kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۵۵۲۹
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۲
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

اصلاح‌طلبان بازهم بلندگوی غرب شدند با آمریکا مستقیماً مذاکره کنیم!

 
 
 
 
سرویس سیاسی-
روزنامه ابتکار در مطلبی به قلم محمدعلی وکیلی مدیرمسئول و نماینده عضو فراکسیون مجلس دهم نوشت: وقتی اسم مذاکره با آمریکا می‌آید، سریع دو گروه موافق و مخالف شکل می‌گیرد. موافقان حول منافع ملّی و مخالفان به نام انقلابی‌گری موضع می‌گیرند و استدلال می‌کنند. در هر دولتی بحث مذاکره مطرح شد، صف مخالفان سریع شکل گرفت. اصلاً گمان نمی‌رفت برای دولت رئیسی (خالص‌ترین دولتِ نظام تاکنون) نیز چنین صفی شکل بگیرد؛ اما شکل گرفت.
در ادامه مطلب آمده است: در حوزه روابط با دولت‌های مشروع (به‌غیراز رژیم صهیونیستی که ما مشروعیتش را به رسمیت نمی‌شناسیم) نباید تابو وجود داشته باشد. اگر منافع ملت در گروِ مذاکره مستقیم است نباید در آن تردید کرد و اگر روزی همین مذاکره موجب تضییع منافع ملّی باشد آن روز طبیعتاً مذاکره باید ممنوع باشد. ما هیچ کجا تعهد نداده‌ایم و میثاقی نداریم که تا ابد با آمریکا مذاکره نکنیم. مذاکره نکردن با آمریکا بالذات فضیلت انقلابی محسوب نمی‌شود. ما یک نظام مستقر و با ثبات هستیم. مهم‌ترین هنجار یک نظام مستقر منافع ملّی است. معیار تشخیص این منافع نیز سلیقه روزنامه کیهان و یا خوشایند افراد خاص نیست. به لحاظ شکلی و سیستمی تشخیص منافع ملّی بر عهده شورای عالی امنیت ملّی است. بنابراین اگر جریان‌های سیاسی منافع ملّی را فرض و فریضه می‌دانند نباید با ساختن تابوهایی به نام انقلابی‌گری، زانوان مسئولان را در پیگیری منافع ملّی و مذاکره با عزت و اعتمادبه‌نفس سست کنند.
روزنامه آرمان ملی هم در یادداشتی به قلم داماد حسن روحانی نوشت: عجب روزگاری شده است تا دیروز مذاکره «آخ» بود امروز «بَه» شده است. تندروها و دلواپسان حرام را حلال کرده‌اند. گویا مشکل این دوستان تنها حسن روحانی بود. امروز وقتی تیم مذاکره‌کننده در حال انجام مذاکرات است از شعار «ای آنکه مذاکره شعارت استخر فرح در انتظارت» خبری نیست استخر فرح به استخر فَرَج و گشایش برای این دلواپسان تبدیل شده و هرروز در آن شنا می‌کنند. برای این دوستان مذاکره، عزت شده است. یادشان رفته که در 8 سال گذشته تیم مذاکره‌کننده کشور را هرروز تخریب کرده‌اند، اما امروز مذاکره‌کنندگان خود را تمجید می‌کنند و هورا می‌فرستند و به تعداد نفرات کاروان المپیک یک کشور در مذاکرات شرکت می‌کنند!
روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «مذاکره مستقیم؟!» به قلم «عطاالله مهاجرانی» وزیر ارشاد فراری دولت اصلاحات نوشت: «نباید مذاکره مستقیم با آمریکا را تبدیل به تابو کرد. تا اگر به دلایلی و در شرایطی دولت یا حکومت تشخیص داد که مذاکره به نفع ملت و کشور است، نتواند از دیوار بلندی که ساخته‌شده است، بگذرد یا تابو را بشکند...ازلحاظ نظری نمی‌توان مذاکره را مطلقاً برای همیشه نفی کرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «اگر آمریکایی‌ها در موقعیتی باشند که اولاً تحریم‌های غیرقانونی و غیرموجهی که در زمان ترامپ برقرار شد را حذف کنند و بتوانند اطمینان نسبی طرف ایرانی را جلب کنند؛ مذاکره چه ایراد یا اشکالی می‌تواند داشته باشد؟».
