kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۸۴۲
تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۰

آفات چشم‌چراني

 

از آنجا كه چشم يكي از راه‌هاي ورودي اطلاعات جهان خارج و تغذيه كنندة روان است، بزرگان دين با بهره گيري از قرآن و روايات به اين عضو بسيار عنايت کرده، مؤمنان را از خطرات استفاده‌هاي نا بجا از آن
برحذر داشته‌اند. قرآن براي چشم حقي قائل شده است؛ براي مثال در سورة مباركة نور آیه 30 خداوند به پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي فرمايد: «قُل للموُمنينَ يغضّوا من اَبصارهِمِ و يحفظوا فُروجَهم ذلكَ اَذكي لَهُم انّ اللهَ خبيرٌ بما يصنعونَ»،به مردان با ايمان بگو كه چشمان خود را (از آنچه ديدنش حرام است، مانند عورت ديگران و بدن زن اجنبي) فرو بندند و عورت‌هاي خود را حفظ كنند. اين براي آنها پاكيزه‌تر است. همانا خداوند از آنچه انجام مي‌دهند آگاه است.
به اين ترتيب چشم چراني بر مردان حرام است. نكته ديگري كه در اين آيه به نظر مي‌رسد اين است كه يغضّوا از مادّه غضّي به معناي كم كردن نگاه است. خداوند نفرموده است در هنگام ديدن نامحرم، چشمتان  را ببنديد، زيرا با بستن چشم انسان از راه رفتن و فعاليت باز مي‌ماند، بلكه فرموده است نگاه را از صورت و ‌اندام او برداريد و كم كنيد. پس غض بَصر يعني خيره نگاه نكردن، قرآن مي فرمايد: «اي پيامبر، به مؤمنان بگو خيره نگاه نكنند چنانچه چشمشان به صحنه‌اي ناروا افتاد نگاه را كوتاه كرده، چشم چراني نكنند.» [1]
حق چشم
امام سجاد ـ ع ـ درخصوص حق چشم برانسان مي فرمايد: «و اما حق چشم تو اين است كه آن را به حرام ندوزي و جز در آنجا كه عبرتي در كار باشد و بصيرتي افزايد و دانشي به تو رساند، به كارنگيري كه چشم دريچة عبرت گيري است.»[2]
آثار چشم چراني
1. اضطراب و حسرت
كساني كه مبتلا به مرض چشم چراني هستند همواره در اضطراب و حسرت به سر مي برند؛ چرا كه گاهي به زناني چشم مي دوزند كه امكان رسيدن به آنها نيست، همين باعث حسرت دائمي فرد مي شود كه نوعي فشار روحي و عصبي است؛ و درمانش آن است كه نگاه را از نامحرمان حفظ كنند. چشم چراني موجب اتلاف وقت و انرژي و عدم تمركز در كارها و مانع بسياري از فعاليت‌ها مي شود
(مثلاً افت تحصيلي)‌، چرا كه انسان را مثل يك فرد معتاد به دنبال خود مي‌كشد. در چشم چراني،
فرد قادر نيست به تمام خواسته‌ها و افراد مورد نظر خود دست پيدا كند؛ بنابراين نگاه حسرت است نه لذت و اسارت است نه آزادي؛ لذا دچار سرخوردگي، افسردگي و پرخاشگري مي شود كه اين حالات در صورت تداوم، مخرّب روح و جسم انسان خواهد شد و اثر نامطلوبي بر مراكز عصبي خواهد گذارد در يك جمله بهداشت رواني فرد را كه پاية هر پيشرفتي است به خطر مي‌اندازد.
2. كدورت قلب
امام صادق ـ ع ـ در اين خصوص فرموده‌اند: «النظر سهم من سهام ابليس مسموم من تركها لله عزوجل لا لغيره اعقبه أمنا و ايماناً يجد طعمه»[3]؛ نگاه آلوده تير زهر آلودي از تيرهاي شيطان است و اگر كسي براي خدا از آن درگذرد خداوند طعم ايمان وامنيت را به او مي چشاند. چنانكه تير‌هاي دشمن بر بدن انسان مي نشيند و سبب از پا در آمدن او مي گردد، نگاه‌هاي هوس آلود و نابجا سبب مي شود آرام آرام قلب و روح انسان مكدر شده، به نابودي گرايد؛ چون شخص با نگاه به منظرة حرام و فرستادن تصاوير آن به ذهن، عقل وقلب را به آنها مشغول كرده، فعاليت‌ها و تصميمات بعدي خود را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد. چه بسا نگاه ناروا و هوس‌آلود به گناهي بزرگ بينجامد.
