kayhan.ir

کد خبر: ۲۰۵۱۰۳
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۳۹۹ - ۲۰:۳۱

برادران شیطان و تحریم اقتصادی



علی پوریا

در مطلب حاضر نویسنده موضوع اسراف و تبذیر را از منظر آیات قرآن بررسی کرده و رابطه آن را با تحریم اقتصادی دشمنان روشن ساخته است.
***
اسراف و تبذیر در خدمت تحریم
هر اجتماعی با دو ستون اصلی، فرهنگ و اقتصاد سرپا می‌شود؛ زیرا از یک سو، فرهنگ، تامین‌کننده آرامش روانی، اصول معنوی، مبانی فکری و فلسفی زندگی و از سوی دیگر، اقتصاد تامین‌کننده آسایش بدنی و نیازهای زندگی مادی و دنیوی بشر است.
از نظر قرآن، هر اجتماعی از امت‌های انسانی، زمانی شکل می‌گیرد که تامین‌کننده سعادت با دو عنصر آرامش و آسایش باشد. بنابراین فلسفه زندگی چیزی جز سعادت نیست. از همین رو، هر اجتماعی سبک‌هایی از زندگی را انتخاب می‌کند که بتواند با بهره‌گیری از آنها، سعادت را تامین کند.
بی‌گمان مال و اقتصاد، همچون ستون اصلی خیمه اجتماع عمل می کند. از این رو مدیریت اقتصادی و حفظ و صیانت از اموال یک واجب شرعی است که کشف این وجوب شرعی از طریق عقل سلیم و نقل وحیانی امکان‌پذیر است.
از نظر آموزه های وحیانی، به سبب «قوام» بودن اقتصاد که اجتماع انسانی بر آن استوار است، هر گونه رفتار و کاری که «اقتصاد» و «مال» را نابود می‌کند و به نوعی موجب کفران نعمت می شود، به عنوان حرام ممنوع شده است.
 هر کسی در مال خویش مجاز است تا به گونه‌ای تصرف کند که در راستای بهره‌گیری درست و مفید  از اقتصاد و مال و نیز حفظ و صیانت از آن باشد؛ زیرا شکر هر نعمتی، استفاده درست و مناسب از آن نعمت در راستای تامین اهداف و حکمت آفرینش است. بنابراین، حتی اگر عاقل و بالغی از روی علم و عمد بخواهد در مال به گونه‌ای تصرف کند که از مصادیق کفران نعمت باشد، از آن منع می‌شود و به عنوان حرام و گناه از آن بازداشته می‌شود.
به عنوان نمونه، هر‌گونه اسراف و زیاده‌روی در مال از سوی عاقل عالم عامد حرام و گناه دانسته شده است؛ زیرا نوعی کفران نعمت، بلکه نابود کردن ستون اصلی اجتماع است که اجتماع بدان استوار است. خدا در قرآن بصراحت می‌فرماید: وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ و اسراف مکنید؛ زیرا خدا مسرفان را دوست نمی‌دارد.(انعام، آیه 141)
همچنین در جایی دیگر می فرماید: ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمت‌های الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد! (اعراف، آیه ۳۱)
پس اگر خوردن و آشامیدن به معنای تصرف مباح در اموال خویش، مجاز دانسته شده است، این نباید همراه با اسراف و زیاده‌روی در خوردن و نوشیدن باشد.
از آنجا که دشمنان امت اسلام، تلاش می‌کنند تا به بنیادهای امت یعنی «فرهنگ» و «اقتصاد» ضربه بزنند، تهاجم همه جانبه‌ای را علیه این و ستون‌های اصلی آغاز کرده‌اند. این گونه است که «تهاجم فرهنگی» و «تحریم اقتصادی» در دستور کار دشمنان اسلام که از ظالمان و مستکبران جهانی هستند، قرار گرفته است.
