خانواده و ازدواج از نگاه رهبری
تفاخر و تجمل در ازدواج؛ روشی طاغوتی
بعضیها ازدواج را که یک امر عاطفی و انسانی و وجدانی است، به صحنه تفاخر تبدیل میکنند. مثلاً میگویند که جهیزیه ما اینچیزها را داشت؛ آیا جهیزیه دختر شما هم اینها را دارد؟! تفاخر و تنافس(مسابقه) ! یا مثلاً میگویند که ما عقدمان را در فلان سالن گرفتیم. البته حالا که متأسفانه مرسوم شده است در هتلها میگیرند؛ که کار بسیار بدی است. حتّی گاهی شنیده یا دیده میشود، بعضی افرادی هم که از آنها توقع نیست، برای تفاخر به همدیگر، مراسم عقد خود را در هتلها و سالنها میگیرند! نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حیاط منزل خودتان و یا همسایهتان بگیرید و مردم را دعوت کنید؛ همان طور که همیشه بوده است. اینگونه محیطها، یک محیط انس خانوادگی است. عدهای دوست، عدهای قوم و خویش، عدهای همردیفهای دختر یا پسر، دوستان مدرسه، دوستان پسر در محیط کار یا مدرسه، جمع میشوند و شادی و خوشی میکنند؛ این درست است.
اینکه ما اینجا را صحنه تفاخر قرار بدهیم، غلط اندرغلط است، هم محیط ازدواج را آلوده به مادّیات میکند، هم این صحنه پاک و لطیف وجدانی را صحنه تفاخرها و تنافسها و زیادهرویها میکند، بعد هم این دختر و پسر از اول عادت میکنند که بایستی زندگی آنان بر تجمل و تشریفات بگذرد؛ بگذارید از اول به یک زندگی متوسط عادت کنند.
تجملات برای یک جامعه، مضر و بد است. آن کسانی که با تجملات مخالفت میکنند، معنایش این نیست که از لذتها و خوشیهایش بیاطلاعند؛ نه، کار مضری برای جامعه است؛ مثل یک دارو یا یک خوراکی مضر. با تجملات زیادی، جامعه زیان میکند. البته در حد معقول و متداول ایرادی ندارد؛ اما وقتی که همینطور مرتب پای رقابت و مسابقه به میان آمد، اصلاً از حد خودش تجاوز میکند و به جاهای دیگری میرود و این برای جامعه مضر است. حالا چنانکه ما آن کار مضر را درعرصه ازدواج بیاوریم و بخواهیم از آن استفاده کنیم، این دیگر غلط اندرغلط خواهد شد؛ بسیار بد است.
این میهمانیهای پُرسروصدا و هتلگرفتنها و خرجهای زیاد، کار آن طاغوتیها بود. اخیراً در روزنامه هم موردی را نوشته بودند که چقدر خوب کردند که نوشتند تامردم بفهمند که این کارها زشت است. ماها همیشه در خانههای خودمان - یک اتاق، دو اتاق - عقد و عروسی میگرفتیم. اگر هم نداشتیم، از همسایه قرض میگرفتیم. مقداری شیرینی و میوه چیده میشد؛ میگفتیم، میخندیدیم، شوخی میکردیم؛ خیلی هم خوش میگذشت. البته آن طاغوتها و آدمهای بدی که بحمدالله ازاله شدند، اینطور برگزار نمیکردند. آنها به این وضع قانع نبودند؛ در آن هتلها میرفتند و میهمانیهای پُرخرج و چنین و چنان برپا میکردند.
حالا ما که بر سر کار آمدهایم، نباید کار آنها را تکرار بکنیم. اگر تکرار بکنیم، ما هم مثل آنها میشویم؛ آن بد بود. نه اینکه وقتی آدم نمیتواند کار پُرخرجی بکند، نکند؛ ولی وقتی که توانست، برود بکند! پس چی شد؟! آن منطق صحیح، این را ایجاب نمیکند، باید بنا را بر سادگی گذاشت، جهیزیهها را ساده بگیرید، اگر جهیزیه نیازهای دختر را تأمین میکند، خوب است؛ اما به سمت تجملات نرود.
*پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای