kayhan.ir

کد خبر: ۲۲۶۸۶۵
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۸
نهضت ترجمه کتاب‌هایی با موضوع جنگ تحمیلی چگونه شکل می‌گیرد؟-بخش نخست

جهانی‌شدن ادبیات دفاع مقدس و راهکارهای پیش‌رو

 

آرش فهیم

«یک نهضتِ ترجمه راه بیندازیم؛ نه ترجمه از بیرون؛ ترجمه به بیرون، برای ارائه آنچه هست. بگذارید بدانند در آبادان چه گذشت، در خرّمشهر چه گذشت، در جنگ‌ها چه گذشت، در روستاهای ما چه گذشت... من بارها این را گفته‌ام؛ این تابلو، تابلوی زیبایی است امّا از دور دیده‌ایم این تابلو را؛ هرچه انسان به این تابلو نزدیک‌تر بشود، ریزه‌کاری‌های این تابلو را ببیند، بیشتر شگفت‌زده می‌شود. این حوادث نوشته شده، بگذارید مردم دنیا اینها را بدانند. ترجمه به عربی، ترجمه به انگلیسی، ترجمه به فرانسه، ترجمه به اردو، ترجمه به زبان‌های زنده دنیا. بگذارید صدها میلیون انسان بفهمند، بدانند که در این منطقه چه گذشته، ما چه می‌گوییم، ملّت ایران کیست؛ اینها معرّف ملّت ایران است. نهضت ترجمه کتاب، نهضت صدور فیلم‌های خوب؛ ارشاد مسئولیّت دارد، سازمان فرهنگ و ارتباطات مسئولیّت دارد، صداوسیما مسئولیّت دارد، وزارت خارجه مسئولیّت دارد و دستگاه‌های گوناگون.»
این عبارات، بخشی از بیانات رهبر انقلاب درباره ضرورت شکل‌گیری نهضت ترجمه کتاب‌های دفاع مقدس بود که سه سال قبل، یعنی چهارم مهر سال 97
مطرح شدند. البته طی سال‌های اخیر، کتاب‌های دفاع مقدس به خیلی زبان‌ها ترجمه و در اقصی‌نقاط جهان نیز منتشر شده‌اند. اما هیچ‌گاه تبدیل به یک جریان مستمر و جهت‌دار و تأثیرگذار نبوده است.
متأسفانه جریان ترجمه در ایران عموماً یک طرف بوده است، یعنی اغلب این کشورهای دیگر بوده‌اند که با کتاب، رمان، فیلم، بازی رایانه‌ای، جنگ و قهرمانان جنگی خود را به ما معرفی کرده‌اند. اما فارغ از جنبه‌های سیاسی و ایدئولوژیک و ملت و ملیت، اساساً دفاع مقدس ما سرشار از لحظات و ماجراهایی است که مخاطب جهانی را مجذوب و شگفت‌زده خواهد کرد. جای دریغ دارد که وقایع و حقایق دفاع مقدس و حماسه‌های بی‌نظیر و قهرمانان بی‌بدیل این میدان نبرد، به مردم دیگر کشورها معرفی نشود. قطعاً انتشار کتاب‌های فاخر و پربار در حوزه ادبیات دفاع مقدس در جوامع دیگر، زمینه‌ساز شناخت و ارتباط بهتر با دیگر جوامع و مردم بقیه کشورها خواهد شد.
معضلات اساسی ترجمه کتاب
دفاع مقدس
تقریباً اغلب ناشران مطرح و پرکار در حوزه ادبیات دفاع مقدس، سابقه ترجمه کتاب‌هایی با این موضوع را دارند. از ناشران بزرگ دولتی که در ترجمه و نشر کتاب در کشورهای دیگر پیش‌گام بوده‌اند تا برخی از ناشران خصوصی و مردمی که در سال‌های اخیر آثاری را به زبان‌های دیگر برگردانده و در کشورهای اطراف و منطقه منتشر کرده‌اند. همه این ناشران با مشکلات، موانع و پیچیدگی‌های انتشار این کتاب‌ها به سایر مناطق جهان آشنا هستند. از تفاوت‌های فرهنگی و عدم انطباق برخی از مفاهیم رایج در جهاد و دفاع مقدس ما گرفته تا مسئله مهم توزیع آثار در دیگر کشورها و...
