به انگیزه پنجم مرداد ماه روز عملیات مرصاد
صیاد در کمینگاه
مرصاد نام عملیاتی است به فرماندهی سردار رشید اسلام شهید صیاد شیرازی در برابر لشکرکشی گروهک تروریستی منافقین و با پشتیبانی ارتش رژیم بعث عراق که در منطقه چهار زبر به فاصله ۳۴ کیلومتری شهر کرمانشاه انجام شد.
«مرصاد» به معنای کمینگاه واژهای قرآنی است که بار منفی و شومی بر معنای آن غلبه دارد. این کلمه دو بار در کتاب وحی ذکر شده و در هر دو، سرانجام تلخ کفر و نفاق و سرنوشت نحس گمراهی بیان گردیده است.
خداوند در سوره فجر پس از اشاره به سرگذشت قوم عاد و ثمود و یادآوری فرعون، میفرماید: «إنّ رَبَّکَ لَبِالمِرصاد؛ بیتردید پروردگارت در کمینگاه است.» خداوند در کمین کسانی است که عمری در غفلت و شهوات، غوطهور بوده و سدّ راه حقیقت گردیدند. آنان که زندگی تباهشان، پیوسته در برافروختن چراغ موهوم باطل و خاموش کردن نور حق گذشته است.
همچنین در سوره نبأ پس از ذکر حوادث قیامت میفرماید: «إنَّ جَهَنَّمَ کانَت مِرصاداً؛ بیتردید دوزخ کمینگاه است» آری! جهنم پایان محتوم کسانی است که در دنیا گرفتار دوزخ اعمال خود بودهاند.
اردوگاه اشرف، سرزمینی پهناور به مساحت ۳۶۰۰ هکتار از اراضی زراعی کشاورزان عراقی در استان دیاله بود که صدام آن را در سال ۱۳۶۵ به سرکرده منافقین بخشید. مسعود رجوی نام همسر معدوم خود اشرف ربیعی را که در شمار اعضای گروهک منافقین بود بر این اردوگاه نهاد. اردوگاه اشرف با کلیه تجهیزات نظامی و امکانات رفاهی در اختیار منافقین قرار گرفت تا ارتش به اصطلاح آزادیبخش ایران در آن شکل بگیرد. در قرن معاصر شاید پیوندی شومتر و کثیفتر از پیوند منافقین و رژیم بعث عراق صورت نگرفته باشد که نتیجه آن خسارتهای فراوان برای دو ملت مظلوم ایران و عراق بوده است.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و قبول آتشبس، خواب منافقین را که بدون دغدغه در سرزمین عراق و در پناه صدام زندگی میکردند، آشفته نمود. زیرا برقراری صلح بین دو کشور و بالتبع ایجاد روابط حسنه در میان دو دولت، منجر به تسلیم منافقین به دولت ایران و یا حداقل آوارگی و پریشانی آنان میشد. منافقین برای ممانعت از این رخداد و با چراغ سبز صدام، فراریانِ سرخورده از انقلاب اسلامی را که در پناه دولتهای تروریستپرور اروپا به دریوزگی مشغول بودند، فراخوانده و سازماندهی کردند آنگاه با طراحی رژهای چند کیلومتری از صدها نفربر، تانک و تجهیزات پیشرفته جنگی که صدام به آنان واگذار کرده بود، عملیاتی مضحک به نام فروغ جاویدان! را پیریزی نمودند. نقشه این بود که ارتش رژیم بعث با حمله به جبهه جنوب و درگیر کردن ارتش و سپاه، رزمندگان ما را از غرب کشور غافل کند تا منافقین بتوانند بدون مانعی جدی از شهرهای غربی وارد خاک ایران شوند. آنان با خیال احمقانه اینکه ملت ایران به استقبالشان خواهد شتافت و در تصرف پایتخت ایشان را مدد خواهد کرد، حمله خود را عملی نمودند.
