جلوههای حیرتانگیز از عفاف وغیرت در واقعه کربلا
تأثیر لباس بر روح و روان انسان
بخش هفتم و پایانی
آیتالله سید حسن عاملی
مدرسه تربیتی کربلا حاوی درسهای مهمی برای زندگی بشر است که یکی از این درسها التزام شدید به غیرت و پوشش و عفاف است. امام حسین(ع) و اهلبیت و یارانش در واقعه کربلا با رفتار و گفتار خود نشان دادند که غیرت ورزی و حفظ حجاب در برابر نامحرمان و اغیار یک اصل دینی و انسانی است و کسانی که ادعای پیروی از آن حضرت و مکتب ایشان را دارند باید به این جنبه توجه فوقالعادهای داشته باشند. نویسنده در چند شماره گذشته ضمن تبیین این موضوع به ذکر مصادیق و نمونههای فراوانی از التزام اهلبیت به حجاب و دوری از بیگانگان در جریان کربلا و دوره اسارت پرداخت تا تأکید کند عزادار و محب امام حسین علاوهبر فراگرفتن درس ظلمستیزی و ذلت ناپذیری و دروس دیگر، باید در زمینه غیرت ورزی و حفظ حریم خود و خانوادهاش پا در جای پای امامش بگذارد تا عملاً ثابت کند با ایشان سنخیت و مشابهت دارد.
دشمنان اسلام سرمایهگذاری حجیم و حیرتآوری در باب ضدیت باحجاب و عفت انجام دادهاند.کانالها، سایتها، نویسندگان، فیلسوفان، هنرمندان و. .. را به میدان آوردهاند تا با فلسفهبافی برای فرهنگ برهنگی و ایجاد شبهه، حجاب از سر ناموس ما بردارند.
در یکی از کشورهای عربی جهت حفظ عفت و ناموس، تشکیلات مناسبی با برنامههای فاخر به راه انداختهاند و اسم این تشکیلات را گذاشتهاند «کفوا ایدیکم عن نوامیسنا» یعنی دست از سر ناموس ما بردارید. دشمن میداند چه کار میکند و بسیار حساب شده عمل میکند. میداند که اگر لباس از تن زن بیرون آمد، حیا خواهد رفت. حضرت امیر(ع) فرمودند: «من رق ثوبه رق دینه»(1)؛ بر شما باد بر پوشیدن لباس ضخیم؛ چرا که هرکس لباسش نازک باشد، دینش نازک خواهد بود. امروزه مانتوهایی طراحی کردهاند که بسیار نازک و بدننما است، این مدلها بازار را فراگرفته و بسیار مشتری نیز دارد. مخاطب این روایت مشتریان همان لباسهای نازک است:
من رق ثوبه رق دینه؛ یعنی هر زنی که لباس نازک پوشید و بدنش را برای دیگران به تماشا گذاشت، رق دینه. دینش نیز نازک میشود.حضرت نفرمود: من رق دینه رق ثوبه، یعنی هر کس دینش ضعیف باشد، لباسش ضعیف میشود. فرمود: هر کس لباسش ضعیف و نازک باشد،دینش ضعیف میشود؛چون لباس تأثیر روحی دارد،ما لباس را درست میکنیم،لباس نیز ما را درست میکند؛ما شهرها را درست میکنیم،شهرها نیز ما را درست میکنند.لباس ،هر چقدر نازک و موجب تمرکز چشمان نامحرم باشد،موجب خواهد شد که زن به مرور، دین خود را از دست بدهد. دعوا دعوای ظاهری و لفظی نیست.از حضرت امیر(ع) سؤال کردند چرا لباسهای بسیار ساده میپوشید؟ حضرت فرمود: «تذل به النفس»(2)؛ یعنی نفس من با این کار منقاد و رام میشود؛ یعنی لباس اثر روحی دارد، لباس پیام و زبان دارد، از دور فکر و عقاید صاحب لباس را فریاد میزند.گاهی پیام لباس زن، پیام دور باش است، در زمانهای قدیم صاحبان منصب وقتی در راههاتردد میکردند افرادی در جلوی آنها راه میافتادند و فریاد میزدند که دور باشید،مواظب باشید ،این نشان میداد که فرد مزبور از اعیان واشراف و مسئولین است.
