اخبار ویژه
به همه اهدافمان در برجام رسیدیم - مثلاً چی؟ هیچ!
سخنان معاون اول جهانگیری مبنی بر این که «از برجام نفع نبردیم»، رد دیرهنگام ادعاهای وی و همطیفانش در بزک برجام است.
جهانگیری اخیراً در نشست نخستوزیران کشورهای عضو سازمان شانگهای گفت: برجام یکی از دستاوردهای مهم دیپلماسی بینالمللی دهه اخیر است. این توافق به رغم رویکرد برجامستیزانه ترامپ و اعمال تحریمهای ظالمانه و بیعملی کشورهای اروپایی، به واسطه سیاست صلحطلبانه و صبر راهبردی ایران تاکنون پایدار مانده؛ هر چند ایران منفعت قابل توجهی از اجرای آن نبرده است.
این اعتراف روشن اما دیرهنگام در حالی است که آقای جهانگیری 12 اردیبهشت 96 در جریان مناظرههای انتخاباتی گفته بود: ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. دولت، کاری کرد کارستان. الان دنیا عاشق کار کردن با ماست(!).
یادآور میشود درست همزمان با ایراد این اظهارات انتخاباتی و تبلیغاتی، دولت آمریکا سرگرم اجرای تحریمهای ویزا و آیسا و سیسادا بود و بر دایره تحریمها میافزود، چنان که ظریف 20 ماه پس از اجرای برجام در جمع وزرای خارجه کشورهای عضو برجام (در نیویورک) گفت هنوز نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم؛ یا سیف رئیس وقت بانک مرکزی تصریح میکرد عایدی ایران از برجام «تقریباً هیچ» بوده است.
به بیان دیگر، نه فقط پس از خروج ترامپ از برجام، بلکه همان زمان هم که آمریکا (ترامپ/اوباما) ظاهراً در برجام بودند، توافق کمترین عایدیها را نداشت بلکه در حال ریلگذاری برای ابراز خسارتهای بزرگ بعدی بود.
با همه این اوصاف، سؤال از امثال آقای جهانگیری این است که حفظ برجام با همه خسارتهایش و بدون هیچ منفعتی، چه توجیهی دارد؟
فائزه هاشمی: مردم از اصلاحطلبان نا امید هستند
عضو مرکزیت کارگزاران میگوید خاتمی تحت تأثیر حزب پدرخوانده «اتحاد ملت» است. فائزه هاشمی همچنین گفته مجمع روحانیون ویژگی خاصی ندارد که بخواهد لیدر اصلاحطلبان بشود.
وی در گفتوگو با خبرآنلاین و در پاسخ این سؤال که «در افکار عمومی جا افتاده حزب شما، حزب خانوادگی است و میخواهد نقش پدرسالاری در جریان اصلاحطلبان ایفا کند، پاسخ شما چیست؟» گفت: کارگزارانی که چندین سال است تقریباً در جریان اصلاحات تصمیمگیر مؤثر نیستند چگونه میخواهند نقش پدرسالاری را ایفا کنند. با این نظر موافق نیستم. درست است که وزرا یا معاونان بابا این حزب را تأسیس کردند و شعارها و اهداف حزب کارگزاران از تفکرات توسعهای بابا بود، ولی به خاطر ندارم که بابا به آنها گفته باشد این کار را کنید یا نکنید، مگر اینکه خودشان مشورت میکردند و بابا هم نظر خودش را میگفت، اینطور نبود که این حزب توسط بابا هدایت شود.
هاشمی افزود: اینکه کارگزاران نقش پدرسالارانه را در جریان اصلاحات بازی میکنند درست نیست. جریانی که پدرسالار است حزب اتحاد ملت است که نزدیکترین به آقای خاتمی است، جریان اصلاحات را آقای خاتمی هدایت میکند و ایشان هم بیشتر تحت تأثیر نظرات و افکار این حزب است. مواردی بوده که کارگزاران با آقای خاتمی در یک موضوعی بحث کردهاند، پیشنهاد دیگری دادهاند اما ایشان بدون منطقی آن را قبول نکرده یا منطق ضعیفی داشته که قابل قبول نبوده است.
وی همچنین گفته است: کارگزاران و اصلاحطلبان مدتی است از اصلاحات فاصله گرفتهاند.