در بعدازظهر سوم مرداد ۱۳۶۷ منافقین از مبدأ پادگان اشرف و با پشتیبانی نیروی هوایی رژیم بعث به سوی مرزهای میهن ما حرکت کردند. آنان از مسیر شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب وارد خاک کشور شده و بدون برخورد با نیروهای نظامی با عبور از شهرهای کرند و اسلامآباد غرب به طرف کرمانشاه حرکت کردند. با این وجود برخی از ساکنان غیور کُرد منطقه با دست خالی در برابر آنان مقاومتهایی داشتند. منافقین به یکدیگر وعده داده بودند که ظرف سه روز به تهران رسیده و حکومت را به دست میگیرند!
اما چشمان سردار بزرگ اسلام صیاد شیرازی، پیوسته بیدار و مراقب بود. نامش علی است. عشق به امیرالمؤمنین او را واداشته که آیینه دل را در برابر آن مقتدای خوبان قرار دهد. او شیعه علی بودن را در تأسی به آن امام همام میداند. آرام و نجیب است همچنین با انضباط و وقتشناس. توجه خاصی به نماز و مسائل دینی دارد و تواضع و خشوع از بارزترین ویژگیهای اخلاقی او به شمار میرود. او نه تنها از مرگ باکی ندارد که در وصیتنامه خود خالصانه از خداوند طلب شهادت نموده است. تقوای شدید، تقید به آداب دین و انزجار از حکومت پهلوی در ارتش طاغوت نیز شاخصه منحصر به فرد او محسوب میشد. روح بلند دینمداریاش حتی در پنج سال اقامت در آمریکا که دوره تخصص نظامی را میگذراند آسیبی ندید.
شهید صیاد شیرازی عاشق رهبر بود و از همگان میخواست در ولایت ذوب شوند. او خود را سرباز ولی فقیه میدانست و پیوسته در قنوت نمازهای خود این دعا را زمزمه مینمود: اللهم أیّد آیهًْالله العظمی خامنئی(خامنهای) اللهم احفظه و وفّقهُ و ثبّته.
سرانجام تنگه چهار زبر در نزدیکی کرمانشاه، بهعنوان کمینگاه دوزخیِ منافقین انتخاب گردید. ابتدا مسیر پیشرفت آنان سد شد و نیز از پشتسر به محاصره درآمدند آنگاه بالگردهای هوانیروز و جنگندههای نیروی هوایی با حرکتی رعد آسا، جهنمی از آتش بر سر آنان فرو ریختند. عملیات مرصاد در صبح چهارم مرداد ماه با رمز یا علی بن ابیطالب و پشتیبانی نیروی هوایی و همراهی نیروهای مختلف ارتش، سپاه و بسیج آغاز شد و در مدت زمانی کوتاه به تار و مار کلیه متجاوزان منجر گردید. در این عملیات ۴۸۰۰ نفر از نیروهای منافقین کشته، زخمی و اسیر شده و عدهای نیز به مرزهای عراق گریختند. همچنین صدها دستگاه نفربر، تانک و تجهیزات نظامی منهدم و یا به غنیمت گرفته شد. سرانجام، منافقین که به پشتگرمی و پشتیبانی سنگین ارتش رژیم بعث وارد خاک ایران شده بودند، خوار و منکوب با تحمل خسارتهای فراوان به سزای اعمال خود رسیده و در عوضِ فروغ جاویدان به ظلمات ابدی دوزخ رهسپار شدند.