مردي چهل سال بر فراز مناره مسجدي اذان مي‌گفت. در يكي از روزها وقتي در اذان به جمله
حي علي الفلاح رسيد، چشمش به دختري مسيحي افتاد كه از كنار مسجد عبور مي كرد. با اين نگاه هوس‌آلود و شيطاني قلبش مشغول شد و عقل از سرش پريد. اذان را رها كرد و براي خواستگاري دختر به منزلش رفت، دختر گفت اگر بخواهي با من ازدواج كني، بايد از اعتقاد و دينت دست برداري. مرد قبول كرد و از دين اسلام دست برداشت. دختر به او گفت: حال كه چنين كردي، پدرم در طبقة پايين خانه است برو و مرا خواستگاري كن. مرد كه شيطان بر او تسلط يافته بود. با عجله پلكان را پايين رفت.در راه از بالا به زير افتاد و مُرد؛ از بهرة شيطاني ناكام و از خدا جدا شد.[4]
رسول اكرم ـ ص ـ فرمود: خداوند مي فرمايد: «اي فرزند آدم!... و اگر چشمت بخواهد تو را به حرام وادار كند، من پلك‌ها را در اختيار تو قرار داده‌ام پس آنها را فرو بند.[5]
به فرمودة استاد مطهري، هنر انسان آن است كه با هوس مبارزه كند. پس نبايد ديده را كور كرد تا هر چيزي را نبيند. بايد با توجه به حضور خداوند متعال در هر حالي و مكاني و ترس از غضب الهي چشم چراني نكرد تا ارزش انسان آشكار شود، همچنين هر نگاهي به نامحرم حرام نيست. نگاه به صورت و دستان از مچ به پايين نامحرم بدون قصد ناروا جايز است.[6] در روايت ديگري پيغمبر اكرم ـ ص ـ فرموده است؛ «كل عين باكيه يوم القيامه الاثلاثه اعين،عين بكت من خشية او عين غضّت عن محارم او عين باتت ساهره في سبيل الله»؛[7]«هر چشمي در روز قيامت گريان است جز
سه چشم، چشمي كه از ترس خدا گريه كند و چشمي كه از محرمات خدا بسته شود و چشمي كه در راه خدا بیدار بماند».
3. نگاه به نامحرم، مقدمه گناهاني مثل زنا
نگاه بد مقدمه و زمينه ساز عمل مخالف عفت(زنا) است؛ چرا که گاهي يك نگاه كردن، انسان را در دروازة اين عمل قرار مي دهد. امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد: «و نگاه بعد از نگاه (چشم چراني) در دل، ايجاد شهوت مي كند و اين، در‌انداختن صاحبش به فتنه (زنا) كفايت مي كند.» [8] در روايتي ديگر از امام باقر ـ ع ـ، چشم چراني نيز نوعي زنا است؛ چرا  كه زناي هر عضو مناسبت كار آن است، «زناي چشم، نگاه به نامحرم و زناي دست لمس كردن نامحرم و زناي دهان بوسه زدن بر نامحرم است.» [9]
4. به خطر افتادن ناموس خود
امام صادق_ع_ در حديثي فرمود: «خود را از زنان و ناموس مردم حفظ كنيد و چشم طمع به آنان ندوزيد تا زنان و ناموس شما از چشم و طمع ديگران مصون گردند.» [10]
بنابراين عفت چشم نه تنها از انحرافات جنسي پيشگيري مي كند، بلكه در سازندگي رواني انسان، اثر دارد، حضرت علي ـ ع ـ در اين باره فرمودند: «كسي كه نگاه‌هاي او عفيف باشد، اوصافش نيكو خواهد بود.» [11]
راه‌های حفظ نگاه
1. جبهه ايمان
اگر انسان به تقويت ايمان خود مبادرت كند تا جايي كه عالم را محضر خدا ببيند، به هر تصويري اجازة ورود  به خانة دل نمي دهد و در نبرد بين جبهه ايمان وجبهه نگاه حرام، برد با جبهه ايمان است. وقتي كه انسان به خدا توجه دارد و خانه دلش و چشم جانش را به محبوبش پركرد اصلاً جايي براي غير پيدا نمي شود؛ پس به محض اينكه تصوير نامحرم وارد خانة چشم شد متوجه مي شود كه جايي براي او نيست‌،بنابراين از همان جا عقبگرد مي كند.
