kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۳۱۳
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۰:۴۴

تله‌گذاری برای انحراف مسیر فیلمسازان موفق کشور

 

همه فیلمسازان، چه بخواهند و چه نخواهند، چه اراده کرده باشند و چه اراده نکرده باشند، در حال انتقال پیام و مفاهیم به مخاطبان خود هستند؛ حتی همان مخاطبی که صرفاً برای سرگرمی محض به سینما می‌آید. به بیان دیگر، هیچ فیلم‌سازی خالی‌الذهن و بدون تفکر و عقیده نیست. اساساً در تمام دنیا هیچ انسان بدون عقیده‌ای وجود ندارد؛ حتی آن کسی که ادعا می‌کند بدون عقیده است، خودش عقایدی دارد؛ از جمله همین بی‌عقیده بودن!
اگر یک فیلمساز طرفدار بی‌بند و باری در روابط زن و مرد باشد یا دلش به شوخی‌های جنسی خوش است یا به دنبال سیاه‌نمایی از کشورش است و از این طریق به دنبال جلب توجه در داخل و خارج کشور است، همین خودش نوعی عقیده و نگاه- هر چند غلط- محسوب می‌شود.
به عبارت دیگر، همان فیلم‌سازی که ادعا می‌کند فیلم ارزشی نساخته، همان ارزشی نساختن برای او یک ارزش است! همین ارزش است که او را مجاب می‌کند تا یک فیلم سطحی و بی‌مایه بسازد. حتی فیلم با هدف سرگرمی هم که مردم را با خنده‌های ظاهری به پای سینما می‌کشاند، در درون خود، سطح ارزش‌های مدنظر نویسنده و کارگردان را نشان می‌دهد.
به طور کلی باید گفت که سینمایی که نتواند مؤلفه‌های اثرگذار درون جامعه و فرهنگ یک کشور را به مردم کشورش و سایر نقاط جهان نشان دهد و مفاهیم انسانی و پاک را در قالب هنر به نمایش درآورد، آن سینما عقیم و بی‌سر و ته خواهد بود. اگر عوام هم برای آن پول بدهند، در حقیقت پول وقت تلف کردن خود را پرداخت می‌کنند! یعنی پول می‌دهند تا یک فیلم بتواند ‌اندکی از عمر آنها بکاهد!
با در نظر داشتن این پیش فرض‌ها، باید به این نکته اشاره کنیم که ظاهراً عده‌ای از سطحی نگران عادت کرده‌اند که با برچسب «فیلم ارزشی» یا «فیلم حکومتی»- خواسته یا ناخواسته- عرصه را بر جوانان کشور و سینمای عمیق و تأثیرگذار تنگ کنند؛ در حقیقت، برای فیلم‌سازانی که در ابتدای راه موفقیت خود قرار دارند، تله بگذارند و با استفاده کنایه‌ای و تمسخر‌آمیز از واژه ارزشمند «فیلم ارزشی» آنها را به همان سراب‌ها و سینمای پوچ و بی‌هویت مورد نظر خود بکشانند.
متأسفانه در گذشته مشاهده کرده‌ایم که برخی فیلمسازان برای اینکه زیر بار این سخنان بر آمده از تفکرات سطحی نروند، بعضاً مسیر خود را گم کردند و دیگر نتوانستند مسیر موفقیت‌آمیز گذشته خود را ادامه دهند. البته بخشی از این انحراف به مبانی فکری آنها بر می‌گردد. باید قبول کرد که عبور از سینمای سطحی و بی‌سر و ته، نیاز به استقامت نظری و عملی دارد.
در هر صورت اگر عده‌ای هنر فیلم ارزشی ساختن ندارند و یا توان درک صحیح مفاهیم ارزشمند و والای انسانی را ندارند، حداقل این هنر را دارند که سکوت پیشه کنند و به همان سینمای ضدارزشی و چیپس و پفکی خود مشغول باشند! کسانی که عادت کرده‌اند به سینمای دم دستی، تقلیدی، بساز و بفروشی و فست فودی مشغول باشند، کاملاً طبیعی است که توانایی هضم فیلم‌های فاخر را نداشته باشند!