اصلاحطلبان هم بعد از پیروزیها در سه انتخابات قبل از 1398 عملکرد قابل دفاعی نداشتند، پس از اینها هم راضی نیستیم. بدین ترتیب رأی ما یک نمایش و ابزار شده است برای بهرهبرداری در مسیر نادرست.
لذا مهمترین راهی که وجود دارد عملکرد است و نه شعار و حرف، یعنی اگر قرار است اصلاحطلبان مردم را راضی کنند تا رأی دهند باید عملکردشان طوری باشد که مردم باور کنند که خودشان روند دموکراتیک و توسعه یافته و شاخصهای اصلاحطلبی را دارند. نشان دهند که حاضرند بخاطر شاخصهای اصلاحطلبی هزینه بدهند. منظور من جدل و براندازی نیست، ولی اگر اصول و آرمانی داریم باید پای آن بایستیم و نمیتوانیم از آن عبور کنیم.
اگر در عمل نشان داده شود که بعید میدانم در این فرصت کوتاه چنین شرایطی محقق شود شاید عدهای رأی دهند. من معتقدم که رأی ندادن در 1398 نتیجه خشم از اصولگرایان نبود. متأسفانه اصلاحطلبان جامعه را ناامید کردند.
عضو کارگزاران تصریح کرد: اصلاحطلبان در این چند سال اخیر در مجلس و شهرداریها و شورای شهر و ریاست جمهوری عملکرد خودشان را نشان دادند. به نظر میرسد هدف اصلی برای مدیران بیشتر بقا است تا توجه به شاخصهای توسعه وپیشرفت. دچار سوءمدیریت هستیم و با این شاخصهای مدیریتی موجود حتی در دولت آقای روحانی هم کمتر مدیر شایستهای انتخاب شد و حتی در شهرداریها هم انتهای مدیریت ما همین است، من اعتقاد ندارم که آقای روحانی فقط دچار فشارها و موانعی بوده که اصولگراها برای او ایجاد کردند، بخشی از آن هم به سوء مدیریتی برمیگشت که در دولت وجود داشت.
فائزه هاشمی در ادامه میگوید: متأسفانه خود اصلاحطلبان هم دموکرات نیستند و در درون خودشان اعتقاد واقعی به دموکراسی ندارند، این موضوع به لیدری آقای خاتمی هم برمیگردد، در شورای عالی اصلاحطلبان افراد بیشتر براساس سلیقه آقای خاتمی حضور دارند، سیستمی وجود ندارد که چند درصد زنان، چند درصد جوانان و کلاً چه ترکیبی آنجا باشند، بخشی از ناامیدی اصلاحطلبان از جمله خودم همین جا است، همچنین این روند دموکراتیک در احزاب هم کمتر وجود دارد.
او درباره نقش لیدری مجمع روحانیون معتقد است اینها حزبی هستند مثل سایر احزاب اصلاحطلب، برجستگی ویژهای ندارند که بخواهند لیدر باشند یا دیگران آنها را بعنوان لیدر بپذیرند.
ادبیات عصبانی و انتساب اتهام خود به منتقدان
یک روزنامه حامی دولت، سخنان اخیر ظریف را عجیب، عصبانی و به دور از معیار توصیف کرد.
هفت صبح نوشت: «انتشار مصاحبه ظریف با سایت انتخاب مطابق انتظار و به نوعی عجیب بود. مطابق انتظارمان بود چون به هر حال دولت با روی کار آمدن بایدن، کمی اعتماد به نفس خود را بازیافته و از لاک دفاعی بیرون آمده ولی عجیب بود چون ظریف در این مصاحبه حرفهایی زد که شاید از زبان وزیر خارجه در این موقعیت، انتظار شنیدن آن را نداشتیم.