براساس تعالیم قرآن، گروه‌هایی از اقشار امت از جمله «منافقان» و «سست ایمان ها» در راستای خدمت‌رسانی به شیاطین استکباری قرار می‌گیرند و با اعمال و رفتارهای مخرب گوناگون به قوام‌بخش‌های اجتماع و امت اسلام از فرهنگ و اقتصاد ضربه می زنند. از جمله فعالیت‌های مخرب آنان، می توان به شایعه‌سازی و شایعه‌پراکنی برای تضعیف روحیه و روان مومنان و مسلمانان اشاره کرد که موجب شود تا لرزه‌های اجتماعی و اقتصادی و امنیتی در اجتماع بیفتد.(احزاب، آیه 60)
همچنین ممکن است برخی از مسلمانان خواسته و ناخواسته در خدمت اهداف دشمن قرار گیرند و با «مصرف‌گرایی»، «تجمل‌گرایی»، «اسراف و زیاده‌روی در مصرف» آسیب‌های جدی به ستون اقتصادی اجتماع وارد سازند. خدا به مومنان این هشدار را می‌دهد که این کارها از جمله عوامل تقرب‌زدا است؛ زیرا مسلمانی که خواهان محبت الهی و محبوب شدن است، با چنین رفتاری اگر چه بغض الهی را برای خود نمی‌خرد، ولی محبت الهی را نیز نصیب خود نخواهد ساخت.(انعام، آیه 141؛ اعرف، آیه 31)
از نظر قرآن، بدتر از مسرفان کسانی هستند که تبذیر می‌کنند؛ تبذیر به معنای ریخت و پاش است؛ پس کسی که تبذیر می‌کند، در خوردن و آشامیدن زیاده‌روی و اسراف نمی‌کند، بلکه خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها را دور می‌ریزد، بی‌آنکه خود یا دیگران بتوانند از آن استفاده کنند. به اصطلاح مردمی‌: نه خود خوری، نه کس دهی / گنده کنی، به سگ دهی.
خدا در قرآن، با تهدید نسبت به مبذران، آنان را «اخوان الشیاطین» معرفی می‌کند و می‌فرماید: به راستی که مبذران، برادران شیطان‌ها هستند؛ و شیطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است.(اسراء، آیه 27)
بر اساس آموزه‌های قرآن، مسلمانان نسبت به هم برادر دینی هستند: انما المومنون اخوهًْ.(حجرات، آیه 10) از آثار این برادری این است که نسبت به هم «ایثار»(حشر، آیات 8 و 9) دارند و با احسان و اکرام با هم رفتار می‌کنند و همکاری دارند.(مائده، آیه 2) همین حالت در میان «اخوان الشیاطین» است؛ یعنی آنان برای تحقق اهداف شیطان تلاش می‌کنند و در خدمت آن هستند. از همین رو «تعاون بر اثم و عدوان»(مائده، آیه 2) دارند و هر آن چه که رهبری و نظام اسلامی دستور می‌دهد، برخلاف آن عمل می‌کنند و معصیت و عصیان نسبت به دستورهای رهبر دینی جامعه را در دستور کار قرار می‌دهند.(ممتحنه، آیه 8)
کسانی در امت اسلام به عنوان ایادی شیطان و مستکبران جهانی عمل می‌کنند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به مسرفان و مبذران اشاره کرد که قوام اجتماع و مردم را با رفتارهای نادرست اقتصادی به خطر می‌اندازند و در حقیقت در خدمت اهداف دشمن از جمله تاثیرگذاری تحریم‌های اقتصادی هستند. از همین رو تبذیرکنندگان را به عنوان «اخوان الشیاطین» معرفی می‌کنند تا مردم با شناخت این دسته از دوست‌نمایان همراه و همکار و همگام با دشمن، نسبت به آنان واکنش طردی و منفی داشته باشند و به مبارزه با عوامل و ایادی دشمن در داخل امت بپردازند.