روزنامه جمهوری اسلامی هم در مطلبی نوشت: نرمشی که وزیر خارجه و بعضی مسئولان کشورمان در زمینه مذاکره مستقیم با آمریکا نشان داده‌اند، این روزها به موضوع روز تبدیل شده و جدال‌هایی را میان جناح‌ها و حتی میان افراد حامی خود جناح حاکم برانگیخته است.
در ادامه این مطلب آمده است: مخالفت با این روش عقلائی و منطقی، جایی در افکار عمومی و مصالح و منافع کشور و ملت ندارد. این، روشی است که عموم مردم نیز آن را تأیید می‌کنند و می‌تواند گره کور سیاسی مزمنی که باعث پدید آمدن مشکلات زیادی برای کشور شده است را باز کند. در مقابل، افرادی که حاضر نیستند این واقعیت را بپذیرند. افرادی هم هستند که مسئولین نظام را به خاطر تأخیر در چرخش معقولشان در موضوع مذاکره سرزنش می‌کنند. این نیز خطاست، زیرا اکنون زمان سرزنش نیست. همه باید از مسئولین به خاطر انتخاب درستی که کرده‌اند حمایت کنیم و با فاصله گرفتن از تعصبات بیجای گروهی و جناحی، راه را برای تأمین مصالح کشور و منافع ملی هموار‌نماییم.
ادعا و القای مدعیان اصلاحات درخصوص تمایل دولت رئیسی به مذاکره مستقیم با آمریکا در حالی است که وزیر خارجه ایران بحث مذاکره مستقیم با  آمریکا را پیش نکشیده بلکه این موضوع را در رد خبر‌سازی‌ها پیرامون وجود مذاکره مستقیم با آمریکا مطرح کرده است. علاوه‌بر این، امیر عبداللهیان مذاکره با آمریکا را مشروط به «توافق خوب با تضمین بالا» کرده است از سویی بحث مذاکره تله آمریکایی‌ها برای فرار از تحریم‌هاست. آنها می‌خواهند توپ را در زمین ایران بیندازند و صورت‌مسئله را پاک کرده و تیم مذاکره‌کننده ایران را از موضع تهاجمی و طلبکاری به فاز انفعالی و پاسخگویی بکشانند. نکته دیگر آنکه 8 سال مذاکره نتیجه‌ای جز تشدید تهدیدها و تحریم‌ها نداشته و اگر قرار بر مذاکره باشد مشروط به آن است که آمریکایی‌ها بدهی‌های خود را تسویه کنند، تمام تحریم‌ها را لغو کنند و در عمل حسن نیت و اراده جدی خود را نشان دهند نه اینکه در طول مذاکرات اخیر، بازهم ایران را تحریم کنند!
اروپای ضعیف به ضرر ایران است!
روزنامه آفتاب یزد در مطلبی نوشت: خروج آنگلا مرکل از مقام صدراعظمی آلمان باعث شد تا بار دیگر نگاه‌ها به سمت اتحادیه اروپا و آینده آن جلب شود چراکه با کناره‌گیری مرکل اروپا این بار به سمت شروع جدیدی برای آینده خود حرکت می‌کند و مقاماتی جوان‌تر با نگاهی جدید به ملی‌گرایی و همگرایی اروپایی به روی کار می‌آیند و همین امر چشم‌انداز متفاوتی را برای اروپا رقم خواهد زد. در این میان برخی بر این باورند که اروپا دارای رهبرانی ضعیف شده است که توانایی تأثیرگذاری بر اروپا و جهان بین‌الملل را ندارند و این اتفاق خوبی نیست چراکه این مسئله باعث افزایش نفوذ روسیه و چین شده و ضعف سیاست خارجی بایدن نیز عامل دیگری در برتری هژمونی شرقی خواهد بود. از سوی دیگر کارشناسان روابط بین‌الملل بر این باورند که اروپای قوی می‌تواند شریک مطمئن‌تری برای ایران باشد و اگر اروپا ضعیف نشده بود در خروج ترامپ از برجام، از خودش ضعف نشان نمی‌داد.
