گزارش کیهان از واکنشها به معافیت مالیاتی هنرمندان
خون هنرمندان رنگینتر از مردم؟!
رضا الماسی
ماجرا از آنجا شروع میشود که همزمان با اعتراضات مردم به بیتدبیریهای دولت در نحوه اجرای طرح اصلاح قیمت بنزین، بسیاری از سلبریتیها که خود از عوامل اصلی روی کارآمدن روحانی بودند، با تغییر موضع عجیب و بدون اشاره به نقشآفرینیهایشان، با فرار به جلو، علیه بیتدبیریها بیانیه صادر میکنند و در فاصله کوتاهی، نوبخت رئیس سازمان برنامه و بودجه با صدور دستور فوری، معافیت مالیاتی ۱۰۰ درصدی هنرمندان در سال آینده را صادر میکند!
این دستور در حالی صادر میشود که کارگران و کارمندان باید با حقوقهای بسیار ناچیز پیش از دریافت حقوق، شاهد کسر مالیات باشند، اما بسیاری از هنرمندان که درآمدهای میلیاردی دارند نباید مالیات بپردازند!
این مصوبه واکنشهای بسیاری را در پی داشت اما برای اطلاع مستند از واکنش عمومی مردم به این موضوع، به میان آنها میرویم. با ما همراه باشید.
مردم چه میگویند؟
محمود ظفری، فروشنده لوازم کشاورزی که بر اساس درآمدش سالیانه حدود 15 میلیون تومان مالیات میدهد در واکنش به مصوبه بودجهای دولت، به گزارشگر کیهان میگوید: «صد در صد با این مصوبه مخالفم. به نظرم همه مردم با این تصمیم مخالف هستند. به عقیده من حتی اگر پایینترین اقشار از نظر درآمدی هم معاف از مالیات شوند، درست نیست. چرا باید کسی که درآمد دارد از مالیات دادن معاف شود؟ همه باید مالیات بدهند. وضع چنین معافیتهایی و همچنین بسیاری از فرارهای مالیاتی ناشی از عدم شفافیت است.»
پرویز شاملومهر، بازنشسته تامین اجتماعی شهروند دیگری است که در این خصوص برایمان توضیح میدهد: «بنده سالیانه 6/5 میلیون تومان مالیات میدهم. این مصوبه را نمیتوان به صورت کلی ارزیابی کرد. کسانی که درآمد میلیاردی دارند باید مالیات بدهند و معافیت مالیاتی آنها درست نیست. اگر قرار است معافیتی هم باشد باید برای اقشار کم درآمد باشد.»
آقای محمدی، کارمندی که به دلیل درآمد پایینش مشمول پرداخت مالیات نشده است، اظهار میدارد: «به نظر من فرقی میان هنرمندان و دیگر اقشار وجود ندارد، اگر قرار است معافیتی باشد، برای همه باشد، چرا فقط هنرمندان؟ قرار بود معافیت مالیاتی فقط برای افراد کم درآمد باشد نه آنهایی که درآمدهای بالا دارند.»
اجحاف در حق مردم
شاهرخ کریم نژاد، که تا همین دو سه سال قبل به شغل زرگری مشغول بوده، با ابراز گلهمندی از نوع برخورد مسئولان دولتی با مردم میافزاید: «از قدیم گفتهاند که شغل زرگری، شغل مردانهای است ولی به هر حال در دو سه سال اخیر مجبور شدهام کارم را جمع کنم و با اجاره دادن مغازهای که دارم، امرار معاش نمایم. اگر کاسبی در این شرایط جواب میداد به کارم ادامه میدادم. کسی مثل من مجبور است با این شرایط سخت، سالیانه 17، 18 میلیون مالیات بدهد و در نهایت تعطیل کند. یک هنرمند که کمترینشان 50 تا 100 برابر ما درآمد دارند، چرا باید از پرداخت مالیات معاف شوند؟ این مصوبه اجحاف در حق همه مردم است.»
