پایبندی ورزشکاران به موازین اخلاقی (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
از خبرهای گوناگون و رنگارنگی که در ایام ماه مبارک،اندر احوالات ورزشکاران مسلمان دنیا به دست و گوشمان رسید یکی هم این خبر بود که: مهدی طارمی، مهاجم ایرانی و ملیپوش تیم پورتوی پرتغال که در این تیم خوش درخشیده و نماینده شایستهای برای فوتبال ایران در فوتبال حرفهای اروپا بوده در رقابتهای جام حذفی در بازی مقابل تیم اسپورتینگ، به وقت غروب خورشید و زمان افطار به کنار زمین و نیمکت خود آمده و افطار کرده و به سرعت به میدان برگشته است. این حرکت شاید برای خود طارمی خبر مهمی و اصلا چیزی درحد خبر نبوده چرا که او به عنوان یک مسلمان به وظیفه دینی وشرعی خود عمل کرده است، اما مسلما برای هر شنونده ای- مسلمان یا غیر مسلمان - خبر خوشایند و مسرتبخشی است از آنجا که میبینند و میشنوند ورزشکاری در بالاترین سطح فوتبال حرفهای دنیا به رعایت موازین اخلاقی و عمل به احکام دینی و مذهبی خود پایبند است. بدون شک علاقه مندان و طرفداران ورزش خودآگاه یا ناخودآگاه قلبا برای چنین ورزشکارانی احترام قائل هستند ونسبت به آنان احساس امنیت دارند و به نوعی به عنوان» الگو» به آنها مینگرند.
خوشبختانه پایبندی ورزشکاران به موازین اخلاقی و دینی از دیرباز وجود داشته ودر سالهای اخیر اخبار زیادی به ویژه در ایام ماه مبارک رمضان به گوش میرسد که حکایت از آن دارد که ورزشکاران نامی و حرفهای و سوپر حرفهای مسلمان با وجود درگیر بودن با سختترین و حساسترین رقابتهای ورزشی به احکام دینی و عبادی خود پایبند بوده و روزه گرفتهاند و بهانههایی مثل فشار تمرینات و سنگینی مسابقات و... موجب نشده که آنان به عنوان یک مسلمان ورزشکار از انجام دستورات دینی غفلت ورزند یا طفره روند.
این رفتار ورزشکاران مسلمان در رسانهها و مطبوعات جهان بازتاب وسیعی داشته و مثلا خبری که اخیرا درباره روزه بودن کریم بنزما، ستاره اول تیم رئال مادرید منتشر شد خیلی مورد توجه طرفداران ورزش در چهار گوشه دنیا قرار گرفت. طارمی، بنزما و... به وظایف بدیهی و اعتقادی خود عمل میکنند اما این کار در دنیای مادی وصنعتی امروز که سخت به مسائل ضد اخلاقی و پول بیحساب و منفعتطلبی و... آلوده شده، بسیار با ارزش و امیدبخش است چون همه با هر مرام و مسلکی در هر جای جهان میدانند که ورزش عاری از اخلاق و ورزشکار آلوده به رذایل و ضعفهای اخلاقی، ارزشی ندارد و قابل اعتماد و احترام قلبی نیست.
این اصل یعنی ورزش به علاوه اخلاق و ورزشکار آراسته به صفات جوانمردی وفتوت، در ورزش ما باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد. در این باره مسئولان و مدیران و رسانههای سالم ومتعهد ودستگاههای فرهنگی و... باید فراتر از شعاردادن و حرف قالبی زدن و کارهای کلیشهای کردن و... با جدیت و هشیاری وسط میدان باشند و از فرهنگ پهلوانی و اخلاق انسانی و مردانگی و حاکمیت آن در ورزش به شدت حمایت و صیانت کنند. خوشبختانه این اصل، اصلی وارداتی نیست که ما بخواهیم آن را مثل بعضی از تاکتیکها و روشها از دیگران یاد بگیریم. این اصل، ریشه در فرهنگ ملی و آموزههای اعتقادی ما دارد و در خون این ملت و کالبد این سرزمین جاری است. نگاهی به ادبیات کهن و ماندنی ایران و مروری بر یکی از چند شاهکارهای ادبی دنیا یعنی شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی طوسی کافی است تا ما را از دادن هر توضیحی در این باره بینیاز کند. قهرمان بزرگ دینی وپیشوا و مولای مذهبی این ملت، مولای متقیان،اسدالله الغالب،امام علی بن ابیطالب(ع) است که مولوی بزرگ درباره اش میسراید:
در شجاعت شیر ربانیستی در مروت خود که داند کیستی
مردی که عمر پر برکت خود را دردفاع از حق وحقیقت وحمایت جانانه از مظلوم سپری کرده و فخر عالم بشریت است و هر وجدان سالم وعقل سلیمی از هر مکتب و مرامی، با عظمت از او یاد میکند و به دیده احترام به ایشان مینگرد.
قهرمان محبوب ورزش و مردم ما جهان پهلوان غلامرضا تختی است که بیش از مدالهای با ارزشی که در میادین جهانی و المپیکی کسب کرد و برای ملت پیام آور غرور ملی و شادی بود، به خاطر منش اخلاقی و خصلتهای جوانمردانه اش به قلبهای یک ملت بزرگ راه یافته است. بنابراین وظیفه بزرگ مسئولان ورزش وغیر ورزش ما این است که حافظ و مدافع این فرهنگ ومرام باشند و بستر و شرایط لازم را برای تداوم آن فراهم آورند.
خوشبختانه ذات و نهاد جوانان و ورزشکاران ایرانی برای پذیرش و ترویج مرام پهلوانی و اخلاق انسانی بسیار مستعد و آماده است. امروز این فقط طارمی نیست که روزه میگیرد و رفتار اخلاقی دارد- که البته نتایج مثبت رعایت اخلاق را در بعد فنی هم دارد میبیند به طوری که یکی از بهترین گلزنان لیگهای مطرح اروپایی است که باشگاههای بزرگتر برای جذب او برنامههایی در سر دارند و...- شک نداریم که- بر خلاف بعضی از تبلیغات کاذب و القائات مغرضانه- بسیاری از فوتبالیستها و ورزشکاران عزیز کشورمان پایبند به مسائل اخلاقی و شرعی خود هستند و این موضوع بارها و در اتفاقات مختلف ثابت شده است. بحث و نکته مهم در این باره همان است که بالاتر تاکید شد و آن این است که مسئولان فرهنگی و مدیران ورزش هم از نقش و وظیفه خود دراین باره لحظهای غافل نباشند وتنها کسب نتیجه وجمعآوری مدال و رفتن به جام جهانی و کمیت محوری را هدف و وظیفه اصلی خود ندانند. متاسفانه خیلی از وقتها به ویژه در سالهای اخیر نتیجه گرایی، آن هم به هر وسیله و پرداختن هر بهایی و حتی پای گذاشتن روی اصول اخلاقی و جوانمردی در ورزش ما و نزد برخی از مسئولان به صورت یک اصل مقدس در آمده و همه اصول و کارکردهای ورزش را تحتالشعاع قرارداده یا به طور کلی بیرنگ کرده وبه حاشیه رانده است.