اما تجربه نشان داده است که باانگیزه خالص، همت راسخ، سیاستگذاری محکم، برنامه‌ریزی منسجم و اقدام مستمر، می‌توان راه‌های مختلفی را ابتدا آزمود و بعد هم پیمود.
محمدحسین صفارهرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت نهم و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، می‌گوید: «من به اعتبار دوره‌ای که در ارشاد مسئولیت داشتم، تا حدی با حوزۀ نشر آشنا هستم. ما با ناشر داخلی کار بین‌المللی نمی‌توانیم بکنیم. ممکن است ناشری اینجا پیدا شود و کتاب را ترجمه کند و خیلی هم خوب از پس این کار بربیاید؛ اما بعد روی دستتان می‌ماند و نمی‌دانید چطور آن را در بازار بین‌المللی توزیع کنید؟ این راهش نیست. راهش این است که ناشر خارجی باشد. چند تجربۀ موفق در انتشار کتاب‌های دفاع مقدس در آن سمت داریم. کتاب حبیب احمدزاده با عنوان شطرنج با ماشین قیامت ترجمه شد و ناشر هم ایرانی نبود. در این شرایط، ناشر می‌داند چه باید بکند و چه ادبیاتی را در بازگرداندن متن به کار بگیرد؛ مثلاً چیزی که ممکن است آن طرف برایش مفهوم نباشد، حذف کند. مسائلی در فرهنگ ما شناخته‌شده است. حال‌آنکه مخاطبان خارجی وقتی با آن مواجه می‌شوند، برایشان گنگ و نامفهوم است. برای کم‌کردن این فاصله‌های فرهنگی میان ما و آن‌ها، باید کسانی را که در این مسئله آگاه هستند، به کار بگیریم. باید بتوانیم ناشر بیرونی را شناسایی کنیم؛ کسی که انگیزه و توانایی این کار را دارد.»
وی می‌افزاید: «البته واضح است که مترجم هم باید مترجم خوبی باشد و علاوه بر دانستن زبان بیگانه، زبان مادری خودش را به‌خوبی بشناسد. یعنی در آن طرف هم مترجم انگلیسی‌زبان باید در زبان مادری خودش خبره باشد. در نهایت، تازه باید از ویراستارانی هم کمک گرفت که بتوانند کار را موافق با ذهن مخاطب خارجی پیش برند. این اتفاق خیلی کم صورت پذیرفته؛ اما نه فقط در حوزۀ دفاع مقدس. اصلاً برگردان کتاب‌های تولیدشده در دورۀ جمهوری اسلامی به زبان‌های خارجی بسیار ناچیز است؛ طوری که زمانی در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، با رهنمودهایی که آقا داده بودند و پیگیری‌هایی که می‌کردند، بالاخره تصمیم گرفته شد یک بنیاد ترجمه تأسیس شود.
نه اینکه آنجا محل ترجمه باشد؛ بلکه پیگیر ترجمه باشد.
صفارهرندی با اشاره به اینکه «تصویرگری‌ای که ما از شهادت‌طلبی داریم، معلوم نیست برای مخاطب غربی مفهوم باشد. طبیعی است باید بیشتر روی جلوه‌هایی تمرکز کنیم که برای او هم فهمیدنی باشد» و ادامه می‌دهد: «ازاین‌جهت، بنده معتقدم کتاب گلستان یازدهم از آن دست کتاب‌هایی است که خیلی می‌تواند آن طرف بازتاب مثبت داشته باشد؛ درحالی‌که ممکن است «دا» این خصوصیت را نداشته باشد. یا «بابا نظر» که خشونت جنگ را به شکل عریانی به نمایش می‌گذارد، برای مخاطب حساس آن طرف خیلی جذاب نیست و ممکن است پس بزند؛ اما لطافت‌هایی هم در دوران دفاع مقدس می‌بینیم که می‌تواند برای مخاطب خارجی جذاب باشد که ما منادی و راوی‌اش هستیم؛ زیبایی‌های زندگی مردی مثل شهید ابراهیم ‌هادی، شهید برونسی و لطافت زندگی سرداران بزرگی نظیر شهید صیاد شیرازی. راجع به ایشان چندتا کتاب نوشته شده. یکی از آنها کتاب آقای محسن مؤمنی است به نام در کمین گل سرخ. من کتاب را خوانده بودم؛ ولی دوباره رفتم سراغش. واقعاً آدم ناگزیر چنین شخصیتی را دوست خواهد داشت؛ حتی اگر نشناسدش. به نظرم در میان سیاست‌گذاری‌ها این نکته نیز باید لحاظ شود.»
