اخبار ویژه
اندیشکده آمریکایی: تضمینی نیست که دوباره از برجام خارج نشویم (!)
یک اندیشکده مستقر در واشنگتن تصریح کرد: تضمینی برای خروج مجدد آمریکا از توافق هستهای با ایران (برجام) وجود ندارد!
اندیشکده «انجمن کنترل تسلیحات» با تحلیل رویکرد دولتهای جدید ایران و آمریکا نسبت به از سرگیری مذاکرات هستهای با هدف احیای «برجام» تأکید کرد رویکرد واشنگتن تغییری نکرده و تضمینی وجود ندارد که کاخ سفید دوباره از توافق هستهای خارج نشود.
کلسی دونپورت، مدیر سیاست عدم اشاعه در این اندیشکده مینویسد: پیش از انتخاب سید ابراهیم رئیسی به ریاست جمهوری ایران در ماه ژوئن (خرداد ماه)، آمریکا و ایران در شش دور گفتوگوهای غیرمستقیم در وین شرکت کردند تا درباره گامهایی که هریک از طرفین باید بردارند تا به قالب تعهدات پیشین خود در برنامه جامع اقدام مشترک موسوم به «برجام» بازگردند، گفتوگو کنند. طرفین به توافق نرسیدند، اما گفتند که در تعیین اقداماتی که ایالات متحده و ایران میبایست انجام دهند، پیشرفت قابل ملاحظهای حاصل شده است. گفتوگوها با انتخابات ایران متوقف شد.
«راب مالی»، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در گفتوگو با نشریه «پولیتیکو» گفته که گرچه دستیابی به توافق با دولت رئیسی هنوز هم ممکن است اما «یک علامت سؤال بزرگ در این خصوص وجود دارد و امری نیست که ایالات متحده بتواند کاملاً آن را کنترل کند.»
مقامات ایران پس از آغاز بهکار دولت جدید به اتحادیه اروپا اعلام کردند که قصد دارند در ماه سپتامبر به گفتوگوهای وین بازگردند. رئیسی نیز در سخنرانی مراسم تحلیف خود اعلام کرد «مشارکت هوشمندانه» را در پیش میگیرد تا تحریمهای بینالمللی ایران برداشته شود. اما دولت او از شش دور مذاکره قبلی ناراضی است و شاید تلاش کند بر سر مسائل خاص مجدداً مذاکره کند.»
شورای عالی امنیت ملی ایران در تیر ماه اعلام کرد که مذاکرات وین بهدلیل «قلدری» طرفهای آمریکایی و اروپایی در چندین موضوع کلیدی به نتیجه نرسید و سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز اعلام کرد که دولت بایدن باید با یک «رویکرد واقعبینانه» جدید به مذاکرات وین بازگردد تا در «کوتاهترین زمان» نتیجه حاصل شود. با وجود این موضع تهران، بهنظر نمیرسد که رویکرد تیم بایدن نسبت به مذاکرات هستهای تغییری کرده باشد. در عین حال، رئیسی نیز در داخل ایران تحت فشار است و بر اساس قوانین ایران ملزم به تداوم برنامه هستهای است. مجلس ایران در واکنش به ترور محسن فخریزاده، قانونی را به مثابه اهرم فشاری علیه ایالات متحده برای بازگشت به برجام و لغو تحریمها تصویب کرد. بر اساس آن، سازمان انرژی اتمی ملزم شد تا برخی اقدامات را در جهت تسریع برنامه هستهای انجام دهد. مطابق این قانون، دولت ملزم به گسترش استفاده ایران از سانتریفیوژهای پیشرفته
IR-6 و ذخیره ۱۲۰ کیلوگرم اورانیوم U-235 با غنای ۲۰ درصد است.
