اخبار ویژه
امید به بایدن یعنی حداقل 9 ماه معطلی!
یک روزنامه اصلاحطلب تصریح کرد برخلاف برخی فضاسازیهای رسانهای، ایران در اولویت بایدن نیست و او تحریمهای نفتی را لغو نمیکند.
آفتاب یزد در این زمینه مینویسد: بایدن زودتر از دوم بهمن به کاخ سفید نمیرود و تا آن روز همچنان ترامپ رئیسجمهوری آمریکاست. ترامپ در این مدت قصد دارد باز هم ایران را تحریم کند.
از سوی دیگر در چهار اولویت اصلی دولت بایدن سیاست خارجی و از جمله ایران جایی ندارد. کرونا، برابری نژادی، بهبود اقتصادی و بازگشت به توافق آب و هوایی پاریس، چهار اولویت اصلی بایدن است. از طرف دیگر احتمالا بایدن برای لغو تحریمها منتظر سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ایران خواهد ماند. در این دوران گذار چند ماهه، هرچند ممکن است گشایشهای محدودی در روند صادرات نفت ایران ایجاد شود اما برای لغو تحریمها باید در انتظار بازگشت آمریکا به برجام باشیم که حتی اگر خوشبینانه هم نگاه کنیم، بعید است زودتر از بهار سال آینده رخ دهد. هرچند بهطور منطقی، شاید تا پس از انتخابات ایران هم به تعویق بیفتد.
این روزنامه با اشاره به اشباع شدن بازار نفت و رکود جهانی اقتصاد میافزاید: بایدن برای نفت ایران معجزه نمیکند.
یادآور میشود تحریمهای نفتی برای کاهش صادرات نفت ایران آن هم پس از برجام، از یادگارهای دولت اوباماست که بایدن معاون وی بود.
وقاحت روباه پیر: از نقض برجام توسط ایران نگرانیم(!)
وزیر امور خاورمیانه در دولت انگلستان، در پاسخ به سؤالات نمایندگان مجلس عوام، نقض برجام از سوی جمهوری اسلامی ایران(!) را «عمیقاً نگرانکننده» خواند و گفت: انگلستان با لغو تحریمهای تسلیحانی ایران موافق نیست.
وبسایت رادیو فرانسه ضمن انتشار این سخنان جیمس کلورلی نوشت: وزیر دولت انگلستان در پاسخ به سؤالات نمایندگان تأکید کرد دولت لندن با انقضای تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران موافق نیست و نتایج آن را برای امنیت و ثبات منطقه خطرناک میداند.
جیمس کلورلی رفتار منطقهای حکومت ایران را بیثباتکننده و نگرانکننده خواند و افزود: هم اکنون بیش از دویست فهرست مجازاتهای اتحادیۀ اروپا علیه ایران از جمله علیه کلیت سپاه پاسداران وجود دارد. کلورلی در ادامه گفت حفظ کانالهای گفتگو و تماسهای دیپلماتیک با ایران وسیلهای برای رفع نگرانیها دربارۀ برنامۀ موشکهای بالستیکی و فعالیتهای بیثباتکنندۀ این کشور است.
استناد این مقام انگلیسی به تحریمهای اروپا در حالی است که انگلیس از اتحادیه اروپا خارج شده است.
چاره مبارزه با کرونا افزایش ناوگان حمل و نقل یا محدودسازی آن؟!
شهردار تهران از ناهماهنگی در مدیریت مبارزه با کرونا انتقاد کرد.
پیروز حناچی در سرمقالهای با عنوان «ناهماهنگی در مدیریت و شدت گرفتن بحران کووید- 19» نوشت: متأسفانه تعداد مبتلایان، بستری شدگان و متوفیان درگیر با بیماری کووید - 19، در شهر تهران در حال افزایش است. اگرچه بخشی از افزایش آمار مبتلایان مربوط به افزایش تعداد تستهای بیماری است که باید همچنان هم هرچه بیشتر افزایش یابد. اما دستگاههای متکفل مدیریت کووید - 19، در مجموع برخلاف عملکرد مناسب و هماهنگ خود در موج اول بیماری در فاصله اسفند 1398 تا اردیبهشت 1399، در موج جدید بیماری تاکنون عملکرد موفقی نداشته و نتوانستهاند سهم مناسبی در جلوگیری از شیوع بیماری ایفا کنند. این در حالی است که ما نیازمند تصمیمات هماهنگ، کارشناسی شده و تأثیرگذاری هستیم که بتواند به صورت ضربتی در برابر این موج جدید بایستد و آن را متوقف کند، وگرنه با فاجعهای با ابعادی بیسابقه روبهرو خواهیم شد.