ظریف همان ابتدا دو شیوه متفاوت سخن گفتن را به نمایش میگذاشت. خشمگین و مسلط و مهاجم در مصاحبههای انگلیسی و در دفاع از کشور و اما در داخل و در گفتارهای به زبان فارسی متشتت و گیجکننده. به نظر میرسد سالهای طولانی اقامت ظریف در آمریکا او را از ادبیات کلاسیک نظام در واکنش به نیروهای خارجی دور کرده است. و برعکس هرگاه به زبان انگلیسی و در خارج از کشور سخن میراند از سطح انتظارات فراتر میرود. این لغزشهای زبانی را در ماجرای توصیف مبالغهآمیز از قدرت ارتش آمریکا در سالهای ابتدای وزارتش دیدیم و یا در همین چند ماه پیش وقتی میخواست با ادبیاتی حماسی از شهادت سردار سلیمانی حرف بزند. حالا هم انتشار مصاحبهای از او با سایت انتخاب دو لبه متفاوت از شیوه سخن گفتن او را به نمایش میگذارد. یک بخش حمله خشمگینانه به کسانی است که سعی میکنند او را به گفتمان سازش متهم کنند و دیگری ادبیاتی است که در مقابل نیروهای معارض خارجی به نمایش میگذارد. در اولی او خشمگین و احساساتی و صریح است و در دومی از ادبیات معیار نظام دور است هرچند تمام تلاش خود را میکند تا به آن ادبیات مسلط شود. شگفتانگیز است که از ظریف به زبان انگلیسی چه در مصاحبه و چه در توئیتر همه لذت میبرند اما ظریف به زبان فارسی اینگونه اختلافبرانگیز میشود. ماجرا شاید بخشی بر سر ادبیات باشد».
این تحلیل در حالی است که مشکل آقای ظریف فقط ادبیات عصبانی وی نیست، بلکه گفتار خلاف واقع وی است؛ چنانکه به دروغ و بیسند منتقدان را متهم به گرا دادن به آمریکا برای مذاکره و مصرف انتخاباتی میکند؛ و حال آنکه خود وی، متهم قطعی این ماجراست و چه در شورای روابط خارجی آمریکا و چه در گفتوگو با البرادعی، با خروج از آداب و خط قرمزهای دیپلماتیک، به طرف خارجی یادآور میشود که مراعات وی و طیف متبوع وی را به خاطر انتخابات پیش رو بکنند و در واقع نگرانیهای مشترک با بیگانگان را یادآور میشود!!
اشاره این روزنامه حامی دولت به تسلط ظریف بر زبان انگلیسی هم در حالی است که متن برجام، پر از کلاهبرداری حقوقی در قالب ادبیات دوپهلو است و آقای ظریف در جلسات مجلس پس از یادآوری برخی نمایندگان متوجه شده که چه کلماتی در برجام درج شده است.
علت اصلی کسر بودجه و تورم هزینههای زاید دولت است
سایت فرارو، از سایتهای حامی دولت تصریح کرد دولت کسری خود را با دست کردن در جیب مردم رفع و رجوع میکند.
این پایگاه خبری از قول یک کارشناس اقتصادی مینویسد دوستان اقتصاد خوانده اغلب میگویند دلیل تورم، نقدینگی است و باید نقدینگی کم شود تا این مسئله حل شود. اما خود این نقدینگی معلول است؛ معلول کسری بودجه است. اما در کسری بودجه هم نباید درجا زد. خود کسری بودجه نیز متاسفانه نتیجه هزینههای زائد دولت است. دولت در واقع نانخورهای اضافی دارد که به بودجه دولت آویزان هستند. تعداد قابل توجهی سازمان، دستگاه و حتی نیروی انسانی هستند که از این بودجه ارتزاق میکنند بدون آنکه نقش مثبتی در فرآیند تولید و افزایش تولید داشته باشند. این یکی از دلایل کسری بودجه است هزینههای دولت از این طریق زیاد شده است. یکی دیگر هم بهرهوری پایین دستگاههای دولتی است که به ناکارآمدی سیستم اداری، اجرایی و نحوه انتصاب مدیران و کارمندان مربوط است. این به معنای این است که پولی که به این افراد میدهند به اندازهاش به تولید ملی اضافه نمیشود. مجموعه این دو تا عامل، باعث شده است تا کسری بودجه زیاد شود. دستگاههای دولتی هم تا دلتان بخواهد ریخت و پاش دارند. مصارف اضافه دارند. از سفرهای اضافه تا سمینارهای اضافه.
سفرهای داخل و خارج را خیلی کم کردند، اما هنوز هم خیلی بالاست. واحدهایی که از بودجه ارتزاق میکنند ریختوپاشهای بسیار زیادی دارند و این به صورت یک عادت درآمده است.