نویسنده سپس با تأکید بر اینکه در هر حالتی از سرگیری مذاکرات در وین بسیار پیچیده خواهد بود، تأکید میکند که میبایست چندین مسئله جدید نیز حل و فصل شود که پیش از تغییر دولت در ایران به آنها پرداخته نشده بود: نخست اینکه، ایالات متحده به دنبال دریافت نوعی تعهد از ایران مبنی بر مشارکت در مذاکرات بیشتر، پس از احیای توافق هستهای است. جو بایدن متعهد شده است که با پرداختن به مسائل امنیتی منطقهای، دستیابی به توافقی «قویتر و بلندمدتتر» را بر اساس توافق هستهای با ایران دنبال کند. اما رئیسی و آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، ایده مذاکرات بعدی را رد کردهاند. آیتالله خامنهای، در سخنرانی ۲۸ ژوئیه (۶ مرداد ماه) گفت دولتهای آینده ایران باید از گره زدن برنامههای خود به مذاکره با غرب خودداری کنند چرا که قطعاً شکست خواهند خورد. ایران در عین حال در پی تعهدی است تا همان طور که دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا در ماه می سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای خارج شد و دوباره تحریمها را اعمال کرد، جانشینان بایدن به چنین کاری دست نزنند. اما بهنظر نمیرسد ایالات متحده چنین تعهدی بدهد. یک مقام ارشد وزارت امور خارجه روز ۲۴ ژوئن (۳ تیرماه) در مصاحبهای گفت: «هیچ تضمینی وجود ندارد که ایالات متحده دوباره از توافق هستهای خارج نشود.»
امان از کمحافظگی و خلافگویی!
علی مطهری با انکار واقعیتهای انتخابات توییت زده: «داستان توصیه مقامات ما به طالبان برای تشکیل دولت فراگیر از طنزهای روزگار است. طالبان میگویند ما انتخابات آزاد و دولت فراگیر شما را دیدیم، در واقع راه خودتان را میرویم، ما با صداقت و شما با ظاهرسازی. رطبخورده منع رطب کی کند؟!»
حالا خوب است انتخابات همین سه ماه قبل برگزار شده و از یاد نبردهایم که همین آقای مطهری برای ستاد انتخاباتی خاتمی و اصلاحطلبان، پشت هم توییت و یادداشت اینستاگرامی در میکرد و میگفت:
«جناب آقای همتی را با توجه به اینکه سالها مدیر اقتصادی بوده و نبض اقتصاد کشور در دستش است و در جنگ اقتصادی اجازه نداد کشور ونزوئلا شود و با عنایت به تأکیدی که بر احیای برجام و بهبود معیشت مردم دارد و اهمیتی که برای حقوق ملت قائل است و از نگاه درست مبنی بر احترام به آزادیهای اساسی برخوردار است و با توجه به اینکه توان کشاندن انتخابات به دور دوم را دارد، اصلح میدانم و از ملت عزیز درخواست میکنم، به جناب آقای همتی رأی بدهند.»
این عضو ستاد اصلاحطلبان همچنین گفته بود «اگر همه مخالفان رویه شورای نگهبان و همه اصلاحطلبان و معتدلان از همتی حمایت کنند احتمال اینکه انتخابات به دور دوم کشیده شود زیاد است. همه افراد و گروههایی که نگران از بین رفتن جمهوریت نظام هستند باید از کاندیدایی که در جریان اصلاحات رای بیشتری دارد، حمایت کنند. من توصیه میکنم همه پشت سر همتی قرار بگیرند بلکه انتخابات به دور دوم برود. احتمال پیروزی در دور دوم زیاد است.»
خب با همه آن فضاسازیها که خاتمی و کروبی و 16 گروه اصلاحطلب انجام دادند، آقای همتی بیش از 3/2 میلیون رای کسب نکرد و باید بررسی کنند که چرا؟ به قول علی صوفی وزیر دولت اصلاحات، «اصلاحطلبان به خاطر عملکرد فراکسیون امید و دولت روحانی، چه حرفی برای گفتن به مردم داشتند؟» این واقعیت برای اصلاحطلبان تلخ است و ناچارند فرافکنی کنند.
امکان واردات واکسن بود همتش در دولت قبل نبود
در حالی که واردات و تزریق واکسن طی دو هفته پس از تشکیل دولت آقای رئيسی، افزایش چشمگیری داشته، یک روزنامه اصلاحطلب مدعی شد: این تفاوت مربوط به بیعرضگی دولت روحانی نبوده، بلکه به خاطر دستهای پشتپرده بوده است.
تزریق واکسن در چند روز اخیر به نسبت روزهای آخر دولت روحانی دو برابر شده و به بالای یک میلیون و یکصد هزار دُز در روز رسیده است. همچنین ثبتنام هم از 130 هزار دُز به بالای 500 هزار رسید. از سوی دیگر در حالی که مجموعا طی 7 ماه در دولت روحانی 26/6 میلیون واکسن به کشور وارد شده بود، در دو هفته فعالیت آقای رئيسی، بیش از 18 میلیون دُز واکسن کرونا وارد کشور شده است.
