kayhan.ir

کد خبر: ۱۸۱۷۱۱
تاریخ انتشار : ۱۸ بهمن ۱۳۹۸ - ۲۱:۰۸

جرعه های معرفت - شرح حدیث معصومین(ع) در کلام رهبر انقلاب



بهترین کمک کارهای ایمان
 و عن امیرالمؤمنین(ع) عن رسول‌الله (ص) انّهُ قال: نعم وزیرالایمان العلم، و نعم وزیر العلم الحلم، و نعم وزیر الحلم الرّفق، و نعم وزیر الرّفق اللّین(1)
«امیرالمؤمنین(ع) از قول پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کنند که فرمود: بهترین کمک کار ایمان، علم است و بهترین کمک کار علم، حلم است و بهترین کمک کار حلم، مدارا کردن با مردم است و بهترین کمک‌کار مدارا و رفق، نرمی است.»
ـ نعم وزیرالایمان العلم؛ [این روایت را امیرالمؤمنین(ع) از قول پیامبر(ص) نقل می‌کنند.] یک رئیس داریم، یک وزیر داریم. وزیر، یعنی معاو ن، کمک کار، کسی که خلأهای کار رئیس را جبران می‌کند و بخشی از سنگینی‌های کار او را بر دوش می‌گیرد. [در لغت] وزیر که می‌گویند، وِزر به معنای سنگینی و ثِقل است؛ کارهای او را، ثقل او را برعهده می‌گیرد.
ـ در شخصیت انسان مؤمن و هویّت انسان مؤمن، ایمان رئیس است؛ دستور و راهنمایی و نشان دادن خطّ زندگی به عهده او است لکن وزیر او علم است؛ بدون این وزیر، کار این رئیس لنگ خواهد بود. ایمان بدون علم، نمی‌تواند آن کاری را که باید انجام بدهد، انجام بدهد. پس هم ایمان لازم است، هم علم لازم است اما در ایمان و علم، آن که رئیس است و اختیار کار دست او است و مسیر را معین می‌کند، ایمان است؛ علم هم کمک کار او و وزیر او است.
ـ و نِعمَ وزیرُالعلمِ الحِلم؛ خود علم هم پس یک ریاستی در زندگی انسان دارد و در تعیین مسیر انسان دخالتی دارد. اگر این علم به تنهایی باشد ولو با ایمان، ممکن است طغیان کند. گاهی غرور، انسان را به خاطر علم خود، دانش خود، احاطه خود بر مسایل گوناگون می‌گیرد؛ غفلت از بسیاری از شیوه‌های اخلاقی و معنوی، او را فرا می‌گیرد. وزیری هم او دارد و آن حلم است. حلم یعنی ظرفیّت، یعنی همین که ما در فارسی می‌گوییم فلانی باجنبه است، یا بی‌جنبه است یعنی ظرفیتی ندارد، تحملی ندارد. همین که انسان یک‌وقتی به یک نکته طبیعی علم پیدا می‌کند، چون ظرفیت ندارد و نمی‌تواند درست بسنجد که این علم به کجای زندگی انسان می‌تواند سود برساند یا ضرر برساند، گاهی اوقات همین علم را می‌بینید که در راه‌های غلط مصرف می‌شود و انسان را دچار غرور می‌کند. حلم هم در کنار آن لازم است؛ وزیر علم هم حلم است. حلم یعنی همان حالت ظرفیت و تحمل و گنجایش و مانند اینها که وقتی یک احاطه علمی پیدا کرد، خودش را نبازد؛ چون علم یک غرور و عزّت نفسی در انسان ایجاد می‌کند؛ برای اینکه خود را نبازد، حلم لازم است.
ـ وَ نِعمَ وزیرُالحِلمِ الرِّفق؛ رِفق، یعنی مدارا کردن و کمک کردن و مانند اینها. حالا این ظرفیت را پیدا کردیم و فهمیدیم که علم نباید ما را از جا بکَند، نباید ما را از خود بی‌خود کند، نباید ما را مغرور بکند، این را فهمیدیم؛ حالا چه‌کار کنیم؟ در مصرف این علم، رِفق لازم است. رِفق، یعنی مدارا کردن با مردم، کمک کردن با مردم، سازش کردن با مردم. اشتباه نشود با سازش با آمریکا؛ آنها دشمنند؛ سازش با دشمن، مورد کلام نیست؛ سازش با انسان‌ها. حالا انسان گاهی مؤمن است، گاهی کافر، با همه، بایستی مدارا کرد به حسب خودشان و به اندازه خودشان؛ اما با دشمنی که می‌خواهد ریشه شما را بکَند، اگر مدارا کردی، سرت برباد رفته. پس رِفق، یعنی سازش و همراهی و کمک و مانند اینها. این هم وزیر حلم است. حالا می‌خواهی با مردم سازش کنی؛ گاهی انسان تصنّعاً سازش می‌کند و نمی‌تواند و بر خودش تحمیل می‌کند. لذا می‌فرماید:
ـ و نِعمَ وزیرُالرِّفقِ اللّین؛ نرمی طبیعی انسان؛ که البته معنای این طبیعی‌ای که می‌گوییم، این نیست که اگر نبود و شما آدم تند و جوشی و بی‌تحمّلی بودید، بگویید من دیگر این‌جوری هستم، چه‌کار کنم؛ نه، همه اینها قابل تربیت کردن است. اینها چیزهایی است که انسان می‌تواند با تربیت، برای خودش انجام بدهد.
* شرح حدیث در ابتدای درس خارج، 1384/1/29 به نقل از کتاب: نسیم سحر
ـــــــــــــــــــ
1- نوادر راوندی، ص 142