ما اصلاحطلبان در انتخابات هم چوب را خوردیم هم پیاز را
سرویس سیاسی-
روزنامه ابتکار در شماره اخیر خود نوشت: لحظه انتشار این یادداشت انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری به پایان رسیده است. نتیجه هرچه باشد امیدوارم به کاهش آلام ایرانیان منجر شود. اما زیر پوست این انتخابات، به نظرم آرایش جدیدی پنهان مانده است. امروز تحولخواهان ایران دو دسته آشکار دارند. دستهای که ساز ناامیدی و عدم مشارکت کوک کردند و امروز نسبت به کارکرد صندوق رای دچار تردید شدهاند. چندان که به زحمت میشود فعالیتشان را درون جمهوری اسلامی معنا کرد و پهلو به اپوزیسیون میزنند. دستهای دیگر اما با محوریت حزب کارگزاران سخت در تلاش برای پیروزی آقای همتی است. مدتهاست که من منتقد هر دو رویکرد هستم. اگر رویکرد اول را بتوان به اصلاحطلبان جامعهمحور نزدیک دانست، معتقدم به جز نفی رویکرد دولتمحور هیچ کار مهمی انجام ندادهاند. نه در بازسازی نهادهای اجتماعی کاری انجام دادهاند و نه به ساختن احزابی کارآمد توفیق داشتهاند. زبانشان نیز واجد عناصر ضد جمهوری اسلامی شده و سوءتفاهمات آن بالاست و لذا خشونت و هزینه سیاستورزی آن غیرمنطقی است. طبیعتاً من نمیتوانم با این گروه همدل باشم. خروج از جمهوری اسلامی و ناامید شدن از اصلاح امور، خلاف مرام اصلاحطلبی است. اساساً معتقدم و این اعتقاد خود را پیشتر نوشتهام که زبان ما باید درون جمهوری اسلامی تعریف شود. تبار ما از تبار این نظام است و خروج از این سنت و وضعیت هرچه نام داشته باشد، نامش اصلاحطلبی نیست.
در ادامه این مطلب امده است: رویکرد دوم، هرچند خود را منتقد جامعهمحوران میداند اما پایش حسابی میلنگد. جمعی موسوم به تکنوکرات که من آنان را بال راست اصلاحطلبی مینامم. اجمالاً این گروه دوم با دو بحران بزرگ مواجه است. اول اینکه به جهت گردش به راست تند و تیزی که داشتند با بحران اصالت مواجهاند. با هیچ شعبده هرمونتیکی نمیتوان از دلِ آرمانخواهیِ چپ خط امام، چنین فرزندان لیبرالی را بیرون کشید! عدالت و آزادی دو دال اصلی گفتمان اصلاحطلبی در طول این صد سال بوده است. در گفتمانها جابجایی دالها میان اصلی و فرعی امری محتمل است اما محو یکباره دال عدالت یک مسئله است. در ثانی آرمان عدالت و سایر ارزشهای اصیل خط امامی به مسلخ تکنوکراسی رفت با این ادعا که کارآمدی برویَد اما بیشتر فساد زایید. در دنیا تکنوکراسی جنبش احیای کارآمدی است. اما در اینجا هیچ ایده و تجربهای برای احیای کارآمدی از جماعت مدعی تکنوکراسی شاهد نیستیم. از این روی معتقدم بال راست اصلاحطلبی، آرمانهای اصیل اصلاحطلبی را به بهانه کارآمدی از این گفتمان حذف کرد اما هیچ منشور روشن حکمرانی تولید نکرد. لذا در معامله بال راست اصلاحطلبی، ما اصلاحطلبان هم چوب را خوردیم هم پیاز را. هم آرمانها را از کف دادیم و هم کارآمدی و حکمرانی مطلوب را به کف نیاوردیم. قمار کارگزاران برایمان دوسر باخت شد.
تنها راهحل مشکلات برجام است!
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در یادداشتی به تحلیل نتیجه انتخابات پرداخت و در اقدامی عجیب به دولت سیزدهم توصیه کرد که برای حل مشکلات هیچ راهی به جز احیای توافق خسارتبار برجام نیست!
این روزنامه نوشت: «با آغاز جابهجایی مدیریتی و تغییرات دولت، حتی اگر فرض کنیم که گروه کارآمدتری به دولت بیایند که متاسفانه چنین نیز نخواهد شد، فرصتهای زیادی را خواهد گرفت که حل مشکلات را به تاخیر میاندازد. تنها یک امید برای عبور موقت از این وضع وجود دارد و آن به نتیجه رسیدن مذاکرات برجامی است. به هر دلیلی این توافق تاکنون انجام نشده است که قصد علتیابی آن را ندارم، ولی باید امیدوار بود که دولت جدید دچار خودفریبی نشود و گمان نکنند که راهی جز این وجود دارد.»
گفتنی است طیف مدعی اصلاحطلبی ۸ سال اقتصاد کشور و معیشت مردم را گروگان برجام کردند و هنوز هم وقتی مردم صبح از خواب پا میشوند قیمت دلار را چک میکنند، با این حال همچنان وقیحانه راهحل مشکلات کشور را به خارج از کشور و مذاکرات و برجام گره میزنند.
