نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
کله پاچه با شهرام جزایری فالوده با «مسعود انگلیسی» و «اصغر سعودی»!
سرویس سیاسی-
روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز گذشته در واکنش به مطلبی از روزنامه کیهان مبنی بر «تطهیر پادوهای رسانهای امريكا و سعودي» در این روزنامه، فحشنامهای منتشر کرد و نوشت: «پيش از اين هم بارها ستون نويس كيهان دست به اين جام جهاننما كشيده بود و اسرار غيبي را علني كرده بود، ليكن تا به حال اين گونه از خود كرامت بروز نداده بود كه يك روز قبل از انتشار مستند، افشا كند كه «اعتماد» قصد تطهير دارد! پس از عرض دستمريزاد به كرامت اخير ستون نويس گمنام، بايد گفت كه ستون روزنامه كيهان است ديگر و بايد با چيزي پر شود؛ ولو قضاوت درباره مسائل نديده و پيش از آن صدور حكم محكوميت كه اين كرامتي مسبوق به سابقه نزد اهل فكر و قلم است. حكايت مستند «اعتماد» هم همان است و شوري آش كيهان به جايي ميرسد كه ستوننويس گمنام مجبور ميشود براي پر كردن ستون خود، نتيجه بگيرد كه «ظاهرا» اين مستند قصد چنين دارد و چنان...»
این روزنامه مدعی اصلاحطلبی همچنین نوشت: « اگر جام جهاننما را از برق كشيديد و فراغتي حاصل شد، مستدعي استاندكي وقت بگذاريد و ابتدا مستند را تماشا كنيد و بعد از آن مجددا اقدام به صدور حكم نماييد. واقعا در وضعيت كرونا و افزايش اوقات فراغت، احتمال تماشاي 40 دقيقه مستند توسط كيهانيان غيرزنجيرهاي امري محال محسوب نميشود...كاش ميشد مجالي براي گفتوگوي اخلاقي با اين جماعت فراهم بود و همچنان روي همان پاشنه هميشگي بداخلاقي و پرخاشگري دلبري نميكردند كه يكبار در دهه 60، همه ملت ايران هزينه آنها كه باب گفتوگو را بستند، با خون عزيزترين جوانانشان پرداخت كردهاند.»
گفتنی است نقد کیهان به مستند اعتماد نه نقد محتوایی آنکه ناظر بر این نکته بود که چرا این روزنامه به بهانه بررسی وضعیت رسانههای کشور باید سراغ افرادی نظیر «مسعود بهنود» و «علی اصغر رمضانپور» برود و در صفحه یک خود تصویرشان را منتشر کند که سالهاست در پوشش خبرنگار، مجری یا فعال رسانهای مهمترین نقش در اجرای پروژه جنگ روانی دشمن در ایران هراسی، هجمه به فرهنگ، هویت و اعتقادات مردم ایران و کودتای رنگی علیه نظام جمهوری اسلامی داشتهاند.
این روزنامه همچنین در حالی در ادعای مضحک علت راهاندازي شبكههاي بيبيسي فارسي و ايراناينترنشنال را به ضعف صدا و سیما ارتباط داده که بیبی سی فارسی که «مسعود بهنود» یکی از چهرههای شاخص آن است یک سال قبل از فتنه 88 با بودجه اختصاصی وزارت خارجه انگلیس و با هدف اثر گذاری بر انتخابات سال 88 و ایجاد فتنه و آشوب در داخل کشور راهاندازی شد. شبکه سعودی ایران اینترنشنال نیز «علی اصغر رمضانپور» از جیره خوران آن است، با هدف ماله کشی بر جنایات آلسعود علیه ملتهای مظلوم منطقه و توهین به مقدسات شیعه پایه گذاری شده است.
گرچه از روزنامهای که مدیرش با شهرام جزایری ابر مفسد اقتصادی کله پاچه میخورد نمیتوان انتظار داشت که خبرنگار و مستند سازش با «مسعود انگلیسی» و «علی اصغر سعودی«فالوده نخورند.