رابطه لباس و امنیت
بعضی لباسها که خانمهای عفیفه میپوشند با صدای بلند میگوید که من صاحب دارم، شخص هرزه نیستم که هر کس خواست از من سهمیبردارد،خداوند متعال نیز همین را میخواهد و میفرماید: زن لباسی بپوشد که با آن مشهور به عفت باشد ان یعرفن فلا یوذین(3)؛ این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است. امروز در دنیا پولهای کلانی برای حفظ امنیت زن صرف میشود امّا امنیتی مشاهده نمیشود، حتی در پارلمان اروپا نمایندگان زن به رئیس پارلمان گفتند: ما اینجا امنیت نداریم. در ارتش آمریکا در کشورهای غربی در بیمارستانها، مدارس، کلیساها، دانشگاهها و در دستگاه قضایی ،امنیت زن تامین نیست ،این در حالی است که خداوند راهحل بسیار سهل و عملیاتی ارائه کرده است، راهحل این است که زن لباسی بپوشد که وقار، متانت، حریم، علو فکر و عفت زن را نشان دهد،در این صورت دیگر کسی در او طمع نخواهد کرد.
چند سال پیش در یک منطقه از نیویورک آمار تعدی و تجاوز بسیار افزایش یافت ،پس از این اتفاقات پلیس آمریکا در آن منطقه به زنان گفته بود اگر شما لباس جلف نپوشید اینگونه اتفاقات تکرار نمیشود. با این پیشنهاد پلیس غوغایی به پا شد که چرا پلیس آمریکا زنان را به حجاب اسلامی دعوت میکند؟ و این خبر را به فضای مجازی و روزنامهها و... بردند که پلیس چرا از فرهنگ اسلامی دفاع کرده است؟ پلیس از خود دفاع کرد و گفت: این یک حقیقت است که نوع لباس باعث تحریکات جنسی میشود، در نتیجه آمار تعدی و تجاوز افزایش مییابد. یکی از رؤسای قبطیان در مصر اعلام کرد که از زنان قبطی میخواهیم مانند زنان مسلمان لباس بپوشند تا اذیت و آزار نشوند ،بر وی نیز فشارهای زیادی آوردند که تو چرا از حجاب اسلامی طرفداری کردی؟ او نیز از خود دفاع کرد و گفت: این یک حقیقت است که حجاب اسلامی و امنیت متلازم همند و از این حقیقت نمیتوان چشم پوشید. باز در یک معبد هندو یک روحانی هندو اعلام کرد که زنان ما باید مانند زنان مسلمان لباس بپوشند. با این دفاع از حجاب اسلامی، بخشی از زنان هندو، معبد را به محاصره درآوردند که چرا رئیس روحانیت هندو از حجاب اسلامی دفاع کرده است؟ او باید بابت این حرف عذرخواهی کند امّا او تا آخر عذرخواهی نکرد ،چون به یک حقیقت بزرگی دست یافته بود و میدانست که سخن او حق است. لباس به امنیت گره خورده است. بدون حجاب برای زن امنیت نیست. آمار در این خصوص در سطح دنیا بسیار پیام آشکار دارد و ایکاش این آمارها منتشر شوند تا جوانان ما راهی را که تمدن غربی رفته و به بنبست رسیده وارد نشوند.اینها تجربیات بسیار نفیس است. حضرت آیتالله بروجردی میفرمودند: با کسی درس بخوانید که چندین بار این راه را رفته و برگشته است.»
شبهه افکنی غرب در مورد حجاب
بنیاسرائیل موسی را انکار کردند ولی میدانستند که او حق است و آن را از روی ظلم و سرکشی انکار کردند، در حالی که در دل به آن یقین داشتند.(4)؛ حجاب نیز درست به همان مثابه است.منکرین به خوبی میدانند که شخصیت زن باحجاب شکوفا میشود اما اغراض مادی، سیاسی و نفسانی زیادی پشت قضیه است، به همین جهت دستگاه امپراطوری غرب یا دجال معاصر به طور مدام شبهه پراکنی میکند؛ مثلا میگویند شما با لباس مردم چه کار دارید؟ این شبهه، هم جواب نقضی دارد و هم جواب حلی. جواب نقضی این است که برای برقع و حجاب، اروپا جریمه گذاشته است، چرا در آنجا این سوال را نمیپرسید؟ چرا آنجا نمیگویید با لباس مردم چه کار دارید؟ معلوم است که فکر دیگری در سر دارند. پوشش زن در هیچ کجای دنیا به طور مطلق آزاد نیست. مارتا بیسمان نماینده پارلمان اتریش مسلمان نیست امّا مخالف دخالت در نوع لباس پوشیدن زنان است. اخیرا که در پارلمان اتریش حجاب ممنوع شد، وی با اینکه مسلمان نیست اما با حجاب اسلامی وارد صحن پارلمان شد و پشت بلندگو ایستاد و در حمایت از حجاب زنان مسلمان سخنرانی کرد. او در روزی که در پارلمان اتریش رایگیری میشد تا قانون ممنوعیت حجاب زنان تصویب شود در سخنرانی خود گفت: مرا با حجاب اسلامی نگاه کنید آیا چیزی تغییر کرده است؟ این همان تکه پارچهای است که شما از آن میترسید! من همان شخصی هستم که قبل از استفاده از حجاب بودم؛ یعنی مارتا بیسمان.