روزنامه آفتاب یزد در واکنش به این اتفاق مثبت و غیرقابل انکار مینویسد: «چرا به محض پایان دولت روحانی و شروع دولت رئیسی روند واردات واکسن خارجی سرعت زیادی گرفت؟
پاسخهای احتمالی؛
یک: دولت قبلی بیعرضه بود و علیرغم ادعاهایی که در زمینه دیپلماسی داشت نمیتوانست از طرق مختلف واکسن به اندازه مکفی وارد کشور کند؟
دو: دولت روحانی عرضه داشت ولی مانعتراشیهای داخلی مانع واردات میشد.در واقع گروهها و افرادی منتظر بودند تا روحانی برود سپس دست از خرابکاری و سنگاندازی برداشته تا هم روحانی بیش از پیش منفور شود و هم در عین حال رئیس دولت جدید محبوبیت کسب کند.
به نظر نمیرسد پاسخ به سوال مذکور غیر از دو مورد فوق باشد.چه در اواخر دولت روحانی و چه اکنون که در اوائل دولت رئیسی هستیم ایران در شدیدترین نوع تحریمهاست و راههای گردش و حصول ارز بسته شده است.از طرف دیگر در فاصله میان پایان دولت قبل و تشکیل دولت فعلی هیچ تحول مثبت دیپلماتیک که رخ نداده بلکه شرایط از هر نظر سختتر نیز شده است.
فلذا به سادگی میتوان به این نتیجه رسید حال که در خارج از مرزهای ایران تحول جدید و جدی رخ نداده پس باید دلیل تسریع واردات واکسن کرونا را در داخل مرزهای کشور جستوجو کرد.
البته در مورد تحولات داخلی نیز باید این موضوع را لحاظ کرد که به نظر نمیرسد از نظر کیفی تفاوت عجیب و غریبی میان مدیران فعلی و قبلی وجود دارد. پس شاید بتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که همان دستهایی که دولت قبل را پس میزد همان دستها در حال هل دادن دولت جدید است.این دستها تمایل نداشت دولت قبلی به موفقیتی ولو حتی اگر جان انسانها در میان بود برسد اما حالا تلاش میکند به هرشکلی دولت جدید متفاوت از دولت قبلی نشان داده شود». درباره این تحلیل روزنامه زنجیرهای گفتنی است، اولا؛ باقی ماندن تحریمها حتی در حد کارشکنی علیه واردات دارو و واکسن، به خودی خود، سند شرمندگی دولت روحانی است که مدعی بود هم تحریمها لغو شدهاند؛ و حال آنکه حتی درباره کشورهای تحریمشده از سوی سازمان ملل (و نه آمریکا) دارو و غذا استثناست؛ اما با برجام که مورد حمایت قطعنامه شورای امنیت است،
تحریمها حتی به غذا و دارو رسید.
ثانیا؛ عمده واکسنهایی که اخیر وارد شده، چینی است و دولت روحانی میتوانست با پیگیری جدی دیپلماتیک، این موضوع را تسهیل کند. اما متاسفانه انگیزه جدی در دولت قبل برای این کار وجود نداشت؛ این واقعیت را میتوان از نداشتن سفیر در پکن به مدت پنج ماه متوجه شد. پیش از این همه خبرهایی منتشر شده که با پیگیری علی لاریجانی، چین سال گذشته آماده بوده از همان واکسنی که به مردم خود تزریق میکند، به میزان 18 میلیون دُز هم به ایران بدهد، اما دولت روحانی در این زمینه کوتاهی و کاهلی کرده وگرنه هیچ مخالفتی در میان نبوده است. بنابراین برخلاف ادعای روزنامه آفتاب یزد، نمیتوان تردیدی درباره این واقعیت داشت که در زمینه واردات واکسن در دولت روحانی کوتاهی و بیکفایتی صورت گرفته است.
عبدی: طالبان با جنایتها و حمایت آمریکا از دولت فاسد «غنی» احیا شد
یک فعال سیاسی، اصلاحطلب فضاسازی همطیفان درباره افغانستان را نکوهش کرد.