اینک گردنه چهار زبر به نام تنگه مرصاد شهرت یافته تا یادآور جهنم منافقین در سال ۱۳۶۷ باشد. اما سردار رشید اسلام علی صیاد شیرازی به پاداش آن همه رشادت، همچون مولای مظلوم خود مورد خشم و کینه جریان نفاق قرار گرفت و در انتقامی ناجوانمردانه در مقابل منزل خود به شهادت رسید. او در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به آرزوی دیرینهاش رسید و به دست منافقین جنایتکار در خون پاک خویش فرو غلتید. شهادت پایان نیکمردان سعادتمند است.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی
«مرصاد» به معنای کمینگاه واژهای قرآنی است که بار منفی و شومی بر معنای آن غلبه دارد. این کلمه دو بار در کتاب وحی ذکر شده و در هر دو، سرانجام تلخ کفر و نفاق و سرنوشت نحس گمراهی بیان گردیده است.
خداوند در سوره فجر پس از اشاره به سرگذشت قوم عاد و ثمود و یادآوری فرعون، میفرماید: «إنّ رَبَّکَ لَبِالمِرصاد؛ بیتردید پروردگارت در کمینگاه است.» خداوند در کمین کسانی است که عمری در غفلت و شهوات، غوطهور بوده و سدّ راه حقیقت گردیدند. آنان که زندگی تباهشان، پیوسته در برافروختن چراغ موهوم باطل و خاموش کردن نور حق گذشته است.
همچنین در سوره نبأ پس از ذکر حوادث قیامت میفرماید: «إنَّ جَهَنَّمَ کانَت مِرصاداً؛ بیتردید دوزخ کمینگاه است» آری! جهنم پایان محتوم کسانی است که در دنیا گرفتار دوزخ اعمال خود بودهاند.
اردوگاه اشرف، سرزمینی پهناور به مساحت ۳۶۰۰ هکتار از اراضی زراعی کشاورزان عراقی در استان دیاله بود که صدام آن را در سال ۱۳۶۵ به سرکرده منافقین بخشید. مسعود رجوی نام همسر معدوم خود اشرف ربیعی را که در شمار اعضای گروهک منافقین بود بر این اردوگاه نهاد. اردوگاه اشرف با کلیه تجهیزات نظامی و امکانات رفاهی در اختیار منافقین قرار گرفت تا ارتش به اصطلاح آزادیبخش ایران در آن شکل بگیرد. در قرن معاصر شاید پیوندی شومتر و کثیفتر از پیوند منافقین و رژیم بعث عراق صورت نگرفته باشد که نتیجه آن خسارتهای فراوان برای دو ملت مظلوم ایران و عراق بوده است.
پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط ایران و قبول آتشبس، خواب منافقین را که بدون دغدغه در سرزمین عراق و در پناه صدام زندگی میکردند، آشفته نمود. زیرا برقراری صلح بین دو کشور و بالتبع ایجاد روابط حسنه در میان دو دولت، منجر به تسلیم منافقین به دولت ایران و یا حداقل آوارگی و پریشانی آنان میشد. منافقین برای ممانعت از این رخداد و با چراغ سبز صدام، فراریانِ سرخورده از انقلاب اسلامی را که در پناه دولتهای تروریستپرور اروپا به دریوزگی مشغول بودند، فراخوانده و سازماندهی کردند آنگاه با طراحی رژهای چند کیلومتری از صدها نفربر، تانک و تجهیزات پیشرفته جنگی که صدام به آنان واگذار کرده بود، عملیاتی مضحک به نام فروغ جاویدان! را پیریزی نمودند. نقشه این بود که ارتش رژیم بعث با حمله به جبهه جنوب و درگیر کردن ارتش و سپاه، رزمندگان ما را از غرب کشور غافل کند تا منافقین بتوانند بدون مانعی جدی از شهرهای غربی وارد خاک ایران شوند. آنان با خیال احمقانه اینکه ملت ایران به استقبالشان خواهد شتافت و در تصرف پایتخت ایشان را مدد خواهد کرد، حمله خود را عملی نمودند.