عزیز محمدی، یکی از درشکهرانهای بازار تهران است که وقتی سراغش میروم در حال استراحت است و در گوشهای از بازار نفسی چاق میکند. او از میزان مالیاتی که از حقوق ماهیانهاش کسر میشود اظهار بیاطلاعی کرده و در خصوص معافیت مالیاتی هنرمندان میگوید: «اگر مالیات شامل ما بشود از روی فیش حقوقیمان کم میشود. در مجموع مالیات مخصوص کسانی باید باشد که درآمد زیاد دارند. چرا این افراد نباید مالیات بدهند؟»
حسن شریفی، بازنشسته دیگری است که به طور اتفاقی به پستمان میخورد. او درباره مصوبه جنجالی دولت اظهار میدارد: «بخشی از حقوق مستمری ما را قبل از واریز به عنوان مالیات کسر میکنند که فکر میکنم سالیانه حدود یک میلیون تومان میشود. طبیعی است که هر شخصی باید به میزان درآمدی که دارد مالیات بدهد. وظیفه دولت اخذ مالیات و جلوگیری از فرارهای مالیاتی است نه این که بیدلیل برخی را معاف کند.»
وی ادامه میدهد: «اقشار مختلف در پرداخت مالیات نباید مورد تبعیض واقع شوند. اگر هنرمندان برای مردم زحمت میکشند خب من هم که آشپز بودم به نوبه خودم برای مردم زحمت کشیدهام. چطور من که رنج بیشتری را هم متحمل شدهام باید مالیات بدهم اما آن بازیگری که بیشتر از زحمتش، رفاه و آسایش داشته، باید از پرداخت مالیات معاف گردد؟! قانون برای همه باید یکسان باشد.»
آقای دکترخدری، پزشک عمومی، قضاوت و ارزیابی در این خصوص را یک بحث کارشناسی میداند و تصریح میکند: «این موضوع باید با مقایسه با دیگر قطعات پازلهای اقتصادی و اجتماعی سنجیده شود. اما آنچه واضح است این است که قاعدتاً عادلانه نیست. چه هنرمند، چه پزشک و چه هر صنف دیگری باید در قالب یک قانون و برنامه تمام شمول، مالیات بدهند. هیچ صنف و قشری را نباید استثناء کرد.»
جالبتر از این مصوبه آنکه کشورهای غربی که خاستگاه اصلی سلبریتیهای جهان هستند، سختگیری بسیار شدیدی نسبت به مالیاتهای اصحاب سرگرمی در سینما و موسیقی اعمال میکنند. بر اساس اخبار منتشر شده، سازمان خدمات درآمد داخلی آمریکا تا کنون اموال بسیاری از هنرمندان را به دلیل عدم پرداخت مالیات ضبط کرده و حتی بعضی از آنها را تحت تعقیب قضایی قرار داده است.
بخشش مالیاتی
بابت خوشرقصیهای انتخاباتی
هرچند تصمیم گیری نهایی در خصوص این مصوبه در مجلس صورت خواهد گرفت و این تصمیم تبعیضآمیز، صداهایی در خود دولت را هم درآورده اما به راحتی نمیتوان از نفس تکبر و غرور یک عضو ارشد دولت به چنین تصمیمی گذشت.
برخی در واکنش به اقدام نوبخت، این گمانه را مطرح میکنند که معافیت مالیاتی هنرمندان، پاداشی است که آنها برای حمایت و تبلیغ دولت روحانی در ایام انتخابات دریافت کردهاند. مروری بر تاریخ کنشگری تماماً زیانبار برخی سلبریتیها در فضای سیاسی کشور، هر عقل سلیمی را به این نتیجه میرساند که این گروهِ اشتباهاً مرجع شده، هرگزقابل اعتماد نیستند و اعتماد به آنها هرگز در طول تاریخ حاصلی جز ندامت به همراه نداشته است! از انتخاباتهای سال 94 و 96 گرفته تا سلفی بازیهای این گروه در زلزله سال 96 کرمانشاه و بیانیه امروز این جماعت با عنوان «صدای آبان 98»، همه نمونههایی از این واقعیت دردناک است. بیانیهای مضحک و حماقت آمیز که در پی آشوبهای اخیر صادر شد و امضاء کنندگان آن به حمایت از اغتشاشگران پرداختند.
