و قدرتهای زورگو عالم با مظلومان، در جبهه مظلومان بود؛ صریح و بدون ملاحظه و بیتقیّه این را بیان میکرد. طرفدار جدّیِّ مظلومان جهان بود.» 1394/03/14 و «هیچوقت به خاطر ملاحظه زورگویان عالم، از دفاع از مظلومین عالم دست نکشید.»1387/03/14
توجه به استقلال و ردّ سلطهپذیری
«استقلال» و «نفی سلطه و وابستگی» از دیگر اصول ثابت و بنیادینِ منظومه فکری امام خمینی رحمتاللهعلیه محسوب میشود: «یکی دیگر از نقاط اصلی و خطوط اصلی تفکّر امام، مسئله استقلال کشور، ردّ سلطهپذیری [است]... استقلال یعنی آزادی در مقیاس یک ملّت؛ این معنای استقلال است.» 14/۰۳/1394 چراکه «اسلامی که امام به آن معتقد است؛ ضدّ سلطهطلبی بیگانگان است، ضدّ دخالت بیگانگان و قدرتهای بیگانه در امور داخلی کشور است؛ ضدّ زانو زدن در مقابل دشمن است.»13/۰۳/1400
تأکید بر وحدت ملّی
یکی دیگر از خطوط اصلی تفکّر و خطّ امام «مسئله وحدت ملّی است و توجّه به توطئههای تفرقهافکن؛ چه تفرقه بر اساس مذهب، شیعه و سنّی؛ چه تفرقه بر اساس قومیتها، فارس و عرب و ترک و کرد و لر و بلوچ و امثال اینها. تفرقهافکنی یکی از سیاستهای قطعی دشمن بود و امام بزرگوار ما از اوّل بر روی وحدت ملّی و اتّحاد آحاد ملّت، یک تکیه کمنظیر داشت که این یکی از خطوط است.»1394/03/14
ثمره پیروی از مکتب امام،
رسیدن به قلّههای عظیم پیشرفت است
حقیقت این است که امروز زنده بودن افکار، اندیشهها و مکتب امام رحمتالله علیه در میان ملّت ایران که تجسم آن در جمهوری اسلامی است، ملّت ایران را «به یکی از اثرگذارترین ملتهای عالم و اثرگذارترین کشور و ملت در این منطقه تبدیل کرد» 1385/03/14 بهگونهای که هماکنون همه عوامل فتح قلههای عظیم پیشرفت و افتخار در این ملت به وجود آمده است: «ثمرات شیرین این شجره طیبه، امروز هزاران محقق و پژوهشگر، هزاران عالم و دانشمند، هزاران مغز متفکر و سرانگشت کارآمد در انواع و اقسام عرصهها و صحنههاست؛ چه در علوم انسانی، چه در علوم تجربی، چه در مسائل اجتماعی، چه در سیاست و چه در دین. امروز ما کشوری هستیم با جمعیت غالباً جوان، پُرانگیزه، باایمان و دارای همه شرایط پیشرفت.» 1385/03/14 همچنین «ثمرات این شجره طیبه در همه جای دنیای اسلام هم قابل مشاهده است؛ مسلمانان جهان بیدار شدهاند و هویت اسلامی خودشان را بازیافتهاند.» 1385/03/14
نکته اساسی اینکه قطعاً بدون شناخت صحیح و تحریفنشده شخصیت و مکتب و اصول و درسهای امام رحمتالله علیه امکان تداوم این حرکت نورانی و دستیبابی به قلّههای پیشرفت و سعادت در گام دوم انقلاب اسلامی وجود نخواهد داشت: «اگر ملّت ایران بخواهد به هدفها برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند، که تحریف شخصیّت امام، تحریف راه امام و منحرف کردن مسیر صراط مستقیم ملّت ایران است. اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا خدای نکرده عمداً به کنار بگذاریم، ملّت ایران سیلی خواهد خورد.» 1394/03/14