در ادامه این مطلب به نقل از یک کارشناس آمده است: مذاکراتی که در عرصه بین‌الملل شکل می‌گرفت، حالا در هر زمینه و مسئله‌ای، اعضای اصلی اتحادیه اروپا در بطن آن بودند. اصلاً بگذارید مثالی بزنم، زمانی که مسئله برنامه هسته‌ای ایران به‌صورت جدی و رسمی در جهان مطرح شد، قبل از اینکه بخواهد اتفاقی رخ بدهد، این اعضای تروئیکای اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان بودند که به تهران آمدند و با دولت وقت مذاکره کردند. زمانی که در سال 82 بیانیه سعدآباد اعلام شد، همه ممنون اروپا بودند که توانست با ایران مذاکره کند، در تمام سال‌های گذشته مسئولیت مذاکره با ایران به عهده کشورهای اروپایی بوده است، اصلاً ما با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مذاکره می‌کردیم، حتی زمانی که از سال 94 گروه پنج به‌علاوه یک مقابل ما قرار گرفت بازهم حرمت کسوت اروپایی‌ها حفظ شد. اما متأسفانه به دلایلی مختلف شاهد کنار رفتن اروپا شده‌ایم. حتی اگر الان هم ما با اروپا بازهم داریم مذاکره می‌کنیم، دلیلش عدم موافقت ایران با حضور آمریکاست.
مدعیان اصلاحات کاری به تاریخ خباثت‌ها و جنایت‌های گذشته و حال اروپایی علیه جمهوری اسلامی ایران ندارند، آنها فقط به این دلیل که ترامپ از برجام خارج شد نتیجه گرفتند که اروپایی‌ها ضعیف شده‌اند و نتوانسته‌اند جلوی او را بگیرند! پادوهای غرب درهرحال دنبال تطهیر چهره غرب هستند مگرنه همین اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها بارها گفته‌اند که در قبال ایران وحدت استراتژیک دارند و تنها فرق آنها در روش‌هاست! همین انگلیسی که دو سال پیش کشتی ایران را توقیف کردند یا فرانسه که مهد آزادی منافقین هستند همچنان یار غار آمریکا و موافق و همراه او در مواجهه با ایران هستند.
ناراحتی مدعیان اصلاحات
 از برکناری بانیان مشکلات اقتصادی
روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «دولت راه خدمت بهترین‌ها را باز کند» به قلم فعال سیاسی اصلاح‌طلب نوشت: «درست عمل کردن در لحظه بسیار مهم است. شاید دولت دیرهنگام متوجه می‌شود که چنبره مشکلات واقعی و جدی است. درواقع مثل حشره‌ای که در تار عنکبوت گیر کند دست‌وپا زدن گاهی اوقات باعث می‌شود که تار عنکبوت بیشتر به دست‌وپا بچسبد و آن را ببندد. اکنون بایستی با درایت این بندهایی که به دست دولت بسته شده را یکی‌یکی باز کرد و شاهد یک روند بهبود بود».
در ادامه این مطلب آمده است: «در همان ابتدای کار، آقای رئیسی یک ژست‌هایی گرفت که از رده مدیرکل به پایین افراد ر ا بنا به تخصص می‌گماریم اما در عمل آنچه اتفاق می‌افتد اینکه این روند اصولگرا ‌سازی دولت روزبه‌روز ادامه پیدا می‌کند و هر جا که دستشان برسد و ببینند که جزو خودشان نیست زیر پایش را خالی می‌کنند تا تغییر کند.»
آرمان ملی نوشت: «البته احتمال زیاد دارد این مسائل مورد تأیید آقای رئیسی هم نباشد اما مجموعه انحصارطلبی تاریخی که در بین اصولگرایان است و واقعاً تصور می‌کنند که درهای آسمان باز شده و این‌ها به روی زمین ریخته شدند و مأمور اصلاح امور هستند، این تصور خیلی مخرب است. باید راه به روی بهترین مدیران و نیروهای کشور باز شود که همه بتوانند خدمت کنند».
مدعیان اصلاحات که طی 8 سال گذشته بر صدر تا ذیل پست‌های دولتی تکیه زده بودند، از دستور رئیسی برای تسریع در انتصابات دولت سیزدهم نگران هستند و سعی می‌کنند با اتهام زنی به دولت رئیسی، عزم دولت برای جابجایی مدیرانی که جزو بانیان و مقصران اصلی مشکلات کنونی کشور هستند را زیر سؤال ببرند.