در این بیانیه، سلبریتیها در کمال بیمسئولیتی و فرافکنی، وضع موجود را نه حاصل عملکرد غیرقابل دفاع خود در تبلیغ کاندیدای مطلوبشان در انتخابات ریاست جمهوری 1396، بلکه آن را نتیجه سیاستهای حاکمیت اعلام کردند! به نوشته تسنیم، جالب است که اغلب امضاکنندگان بیانیه سیاه آبان 98، همانهایی هستند که بدون کوچکترین شناختی از امر سیاسی، وعده تحقق ثبات اقتصادی را پیش از روحانی به مردم دادند. بسیاری از آنها با استفاده از امکانات صدا و سیمای جمهوری اسلامی رشد کرده و دکانی پوشالی از آوازه و شهرت گشودند؛ بسیاری از آنها در حالی که هنوز هم پروژههای خود را با پول بیتالمال تولید میکنند، اکنون در کمال قدرناشناسی و فراموشی، مسئولیت رقم خوردن وضعیت موجود را نمیپذیرند؛ صدا و سیما را به اقسام اتهامات واهی متهم میکنند و طلبکارانه عملکرد این سازمان را در پوشش حوادث آبان 98 زیر سؤال میبرند.
فارغ از این موضوع به نوعی میتوان ضعف در ساز و کارهای انتخاباتی را علت اصلی این پیشآمدها دانست. در بستر چنین ساز و کاری است که سلبریتیها میتوانند با سوء استفاده از معروفیت خود بر موج احساسات مردم سوار شده و موجب روی کار آمدن دولتی ضعیف و ناکارآمد شوند.
ظفری، فروشنده لوازم کشاورزی، در تحلیل مصوبه دولت به گزارشگر کیهان میگوید: «حدس بنده نسبت به علت معافیت هنرمندان از پرداخت مالیات این است که دولت قصد دارد این مهرهها را بسوزاند. چراکه در انتخاباتهای قبلی از این افراد استفاده کرده و رای آوردهاند و دیگر نیازی به آنها ندارند.»
او درباره ورود سلبریتیها به صحنههای غیرتخصصیشان که موجب انحراف در انتخابهای مردم میشود، تصریح میکند: «بزرگان ما به ما یاد دادهاند که سعی کنیم خوب زندگی کنیم و هرکاری را که میخواهیم انجام دهیم آگاهانه انجام دهیم. بنده سعی میکنم راجع به کاری که نمیدانم نظر ندهم و از متخصصین آن کار بپرسم. در خصوص انتخابات هم همینطور است. به طور مثال، سال گذشته در چنین روزهایی، مرحوم مادرم احتیاج به عمل جراحی مغز پیدا کرد و کمیسیون پزشکی برای این کار نظر من را میخواست. بنده امضاء کردم که این عمل جراحی انجام شود اما نظرم را منوط به موافقت پزشک خبره و کارشناس کردم. فردای آن روز پزشک متخصص تشخیص داده بود که اصلاً امکان بیهوش کردن ایشان وجود ندارد. انتخابات خیلی خوب است ولی به شرط آن که ما نسبت به انتخابی که میکنیم، علم لازم و کافی پیدا کنیم. مثلاً شما اگر از من بپرسید کدام مربی برای فوتبال مناسبتر است، چون از فوتبال سر در نمیآورم، رای من میتواند ضربهای به عموم جامعه وارد کند. پس در چنین انتخابهایی که نیاز به انتخاب آگانه وجود دارد، حتماً باید به کارشناسان فن مراجعه نمود.»