تلاش مدعیان اصلاحات برای بزک برجام
روزنامه سازندگی در گزارش تیتر 1 خود با عنوان «بازگشت به برجام؛ عبور از براندازی» نوشت: «در سند 80 صفحهای مانیفست انتخاباتی دموکراتها که توسط هیئتی 15 نفره از یاران بایدن- سندرز تهیه شده است لیبرالهای آمریکایی تعهد کردهاند به برجام بازگردند و از براندازی جمهوری اسلامی دست بردارند.»
سازندگی نوشته است: «در بخش دیگری ضمن مخالفت با خروج آمریکا از توافق هستهای ذکر شده است که توافق هستهای همواره به منزله آغاز و نه پایان دادن به دیپلماسی آمریکا در قبال ایران بود. دموکراتها از تلاشهای دیپلماتیک در راستای محدود ساختن برنامه هستهای ایران حمایت میکنند.»
اصلاحطلبان در آخرین ماههای حیات دولت در تلاشند به هر بهانهای هم که شده مرده برجام را بزک کنند! برجام و همان خسارت محضی که ظریف درباره آن، عبارت «عدم امکان افتتاح یک حساب بانکی در انگلیس»، عراقچی هم عبارت دستاورد «نزدیک صفر» و سیف، عبارت دستاورد «تقریباً هیچ» را درباره آن گفتند.
«کاندیدای اجاره ای» کلیدواژه مدعیان اصلاحات برای فرار از پاسخگویی
روزنامه آرمان در یادداشتی با عنوان «کاندیدای نیابتی اصلاحطلبان، راه بیبازگشت» به قلم «اسماعیل گرامیمقدم» نوشت:«امروز شرایط کشور به گونهای است که ایدئولوژیها و نحوه تعامل با جامعه مدنی برای شرکت در انتخابات باید تغییر کند؛ بدان معنا که روشهای گذشته دیگر پاسخگوی جامعه امروز و مطالبات آنها نیست. اساسا از دورههای قبل با توجه به تجربههایی که جریان اصلاحات و اصلاحطلبان کسب کردند میتوان دریافت که باید در انتخاباتهای پیشرو با رویکرد و شناسنامه اصیل اصلاحطلبانه وارد شوند و نمیتوان از کاندیدای نیابتی یا اجارهای که منتسب هم به جریان اصلاحات باشند استفاده کرد، درواقع مردم دیگر حضور پای صندوقهای رای با این شرایط را نمیپذیرند».
پیش از این علی صوفی، وزیر تعاون دولت اصلاحات و عضو شورای سیاستگذاری اصلاحات در مصاحبه با سایت دولتی خبرآنلاین، در اظهارنظری توهینآمیز، روحانی را نامزد اجارهای خوانده بود!
مدعیان اصلاحات با تکرار کلیدواژه کاندیدای اجارهای و نیابتی، ضمن توهین به رئیسجمهور، از این کلیدواژه به عنوان ترفندی برای فرار از پاسخگویی استفاده میکنند.
عارف کاندیدای اصلی مدعیان اصلاحات در سال ۹۲ بود ولی این طیف با آگاهی از عدم اقبال مردم به کاندیدای اصلی اصلاحات، وی را وادار کرد که از رقابتها انصراف دهد. در سال ۹۶ نیز اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت تدبیر و امید کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد. جهانگیری صراحتا اعلام کرد که نماینده جریان اصلاحات در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری است. اما وی در نهایت به نفع روحانی از رقابتها انصراف داد.
پس از انتخاب مجدد روحانی در سال ۹۶، همانند سال ۹۲، اکثریت مطلق کابینه و پستهای کلیدی در اختیار مدعیان اصلاحات قرار گرفت. معاون اول رئیسجمهور، وزیر نفت، وزیر خارجه، وزیر اقتصاد، وزیر کار، رئیسبانک مرکزی، وزیر راه و شهرسازی، رئیسسازمان برنامه و بودجه و...همگی از فعالین شناخته شده طیف مدعی اصلاحات بودند.
طیف مدعی اصلاحات بانی اصلی وضع موجود است اما با بیمسئولیتی و بیاخلاقی در پی فرار از پاسخگویی است.
