مخالفت با پارتیبازی حتی برای برادر! (حدیث دشت عشق)
سردار شهید مدافع حرم حاج رضا فرزانه از فرماندهان لشکر ۲۷ محمد رسولالله(ص) تهران بود که به کاروان شهدای مدافع حرم پیوست. وی 22 خرداد 1343 شمسی، متولد شد. این شهید در سالهای دفاع مقدس، به نبرد علیه متجاوزین بعثی پرداخت و به مقام جانبازی هم رسید. مدتی پس از آغاز نبرد علیه مزدورانِ سعودی و پیروان اسلام آمریکایی در سوریه، حاج رضا فرزانه توانست خود را به صفوفِ مدافعانِ حرم بانوی مقاومت، حضرت زینب کبری(سلاماللهعلیه) برساند و سرانجام نیز، مزدِ سالهای جهاد و مقاومت فیسبیل الله را در همین جبهه دریافت کرد و به تاریخ 22 بهمن 1394 شمسی، بال در بال ملائک گشود. جسمِ مطهر این سردار شهید، هنوز به میهن اسلامی بازنگشته است. مادر شهید فرزانه میگفت: «آقا رضا از پارتيبازي خوشش نميآمد. بعد از جنگ كه برادرش ميخواست سربازي برود، هيچ اقدامي نكرد و برادرش سرباز ارتش شد و دو سال در دهلران خدمت كرد. من خيلي ناراحت شدم. گفتم چرا هواي برادرت را نداشتي. ميآورديش پيش خودت خدمت كند. او هم گفت نخواستم از موقعيتم سوءاستفاده كنم. تو راضي هستي آن دنيا گير بيفتم. راضي هستي آتش جهنم به من برسد؟»
فرزند شهید نیز گفته است: «ما اصلاً خبر نداشتيم كه درجه او چيست. هر وقت از بابا ميپرسيدم درجهات چيست، پاسخ ميداد: «من استوار هستم. اصلاً تو چه كار داري كه من چه درجهاي دارم.» هيچ وقت به ما نميگفت كه واقعاً چه درجهاي دارد. اصلاً اهل تظاهر نبود من فقط چند ماه قبل از بازنشستگي آن هم بهطور اتفاقي فهميدم كه فرمانده لشكر 27 محمد رسولالله(ص) است.»