فقر نظریه‌پردازی
مسئله ترجمه آثار ادبیات داستانی با موضوع جنگ تحمیلی هشت‌ساله به این سادگی نیست. برخی از کارشناسان و منتقدان، اعتقاد دارند که اساساً ما هنوز در حوزه نظریه‌پردازی در زمینه ادبیات بومی خودمان دچار ضعف و تزلزل هستیم، بنابراین تا وقتی رمان بومی
- از جمله در حوزه جنگ- نداشته باشیم، نمی‌توانیم انتظار جهانی‌شدن این ادبیات را داشته باشیم!
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی به گزارشگر کیهان می‌گوید: «برخی از رمان‌ها درباره جنگ تحمیلی هستند که در کشورهای غربی ترجمه و منتشر شده‌اند اما غنای فرهنگی و معارفی که ما به‌عنوان نقطه تمایز دفاع مقدس با سایر جنگ‌ها می‌شناسیم دیده نمی‌شود. یعنی در آنها نگاه روشن و نورانی نسبت به مقوله دفاع مقدس وجود ندارد. انتخاب چنین آثاری برای ترجمه و انتشار در دیگر کشورها به این معناست که ما برای جذب مخاطب خارجی به‌جای آنکه از آنها اسیر بگیریم خودمان را اسیر آنها کرده‌ایم تا ما را بپذیرند. درحالی‌که باید برعکس باشد.»
وی می‌افزاید: «غربی‌ها اگر در آثار ادبی یا سینمایی خود می‌توانند مخاطبان جهانی را جذب کنند به این دلیل است که در اغلب اوقات، فرهنگ خودشان را برتر و غالب نشان می‌دهند. آنچه باعث انتخاب چنین آثاری برای ترجمه شده، فقط بینش یا دیدگاه متفاوت آنها به جنگ تحمیلی است. اگر از متولیانی که برای ترجمه این آثار سرمایه‌گذاری کرده‌اند بپرسیم که دلیلشان برای گزینش چه بوده، همین موضوع را بیان خواهند کرد. این در حالی است که نگاه متفاوت، به‌خودی‌خود یک ارزش تلقی نمی‌شود؛ بلکه اگر این تفاوت، همراه با عمق فکری باشد، ارزش می‌یابد.» این نویسنده درباره آثاری که شایستگی ترجمه به دیگر زبان‌ها و انتشار در دیگر کشورها را دارند هم می‌گوید: «شاید بتوان برخی آثاری که در قالب خاطرات منتشر شده‌اند را ذکر کرد. این آثار به‌مراتب در عمق تجربه، شخصیت، نوآوری و تفکر از بسیاری از رمان‌هایی که در این عرصه نوشته و ترجمه شده‌اند، بالاترند و صلاحیت بیشتری برای انتشار در سطح جهانی دارند.»
شاکری درباره نقش نهادها و مسئولین فرهنگی در ترجمه کتاب دفاع مقدس هم اظهار می‌کند: «ترجمه ادبیات برای به بار نشستن نیازمند برخورداری از مسئولان با بصیرت و روشن‌اندیش است. به نظر می‌رسد که در این زمینه- گزینش آثار برای ترجمه و انتشار در غرب- بیشتر به نام آدم‌ها توجه می‌شود تا خود آدم‌ها؛ این سیاست درستی نیست، چون برخی از آدم‌هایی هم که معرفی می‌شوند، نویسندگان طراز اولی نیستند. اما برایم جای سؤال است که برای ترجمه، چرا سراغ داستان کوتاه نمی‌رویم؟ چون تعداد آثار قابل‌توجه که ظرفیت جهانی‌شدن هم دارند، در این عرصه بیشتر است. ضمن اینکه ما همیشه در زمینه داستان کوتاه از رمان
موفق‌تر بوده‌ایم.»