جنازه برجام بزکشدنی نیست
روزنامه ایران دیروز گفتوگویی را با محمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام منتشر کرد.
وی در بخشی از مصاحبه ادعا کرده است: «در شرایط فعلی چرا مردم ما اینقدر تحت فشار هستند؟ علت اصلی آن حاکمیت یک دیوانهای به نام ترامپ در آمریکا است. علیرغم اینکه همیشه مذاکره با آمریکا تابو بوده اما چند سال پیش مذاکره شروع شد. نزدیک دو سال شبانهروز زحمت کشیدند و به توافقی هم با آمریکا و هم با بقیه قدرتهای جهان رسیدند. توافقی به نام برجام انجام شد و تمام آن خطراتی که در زمان دولت آقای احمدینژاد ایران را تهدید میکرد و ما 7 قطعنامه تحریمی گرفته بودیم از بین رفت. یعنی نه تنها تمام مسائل اقتصادی امروز، آن موقع هم بود بلکه ما به لحاظ امنیتی هم در خطر قرار داشتیم و اگر آن وضعیت ادامه پیدا میکرد، چه بسا خطر حمله نظامی و یک جنگ به ایران تحمیل میشد. اینها از بین رفت و یک مذاکره برد- برد صورت گرفت... اصولگرایان تندی که این روزها علیه برجام سخن میگویند هم کاش این سخنان را ببینند. ترامپ آمده و گفته ایرانیان سر آمریکا کلاه گذاشتند. میگوید یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون دلار پول از ما گرفتند و هیچی هم به ما ندادند. میگوید حق غنی سازی که تابو برای غربیها بود هم توسط ایرانیها اخذ شد و خلاصه اینکه این قرارداد صددرصد به نفع ایران است و به همین دلیل من از آن خارج میشوم.»
گفتنی است ۲۷ تیر ماه ۱۳۹۸ ظریف در مصاحبه با خبرنگار رادیو ملی آمریکا گفت: «تعامل با غرب اعتبارش را در ایران از دست داده است... من نیز در حال از دست دادن اعتبارم هستم.»
محمد صدر در بخش دیگری گفته است: «ترامپ آمد شروع کرد به فشار آوردن که بیایید دوباره مذاکره کنیم. خب این کار که معنی ندارد، آن هم با آدمی که به چیزی پایبند نیست. بعد هم ایران میگوید تو که تنها نیستی و چند کشور دیگر هم هستند و ثانیاً چطور باید به تو اعتماد کنیم؟ دیدید که بولتون که مشاورش بوده میگوید ترامپ عصر یک حرف میزد، فردا صبح آن حرف را رد میکرد و روز بعد هم یک طور دیگر. یعنی به هیچ وجه نمیشود به او اعتماد کرد.»
وی مدعی شده است: «اشاره کردید که نظام به هر شکلی استراتژی مقاومت را انتخاب کرده. اینجا یک دوگانگی میبینیم از سوی برخیها که اتفاقاً مخالف دولت هم هستند. قاعدتاً مقاومت هزینه هم دارد اما برخی میآیند و با برند مقاومت عکس میگیرند و شعار میدهند اما وقتی بحث هزینهها میرسد، کلاً دولت را وسط میاندازند و میگویند مشکلات به ناتوانی دولت برمیگردد.»
گفتنی است، سفر اسفند 97 روحانی به عراق و ارتقای مناسبات و افزایش روابط و همکاریهای اقتصادی میان ایران با عراق و سوریه، ثمره جهاد مدافعان حرم و مجاهدان فی سبیل الله و جوانان مؤمن و انقلابی بود که بینی داعش و حامیانش را به خاک مالیدند. از این رو، برخی میوه مقاومت را چیدند و علیه آن سمپاشی میکنند.