بدون تعطیل شدن موقت شهر به مدت حداقل 2 هفته ما به اهداف مد نظر دست پیدا نخواهیم کرد.
متأسفانه با وجود چنین ضرورتهایی، ما از توان تصمیمگیری سریع و قاطع و حداقلهای لازم در هماهنگیهای مدیریت بحران بیبهرهایم. همه میدانیم که در میان شهرهای کشور، بیماری در تهران هم اکنون بیش از جاهای دیگر قربانی میگیرد و از اوضاع نامناسبی برخوردار است. ما با شرایط پیچیدهای روبهروییم.
میبایست هم در سطح ملی و هم در سطح محلی، هماهنگی کاملی وجود داشته باشد، تصمیمات بر مبنای مطالعات و دادههای آماری موجود گرفته شود و همکاری مؤثر میان دستگاههای متولی اجرای تصمیمات وجود داشته باشد؛ در حالی که این هماهنگی و همکاری دستکم در تصمیمات مرتبط با شهرداری تهران چندان مطلوب نبوده است.
برای نمونه کاهش ساعات خدماترسانی مترو، بدون تعطیل شدن بخشهایی از نیروی کار، به وضوح به افزایش تردد و ازدحام در ساعات پایانی فعالیت مترو انجامیده و باعث شیوع بیشتر کرونا میشود.
این گلایه شهردار در حالی است که وی از چند ماه قبل - به خاطر ناراحتی دولت از مخالفت شهرداری و شورای شهر با ساخت و سازهای غیرقانونی دولت در منطقه جماران- اجازه حضور در جلسات دولت را ندارد! از سوی دیگر بنابر اظهارات رئیس شورای شهر، به خاطر عدم همراهی و حمایت دولت، حتی یک متر مترو و یک اتوبوس به ناوگان حمل و نقل شهری در چند سال اخیر افزوده نشده است با این حساب، صرف محدود کردن ساعات فعالیت مترو و اتوبوس،در واقع حاصلی جز ایجاد ازدحام بیشتر برخلاف منطق ضروری فاصلهگذاری به همراه ندارد.
حتی شرمن هم درباره برجام دبه کرد!
اظهارات معاون وزیرخارجه دولت اوباما نشان میدهد دموکراتها پیشاپیش درباره برجام دبه کردهاند.
روزنامه رسالت با اشاره به ادعای غیرواقعی بازگشت بایدن به برجام نوشت: وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد دولت باراک اوباما در مذاکرات هستهای که از منتقدان همیشگی اقدامات ترامپ درخصوص برجام بوده، در خصوص بازگشت واشنگتن به این توافق میگوید: «مسیر دولت بایدن برای بازگشت به توافق هستهای و مذاکره با ایران با وجود اقداماتی که دولت ترامپ علیه این توافق و ایران انجام داد، مسیری دشوار خواهد بود. در هر حال، باید بپذیریم که ما الان در سال 2016 میلادی نیستیم و در سال 2020 و تقریبا 2021 قرار داریم!»
او در سخنانش بر روی دو مؤلفه به صورت همزمان تأکید کرده، این که به لحاظ حقوقی پروسه بازگشت بایدن به برجام دشوار است و از سوی دیگر دموکراتها دیگر تمرکزی بر روی نسخه اصلی برجام نداشته و به کسب امتیازات بیشتر از ایران میاندیشند!
این اظهارات شرمن در حالی بیان می شود که قبل از او نیز دیگر مشاوران و دیپلماتهای دولت اوباما (که در انعقاد برجام دخیل بودهاند) تاکید داشتند که در صورت پیروزی بایدن در انتخابات، «بازگشت به برجام»را باید به «کسب امتیازات بیشتر از ایران» و «انجام مذاکرات همهجانبه با تهران» بر سر موضوعات موشکی، منطقهای و... منوط کرد.