در بعدازظهر سوم مرداد ۱۳۶۷ منافقین از مبدأ پادگان اشرف و با پشتیبانی نیروی هوایی رژیم بعث به سوی مرزهای میهن ما حرکت کردند. آنان از مسیر شهرهای قصرشیرین و سرپل ذهاب وارد خاک کشور شده و بدون برخورد با نیروهای نظامی با عبور از شهرهای کرند و اسلامآباد غرب به طرف کرمانشاه حرکت کردند. با این وجود برخی از ساکنان غیور کُرد منطقه با دست خالی در برابر آنان مقاومتهایی داشتند. منافقین به یکدیگر وعده داده بودند که ظرف سه روز به تهران رسیده و حکومت را به دست میگیرند!
اما چشمان سردار بزرگ اسلام صیاد شیرازی، پیوسته بیدار و مراقب بود. نامش علی است. عشق به امیرالمؤمنین او را واداشته که آیینه دل را در برابر آن مقتدای خوبان قرار دهد. او شیعه علی بودن را در تأسی به آن امام همام میداند. آرام و نجیب است همچنین با انضباط و وقتشناس. توجه خاصی به نماز و مسائل دینی دارد و تواضع و خشوع از بارزترین ویژگیهای اخلاقی او به شمار میرود. او نه تنها از مرگ باکی ندارد که در وصیتنامه خود خالصانه از خداوند طلب شهادت نموده است. تقوای شدید، تقید به آداب دین و انزجار از حکومت پهلوی در ارتش طاغوت نیز شاخصه منحصر به فرد او محسوب میشد. روح بلند دینمداریاش حتی در پنج سال اقامت در آمریکا که دوره تخصص نظامی را میگذراند آسیبی ندید.
شهید صیاد شیرازی عاشق رهبر بود و از همگان میخواست در ولایت ذوب شوند. او خود را سرباز ولی فقیه میدانست و پیوسته در قنوت نمازهای خود این دعا را زمزمه مینمود: اللهم أیّد آیهًْالله العظمی خامنئی(خامنهای) اللهم احفظه و وفّقهُ و ثبّته.
سرانجام تنگه چهار زبر در نزدیکی کرمانشاه، بهعنوان کمینگاه دوزخیِ منافقین انتخاب گردید. ابتدا مسیر پیشرفت آنان سد شد و نیز از پشتسر به محاصره درآمدند آنگاه بالگردهای هوانیروز و جنگندههای نیروی هوایی با حرکتی رعد آسا، جهنمی از آتش بر سر آنان فرو ریختند. عملیات مرصاد در صبح چهارم مرداد ماه با رمز یا علی بن ابیطالب و پشتیبانی نیروی هوایی و همراهی نیروهای مختلف ارتش، سپاه و بسیج آغاز شد و در مدت زمانی کوتاه به تار و مار کلیه متجاوزان منجر گردید. در این عملیات ۴۸۰۰ نفر از نیروهای منافقین کشته، زخمی و اسیر شده و عدهای نیز به مرزهای عراق گریختند. همچنین صدها دستگاه نفربر، تانک و تجهیزات نظامی منهدم و یا به غنیمت گرفته شد. سرانجام، منافقین که به پشتگرمی و پشتیبانی سنگین ارتش رژیم بعث وارد خاک ایران شده بودند، خوار و منکوب با تحمل خسارتهای فراوان به سزای اعمال خود رسیده و در عوضِ فروغ جاویدان به ظلمات ابدی دوزخ رهسپار شدند.
اینک گردنه چهار زبر به نام تنگه مرصاد شهرت یافته تا یادآور جهنم منافقین در سال ۱۳۶۷ باشد. اما سردار رشید اسلام علی صیاد شیرازی به پاداش آن همه رشادت، همچون مولای مظلوم خود مورد خشم و کینه جریان نفاق قرار گرفت و در انتقامی ناجوانمردانه در مقابل منزل خود به شهادت رسید. او در ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ به آرزوی دیرینهاش رسید و به دست منافقین جنایتکار در خون پاک خویش فرو غلتید. شهادت پایان نیکمردان سعادتمند است.
سید ابوالحسن موسوی طباطبایی