شرایط امروز نتیجه انتخاب دیروز
آقای کریم نژاد، تصویب چنین مصوبههایی را برای استفاده از محبوبیت هنرمندان در ایام انتخابات میداند و معتقد است: «این موضوع به کل اقتصاد کشور ضربه میزند. اگر کسی با این روشها میخواهد در انتخاباتها رای بیاورد، همان بهتر که رای نیاورد. رایی ماندگار است که از دل مردم صادر شود نه با این روشهای عوام فریبانه.»
وی با اشاره به این که شرایط سخت معیشتی امروزمان نتیجه همین داد و ستدهاست، تصریح میکند: «نتیجه این بده بستانهای برخی سیاسیون و سلبریتیها منتهی به تشکیل یک مجلس ضعیف میشود. مجلس فعلی ما بسیار ضعیف است. فردا هم اگر آراء ما مردم که دِینی به گردن ماست به درستی داده نشود، نتیجهای بهتر از مجلس فعلی به بار نخواهد آورد. ما باید هرکسی را که فکر میکنیم به درد مملکت میخورد انتخاب کنیم و صرفاً به خاطر علائقمان به این و آن، خود را مدیون نکنیم.»
آقای محمدی نیز در این باره اظهار میدارد: «اگر از این منظر به موضوع بنگریم، احتمال زدوبندهای سیاسی و تسویه حساب هم وجود دارد و ممکن است اینگونه مصوبهها برای سوء استفاده از هنرمندان و همچنین سوءاستفاده هنرمندان از مردم در ایام انتخاباتها باشد. اگر هنرمندان هم مثل برخی افراد و نهادهای دیگر که قانوناً اجازه تبلیغ برای جریانهای سیاسی ندارند را ممنوع کنیم، کمتر شاهد این سوءاستفادهها خواهیم بود.»
لزوم بازنگری
در ساز و کارهای انتخاب مسئولان
او میافزاید: «از مردم شاید خیلی نتوان انتظار داشت، چرا که هرچقدر هم به این مسائل توجه کنند، در هیجانات ایام انتخابات ممکن است باز هم تحت تاثیر سلبریتیهای مورد علاقهشان قرار بگیرند و فریب بخورند. لذا به نظرم ساز و کارها را باید اصلاح نمود.»
دکترخدری هم در این خصوص تاکید میکند: «اگر سیستم انتخابات ما همین باشد، این ماجرا همچنان ادامه خواهد داشت و خیلی نمیتوان کاری انجام داد و نتیجهای غیر از سردرگمی مردم در پی نخواهد داشت.»
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، در نظامهاى حكومتى موجود (از جمله نظام انتخاباتی کشورمان)، چون همه كسانى كه به سن بلوغ قانونى رسيدهاند (چه متّقى باشند و چه بىتقوا، چه عادل و چه ظالم)، حقّ شركت در انتخاب متصديان امور را دارند. در این شرایط زمينه مناسبى براى تطميع و تهديد فراهم مىآيد. انسان صورتان شيطان سيرت نيز از اين زمينه مناسب، كمال استفاده را مىكنند و با توسل به انواع و اقسام تطميع و تهديد، با دست خودِ مردم هركه را بخواهند بر كرسى رياست و قدرت مىنشانند. لذا اساس چنین انتخاب هایی، همواره با این چالشها همراه است که البته اصلاح نظام انتخاباتی و باز کردن بیشتر چنین مباحثی، تشکیل کرسیهای علمی و اظهار نظر کارشناسان این حوزه را میطلبد. اما به هر حال در همین نظام انتخاباتی نیز میتوان با رشد فرهنگ عمومی، انتخاب افراد ضعیفتر برای تصدی امور مختلف را به حداقل رساند.