شرمن در ادامه اظهاراتش، تاکید کرد که واشنگتن باید این مسیر را با همراهی شرکای اروپایی خود (آلمان، انگلیس و فرانسه) پیش ببرد. جالب است بدانیم «وزیر خارجه آلمان» هفته گذشته تاکید کرد که باید به فکر بسط توافق هستهای و گنجاندن تعهدات بیشتر (برای ایران) در آن بود. به عبارت بهتر، واشنگتن و تروئیکای اروپایی قصد دارند «پوسته برجام» را باقی گذاشته و محتوای آن را تغییر دهند. به گونهای که این توافق بتواند به سندی همهجانبه برای «مهار حداکثری ایران قدرتمند» تبدیل شود. نباید فراموش کرد که این «مهار حداکثری» استراتژی مشترک دو حزب سنتی آمریکا در قبال کشورمان محسوب میشود. ترامپ قائل است که باید اجزا و مؤلفههای این استراتژی بازدارنده همهجانبه در چارچوب «اعمال فشار حداکثری» علیه ایران چیده شود و بایدن معتقد است باید بر روی «اعمال فشار هوشمندانه» علیه کشورمان متمرکز شد.
در هر حال، اظهارات شرمن، نقطه آشکار ساز «دبه جدید دموکراتها» در قبال توافق هستهای محسوب میشود؛ آن هم در حالی که مذاکرهای میان ایران و آمریکا صورت نگرفته و بایدن نیز اساسا در کاخ سفید مستقر نشده است؛ دموکراتها در آیندهای نزدیک نیز دو مؤلفه «سخت بودن بازگشت به برجام» و «تغییر شرایط زمانی نسبت به زمان انعقاد برجام» را به کرات مورد استناد قرار خواهند داد. این همان روش سنتی و همیشگی حزب دموکرات آمریکا محسوب میشود. در جریان برگزاری مذاکرات هستهای میان ایران و اعضای 5+1 در ژنو و وین (در بین سالهای 1392 تا 1395) نیز جان کری و شرمن مدام تأکید داشتند که دستان آنها و دولت اوباما برای تعلیق تحریمهای ایران تا حدود زیادی بسته است! جالب است بدانیم پس از انعقاد برجام، وزارتخانههای امور خارجه و خزانهداری آمریکا در اقدامی کاملا قابل پیشبینی، از شرکت ها و موسسات اعتباری در دنیا خواستند تا در عین رفع تحریمها علیه ایران، مراقب ریسک سرمایهگذاری در کشورمان باشند! موضوعی که سبب شد بسیاری از کمپانیهای کوچک و متوسط از سرمایه گذاری در ایران اجتناب کنند!
عوامفریبی غربگرایان با جناحی کردن مذاکره با آمریکا!
نشریات زنجیرهای سعی دارند با جناحی کردن موضوع مذاکره با آمریکا، حرمت اعتماد و مذاکره دوباره به این رژیم عهدشکن را کنار بزنند.
روزنامههای آفتاب یزد و آرمان در تیترهای خود، ضمن تحریف اظهارات فعال سیاسی اصولگرا مدعی شدهاند اگر اصولگرایان با آمریکا مذاکره کنند، مذاکره جدید ایرادی ندارد. «طیفی که اصولاً غربگرا هستند و به غرب خوشبیناند و زود اعتماد میکنند، نمیتوانند مذاکرهکنندههای خوبی برای کشور باشند و حقوق و منافع ملت را رعایت کنند». (در پاسخ به این سؤال که پس اگر مذاکره کنندهها اصولگرا باشند مذاکره اشکالی ندارد؟)
«قطعا بله، مذاکره در صورت ضرورت به وسیله کسانی که بتوانند منافع ملت را حفظ کنند و نفوذناپذیر باشند، میتواند اتفاق بیفتد. مانند تیم مذاکره کننده هستهای نباشد که دو نفوذی آمریکا داخلش باشد و مسائل امنیتی و اقتصادی ما را تحت تأثیر قرار دارد. در چنین شرایطی میتوان از مذاکره استفاده کرد... اما باید بگویم یقیناً نمیشود با آمریکاییها که ذاتاً به مذاکرات برد- باخت بها میدهند، مذاکره کرد.»
اولاً چنان که از سخنان این چهره سیاسی معلوم است، او صراحتاً مذاکره با آمریکا را رد میکند و روزنامههای مذکور در تیتر تحریفآمیز مدعی شدهاند اگر اصولگرایان مذاکره کننده باشند، مذاکره با آمریکا ایرادی ندارد.