مدیریت ضعیف و مخاطب تشنه
البته مشکل فقط به ترجمه کتاب‌های دفاع مقدسی برنمی‌گردد، بلکه به‌طورکلی ترجمه آثار ادبی ما با ضعف مدیریتی و سازمانی مواجه هستند.
محمد میر کیانی، نویسنده و مدیر فرهنگی در مصاحبه‌ای می‌گوید: «مشکل این است که معمولاً کسانی که در حوزه زبان فارسی کار می‌کنند آشنایی کامل با زبان فارسی ندارند که آثار ما را ترجمه کنند و معمولاً مترجمان ایرانی هستند، یعنی باید مترجمان انگلیسی‌زبان با زبان مادری فارسی آشنا باشند و آثار ما را ترجمه کنند که این امر مشکل است و باید مراکزی باشد که این ارتباط را برقرار کند و آثار ایرانی را در اختیار چنین افرادی بگذارد تا آثار ترجمه شود. نکته بعدی مراکز فعال انتشاراتی خارج از کشور است، آنها معمولاً مراکز انتشاراتی دارند و در حوزه بین‌المللی نیز فعال هستند و ما این‌چنین نیستیم. معمولاً آثاری که از این‌طرف ترجمه می‌شود بسیار ناچیز است و این مقدار نیز برمی‌گردد به ارتباط خصوصی افرادی که نویسنده هستند و مترجمان توانایی که آن طرف هستند.»
اما برخی نویسندگان نیز معتقدند که ادبیات دفاع مقدس و کتاب‌های بیوگرافی درباره بزرگان این جنگ می‌توانند راه خود را به دل مخاطب جهانی باز کنند. ناصر جنانی، مترجمی که سابقه ترجمه چند کتاب دفاع مقدسی ازجمله کتاب شهید همت را دارد، در این باره می‌گوید: «با توجه ‌به اینکه سالیان زیادی افتخار خدمت به‌عنوان مترجم همزمان را داشته‌ام، این موضوع را از نزدیک درک کرده‌ام. هیئت‌های خارجی متعدد از سراسر جهان در سفر به کشور ما، هرگاه صحبتی از رشادت‌های شهیدان این مرزوبوم مانند شهید دوران، شهید بابایی، شهید صیاد شیرازی، شهید همت و سایر شهدای گران‌قدر به میان می‌آمد بلافاصله درخواست کتاب زندگی‌نامه این عزیزان را به زبان انگلیسی، عربی و فرانسه (بسته به نوع زبان هیئت خارجی) داشتند تا بیشتر با شخصیت و منش این بزرگواران آشنا شوند. ادبیات جهان پر است از کتاب‌هایی که درباره جنگ نگاشته شده‌اند و اتفاقاً جزء پرفروش‌ترین‌ها و برندگان جوایز ادبی بوده‌اند. در سال‌های اخیر کتاب‌های قابل‌اعتنایی به زبان فارسی درخصوص دفاع مقدس نگاشته شده‌اند که برخی را نیز رهبر معظم انقلاب اسلامی تقریظ فرموده‌اند که این کتاب‌ها همگی قابلیت ترجمه به زبان‌های زنده دنیا را دارند و حتماً هم با اقبال خوبی مواجه خواهند شد.»
وی می‌افزاید: «موضوع دیگر درک فرامتنی است. آثار بسیار زیادی در جهان پس از فوت نویسنده اصلی ترجمه شدند و اتفاقاً بسیار هم پرفروش بودند و با اقبال خوانندگان مواجه شدند. در واقع این‌گونه نیست که اگر مترجم به نویسنده اصلی دسترسی پیدا نکرد این امر خللی در امر ترجمه وی وارد کند. در واقع آنچه از ارتباط بین نویسنده و مترجم به‌مراتب مهم‌تر است، تسلط و آشنایی مترجم با ادبیات دفاع مقدس در زبان فارسی و همچنین آشنایی کامل با این ژانر روایی در زبان مقصد است. یعنی مترجم باید بکوشد متن را به‌گونه‌ای ترجمه کند که اگر نویسنده کتاب، انگلیسی‌زبان بود و می‌خواست به زبان انگلیسی داستان را روایت کند، متنی شبیه ترجمه مترجم ارائه می‌داد.»