2. نقش اراده
اگر انسان اراده كند و تصميم قاطع بگيرد كه نگاه خود را حفظ كند مي تواند موفق به انجام اين كار شود. اگر هم خداي ناكرده لحظه اي نگاه حرام كند، بايد در مورد آن تصوير با كسي سخن نگويد يا چيزي ننويسد؛ چرا كه اين امر باعث تثبيت آن تصوير در ذهن است و همچنين درباره اش فكر نكند و آن را تكرار ننمايد. اگر اين افكار تداوم يابد عاقبت به گناه عملي چشم چراني و... مي انجامد.
3. توجه به آثار منفي نگاه آلوده
اگر انسان به آثار و نتايج چشم چراني توجه كند، هيچ گاه به دنبال اين گناه نمي رود.همين آثار منفي كه در روايات وارده به آنها اشاره شد را مطالعه كند و در آنها دقت و تفكر نمايد و به صورت مداوم تكرار كند تا زمانی كه انسان حس كند از دام اين خطر دور شده است.
4. توجه به پاداش حفظ گناه
اگر انسان نگاه خود را حفظ كند، پاداش آن را نيز مي بيند و دقت در پاداش عفت چشم باعث مي شود
كه انسان چشم چراني را ترك كند. از جملة اين پاداش‌ها، چشيدن شيريني ايمان و همچنين احساس شيريني عبادت است و همان طور كه در روايت اشاره شده كسي كه عفت چشم داشته باشد، داراي صفات نيكو نيز مي شود.
5. توجه به بزرگي خداوند
كسي كه به خداوند عشق بورزد همان كاري را مي كند كه او مي خواهد. او حاضر است براي عشقش همه كس را فراموش كند؛ مگر افرادي كه خدايش راضي است با آنها باشد. كسي كه خداوند در نظرش جلوه كند غير خدا در نظرش كوچك مي نمايد: «عظم الخالق في أنفسهم فصَغر مادونه في اعينهم»[12] و از طرفي كسي كه به نعمت‌هاي خداوند مخصوصاً قدرت بينايي توجه كند و بداند كه شكرعملی چشم يعني اجتناب از محارم؛ ديگر با آن چشم نمي تواند نامحرم را نگاه كند‌،به عبارت ديگر كسي كه خانه دلش پر از ياد خداوند و نعمت‌هاي او و محبت به او گشت؛ چشم دلش نيز به طور ناخودآگاه نمي‌تواند غير خدا و جلوه‌هايش، چيزي را ببيند. او ديگر در پي شكر از خداست و با چشم نيز عبادت و شكر او (گريه از روي ترس از خدا، نگاه به عالم، نگاه به والدين، نگاه به قرآن و...) را به جاي مي‌آورد.
نعمت چشم و سپاس و كفران آن
چشم نعمتي بزرگ و براي استفاده‌هاي سالم و عبرت آموز است، در صورت رها كردن آن و چشم چراني، محيط براي نفوذ شيطان باز مي‌شود و گناهان بعدي رخ مي دهد؛ بنابراين نبايد از حدود تعيين شده از طرف خداوند تخطي كرد. استفاده‌هاي به جا، مانند ديدن متون مذهبي و مفيد مثل قرآن، ادعيه، روايات و كتب علمي و آموزنده، توجه به حضور خداوند متعال در هر محيطي كه انسان در آن قرار مي گيرد و التفات به اينكه چشم وسيلة تقرب و ارتباط با مبدأ هستي و اولياي الهي است نه وسيلة تنزل و انحطاط؛ در كنترل چشم بسيار سودمند خواهد بود.
*مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
پي نوشت‌ها:
[1]. مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1375، ج14، نور/30.
[2]. تحف العقول، ابن شعبه حراني، ترجمه غفاري، ص263.
[3]. حر عاملي، محمدبن حسن، وسائل الشيعه، تهران: كتابفروشي اسلاميه، ج14، ص138و139.
[ 4و5]. صديق عريان، يوسف، تكاليف گوش وچشم و زبان از ديدگاه اخلاق اسلامي، گيلان، دانشگاه گيلان.
[6]. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، 1382، ص473.
[7]. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوارِ، بيروت، داراحياء التراث عربي، چاپ سوم، 1403هـق، ج14، ص38.
[8]. وسائل الشيعه، پيشين، ج14، حديث6
[9]. همان، حديث2.
[10]. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار؛ تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج71، ص270.
[11]. محمدي ري شهري، محمد، جشن تكليف، ويژه بلوغ پسران، قم، انتشارات دارالحديث، چاپ ششم، 1378، ص 64.
[12]. نهج‌البلاغه، خطبه 193، ترجمه محمد دشتي، قم، انتشارات تهذيب، ج2‌، 1380.