رئیس‌جمهور چند روز پیش در بخشی از گفت‌وگوی زنده تلویزیونی خود با مردم اظهار داشت: «دولت استقبال می‌کند از اینکه مثلاً بگویید چرا انتصابات با کندی انجام می‌شود، می‌گویم بله این انتقاد را قبول دارم، در دولت تأکید کردم که حتماً با سرعت انتصابات صورت گیرد و گفتم هر کس شایسته است و کارآمد است باید به کار گرفته شود، هر کس هم بانی وضع موجود است، حتماً نباید از آن استفاده شود.»
رئیسی پیشتر نیز دراین‌باره مدیران خود را خطاب قرار داده و در جلسه 8 دی هیئت دولت خطاب به همه مسئولان و مدیران دستگاه‌های اجرایی، گفته بود: اگر بنا بر ابقاء مدیران زیرمجموعه خود دارید این کار را انجام دهید و اگر جابجایی مدیری را ضروری می‌دانید، در این کار تسریع کنید؛ چراکه بدنه اجرایی کشور باید در اجرای برنامه‌های تحولی موردنظر دولت منسجم و دارای انگیزه و دغدغه باشد.
قربانی کردن معیشت و زندگی مردم پای منافع حزبی
روزنامه شرق در یادداشتی در شماره دیروز خود نوشت: «زیستن در شرایط تورمی دشواری‌های فراوانی را به اقشار کم‌درآمد و حتی طبقه متوسط تحمیل می‌کند و با ربودن بخشی از ارزش و قدرت خرید درآمد ماهانه آنان، به‌تدریج اقتصاد خانوارها را درهم‌شکسته و موجبات افزایش درصد افراد زیرخط فقر را فراهم می‌کند.»
در ادامه این نوشتار می‌خوانیم: «نرخ تورم در اقتصادهای مختلف در سرتاسر جهان بسیار متفاوت است، به‌گونه‌ای که برخی جوامع نرخ تورم صفر و حتی منفی را تجربه می‌کنند و برخی دیگر گرفتار اَبَرتورم هستند. مروری کوتاه بر آخرین آمار همه‌گیری بیماری تورم در سطح جهان نتیجه تکان‌دهنده‌ای به دنبال دارد. اگر جمعیت جهان را صد نفر در نظر بگیریم، 36 نفر در کشورهایی زندگی می‌کنند که در آنها نرخ تورم سالانه کمتر از سه درصد است، حتی بعضی از این کشورها تورم صفر یا منفی دارند. در پله بعد 24 نفر در کشورهایی با نرخ تورم بین سه تا شش درصد ساکن هستند. همچنین تعداد افرادی که تورم بین شش درصد تا 9 درصد را تحمل می‌کنند، 17 نفر است و درنهایت فقط سه نفر از این صد نفر گرفتار تورم بالای 26 درصد هستند که یک نفرشان ایرانی است. درواقع بخش اعظم جمعیت جهان یا اصلاً رنجی از بابت تورم احساس نمی‌کنند، یا رنج‌اندکشان در مقایسه با رنج ناشی از تورم برای ملت ایران در حد یک شوخی است.»
باید در این مورد به این نکته اشاره کرد که دولت موردحمایت اصلاح‌طلبان در 8 سال گذشته در حالی با این شعار که هم چرخ سانتریفیوژها باید بچرخد و هم چرخ کارخانه‌ها روی کار آمد که در پایان 8 سال کار خود کارنامه‌ای بی‌سابقه از سوءمدیریت در هر دو مورد را به جا گذاشته بود.
امروز جامعه ایران با تورمی دست‌وپنجه نرم می‌کند که ماحصل سوءمدیریت اصلاح‌طلبان از یک‌سو و امید بستن بی‌جا به غرب از سوی دیگر است. همچنان این جماعت برای آنکه منافع حزبی و جناحی خود را حاصل کنند بسیاری از چیزهایی را که با معیشت مردم و حتی با زندگی آنها ارتباط داشت به موضوعات دیگری نظیر برجام و FATF پیوند زدند و با این کار هم معیشت مردم و هم زندگی آنها را با مسائل دیگر پیوند زدند تا منافع حزبی خویش را به دست آوردند. موضوع واکسن کرونا و اینکه در دولت قبل گفته می‌شد به‌واسطه fatf امکان واردات آن نیست یکی از این موارد است.