راه مقابله با حقکُشیهای AFC(نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
کارنامه تیمهای ایرانی حاضر در مرحله اول (گروهی)، مسابقات فوتبال «لیگ قهرمانان آسیا»، در مجموع مثبت و امیدوارکننده بود و از جمع چهار نماینده فوتبال ایران در این مرحله، سه تیم (استقلال، پرسپولیس و تراکتور) جواز ورود به مرحله بعدی این رقابتها را به دست آوردند. به طور طبیعی مثل هر جا و هر وقت دیگر، مراحل بعدی و بالاتر این مسابقات مهمتر و حساستر است و از آنجا که به صورت حذفی (و تک بازی) برگزار میشود، تیمهای صعودکننده از جمله سه نماینده فوتبال ما، کار سختتری در پیش دارند و باید از همین حالا خاصه از حیث ذهنی و روانی خود را برای حضور در این مرحله آماده نمایند.
همانطور که میدانیم مرحله بعدی مسابقات در شهریور آینده برگزار میشود و این فرصت خوبی است تا تیمهای ایرانی، مشکلات و نقایص خود را به ویژه از حیث مهره و نفر حتیالمقدور حل نمایند و کمبودهایی را که در مرحله اول احیانا از این نظر آزارشان میداد، تا آن موقع برطرف کنند. اهالی فوتبال خوب میدانند که درباره میزبانی تیمهای ایرانی در مرحله دوم، به ویژه تیم استقلال که میزبان تیم عربستانی (الهلال) است، بحثهایی به راه افتاده که حکایت از «جرزنی» و «لابی»گریهای مسمومکننده و جهتدار علیه فوتبال ایران دارد. ما میخواهیم همین موضوع را بهانه کنیم و بعضی حرفهایی را که پیش از این بارها به سهم خود و همزبان و همراه با خیلی از دلسوزان و کارشناسان فوتبال کشور، مطرح کردهایم، یادآوری نمائیم.
راستی این است که متأسفانه جریان حاکم و روند مسلط به تشکیلات فوتبال آسیا (A.F.C) با فوتبال ایران، حالا یا از سر بغض و حسادت و عقدههای دیرینه، یا به دلیل مسائل سیاسی و اعتقادی، خوب نیست و صفایی ندارد و منتظر پیدا کردن کوچکترین بهانه برای چوب لای چرخ این فوتبال گذاشتن است و اگر بهانهای هم نتوانست پیدا کند، خودش این بهانه را میسازد و حتیالامکان تلاش میکند در جهت تضعیف فوتبال ایران و تیمها و نمایندگان آن تلاش کند. همه به یاد داریم که سال گذشته چگونه بر سر بهانههای واهی و مندرآوردی، مهاجم گلزن تیم پرسپولیس را که در روزهای اوج خود قرار داشت، محروم کردند و نماینده فوتبال ایران بازی حساس نهایی را بدون این مهاجم تاثیرگذار خود در مقابل حریف کرهای برگزار کرد و... یا دیدیم که چگونه میزبانی مسابقات مرحله اول را به فوتبال ایران که چهار نماینده داشته، واگذار نکردند و در عوض میزبانی را به کشورهایی که از نظر وضعیت کرونایی، متأسفانه در شرایط بسیار ناگواری قرار دارند، یا از نظر نظامی درگیر جنگ طولانی هفتساله با همسایه خود هستند و... واگذار کردند، یا همه شنیدیم که وقتی قرار شد، مرحله نهایی مسابقات مقدماتی جام جهانی به صورت متمرکز برگزار شود، باز حق کشور بزرگ و صاحب فوتبال و خوشسابقه ایران را نادیده گرفتند و میزبانی را به کشوری واگذار کردند که تا حالا یک بار هم پایش به جام جهانی نرسیده و اصولا در همین فوتبال قاره آسیا هم، محلی از اعراب ندارد...! یا ماجرای محروم کردن فوتبال ساحلی ایران از راهیابی به جامجهانی با تعیین ملاکهای عجیب و غریب! و... البته اینها فقط مشتی از خروار است و حقکشیهایی است که همین اخیرا از سوی کنفدراسیون فشل و آلوده فوتبال آسیا(A.F.C) علیه فوتبال ایران صورت گرفته است. آدمی، باید خود را به خواب زده باشد که این واقعیات را نبیند و خیالش راحت باشد و همه چیز را در فوتبال آسیا رو به راه و به سامان ارزیابی کند و فکر کند واقعا تحت چنین مدیریتی، همه چیز بستگی به لیاقت تیمها دارد و آنچه نتایج نهایی را رقم میزند و تعیین میکند، اتفاقاتی است که در متن بازی و مستطیل سبز چهره میبندد و طراحیها و بند و بستهای پشت پرده و... در آن نقشی ندارد!
