اشـاره به خـرابکاری در نطنـز در یک نقـد
13 مرداد سال گذشته، یادداشتی با عنوان «بازتاب تحقیر رژیم صهیونیستی توسط ایران» با نقد سریال صهیونیستی «تهران» در صفحه تصویرروز کیهان منتشر شد. در بخشهایی از این یادداشت به قلم امیر قریب، به تلاش این سریال برای زمینهسازی روانی و افکار عمومی برای اقدام علیه ایران ازجمله خرابکاری در سایت هستهای نطنز اشاره شده بود.
در این یادداشت، آمده بود:
مینی سریال تهران یک محصول بسیار ضعیف و سراسر اشتباهات فاحش ساختاری است، هرچند این سریال بهنوعی محصول موساد است ولیکن ظاهراً موساد علیرغم لافهای گزاف شناخت زیادی از داخل ایران ندارد که نتوانسته محصولی نزدیک به واقعیت تولید نماید، البته این موضوع فارغ از سیاهنماییهای تعمدی و پروپاگاندای رسانهای است که در آن علیه جمهوری اسلامی ایران ایجاد شده است. درمجموع دیدن حتی یک نوبت این سریال برای مخاطب عام فاقد ارزش بوده و اتلاف زمان محسوب میگردد. ولیکن نباید از حیث پایبندی جامعه صهیونیست به نمادشناسی و الگوسازی بیتفاوت از کنار این اثر گذشت، این احتمال با درصد بالا متصور است که این سریال تکهای از یک پازل بزرگتر است، ادعای حمله به تأسیسات هستهای نطنز در تیرماه سال جاری، ترور سردار حاج قاسم سلیمانی در سال 98، تحرکات منطقهای و... همه در کنار هم میتواند بخشهایی از یک سریال واحد باشند، لذا نهادهای امنیتی ـ نظامی و بسترهای تصمیمساز و مدیران تصمیمگیر میبایست رفتار اسرائیل و رویکرد شبههالیوودی او در آمادهسازی اذهان عمومی پیش از وقوع رخداد را مورد توجه و پالایش قرار دهند، زیرا امپریالیسم و سلطهگران جهانی قبل از اقداماتی که احتمال واکنش جهانی و افکار عمومی علیه آن وجود دارد، با مقدمهچینیهایی از قبیل نگارش کتاب و انتشار اخبار، فیلم و سریال ذهنها را با موضوعات حاد، غیر بشری و... آشنا و آموخته میکنند و کمکم بعد از گذر زمان که افکار عمومی با آن رخداد بهصورت انتزاعی آشنا و عجین گردید، اقدام اصلی صورت میگیرد، آنگاه است که واکنش خاص و حقیقی از جامعه جهانی برنمیخیزد زیرا مدتهاست با آن موضوع آشناست و حساسیت جدی برانگیخته نخواهد شد، این تجربه را در جهانگشاییهای خاورمیانهای عمو سام و هالیوود بسیار دیدهایم.
از سوی دیگر ضمن تأکید ویژه بر خلأ بسیار مهم فقدان تولید محصولات ضدصهیونیستی در صنعت سینما و صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و نیاز به برنامهریزی و ورود جدی تولیدکنندگان شجاع و خوشذوق، نگارنده پیشنهاد مینماید محصولات ضدایرانی ـ اسلامی مانند فیلمهای 300، اپراتور، سنگسار ثریا و حتی سریال بسیار ضعیف تهران توسط مجموعههای فعال فرهنگی ترجمه و دوبله و با بهرهگیری از نظرات کارشناسان صاحبنظر در این عرصه، محصولات در قالب یک بسته تحلیلی غنی به مخاطبین عرضه گردد، بدیهی است این اقدام در میدان نبرد، تک دشمن را پاتک نموده و قدمی مثبت در خنثیسازی اهداف شوم آنها و آگاهیبخشی و غنیسازی ذهن مخاطبین و افسران جنگ نرم خواهد بود، بدون تردید دوران این تفکر گذشته است که این دست اقدامات را ترویج بیشتر آثار ضدایرانی بدانیم، در عصر دهکده جهانی دسترسی به محصولات متنوع به فاصله زدن یک دکمه و دانلود آن است، پس چهبهتر که مبادی ذیصلاح خوراک فکری سالم در اختیار مخاطبین قرار دهند.