جواب حلی این است که ما با لباس انسانها کاری نداریم، ما با حقوق عامه کار داریم. در کشورهای پیشرفته اگر شما در یک اتاق عمومی بخواهید سیگار بکشید قانون وجود دارد و جلوی شما را خواهند گرفت. رانندگی در حال مستی در تمام کشورها ممنوع است، پلیس اروپا هرگاه احساس کند رانندهای مست است، فورا دستگاهی را در دهان او میگذارد و با آن میفهمد که راننده شراب خورده است یا نه؟ اینجا هم اعتراض کنید و بگویید که با خورد و خوراک مردم چه کار دارید؟ البته که اینجا نمیتوانید اعتراض کنید چون این مورد از مصادیق بارز حقوق عامه است و اگر رعایت نشود جنایتهای بسیاری از آن بیرون میآید و صد البته که جنایاتی که از کشف حجاب بهوجود میآید کمتر از جنایات حاصل از خوردن یک استکان مشروب نیست. گاهی شبهه میکنند که حجاب نشان عقبماندگی است و میخواهند ما را به گذشته برگردانند. یکی از وزرا درجمهوری آذربایجان گفته است که ما را میخواهند به سیصد سال قبل برگردانند! این دقیقاً شبههای است که کمونیستها در زمان تسلط خود بر شوروی سابق تکرار میکردند.در جواب باید گفت: اولا چه بسیار زنان محجبه مسلمان که در تخصصهای گوناگون و حساس و همچنین رشتههای مختلف ورزشی به مقامهای جهانی دست یافته و حجاب خود را نیز حفظ کردهاند. ثانیا حقیقت عکس شبهه فوق است؛ یعنی عریان شدن، نشان عقبماندگی است ،کسانی که در این حقیقتتردید دارند به این آیه مراجعه کنند: تا به خاستگاه خورشید رسید، دید خورشید بر جمعیّتی طلوع میکند که در برابر آفتاب پوششی برای آنها قرار نداده بودیم. (5)
ذوالقرنین هنگام طلوع آفتاب به جماعتی رسید که آنها جز نور آفتاب لباسی در بدن نداشتند! حالا باید اهل برهان قضاوت کنند که مدعیان فرهنگ برهنگی انسانها را به گذشته برمیگردانند یا قرآن؟
پیام این نوشتار این است که یک زن مسلمان باید یا امام حسین(ع) را انتخاب کند یا فرهنگ عفن غرب را؛ همان فرهنگی که مثل شیطان که لباس را از بدن انسان درآورد، در صدد بیرون آوردن لباس از تن زن مسلمان است. لباس اگر بیرون آمد، حیا خواهد رفت و اگر حیا رفت همهچیز خواهد رفت:کرامت، وقار، حریم، عبودیت، مناعت، ابا، انفه، رفعت و... همه میرود و خداوند در درون انسان دو قلب قرار نداده است یا در اردوگاه خیرخواهی یا اردوگاه شر، و نتیجه آن اگر عجله نکنی به زودی مشخص خواهد
شد.
از جهان دو بانگ میآید به ضد
تا کدامین را تو باشی مستعد
آن یکی بانگش نشور اتقیا
وان یکی بانگش فریب اشقیا(6)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
1. بحارالانوار، ج 27، ص 40. 2.نهجالبلاغه، حکمت 103
3.احزاب / 59. 4.نمل / 14.
5.کهف/90 6.مثنوی مولوی / دفتر چهارم.