باز تاکید میکنیم خوشمان بیاید یا نیاید، این واقعیت تلخ حاکم بر تشکیلات ادارهکننده فوتبال قاره کهن است. این واقعیت را باید بشناسیم و برای اینکه درگیرودار آن حق فوتبال ایران را بگیریم و راه و روش، نگرش و منش خود را تنظیم و به اجرا بگذاریم. ببینیم و ارزیابی کنیم آیا در چنین وضعیتی که از بیرون تقریبا همه چیز علیه ما و فوتبال ایران است، ما باید در داخل به جان هم بیفتیم و در جهت تضعیف یکدیگر و فوتبال ملی قدم برداریم و قلم بزنیم یا اینکه در عین رقابتهای مرسوم و برد و باختهای معمول(که جزو نمک و شیرینی ورزش است) دست به دست یکدیگر دهیم و در مسیر تقویت و قویتر شدن فوتبال ایران حرکت کنیم؟ در اینباره به طور منطقی و طبیعی، بیش از هر شخص و تشکیلاتی، مسئولیت و نقش مدیران فوتبال و تشکیلات ادارهکننده فوتبال ایران(فدراسیون) خطیرتر و مهمتر است.
مدیران فوتبال بیش از هرکس باید نسبت به واقعیات موجود شناخت داشته باشند و بدون توجه به مشاورت غلط از مرحله پرتهای پرمدعا و شارلاتان خوش دک و پز و که جز به منفعت خود به چیزی دیگر نمیاندیشند و بعضا حاضرند به خاطر یک مسافرت، کل منافع فوتبال ایران را به تارج بگذارند!، با نگاه و تمرکز بر منافع ملی، حتیالمقدور موجبات تقویت هرچه بیشتر فوتبال ایران را از «درون» فراهم آورند. ما منکر دیپلماسی ورزشی نیستیم و اتفاقا سخت معتقدیم کلیت ورزش ایران (از جمله فوتبال) باید با به کار گرفتن افراد باشخصیت، آگاه و دارای عِرق ملی در صحنههای بینالمللی و عرصهها، حضوری تاثیرگذار و بیامان داشته باشد، اما از آن طرف واقعیات را هم نمیشود کتمان کرد. واقعیت همان است که بالاتر عرض شد، اکثر قریب به اتفاق تشکیلات جهانی ورزش، تحت تاثیر و سلطه سیاستهای کلی جهانی و جریانات صهیونیستی و استعماری هستند و اگر هم بخواهند، اجازه ندارند با کشوری مثل ایران که شجاعانه و بر پای خود ایستاده و نمیخواهد چون گذشته «چراگاه» استعمارگران باشد، خوب رفتار کنند و حداقل حق او را تضییع نکنند.
در چنین وضعیتی فراتر از دیپلماسی ورزشی، باید به «خودمان» و تواناییها و داشتههای ورزشی و فوتبال کشورمان تکیه کنیم و امیدوار باشیم.در این باره باز تاکید میکنیم بیش از همه مدیران ورزش و مسئولان ورزش ایران، باید نقش خود را به درستی انجام دهند و از این سرمایهها و ظرفیتهای غنی داخلی که چه در بعد نیروی انسانی و چه از نظر مادی غیرقابل انکار است و کارشناسان داخلی و خارجی بارها بر آن تاکید کردهاند، در جهت تقویت و قویتر شدن فوتبال ایران بهترین استفاده را ببرند، علاوهبر این با روشهای کارساز و اقدامات موثر، به جای «باند» درست کردن و باج دادن به باجخواهان رسانهای و جلسات و مهمانیهای شبانه و خطکشی میان اهالی ورزش و رسانه و... ایجاد حاشیه و تفرقه و اختلاف، به انسجام و وحدت هرچه بیشتر اهالی فوتبال کمک کنند. باور کنید(علیالخصوص مدیران فوتبال که به تازگی عهده دار مسئولیت شدهاند) این فوتبال دشمن دارد و علیه آن توطئه کرده و نقشه میریزند تا به آنچه حقش است نرسد، اصلا شرافتمندانه و منصفانه نیست که خودمان هم به آن رحم نکنیم و بدون توجه به منافع ملی و مطالبات به حق علاقهمندان ورزش و فوتبال، دنبال کار خودمان و باند و دسته و رفقا و منافع خودمان و... همدست و همکار بدخواهان رسمی فوتبال و ورزش ایران باشیم!
حرف آخر هم اینکه فوتبال ما اگر از درون و به دست خودمان و به خاطر رفتارهای غلط مدیریتی ضربه نخورد و تضعیف نشود، دشمنیها و حقکشیهای بیرونی و خارجی در مصاف با آن راه به جایی نخواهد برد...!