kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۳۱۸
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۵

چرایی تحصیل علم نکردن پیامبر(ص)؟(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
چرا پیامبر اکرم(ص) با وجود اینکه همواره در خصوص اجرای دستورات اسلامی پیشگام و پیشقدم بوده‌اند، اما در زمینه تاکید اسلام بر تحصیل علم و خواندن و نوشتن، هیچ اقدامی تا پایان عمر مبارک خود نداشته‌اند؟
پاسخ:
عدم نیاز و تفاوت سواد خواندن و نوشتن با سایر کمالات انسانی
این اشکال در بدو امر به ذهن خطور می‌کند که پیامبر اکرم(ص) در همه دستورها و احکام الهی خودش پیشقدم بوده است پس چگونه دستور خواندن و نوشتن و تعلیم و تعلم را که مورد تاکید فراوان اسلام قرار گرفته خودشان به آن عمل نکرده‌اند؟ این اشکال درست مثل این است که بگوییم یک پزشک که نسخه‌ای به بیماری می‌دهد، اول باید خودش آن نسخه را به کار بندد، سپس آن را به بیمار ارائه دهد! بدیهی است که اگر پزشک بیمار گردد و همان نیازی که بیماران به دوا پیدا می‌کنند، پیدا کند. خودش قبل از دیگران نسخه خود را به کار می‌بندد، اما اگر بیمار نشد و نیاز پیدا نکرد چطور؟ بنابراین باید ببینیم آیا پیامبر گرامی(ص) همان نیازی که دیگران به خواندن و نوشتن دارند که سبب می‌شود دارا بودن این صنعت و مهارت برای آنها کمال، و فاقد بودن آن، نقص باشد را داشت و دستور خویش را به کار نبست؟ و یا اینکه پیامبر اکرم(ص) وضع خاصی دارد و اساسا آن حضرت چنین نیازی ندارد. پیامبر گرامی(ص) در عبادت، فداکاری، تقوا، صداقت، درستی، حسن خلق، دمکراسی، تواضع و سایر اخلاق فاضله و آداب حسنه پیشگام و پیشقدم بود، زیرا همه آنها برای او کمال بود و نداشتن آنها نقص بود اما موضوع به اصطلاح سواد خواندن و نوشتن از این قبیل نیست! زیرا ارزش فوق‌العاده سواد خواندن و نوشتن انسانها بیشتر از آن جهت است که وسیله استفاده کردن افراد بشر از معلومات یکدیگر است. آیا انسان حتما باید از انسان‌های دیگر علم بیاموزد؟ پس حتما لازم است کلیه دانش‌های بشر را که نامش سواد داشتن است، در اختیار داشته باشد؟ آیا انسان آن ظرفیت و پایه را ندارد که خودش مبتکر باشد؟ آیا انسان نمی‌تواند بی‌نیاز از انسان‌های دیگر، کتاب طبیعت و خلقت را مطالعه کند؟ آیا انسان آن مقام، درجه و استعداد را ندارد که با غیب و ملکوت اتصال پیدا کند و خداوند مستقیما معلم و هادی او باشد؟ قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی علمه شدید القوی» او از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید، آنچه می‌گوید، جز وحی که به او می‌رسد نیست. آنکه دارای نیروهای زیادی است او را تعلیم داده است (نجم- آیات 3 تا 5)
عدم آشنایی پیامبر(ص) با خواندن و نوشتن قبل از رسالت
آنچه قطعی و مسلم است و مورد اتفاق علمای مسلمین و غیر آنها است، این است که ایشان قبل از رسالت، کوچک‌ترین آشنایی با خواندن و نوشتن نداشته‌اند. اما دوره رسالت، آن اندازه قطعی نیست. آنچه از مجموعه قوانین و دلایل استفاده می‌شود، این است که در دوره رسالت نیز نه خوانده‌اند و نه نوشته‌اند.
از نصوص تواریخ معتبر و قدیمی اسلامی به دست می‌آید که رسول خدا در مدینه، گروهی «دبیر» داشته است. این دبیران وحی خدا، سخنان پیغمبر(ص)، عقود و معاملات مردم، عهدها و پیمان‌نامه‌های رسول خدا با مشرکین و اهل کتاب، دفاتر صدقات و مالیات‌ها، دفاتر غنایم و اخماس و نامه‌های فراوان آن حضرت را به اطراف و اکناف می‌نوشته‌اند. هیچ‌یک از این نامه‌ها، پیمان‌نامه‌ها و دفاتر را رسول خدا(ص) به خط خودشان ننوشته‌اند. یعنی یکجا نمی‌بینیم که گفته باشند فلان نامه را رسول خدا به خط خود نوشت. بالاتر اینکه هیچ‌جا دیده نمی‌شود که رسول خدا(ص) یک آیه قرآن به خط خود نوشته باشد، در صورتی که کتاب وحی هرکدام به خط خود قرآنی نوشته‌اند. آیا ممکن است رسول اکرم(ص) بنویسد و آنگاه به خط خود قرآنی یا سوره‌ای یا لااقل آیه‌ای از قرآن را ننویسد؟! چگونه ممکن است که رسول خدا(ص) حداقل یک سطر نوشته باشد و با عنایت عجیب مسلمانان به حفظ آثار آن حضرت، خصوصا آثار متبرکه اثری از آن باقی نمانده باشد؟! بنابراین مسئله نوشتن آن حضرت حتی در دوره رسالت، ‌طبق قرائن و امارات منتفی است.