ثانیاً همه بحثها مربوط به مذاکره و اما و اگرهای پیرامون آن، مربوط به قبل از برجام است که دو تلقی درباره سرانجام مذاکره و توافق با آمریکا وجود داشت. اکنون که خدعهگری و عهدشکنی آمریکا در هر دو دولت اوباما و ترامپ درباره برجام به اثبات رسیده، مذاکره با چنین طرف بیعهد و بدعهدی، اصالتاً سالبه به انتفای موضوع است. یعنی روشن شده که آمریکاییها اعم از دموکرات و جمهوریخواه، عهد و پیمانی نمیشناسند و بنابراین مذاکره ذاتاً معنا ندارد. در چنین شرایطی طبیعتاً معنایی ندارد که مذاکره کننده ایرانی از کدام دولت و جناح و سلایق سیاسی باشد؛ فارغ از این واقعیت که به شهادت کلاه بزرگ برجام، تیم آقای روحانی و ظریف، مذاکرهای خسارتبار و پر از خلل و فرج را مرتکب شد.
رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر به اعتبار عبرتهای قابل درک برجام برای عوام و خواص، مذاکره مجدد با آمریکا را منتفی و بیهوده اعلام کردهاند.
بایدن بازی باعث ارزانی میشود یا تشدید مشکلات اقتصادی؟!
یک روزنامه زنجیرهای با وجود اصرار بر بزک کردن بایدن، اذعان کرد شرطیسازی اقتصاد با بایدن به زیان کشور تمام میشود.
آرمان اخیراً مدعی شده بود قیمتها با آمدن بایدن کاهشی و با ابقای ترامپ افزایشی میشود. پس از آن هم در سرمقالهای به قلم استاندار گلستان و برخلاف واقعیت مدعی شد: وقتی یکی از کاندیداها میگوید که به برجام برمیگردد؛ حداقل همین یک کار اگر انجام بگیرد، طبیعی است که عوارض برجام هم کم خواهد شد. لذا در کوتاه مدت انتخاب بایدن میتواند عوارض خروج برجام را به حداقل برساند.
آرمان در عین حال در یادداشتی فرعی (ضمن نقض ادعای سرمقاله خود نوشته است: این دیدگاه که گفته میشود با حضور جو بایدن در ریاستجمهوری وضعیت اقتصادی ایران بهتر میشود دریافت درستی نیست. اتفاقاً اگر بایدن رئیسجمهور آمریکا شود برای ایران شروط زیادی خواهد گذاشت. من فکر نمیکنم با حضور بایدن شرایط ایران آنچنان که فکر میکنید تغییری کند. اگر جو بایدن رئیسجمهور شود قیمت دلار بهصورت کوتاهمدت افت خواهد کرد.اما دوباره قیمت دلار افزایش خواهد یافت.
بایدن برای بازگشت به برجام شرط و شروطی دارد و نگفته است که به برجام برمیگردد.
این روزنامه همچنین از قول وحید شقاقی اقتصاددان خاطرنشان کرد: پیروزی بایدن
]در صورت بیتدبیری داخلی مسئولان[ میتواند بر عمیقتر شدن رکود اقتصادی منجر شود.
اقتصاد ایران ارتباط چندانی با اقتصاد جهانی ندارد، اما با هر خبری از انتخابات، بازارها همچون سرمایه و ارز دچار دگرگونی میشود. این نشان دهنده آن است که اقتصاد کشور به میزان زیادی با تحولات سیاسی گره خورده است. اینها همه نشاندهنده آن است که ما، میزان آسیبپذیریها، تابآوری و استحکام اقتصاد ایران را در پنجشش سال اخیر به درستی اجرا نکردیم. این واکنش نشان دادن به عوامل بیرونی و انتخابات آمریکا بیسابقه است و بازارهای هیچ کشوری در دنیا به این اندازه نسبت به اخبار داخلی یک کشور دیگر واکنش نشان نمیدهد.
شقاقی میافزاید: قرار بود اقتصاد ما بعد از ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی درونزا باشد. اما شاهد چنین اتفاقی نبودیم و این نگران کننده خواهد بود و میتواند موجب رکود اقتصادی عمیقتر شود. چرا که دوباره حالت انتظار پدید میآید و ممکن است نتیجه خوبی برای اقتصاد به دنبال نداشته باشد.