احزاب و اولیای شیطان
در خدمت تحریم اقتصادی
خدا در قرآن به سست ایمان‌ها هشدار می‌دهد که نمی‌توانند خود را جزو «حزب‌الله» بدانند، در حالی که به جای دشمنی با دشمنان خدا و رسول و امت، با مودت و دوستی، دلبسته آنان هستند؛ زیرا کسی که از امت حزب‌الله است، به جای مودت نسبت با دشمنان امت، آنان را دشمن می‌دارند. بنابراین، هرگونه رابطه مودت میان امت اسلام با دشمنان اسلام و نظام اسلامی، به معنای خروج از امت حزب‌الله و دخول به حزب‌الشیطان است.(مجادله، آیه 22)
«حزب‌الله» کسی است که در همه امور از جمله مسائل اقتصادی بر اساس آموزه‌های قرآن و فرمان‌های رهبری امت عمل می‌کند(مجادله، آیه 22)؛ اما کسانی که برخلاف این اصول رفتار و عمل می‌کنند، از حزب‌الله به حزب‌الشیطان درآمده‌اند.(همان)
خدا به امت اسلام هشدار می‌دهد که حزب شیطان و اولیای او، دشمن امت هستند و نباید گمان کرد که این «توهم» است، بلکه واقعیتی است آشکار که هیچ شکی و ریبی در آن نیست؛ بنابراین، می‌بایست با مبذران و مسرفان به عنوان اخوان الشیاطین دشمن روبه‌رو شود و به سخنان و اعمال آنان به عنوان رفتار دشمنانه نگریست و واکنش نشان داد.(فاطر، آیه 6)
از آنجا که مسرفان و مبذران در حوزه اقتصادی، خدا و فرمان‌های الهی را فراموش کرده‌اند، از امت اسلام و حزب‌الله بیرون رفته و جزو حزب‌الشیطان درمی‌آیند و این‌گونه اهل خسران می‌شوند.(مجادله، آیه 19)
برخی از این دوستان، برادران، اولیاء و احزاب شیطان، در خدمت شیطان به شایعه‌سازی می‌پردازند و تلاش می‌کنند تا تحریم‌های اقتصادی دشمنان را به گونه‌ای نشان دهند که مردم دلسرد شده و امید خود را از دست دهند و گمان کنند که می‌میرند. (توبه، آیه 28) در حالی که همین تحریم‌ها می‌تواند عامل رشد و پیشرفت امت باشد؛ زیرا وقتی امت تحت ولایت‌الله است، از امدادهای غیبی الهی بهره‌مند
می‌شود. (همان)
تاثیرگذاری علل و اسباب با اذن خداوند
از نظر قرآن، اسباب و وسایل، امر مهمی در ساختار طبیعت دنیوی است؛ اما این‌گونه نیست که اسباب، خود بخود بدون مشیت و حکمت الهی تاثیرگذار باشد؛ بلکه هر تاثیری اگر برای اسباب و وسایل است ، بر اساس مشیت و حکمت و اذن الهی باید باشد.
توضیح اینکه حکمت الهی این است که مثلا آتش بسوزاند و بر اساس همین حکمت و فلسفه، خدا مشیت کرده تا آتش بسوزاند و چنین اثری را برای آن قرار داده است. این‌گونه است که سنت و قانون تکوینی الهی، سوخت برای آتش یا چربی برای روغن است؛ اما این بدن معنا نیست که قانون و سنت الهی بر خود خدا حاکم شود و دیگر به مانند یک ساعت خودکار عمل کند و خدا نتواند هیچ تصرفی در آن داشته باشد، بلکه اگر حکمت و مشیت و سنت الهی بر این قرار گرفته که آتش بسوزاند، این زمانی خواهد بود که همراه با اذن الهی باشد. بنابراین، خدا به عنوان حاکم بر قوانین و سنت‌ها، می‌تواند جلوی تاثیر آتش را بگیرد و اجازه سوزاندن ندهد؛ چنانکه درباره حضرت ابراهیم(ع) چنین کرد و اجازه نداد که آتش او را بسوزاند. (انبیاء، آیه 69)
از همین رو در کلام اسلامی سخن از «یحب عنه» به جای «یحب علیه» است؛ یعنی هیچ قانونی بر خدا حاکم نمی‌شود، بلکه باید گفت مثلا از خدا ظلم صادر نمی‌شود.