وقتی مدعیان اصلاحات با صدای مردم بیگانه هستند
علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«باید توجه داشت که جبهه اصلاحات اگر میخواهد به جایگاه اصلی خود بازگردد باید همیشه صدای مردم باشد و مطالبات مردم از هر رئیسجمهوری پیگیر شوند. هیچ تفاوتی نمیکند چه کسی رئیسجمهور میشود. اصلاحطلبان باید حق مردم را از رئیسجمهور مطالبه کنند. اصلاحطلبان باید صدای مردم باشند و در کنار مردم حضور داشته و صدای افرادی که صدایشان شنیده نمیشود را به گوش مسئولان برسانند.»
صوفی در ادامه گفت:«نمیتوان بدون رفع تحریمها انتظار بهبود وضع اقتصادی و معیشتی جامعه را داشت. نمیتوان انتظار داشت که تحریمها برداشته شود بدون اینکه اقدامی انجام دهیم یا دیپلماسی فعال داشته باشیم. امروز ضرورت دارد تا دیپلماسی فعال در دستور کار دولت آینده قرار گیرد تا مشکلات داخلی حل شود».
یکی از مشکلات اصلی مدعیان اصلاحات این است که با مطالبات مردم و مشکلات جامعه بیگانه بوده و با دغدغههای مردم فرسنگها فاصله دارند.
مدعیان اصلاحات پیش از این همواره پای ثابت حمایت از مدیران نجومی بگیر، مفسدان دانه درشت اقتصادی، محکومین امنیتی، جاسوسهای دوتابعیتی، آشوبگران و اغتشاشگران و مدیران ناکارآمد بوده است.
مشکل اصلی مدعیان اصلاحات این است که با صدای مردم بیگانه است. به همین خاطر است که علیرغم تجربه پرهزینه و خسارت بار برجام، همچنان معیشت مردم را به تحریم گره میزنند.
400 صرافی که لو رفت، بقیه مسیرها را هم میخواهید
برای دشمن شفاف کنید؟
روزنامه دنیای اقتصاد دیروز در گزارشی نوشت: «رفع تحریمها در کنار حل مشکل FATF میتواند ضمن تسهیل در تجارت با دیگر کشورها، صادرات ایران را افزایش داده و از همین طریق موتور محرکهای برای رشد اقتصادی در کشور باشد.»
برخلاف تصویرسازی وارونه مدعیان اصلاحات نسبت به آثار الحاق به FATF، اجرای دستورالعملهای همین کارگروه مالی، 400 صرافی دور زننده تحریم را لو داد. بزکگران برجام و FATF بقیه مسیرهای دور زدن تحریم هم میخواهند لو دهند؟ افزون بر این، خرداد 96 اسناد خیانتآمیزی افشا شد که نشان میداد برخی بانکها در راستای عمل به توصیههای FATF، همکاری با برخی ارگانهای داخلی را که از سوی دشمنان ملت تحریمشدهاند، قطع کردهاند.
علیرغم اینکه دولت از سال 95 تاکنون 39 بند از 41 بند تعهداتی را که مخفیانه به FATF داده است، - دیکتههای FATF که دارای عواقب خسارتبار اقتصادی و امنیتی و سیاسی بود- اجرا کرده نه تنها در رویکرد FATF نسبت به ایران تغییر مثبتی رخ نداده بلکه محدودیتها بیشتر شد.
این توضیح نیز ضروری است، در این شرایط که ایران در لیست کذایی FATF قرار دارد، طبق آمارهای مربوط به رویترز و بلومبرگ، فروش نفت ایران افزایش یافته است. بنابراین، برخلاف ادعای فوق، همکاری با FATF موجب خودتحریمی، افشای اطلاعات مالی، اعمال تحریمهای بیشتر و در نتیجه مضیقههای مالی گستردهتر شده است اما عدم همکاری با کارگروه ویژه اقدام مالی، با گشایش در تجارت خارجی و افزایش صادرات کشور همراه بوده است.
زنگنه، وزیر نفت گفته بود که هرچه نفت از کانالهای غیررسمی صادر کردیم، پولش را گرفتیم و فقط پول فروش نفت از کانالهای رسمی را دریافت نکردیم.
کار گروه ویژه اقدام مالی (FATF) اسفند 97 با انتشار گزارشی صراحتاً اعلام کرد که اجرای مؤثر تحریمهای مالی هدفمند و شناسایی مسیرهای ایران برای دور زدن تحریم را ذیل رسالت مقابله با اشاعه تسلیحات کشتار جمعی خود تعریف کرده و با جدیت تمام در پی اجرای آن است.