عباس عبدی در گفتوگو با خبرآنلاین، ضمن اذعان به برخی رفتارهای دوقطبیگرایانه و لجبازانه میگوید: طالبان به لحاظ تحلیلی، یک نیروی واپسگرا است و غیرممکن است که بتواند در دنیای مدرن پیشرفت مؤثری داشته باشد و اصلا پیشرفت را قبول ندارد، جامعهای که ایده پیشرفت را نداشته باشد دیر یا زود با بحرانهای عمیقی مواجه میشود. حتی به لحاظ عملی هم زورگو و مستبد هستند و خیلی راحت آدم میکشند، جنایت میکنند و همه اینها وجود دارد اما همه اینها به این معنا نیست که آن نیرو را میتوان نادیده گرفت. نادیده گرفتن آن یک اشتباه است چون این نیرو در خلأ و انتزاع شکل نگرفته است و بستر جامعه افغانستان به این نیرو معنا میدهد. با نادیده گرفتن آن فقط خودمان را از فهم واقعیت محروم میکنیم. بنابراین باید توجه داشت فارغ از اینکه از طالبان خوشمان میآید یا خوشمان نمیآید، طالبان یک واقعیت مهمی در افغانستان است.
البته این موفقیت فقط محصول عملکرد طالبان نبود، بخشی از آن محصول ایالات متحده و حملات کوری بود که علیه مردم بیگناه در بخشهای طالباننشین انجام میدادند، و به شکلی مردم را با خودشان درگیر کردند.
مردم دیدند حضور آنها جز بدبختی، جنایت و کشت و کشتار نتیجه دیگری برایشان ندارد.میشود گفت آمریکا، طالبان را احیا کرد، طالبانی که از بین رفته بود یا در شُرف از بین رفتن بود، ایالت متحده آن را احیا کرد. عامل دیگر در احیای طالبان؛ حکومت فاسدی بود که به لحاظ فساد جزو ردیفهای اول جهانی قرار داشت، آن دولت هم از آسمان نیامده بود و ایالات متحده آن را اینگونه شکل داده بود بنابراین این یک واقعیتی در افغانستان بود. وی میافزاید: عدهای از ابتدا مخالف مذاکره با طالبان بودند که واقعاً موضع عجیب و غریبی است یعنی اصلا نمیتوان تصور کرد که چرا اینها چنین ایدهای دارند؟ خودشان به دولت ایران میگویند با همه مذاکره کنید ولی وقتی که یک نیرویی در کنار ما است و قدرتمند است، میگویند خیر، با اینها مذاکره نکنید! قدرت اصلی که ایالات متحده باشد 20 هزار کیلومتر با اینجا فاصله دارد با آنان در حال جنگ است ولی وارد مذاکره و امضای توافق میشوند، علیه رفتار آنها هیچ مسئلهای ندارند و اعتراض نمیکنند که چرا دستور میدهید ۵ هزار زندانی طالبان آزاد شود و چرا مینشینید و در بالاترین سطح مذاکره و توافق میکنید اما وقتی نوبت ایران میشود آقای ظریف، باید یواشکی مذاکره کند و بترسد که عکسش منتشر شود. این اصلا درست نیست؛ همان موقع که این عکس منتشر شد من یک یادداشت در دفاع از مذاکره با طالبان نوشتم. هنگامی که ما از مذاکره دفاع میکنیم دیگر قید و شرطی ندارد، چون مذاکره را که فقط با دوست و آشنا انجام نمیدهند، معمولا با رقبا و کشورهای دیگر و حتی با دشمنان و قدرتهای ناپسند ممکن است مذاکره کنید و این یک واقعیت است.
عبدی همچنین درخصوص جنجال حمایت از پنجشیر هم گفت: روشن نگهداشتن آتش مقاومت در برابر طالبان لازم است و حق هم هست و باید هم حمایت شود. ولی وقتی میگوییم باید از مقاومت پنجشیر حمایت شود، اولین سؤال این است که آیا زمینهای هم برای موفقیت دارد؟ طالبانی که ایالات متحده را بیرون کرده و مردم از حضور آنها استقبال کردند، یا حداقل مخالفتی موثر نکردند و این همه امکانات به دست آورده، چگونه ممکن است فقط در پنجشیر در برابر آن مقاومت شود؟ آیا ما هیچ ارزیابی دقیقی داریم؟ اگر قرار است از این مقاومت دفاع شود باید منطقا احتمال نتیجهبخشی هم داشته باشد و همینطوری نمیشود بهصورت پیشفرض از این اقدام حمایت کرد. حتی خود پنجشیریها هم باید این ملاحظات را داشته باشند. آمریکا با آن همه قدرت آمد پس از ۲۰ سال به شکل مفتضحی خارج شد یا بهتر است بگوییم فرار کرد. شاید این شیوه مقاومت حق آنها باشد، ولی درست یا نادرستی مسئله از حیث موثر بودن؛ و اینکه دیگر دولتها نیز ملزم به حمایت از آن شوند بحث دیگری است.