ترس اصلاحطلبان از تحکیم و تقویت «نظارت در انتخابات شوراها»
روزنامه اینترنتی همدلی در تیتر 1 خود در گزارشی با عنوان «مجلس یازدهم علیه مجلس شورای اسلامی» به طرح مجلس برای تغییر «نحوه نظارت در انتخابات شوراها» پرداخت و نوشت: هم جمعی از نمایندگان طرحی را ارائه کردهاند که بر اساس آن نظارت بر انتخابات شوراها بهجای هیئت مرکزی نظارت (مرکب از ۵ نماینده مجلس) برخلاف قانون اساسی به کمیسیونی مرکب از شورای نگهبان، قوه قضائیه و مجلس واگذار شود. این در حالی است که نمایندگان مجلس یازدهم به طور ویژه قبل از انتخابات مداوم این شعار را مطرح میکردند که مجلس مانند سابق در رأس امور نیست و باید بتواند به جایگاه اصلی خود برگردد. حالا با این اقدام، مجلس یک گام عقب مینشیند و یکی از مسئولیتهای مهم خود را واگذار میکند.
روزنامه زنجیرهای افزود: «شورای نگهبان برخلاف انتخابات مجلس شورای اسلامی، مجلس خبرگان و ریاست جمهوری، در نظارت بر انتخابات شوراهای شهر و روستا وظیفه و اختیاری ندارد. مطابق قانون، انتخابات شوراها با نظارت هیئتی از مجلس برگزار میشود.»
شایان ذکر است اولاً در این طرح، پیشنهاد شده که نظارت بر انتخابات شوراها به جای هیئت مرکزی نظارت (متشکل از پنج نماینده مجلس)، برعهده یک جمع 7 نفره به نام «کمیسیون ملی انتخابات» باشد که 3 نفر از آن عضو شورای نگهبان، 2 نفر از قوه قضائیه و 2 نفر از نمایندگان مجلس باشند، لذا در این طرح هیئت ناظر فقط شورای نگهبان نیست!
ثانیاً برخلاف ادعای اصلاحطلبان که همیشه شوراهای شهر را محملی برای حضور مبتنی بر رابطه و بدون ضابطه خود در مناصب مدیریتی شهری میدانستند، این طرح منافاتی با اصول قانون اساسی ندارد. بر اساس اصل یکصدم قانون اساسی «برای پیشبرد سریع برنامههای اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، بهداشتی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی از طریق همکاری مردم با توجه به مقتضیات محلی، اداره امور هر روستا، بخش، شهر، شهرستان یا استان با نظارت شورایی به نام شورای ده، بخش، شهر، شهرستان یا استان صورت میگیرد که اعضای آن را مردم همان محل انتخاب میکنند. شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان و حدود وظایف و اختیارات و نحوه انتخاب و نظارت شوراهای مذکور و سلسله مراتب آنها را که باید با رعایت اصول وحدت ملی و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی و تابعیت حکومت مرکزی باشد قانون معین میکند.» این گزاره که «قانون معین میکند» حرفی باقی نمیگذارد و قانون هم چیزی است که در مجلس تصویب میشود!
اصولگرایان در 1400 پیروز هستند، اما ما منفعل نباشیم
روزنامه سازندگی در یادداشتی به قلم محمد عطریانفر فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو ارشد شورای مرکزی حزب کارگزاران نوشت: در سال 96 مقوله اصلاحطلبی از برنامه و شعار انتخاباتی حسن روحانی اصولگرا دفاع کرد چون به عملکردها توجه داشت عنوان پیشینی او ملاک توافق یا مخالفت نبود.
عملکرد علی لاریجانی، اصلاحطلبانه است
وی افزود: در رابطه با شخصیت محترمی مثل آقای لاریجانی نیز به رویکرد وی در مجلس توجه شد و دیدیم بخش معتنابهی از عملکردهای او اصلاحطلبانه است.... بنده عقیده دارم برای نشاط و سرزندگی اصلاحطلبی بعد از یک دوره زمانی بیست ساله... ساختار اصلاحات باید دچار تحول و پوستاندازی شود و چهرههای جدیدی با کارآمدی، صلاحیت و نوآوری نماد ایناندیشه و فکر باشند. از این حیث میتواند برخی جابجاییها مورد استقبال
قرار گیرد.»