با توجه به آنچه بیان شد، باید دانست که اسباب و وسایل تا جایی کارایی دارد که اذن الهی مبتنی بر حکمت و مشیت الهی با آن همراه باشد؛ اما وقتی خدا اراده کند می‌تواند جلوی تاثیر اسباب و وسایل را بگیرد؛ چنانکه در آتش برای ابراهیم این کار را کرد(انبیاء، آیه 69) یا در تاثیر سحر باید این اذن باشد تا سحر تاثیرگذار باشد. (بقره، آیه 102)
بر همین اساس، امام سجاد(ع) درباره تاثیر اسباب، به حکمت الهی اشاره می‌دهد و می‌فرماید: یا من لاتبدل حکمته الوسایل؛ ای خدایی که حکمتش را وسایل و اسباب تبدیل نمی‌دهد. (صحیفه سجادیه، دعای 13)
پس زمانی اسباب و وسایل از جمله دعا و دارو تاثیرگذار خواهد بود که برخلاف حکمت الهی نباشد؛ اگر حکمت الهی بر مرگ شخصی باشد، دعا و درمان تاثیر
نخواهد گذاشت. به سخن دیگر، اثر برای اسباب را خدا گذاشته است و همان خدا می‌تواند اثر و تاثیر اسباب و وسایل را بردارد. بنابراین، نمی‌توان تنها به امید اسباب عمل و رفتار کرد و از خدایی که اثر را برای اسباب می‌گذارد غافل شد. این نکته در داستانی که ممکن است روایت نباشد، به خوبی بیان شده است. می‌گویند: حضرت موسی(ع) دندان درد گرفت و به خدا شکایت کرد.
حق تعالی به او دستور داد از فلان گیاه مثلا میخک استفاده کن! حضرت چنان کرد و دندانش خوب شد. بار دیگر دندان موسی درد گرفت و همان دوا را به کار برد، ولی دندان حضرت خوب نشد!!! او از خداوند سبب را پرسید؛ خطاب الهی آمد که دفعه قبل به امید ما رفتی اما این بار به امید گیاه رفتی و از ما غافل شدی. بنابراین، ‌اگر برای تحریم‌های اقتصادی دشمن به عنوان یکی از اسباب و وسایل تاثیری می‌توان قایل شد تا زمانی است که حکمت الهی مقتضای تاثیری باشد؛ اما وقتی حکمت الهی به چیزی دیگر تعلق گیرد، اسباب و وسایل کارایی و تاثیر خود را از دست می‌دهد و امدادهای الهی به داد مردم می‌رسد؛ چنان‌که در مسئله محاصره امت موسی(ع) چنین شد و فرعون این استکبار زمانه، نتوانست به اهداف خویش برسد. (شعراء، آیات 61 تا 63)
از نظر قرآن، تحریم‌های اقتصادی دشمنان برای امت اسلام که تحت ولایت‌ الله قرار دارند تاثیری نخواهد گذاشت و خدا با امدادهای غیبی خویش تاثیر تحریم را از میان برمی‌دارد و از جایی که انسان گمان نمی‌کند او را یاری می‌رساند. (توبه، آیه 28؛ طلاق، آیات 2 و 3)
به هر حال، در هر جامعه‌ای افرادی در خدمت اهداف دشمن آن اجتماع هستند که می‌بایست آنان را شناخت و با آنان و روش‌هایشان مبارزه کرد. بی‌گمان تجمل‌گرایان، مسرفان، مبذران، تفاخرگرایان و مانند آنان که اقتصاد امت را نابود یا بد مدیریت می‌کنند، از جمله همین ایادی و برادران و اولیا و احزاب شیطان هستند. اینان به ظاهر جزو امت و در باطن جزو حزب شیطان و ایادی او هستند و باید با آنان مبارزه کرد.