لازم به یادآوری است، مارشال بیلینگزلی، دستیار بخش تامین مالی تروریسم وزارت خزانهداری آمریکا و رئیسسابقFATF، در جلسه استماع کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا در پاسخ به سؤال نماینده کنگره آمریکا با این عنوان که ما چگونه باید فشارها بر حکومت و نهادهای مالی ایران را حفظ کنیم و اطمینان حاصل کنیم که آنها نتوانند شکافهایی برای دور زدن تحریم ایجاد کنند؟ گفته بود: باید مصرانه از آنها بخواهیم قوانین مقابله با تامین مالی تروریسم و پولشویی لوایح مرتبط با FATF را در ایران تصویب کنند!
خوان زاراته، معاون سابق مدیریت مبارزه با تروریسم و جرائم مالی در وزارت خزانهداری آمریکا نیز گفته بود: برای قراردادن ایران در تنگنا و سختتر کردن شرایط برای این کشور، به حضور کامل FATF نیاز است.
یادآور میشود، محمدرضا پورابراهیمی، رئیسکمیسیون اقتصادی مجلس یازدهم گفته بود: «از شخص وزیر امور خارجه (محمد جواد ظریف) سؤال کردم و گفتم اگر جمهوری اسلامی ایران، همه تعهدات را بپذیرد آیا هیچ تضمینی وجود دارد که از لیست سیاه افایتیاف خارج شود یا اتفاق دیگری رقم میخورد. ظریف گفت، خیر هیچ تضمین و تعهدی وجود ندارد.»
وقتی دولت مورد حمایت اصلاحات برگزارکننده است!
روزنامه شرق در شماره دیروز در یادداشتی با عنوان «کمبود تعرفه یا بازی سیاسی؟» نوشته است: «روز برگزاری انتخابات ریاستجمهوری که معمولا با چندین انتخابات دیگر همراه است، هرگز به دور از حاشیه نبوده. از ابتدای دیروز اولین حاشیه به بحث مشکل در توزیع تعرفه و کندی رأیگیری در برخی حوزهها اختصاص یافت.»
در ادامه این یادداشت میخوانیم: «درحالیکه در دورههای قبل با نزدیکشدن به زمان پایانی انتخابات مشکل نبود تعرفه دردسرساز میشد، این بار با شروع انتخابات گزارشهایی از کمبود تعرفه انتخاباتی و آغازنشدن بهموقع اخذ رأی در زمان مقرر در برخی حوزهها منتشر شد. گویی برخی تعرفه را به اسم رمز حمله به مجریان انتخابات تبدیل کرده باشند[!!]، یکباره در اوایل صبح دیروز موجی از اخبار منفی در رابطه با کندی و حتی عدم رأیگیری در حوزههای مختلف را در فضای مجازی منتشر کردند. در تعدادی از حوزههای انتخابیه نیز گفته شد به علت کمبود و اتمام برچسبهای هولوگرام انتخابات شوراها، از سوی مجریان انتخابات به مردم اعلام شده برای این انتخابات در صف نایستند.»
این نوشتار میافزاید: «موضوع تأخیر در راهاندازی دستگاههای احراز هویت نیز مشکل دیگری بود که ساعات ابتدایی انتخابات دامن مسئولان اجرائی انتخابات را گرفت. در رابطه با انتخابات شوراهای شهر و روستا هم مشکلاتی در بحث رأیگیری الکترونیک ایجاد شد که تا رفع آنها صفهای طولانی شکل گرفت و در نهایت اعلام شد تا رفع کامل مشکل حوزهها، رأیگیری دستی را جایگزین الکترونیکی کنند. اما هر حاشیهای جنجالهای خبری خود را دارد و نامزدهای انتخابات و طرفدارانشان هم به دنبال استفاده خود از این موضوعات هستند؛ زیرا طبق گفته ناظران انتخابات، همه مشکلات در زمان ابتدایی رأیگیری حل شد و مردم توانستند آرای خود را به صندوقها بیندازند. اما موج انتقادها چنان گسترده شد که زهره الهیان، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی، در حاشیه شرکت در انتخابات در حسینیه جماران اظهار کرد: با توجه به گزارشهایی که رسیده، در بعضی از حوزههای رأیگیری در تهران تعرفه با تأخیر ارائه شده و در ساعات اولیه تعرفه در این حوزههای رأیگیری وجود نداشته است و از اینرو تهدید شکایت نمایندگان از وزیر کشور را مطرح کرد.»
برخورد اصلاحطلبان را با موضوع انتخابات اخیر و حاشیههای آن با انتخابات 1388 مقایسه کنید. در انتخابات اخیر دولت مورد حمایت اصلاحطلبان مجری برگزاری انتخابات بود. به همین دلیل است که روزنامه اصلاحطلب در مورد انتخابات اخیر حتی به گونهای به تکذیب اشکالهای پیش آمده که مسئولان وزارت کشور نیز پدید آمدن اشکالات را در ساعات اولیه رایگیری تایید کردند. حالا این رویه را با عملکرد اصلاحطلبان در سال 1388 مقایسه کنید که برخی از آنها از یک توهم کوه ساختند و 9ماه کشور را درگیر مشکلات عدیده کردند و دست آخر نیز حتی یک صندوق را به عنوان شاهدی بر ادعای خود معرفی نکردند.